تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 9 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):كوتاه كردن ناخن، از آن رو لازم است كه پناهگاه شيطان است و فراموشى مى آورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

وکیل اصفهان

لیست قیمت گوشی شیائومی

آیسان اسلامی

خرید تجهیزات صنعتی

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

اجاق گاز رومیزی

تور چین

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

تعمیرات مک بوک

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

خرید مبل تختخواب شو

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

دانلود رمان

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1793334734




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشسور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جام جم: با اجازه استاد! «با اجازه استاد!» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ جام جم به قلم بيژن مقدم است كه در آن مي‌خوانيد؛ 1- سياست قواعد خود را دارد. البته كمي بي‌رحم است، پوست‌كلفتي هم مي‌خواهد و دنده‌اي پهن و گوشي شنوا براي شنيدن حرف‌هاي حق و ناحق. حوزه سياست بيش از هر حوزه‌اي افراد را به پاسخگويي فرا مي‌خواند. چراهايش بسيار است و لغزش‌ها و شيب‌هايش خطرناك. صعودش پله‌پله و سقوطش آني است. لذا اگر با استاد شجريان كه پيش از اين استاد آوازش مي‌خوانديم با زباني متفاوت سخن مي‌گويم از اين روست كه اين هنرمند كشورمان عزم سفر به عالم «سياست» را كرده است. بديهي است در اين عالم سخن از ساز و آواز، دستگاه ماهور و دشتي و . .. نيست. و اين سخن نه از سبيل نقدي بر موسيقي، آهنگ و يا شعري است كه استاد خوانده و نه در تمجيد و نه در كوچك‌شماري تاثير محمدرضا شجريان در تاريخ موسيقي ايران. اين مختصر از زبان و قلم كسي جاري مي‌شود كه از آن زماني كه خود را شناخته با اين صدا دم‌خور و آشنا بوده است. و اگر ردپايي از سياست در اين نوشتار هست كه هست، به دليل گام نهادن هنرمندي است كه بي‌آنكه قواعد عالم سياست را بداند راه به بيراهه برده است و آن هم چه زود. 2- بهانه اين نوشتار حتي نگاه انتقادي يك هنرمند به شرايط سياسي كشور نيست كه حق همه آحاد ملت است بلكه ديدن چهره مردي است كه با اعتراض به صدا و سيما مانع پخش آثارش مي‌شود اما مشتاقانه بر صفحه تلويزيون صداي آمريكا حاضر مي‌گردد. مردم خوب مي‌فهمند كسي كه طي سال‌هاي بعد از انقلاب همواره با بهانه‌هاي مختلف از حضور در تلويزيون جمهوري اسلامي استنكاف ورزيده و امروز رسانه رسواي آمريكايي را بر مي‌گزيند، با آنها همكلام مي‌شود و در حضورش آثار موسيقيايي‌اش پخش مي‌گردد، چه معنايي دارد و چه مسيري را طي مي‌كند. 3- آقاي شجريان به خوبي مي‌داند با اعتراض به صدا و سيما و ممانعت از پخش آثار خود نه خدمتي به موسيقي كشور كرد و نه حتي به خود و مردم. هرچند صدا و سيما از جمله سياست‌هايش توجه به اين نوع موسيقي بوده و هست و اين موسيقي ملي در انحصار هيچ‌كس و آقاي شجريان نبوده و نيست چرا كه هم از هم‌نسلان ايشان افراد بزرگ و شاخصي هستند و هم جوانان با استعداد كه مي‌توانند خلاءها را پر كنند و با نوآوري‌هايشان در حال فتح سلايق و علايق مردم هستند. حتما اهل انصاف مويد اين نكته خواهند بود كه اگر امروز موسيقي سنتي ايران پژواكي دارد به مدد توجه رسانه‌اي همانند صدا و سيما است. 4- بازگرديم به مصاحبه آقاي شجريان با شبكه تلويزيوني رسواي صداي آمريكا (VOA). در اين مصاحبه آقاي شجريان به نكته‌اي اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «راديو و تلويزيون بايد براي همه مردم باشد نه مثل صدا و سيما كه فقط در يك جبهه و يك ديدگاه كار مي‌كند. من هم دوست ندارم صدايم پخش شود. چون فقط از يك جناح دفاع مي‌كند» خوب اولا از اين سخنان مي‌توان فهميد آقاي استاد در جناحي قرار دارند كه تاكنون سعي مي‌كردند آن را مكتوم نگه دارند حال اين جناح در ميان انبوه جناح‌ها و جريان‌هاي سياسي كدام است، بماند. نكته دوم آن‌كه ايشان صدا و سيما را به خاطر يكجانبه‌نگري محكوم مي‌كند. آيا مي‌توانند با همين منطق نظرشان را درباره شبكه آمريكايي كه مقابل دوربين آن نشستند نيز بگويند؟ آيا واقعا اين تلويزيون آمريكايي را رسانه‌‌اي مي‌دانند كه در خدمت همه ديدگاه‌هاست و فقط از يك جناح و جريان خاص در ايران دفاع نمي‌كند؟ اي كاش استاد شجريان كه صداي خود را «صداي سروش‌هاي وجدان خاك و مردم» مي‌داند و از سال‌ها پيش مسوولان صدا و سيما را به خاطر پخش اين صدا مورد ملامت قرار مي‌دهند، امروز با كمي تلاش بيشتر و صبر و حوصله بلندگوي آبرومندي براي خود مي‌يافتند كه موجب تنزل جايگاه در نظر مردم نگردد. و اگر درك درستي از سياست وجود داشت حداقل اين مولفه كه مردم ايران به دلايل تاريخي هيچ دل‌خوشي از آمريكا و انگليس ندارند بايد مورد توجه قرار مي‌گرفت؛ چرا كه موسيقي سنتي در بطن خود عرق ملي و ميهني را همواره فرياد كرده است و اين‌گونه رفتارها ناديده‌ گرفتن اين فرياد است. رسالت: پايه هاي محکم براي مسئولان آينده کشور «پايه هاي محکم براي مسئولان آينده کشور» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن مي‌خوانيد؛ توصيه هاي ده گانه مقام معظم رهبري به رئيس جمهور و اعضاي هيئت دولت ميثاق راهبردي رهبري و دولت دهم در4  سال آينده است. دولت دهم مسئوليت هاي سنگيني بر عهده دارد. اين دولت علاوه بر اينکه بايد رويکردهاي اساسي دولت نهم را ادامه دهد موظف است قاعده هرم ساختاري و کارکردي دولتهاي آينده را بنا کند. حضرت آيت الله خامنه اي در ديدار اعضاي هيئت دولت با اشاره به رسالتها و تکاليف شخص رئيس جمهور و دولت دهم فرمودند:“به گونه اي حرکت کنيد که اقدامات شما در فرصت4  ساله خدمت، پايه هاي محکمي براي مسئولان آينده کشور فراهم کند تا انشاءالله در همه زمينه ها حرکتي قوي تر از دولت نهم انجام شود. يکي از امتيازات گفتماني دولت نهم احياي خط پايبندي به اسلام، انقلاب و منطق امام خميني(ره) بود. اين مهم علاوه بر اينکه در فضاي عمومي جامعه قابل لمس است بارها توسط رهبر معظم انقلاب مورد اشاره قرار گرفته است. گرايش اغلب جريانات سياسي به تابلو ي خط امام(ره) و بازگشت به ارزشهاي انقلاب اسلامي در چند انتخابات اخير مويد اين واقعيت است که ترميم و احياي گفتمان انقلاب اسلامي بخش مهمي از مطالبات عمومي را تشکيل مي دهد. اين موضوع به تنهايي دستاورد بسيار بزرگي براي دولت نهم است و به نظر مي رسد همين رويکرد ارزنده در کنار ساير مختصات و امتيازات دولت احمدي نژاد سبب شده است، رهبر عزيز انقلاب فرصت4  ساله خدمت دولت دهم را مجال مغتنمي براي پايه گذاري حرکت مسئولان آينده کشور در همه زمينه ها قلمداد نمايند.در اين زمينه بايد گفت دايره مطلوبيت دولت در نظام اسلامي در الگوي آرمانيIdeal type(    ) دولت اسلامي ترسيم شده است. عينيت يافتن اين دايره مطلوبيت علاوه بر سخت افزارهاي قانون اساسي نيازمند قواعد نرم گفتماني است. قاعده نرم هرم ساختاري و کارکردي دولت در مردمسالاري ديني مشتمل بر يک سلسله ثوابت و محکمات مشروع در سياستگذاري است که متناظر با نشانه ها و دال برتر گفتمان انقلاب اسلامي به صورت بندي ساختاري و رفتاري دولت مي انجامد. اين قواعد سياستگذاري به موازات سخت افزارهاي قانون اساسي سنگ بناي دولت اسلامي محسوب مي شود. اين قواعد در گام اول ضمن تنظيم و تطبيق ساختارها و رفتارهاي دولتها با نظام واره ارزشي و هنجاري جامعه اسلامي به برقراري ارتباط منطقي بين ساختارهاي دولتي و کارويژه ها با منافع، مطالبات و چشمداشت هاي شهروندان مي انجامد. قواعد نرم گفتماني دولت اسلامي بين دو مسير ثبات نهادمند و تغييرات سامان مند پل مي زند و مولد رويکردي خلاق در عين واقع گرايي براي اداره کشور در دهه هاي آتي مي گردد. از آنجا که دولت در نظام جمهوري اسلامي در فرايندهاي توزيع قدرت سياسي يک نقط کانوني بوده و قوه مجريه مرکز صورت بندي سياستها و تغييرات است، حکمراني خوب به معناي بومي آن از دل پيوند مستمر قواعد نرم گفتماني و سخت افزارهاي قانون اساسي بيرون مي آيد و مي تواند ضمن افزايش کيفيت حيات مادي و معنوي جامعه به جلب رضايت عمومي و کارآمدي بينجامد. در اين ساحت دولت دهم با توجه به ميثاقي که با رهبر انقلاب و مردم بسته، از مسئوليت سنگيني برخوردار است. دولت دهم بايد پايه هاي لازم را براي مسئولان آينده کشور در همه زمينه ها تدارک ببيند. اعتلا و اعتزاز کلمه اسلام، نگاه بلند مدت در سياستگذاري ها و اصلاحات ساختاري، عدالت محوري، تعقيب سياست فرهنگ بسترساز و اقتصاد ابزار ساز در مسير دولت اسلامي، اصلاح ساختارهاي گزينش کارگزاران سياسي، دگرگوني فرهنگ سياسي، جامعه پذيري سياسي ولايت فقيه، تسري عقلانيت ديني در رفتار دولت، کار، تلاش و خستگي ناپذيري، استکبار ستيزي، ساده زيستي و پرهيز از تجمل گرايي و... جملگي مسئوليتهايي است که دولتمردان دهم بايد در قبال آنها برابر مردم و رهبري پاسخگو باشند. هر گونه اهمال و امهالي مي تواند براي کشور و مردم خسارتي بزرگ در پي داشته باشد. اهتمام راسخ به توصيه هاي دهگانه رهبر معظم انقلاب اعم از: *توکل و توجه به خدا و آمادگي براي مواجهه با انواع بدخواهي ها و توطئه ها *ادامه رويکردهاي اساسي دولت نهم *توجه کامل به سند چشم انداز بيست ساله *اجراي کامل سياستهاي اصل44  *حل مشکلات اقتصادي کشور و مردم بويژه تورم و اشتغال *پرهيز از شتابزدگي در طرحهاي اقتصادي *اهتمام به مسائل فرهنگي *پايبندي کامل و رعايت دقيق قانون *سينه گشاده، روي گشوده و گوش شنوا در مقابل نقد *طراحي و تدوين الگوي اسلامي، ايراني پيشرفت مي تواند بخش اعظمي از اين مسير طولاني را براي رئيس جمهور و اعضاي کابينه دهم کوتاه کند. امروز ميثاق راهبردي رهبري و دولت دهم در4  سال آينده روي ميز کار رئيس جمهور و وزرايش است. فردا نوبت کارنامه دولت دهم است که در معرض نظاره مردم و رهبري قرار مي گيرد. بايد ديد آيا اين بار نيز احمدي نژاد و دولتش مي توانند از مردم و مقام معظم رهبري نمره خوبي بگيرند؟ آفتاب يزد: پرونده نامشروع پرونده سازان مشروع!    «پرونده نامشروع پرونده سازان مشروع!» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛ اصرار سران فعلي دولت به متفاوت نشان دادن خود، آنان را تشويق كرد تا در نخستين روزهاي استقرار در مناصب دولتي، مباني دولت پيشين در مذاكرات هسته‌اي را زير سوال ببرند و اعلام كنند «در مذاكرات هسته‌اي، ضرورتي به اتكا بر سه كشور اروپايي يا قدرت‌هاي غربي وجود ندارد.» اين تلقي در واقع به معناي متوقف كردن مذاكراتي بود كه در زمان دولت پيشين با تروئيكاي اروپايي– فرانسه، انگليس و آلمان – به نمايندگي از سوي اتحاديه اروپا و آمريكا صورت مي‌گرفت. پس از آن، عبارت «نگاه به شرق» در ادبيات ديپلماتيك ايران به صورت عام و پرونده هسته‌اي به صورت خاص خود نمايي كرد. اما ديري نپاييد كه همان كساني كه در شرق نگاه سران دولت نهم به طرف آنها بود در توافقي آشكار با آمريكا، نماينده اروپا– خاوير سولانا – را به عنوان طرف مذاكره خود با ايران معرفي كردند تا هم پرونده‌سازان در غرب از موضع خود عقب نشيني نكرده باشند و هم حرمت دولت جديد ايران را پاس بدارند. پس از آن، هرگاه همان آقاي سولانا براي مذاكره با ايران اعلام آمادگي مي‌كرد بازوهاي تبليغاتي و رسانه‌اي دولت نهم، آن را نشانه موفقيت ديپلماسي خويش بر مي‌شمردند؛ بدون آنكه تغييري محسوس در رفتار نماينده سابق گروه 3 به وجود بيايد. تنها اتفاق تازه آن بود كه براي نخستين بار، گروه جديدي در دنيا تشكيل شد كه 5 عضو دائم شوراي امنيت را در كنار آلمان قرار مي‌ گذاشت و مسئوليت تعريف شده براي آن نيز همان بود كه قبلاً تروئيكاي اروپايي انجام مي‌داد. براي رفع هرگونه سوء تفاهم احتمالي، نمايندگي گروه 1+5 نيز به كسي داده شد كه ‌ ‌مسئوليت سياست خارجي اتحاديه اروپا به عهده او بود. هر ازچندگاه يك بار هم دو عضو غيرغربي گروه 1+5، ايران را تشويق مي‌كردند تا مذاكرات خود با خاوير سولانا را با جديت پيگيري نمايد. آنها به اين طريق نشان مي‌دادند كه در برابر موضوع هسته‌اي ايران، اختلافي با رقباي غربي خود ندارند و اگر رقابتي وجود دارد تنها براي گرفتن امتياز بيشتر مي‌باشد. اكنون چهار سال از نخستين اظهارنظرهاي اوليه دولت نهم گذشته است. در اين چهار سال، مردم بارها از رئيس دولت شنيده‌اند كه پرونده هسته‌اي ايران بسته شده است. در كنار تكرار اين موضع، پيش‌بيني‌هايي نيز به گوش مردم مي‌رسيد كه «پرونده به شوراي امنيت نخواهد رفت»، «اكثريت اعضاي شوراي حكام، موافق ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت نيستند» و «شوراي امنيت نخواهد توانست براي تصويب قطعنامه عليه ايران به اجماع برسد. » اما اين پيش‌بيني ها نيز بيش از استراتژي پرسر و صداي «نگاه به شرق» دستاوردي براي موضوع هسته‌اي ايران نداشت. دو روز قبل نخستين اظهار نظر هسته‌اي محمود احمدي‌نژاد در كسوت رئيس دولت دهم در حضور خبرنگاران داخلي و خارجي بيان شد. او در اين اظهارنظر بار ديگر بر بسته شدن پرونده هسته‌اي ايران تاكيد نمود. البته دقايقي بعد از اين تاكيد چند باره، احمدي‌نژاد از ارسال بسته پيشنهادي ايران براي گروه 1+5 خبر داد. او همچنين به صورت همزمان به مردم ايران و جهانيان اعلام نمود كه محتواي بسته پيشنهادي ايران، ناظر بر مسائل مختلف منطقه‌اي و جهاني است. تاكيد مجدد احمدي‌نژاد نشان مي‌داد كه از نظر او، وجود پرونده ايران در شوراي امنيت و عارضه‌هاي بعدي آن از جمله مذاكره با گروه 1+5 در مورد قطعنامه‌هاي شوراي امنيت، فاقد منطق است و ‌ ‌از نظر ايران به رسميت شناخته نمي‌شود. اما او توضيح نداد كه اگر وجود پرونده ايران در شوراي امنيت را قبول ندارد و حقيقتاً پرونده را «بسته شده» مي‌داند، پس نامه‌نگاري باگروه 1+5 و ارائه راه حل به آنان براي عبور از بحران‌هاي منطقه‌اي و جهاني، چه مفهومي دارد؟ احمدي نژاد و مشاوران او به خوبي مي‌دانند قبل از پرونده‌سازي هسته‌اي براي ايران، تشكيلاتي به نام 1+5 وجود نداشت و فلسفه وجودي آن، بازي دادن آلمان– به عنوان يكي از اعضاي تروئيكاي اروپايي در مذاكره هسته‌اي با ايران – در پيگيري قطعنامه‌هاي هسته‌اي شوراي امنيت در مورد كشورمان بود. براين اساس به نظر مي‌رسد رئيس دولت ايران با اقدام اخير خود، به تشكيلاتي كه براي مشروع جلوه دادن قطعنامه‌هاي هسته‌اي عليه ايران تشكيل شده است، مشروعيتي دائمي بخشيده و از آنها مي‌خواهد تا براي حل مشكلات جهاني و منطقه‌ اي، در كنار ايران قرار گيرند. البته اين نخستين بار نيست كه براي اثبات نقش جهاني دولت احمدي نژاد، سخناني گفته‌مي‌شود يا اقداماتي صورت مي‌گيرد. برخي از اين اقدامات مي‌تواند مصرف داخلي داشته باشد يا رقباي داخلي را ظاهراً منفعل نمايد. اما آنگاه كه بحث‌هاي جهاني و تاثيرات بين‌المللي يك اقدام پيش مي‌آيد دولت بايد قبل از هر اقدامي، به مشاوره با صاحب نظران و كارشناسان صاحب تجربه داخلي بپردازد. نتيجه تن ندادن به اين مشاوره و گرفتار شدن در حلقه مشاوراني كه ادعاي ايشان دهها برابر بيشتر از تجربه آنهاست همين است كه همزمان با نامشروع دانستن يك «پرونده» و تاكيد بر مختومه بودن آن، به «پرونده سازان » مشروعيتي بخشيده مي‌شود كه بسيار گسترده‌تر از حوزه مورد نظر خود آنهاست. ممكن است گفته شود گروه 1+5 متشكل از كشورهاي قدرتمند سياسي و اقتصادي جهان است كه نقش آفريني آنها در تحولات جهاني، غيرقابل انكار مي‌باشد. اما اين ادعا در شرايط فعلي پذيرفتني نيست زيرا هم اكنون نام 1+5 مترادف با پرونده هسته‌اي ايران است و تاكنون شنيده نشده كه اين گروه در ساير تحولات، بحران‌ها و تحركات جهاني، تحت همين نام اقداماتي انجام داده باشد. پس هر نوع همزيستي با اين گروه به معناي پذيرش فلسفه وجودي آنها يعني پرونده هسته‌اي ايران است. البته نگارنده معتقد است كه پرونده هسته‌اي ايران، غيرحقوقي است اما انكار آن يا سخنراني‌هاي تريبوني براي مختومه دانستن آن، چيزي از تاثير آن بر شرايط سياسي و اقتصادي ايران نمي‌كاهد. ضمن آنكه نمي‌توان، پرونده را غيرمشروع و مختومه دانست و در عين حال، پرونده سازان را با همان عنوان اختصاصي خطاب كرد كه براي نشان دادن نقش مدعي در پرونده ايران، انتخاب شده است. البته ظاهرا مسئولان دولت دهم مي‌توانند اين كار را بكنند اما بايد توجه داشته باشند كه نتيجه آن، جدي نگرفتن بسياري از اظهارات رسمي و غيررسمي مقامات دولتي كشورمان و تلقي آن اظهارات به عنوان سخناني با مصرف داخلي خواهد بود كه اين تلقي، نه به نفع دولت است و نه در راستاي منافع ملت. اگر قرار بود دولت دهم بسته پيشنهادي خود را به قدرت‌هاي موثر جهان– بدون توجه به نقش آنها در پرونده هسته‌اي ايران– ارائه نمايد قطعا كشورهاي ديگري همچون ژاپن، ايتاليا و ... نيز وجود داشتند كه قرار دادن نام آنها در ليست دريافت‌كنندگان اوليه بسته پيشنهادي ايران، هم اثرگذاري‌ احتمالي بسته را افزايش مي‌داد و هم موجب افزايش مشروعيت براي پرونده سازان عليه ايران نمي‌شد. كيهان: اولويت هاي دولت دهم «اولويت هاي دولت دهم» يادداشت روز روزنامه‌ كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ با تشكيل اولين جلسه هيات وزرا در حرم رضوي، عملا چرخ دولت دهم به گردش افتاد. اكنون عرصه خدمت و تلاش براي پيشرفت و آباداني كشور مجددا به روي احمدي نژاد و تيم جديدش گشوده شده است. مردم در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري بار ديگر به آرمان هاي انقلاب راي داده و حاكميت گفتمان امام و انقلاب را كه گفتمان دولت اصولگراست، برگزيدند. مسائلي كه در جريان انتخابات، خصوصا بعد از اعلام نتايج اتفاق افتاد، نشان داد كه دشمنان نظام و دنباله هاي داخلي آنان مصمم بودند تا در جغرافياي جمهوري اسلامي، براي بار دوم دولت اصولگرا شكل نگيرد. همه مخالفان داخلي و خارجي بر آن بودند تا با انتخاب فردي به جز احمدي نژاد، علم اصولگرايي و عدالت خواهي را به زير كشند. اما با درايت و هوشياري مردم انقلابي كه همواره منويات رهبري را ملاك تشخيص خويش قرار مي دهند، دسيسه دشمنان راه به جايي نبرد و با مشاركت چشمگير در انتخابات و راي بالاي 25ميليوني، بار ديگر پرچم اصولگرايي و خدمت به مردم و نظام را بر دوش احمدي نژاد گذاردند. دولت دهم آغاز به كار كرده است و انتظار مي رود در اين دولت با توجه به تجربيات 4ساله اي كه اندوخته و ادامه طرحها و برنامه هايي كه از 4سال قبل آغاز شده اند، مسير شكوفايي و پيشرفت كشور با سرعت و هماهنگي بيشتري طي شود. رهبر معظم انقلاب درديدار دوشنبه اعضاي دولت هاي نهم و دهم، رهنمودهاي حكيمانه اي در بستر توصيه هاي دهگانه خطاب به رياست محترم جمهوري و اعضاي كابينه ايشان داشتند كه در آن گفتني ها همه گفته شده است اما در ذيل بيانات آن رهبر حكيم و فرزانه اين چند نكته نيز قابل طرح است؛ 1- دومين دوره رياست جمهوري دكتر احمدي نژاد با آغاز چهارمين دهه انقلاب اسلامي كه دهه «پيشرفت و عدالت» نام گرفته، مصادف شده است. اين نامگذاري به خوبي جهت گيري آينده كشور را ترسيم كرده و نقشه راهي را نشان مي دهد كه برمبناي آن، ايران اسلامي بايد در مسير پيشرفت و توسعه بر مدار عدالت گام بردارد. عدالت يكي از آرمانهاي بلند انقلاب اسلامي است. اگرچه اين شعار محوري در برنامه دولت هاي قبل از دولت نهم نيز همواره مطرح بوده است اما نگاه به مفهوم عدالت و چگونگي برقراري آن در جامعه متفاوت بوده و اجراي برخي از برنامه ها در ادوار گذشته، نه تنها به گسترش عدالت كمكي نكرده بلكه گاه به بسط اشرافي گري و شكاف عميق تر بين فقر و غنا نيز انجاميده است. نگاه دولت اصولگرا به عدالت و توجه ويژه به اقشار ضعيف جامعه، توانست دامنه امكانات و طرحهاي سازندگي و آباداني را از مركز كشور و كلان شهرها به دورافتاده ترين نقاط كشور كشانده و طعم عدالت را به آنان بچشاند. مردم برخي از شهرهاي كوچك و روستاها كه تا ديروز حتي يك مدير مياني به چشم نديده بودند، پذيراي رئيس جمهور مردمي در جمع خود شدند. احمدي نژاد در عمر 4 ساله دولت نهم توانست در جهت توسعه عدالت گامهاي موثري برداشته و آغازگر طرحهايي چون سهام عدالت و هدفمندكردن يارانه ها باشد. مردم برآورده شدن بخشي از آرزوهاي خود را در دستان دولت اصولگرا جستجو مي كنند و با راي 25ميليوني به كسي كه خود را رئيس جمهور همه مردم ايران مي داند، توقع دارند كه با بهره مندي از تجربه 4 ساله دولت نهم، بكارگيري نيروهاي كارآمد و اجراي طرحهاي كارساز، آرمان عدالت را تحقق يافته ببينند. ايجاد و گسترش عدالت در جامعه همواره از سوي كساني كه از بي عدالتي سود مي برند، با مقاومت روبرو شده است. اين افراد ممكن است برخي از مناصب اقتصادي و حتي سمت هاي حكومتي را نيز در اختيار داشته باشند و در خفا از وضعيت تبعيض آميزي كه وجود دارد، حمايت هم بكنند. هرچند احمدي نژاد نشان داده كه در مسير تحقق عدالت با كسي تعارف ندارد اما مردم توقع دارند «مبارزه با فساد اقتصادي» و «حذف مفسدان و ويژه خواران» از حد شعار فراتر رفته و جامه عمل بپوشد. برنامه ها و اقدامات چهارساله دولت نهم نشان داد كه بايد با پرهيز از شعارزدگي، به تلاش برنامه ريزي شده، هدفمند و همه جانبه دست زد. ملت نيز مي داند كه مبارزه با فساد اقتصادي و هر آنچه كه مانع اجراي عدالت در جامعه مي شود، كاري سخت، دشوار و طولاني است. 2- با وجود همه تلاش هاي صادقانه و مجدّانه اي كه در عرصه فرهنگ كشور صورت گرفت، هنوز كاستي هاي زيادي در زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي وجود دارد كه بايد با يك خيزش عظيم راه را براي حاكميت ارزشهاي اسلامي بر جامعه، هموار كرد. با توجه به تعدد مراكز تصميم گيري و موثر در امور فرهنگي و اجتماعي جامعه بايستي با تدوين نقشه جامع فرهنگي كشور، دست به مهندسي فرهنگي زده و با ايجاد نظامي هماهنگ و يكسان سازي هدف گذاريهاي فرهنگي و همچنين تمركز برنامه ها روي يك استراتژي مشخص و واحد، از چندباره كاري و برنامه هايي كه گاه در تقابل با يكديگر «فرصت»ها را مي سوزانند و راه را براي نفوذ فرهنگي دشمن باز مي كنند، پرهيز كرد. هدف عمده «جنگ نرم» كه امروز كراراً در فرمايشات مقام معظم رهبري به آن اشاره شده و درباره آن هشدار مي دهند، چيزي جز فرهنگ جامعه و اعتقادات مردم نيست. ايران اسلامي اكنون با حملات شديد تبليغاتي و رسانه اي غرب مواجه است. جامعه ما اگر بخواهد در برابر بادهاي مسموم اين تهاجمات مقاومت كند بايد از نظر فرهنگي واكسينه شود. جوانان ما در خلال تحصيل دانش و علم اندوزي و در كنار كار و تلاش بايد از لحاظ معنوي و نهادينه شدن ارزش هاي اسلامي و انقلابي بصورت سيستماتيك تقويت و تجهيز شوند. آيا امروز نهادها و سازمانهايي كه در امور فرهنگي مردم دخيل اند، توانسته اند زمينه هاي اجراي اين مهم را فراهم آورند؟ عرصه فرهنگ، ميدان وسيعي است كه اركان مادي و معنوي حيات بشري را دربرمي گيرد. كار هرچه گسترده تر مي شود ابزار قوي تر و كاراتري مي طلبد. متوليان امور فرهنگي كشور بيش از آنكه به مصاديق و جزئيات بپردازند بايستي در انديشه تدوين نقشه جامع و مهندسي فرهنگي باشند تا بتوانيم در جبهه جنگ نرم نه تنها در مقابل حملات دشمن مقاومت كرده بلكه دست به حمله نيز بزنيم. 3-مقام معظم رهبري در ديدار اخير اعضاي هيا ت دولت نهم و دهم بر معيشت مردم تاكيد كرده و اشاره كردند؛ «بايد بگونه اي برنامه ريزي و تلاش كرد كه فشار تورمي به مردم از ابعاد مختلف كم شود.» اين يك واقعيت انكارناپذير است كه مردم ارزاني مي خواهند و بيش از اين تاب تحمل فشار اقتصادي بر روي شانه هاي خود را ندارند.برنامه هاي درازمدت و زيربنايي دولت در حوزه اقتصاد بسيار لازم و حياتي است اما تدابير كوتاه مدت نيز مي تواند قدري از فشار اقتصادي و گراني و تورم بكاهد. بالا رفتن قيمت ها- به هر دليل- زمينه ساز گسترش شكاف ميان افراد، ظهور طبقه فقير و غني و افزايش تبعيض در جامعه است. به همين دليل يكي از خواسته هاي بر حق مردم از دولت دهم، اتخاذ تدابيري جدي و موثر براي كنترل قيمت ها و كاهش تورم است. افزايش توليد و حذف واسطه ها در چرخه توزيع و كنترل قيمت ها مي تواند تا حدود زيادي نرخ گراني و تورم را پايين آورد. اصلاح ساختارهاي اقتصادي، حمايت هاي كارساز از توليدكنندگان و رفع موانع توليد كالا و خدمات در كشور، ايجاد يك سيستم نظارتي متمركز و نظام مند براي كنترل قيمت ها، مبارزه جدي با جرائم اقتصادي، ايجاد تسهيلات و روان سازي واردات و صادرات و ايجاد امكانات برابر در نظام اشتغال از ديگر برنامه هايي است كه مردم از دولت جديد انتظار دارند. در اين زمينه ها كارهاي زيادي چه در دولت هاي سابق و چه در دولت نهم صورت گرفته، اما وجود برخي نارسايي ها نشان مي دهد كه بايستي با عزمي جدي تر و برنامه هايي دقيق تر امور اقتصادي كشور را به سامان رساند.مردم در امتحان انتخابات پيروز شدند. اكنون نوبت پيروزي دولتمردان است. اعتماد: پيش بيني مشکلات اقتصادي «در دوره دوم دولت احمدي نژاد؛ پيش بيني مشکلات اقتصادي» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ اعتماد به قلم دکتر نادر هوشمنديارہ است كه در آن مي‌خوانيد؛ مشکلات اقتصادي موجود کشورمان مانند تورم، بيکاري، فقر، دلالي و رانت جويي شدت خواهد گرفت. اين پرسش در افکار عمومي مطرح مي شود که دولت دهم براي حل اين مشکلات چه برنامه يي دارد. از طرف ديگر بيشتر مشکلات اقتصادهاي دولتي مانند اقتصاد ايران ناشي از تصميمات و مداخلات دولت در دادوستد خرد و کلان بازار و کسب و کار است. راه حل معضلات در اقتصادهاي دولتي به طور عمده در تصميم گيري هاي محتوايي است نه شکلي. دولت بايد در تصميم گيري اقتصادي ناظر و کنترل کننده کلان منابع و ذخاير جامعه باشد و فضاي کسب و کار براي بخش تعاون و خصوصي را هموار و مهيا سازد. سوال اساسي اينجاست که چگونه مي توان از صاحبان قدرت که رکن اساسي آن دولت است انتظار داشت از خود لذت قدرت اقتصادي رفع اختيار کنند، آن هم در حوزه يي که حيات اجتماعي انسان ها به شدت به آن وابسته است؟ براي پاسخ به پرسش يادشده معمولاً توجيه اين مداخلات از طرف دولتمردان اين بوده که بخش تعاون و خصوصي در کشور ضعيف تر از آن است که بتواند در عرصه هاي مختلف اقتصادي تکنولوژي محور و به ويژه در توليدات بزرگ صنعتي و کشاورزي که نيازمند سرمايه گذاري هاي گسترده است، فعاليت کند. با اين ديدگاه فلسفي برونگرا، دولت خط پايان فعاليت را براي ديگر بخش از ديدگاه سنت اقتصادي منتفي شده مي داند. به اين ترتيب دولت به نحوي از انحا در مهم ترين بخش هاي اقتصادي که مستلزم نوآوري هاي صنعتي باشد، در اختيار خود خواهد گرفت. در اين بازي برد برد، شرکت هاي دولتي و تحت پوشش هاي آن با تکيه بر قدرت سياسي تلاش خواهند کرد عملاً به صورت انحصارگر عمل کنند و از ورود رقبا ممانعت کنند. با توجه به سير تاريخي يکصدساله اخير، دولت در حوزه هاي دادوستد و کسب و کار در ايران و تجربه ناموفق اقتصاد دولتي چه در عرصه کارآمدي استفاده از منابع کمياب و چه در خصوص تحقق بخشيدن به آرمان هاي اجتماعي به تدريج موجب تضعيف ايدئولوژي اقتصاد دولتي شده است و تمامي برنامه هاي اقتصادي حول محور درآمدهاي نفت طرح ريزي شده و مي شود. با توجه به اينکه دولت برنامه روشني براي خروج از معضلات اقتصادي ارائه نداده، راه حل هاي مربوط به برون رفت از اقتصاد دولتي با مشکلات و ابهامات جدي در آينده روبه رو خواهد بود. کارشناسان، صاحب نظران و حرف حوزه اقتصادي معتقدند کمتر کسي را مي توان در ايران پيدا کرد که به صراحت از اقتصاد دولتي طرفداري کند. اگر به فهرست شرکت هاي دولتي و تحت پوشش مانند صنايع خودروسازها (ايران خودرو، سايپا و سايپا ديزل) بعضي از صنايع بزرگ را که در واقع با «Mismanagement» دولتي اداره مي شوند اضافه کنيم، به اين نتيجه خواهيم رسيد که وخامت اوضاع از آنچه ارقام رسمي اعلام در اظهارنامه مالياتي ارائه شده به وزارت امور اقتصادي و دارايي نشان مي دهند، بيشتر است. حال پرسش اينجا است که چرا راهکارهاي صورت گرفته در 30 سال گذشته در اقتصاد کارساز نبوده است؟ به نظر مي رسد مشکلات و معضلات را در نبود مديران ارشد اثرگذار و موثر و الزامات عملکرد کارآمد و منشاء اصلي رويکردهاي نادرست آنان نسبت به اصلاحات اقتصادي بايد جست وجو کرد. نکته مهمي که بايد مورد تاکيد قرار گيرد اين است که ويژگي اقتصاد دولتي تنها مالکيت گسترده دولت بر منابع اقتصادي به ويژه نفت نيست بلکه مهم تر از آن، دخالت دولت در مسائل اقتصادي خرد و کلان و کسب موقعيت هاي منتهي به نقدينگي است. براي روشن شدن موضوع لازم است توجه کنيم که در اقتصادهاي دولتي بازار وجود دارد، اما بازارهاي موجود در آنها تحت کنترل شديد تصميم گيري هاي مقامات دولتي است يعني به جاي آنکه قيمت در اين بازارها بر اساس مبادلات داوطلبانه خريداران و فروشندگان تعيين شود، از سوي نهادهاي دولتي معين مي شود. در واقع آنچه زمينه ساز گسترش تورم، بيکاري، فقر، دلالي و رانت جويي مي شود، قيمت گذاري دستوري دولت و مهم ترين عامل بازدارنده براي ورود بخش تعاون و خصوصي به فعاليت هاي اقتصادي است. روشن است که تا زماني که دخالت دولت در چرخه اقتصادي وجود دارد، چنين عامل بازدارنده يي در سياست هاي بخش تعاون و به ويژه در بخش خصوصي به جايي نخواهد رسيد. حال اگر با در نظر گرفتن روش شناسي علمي، دولت حاضر به واگذاري مالکيت جزيي يا کلي بنگاه هاي دولتي و تحت پوشش نشود دلايل آن از دست دادن قدرت و اعمال نفوذ در جامعه خواهد بود. لازم است مديران ارشد انتصابي متحول شوند و ديدگاه ديوانسالاري دولت محور جاي خود را به منطق اقتصادي و درون زايي گسيل دهد. اين ممکن نيست مگر در فضاي کسب و کار آزاد، مقامات دولتي در بازارها نظاره گر و کنترل کننده کلان باشند و لاغير. يکي ديگر از راهکارها جهت شکوفا شدن نسبي اقتصاد مي تواند دعوت از سرمايه گذاران داخلي و خارجي باشد به شرط اينکه بزرگ ترين مانع امنيت سرمايه گذاري در کشور برداشته شود و حضور سنگين دخالت دولت در اقتصاد ملي برنامه ريزي و بازنگري شود، به طوري که ساير بازيگران و فعالان بخش تعاوني و خصوصي جرات حضور در عرصه رقابت را پيدا کنند. راه برون رفت مشکلات اقتصادي لغو موانع قوانين گمرکي، مالياتي و مصوبات موردي هيات دولت است که حکومت را در اقتصاد دچار چالش مي کند که نتيجه عدم رعايت آن اصلاح قوانين و مقررات به بي قانوني مي انجامد. زيادي مصوبات حکومتي که اغلب به علت تعددشان ناسخ و منسوخ هم هستند، موجب مي شود اراده براي رونق اقتصاد نسبي و گذار از معضل اقتصادي کشورمان راهي جز آزاد کردن اقتصاد و رها کردن اقتصاد از برنامه هاي دولتي نداشته باشد. ابتكار: رهايي از «ليله القبر» براي نيل به «ليله القدر» «رهايي از ليله القبر براي نيل به ليله القدر» عنوان مطلبي است كه روزنامه‌ي البتكار به قلم آيت الله جوادي آملي به عنوان سرمقاله‌ي خود درج كرده است؛ليالي قدر براي ما تعيين کننده است. صرف آمرزش گناهان مرده ها مطرح نيست. اينها يکي از زواياي فرعي ليله قدر است. شرح صدر طلب کردن، ظهور ولي عصر را مسئلت کردن، گسترش فرهنگ اسلامي را خواستن، وفاق ملي را مطرح کردن، کينه ها را از دل زدودن و صدها معارف و معالي ديگر در صدر خواسته هاي ماست; آمرزش گناهان هم جز» خواسته هاي ماست. ولي عمده آن است که گناه رخت بربندد، نه گناه بيايد و آمرزيده شود! عمده آن است که از خدا بخواهيم که اهل معصيت نباشيم.  رهايي از «ليله  القبر» براي رسيدن به «ليله  القدر»از خدا بخواهيم که آن توفيق را، آن معرفت را، آن محبت را به ما عطا کند که ما هم ليله قدر بشويم. آنها که ليله قدر شدند، اسوه مايند. اگر درباره فاطمه زهرا (س) آمده است که او ليله قدر است، اين سخن از سنخ تمثيل است و نه تعيين. يعني 41انسان کامل هر کدام ليله قدرند. و اگر آنها ليله قدرند، شاگردان آنها مي توانند در حوزه ايماني خود ليله قدر بشوند. تو ليله  القدري، بدان; در صورتي که از ليله  القبري بيرون بيايي! همه بزرگان به ما گفتند: اگر از ليله  القبري به درآمدي، ليله  القدر مي شوي! اينکه در درونش گورستان فتنه هاست، گورستان غيبت هاست، گورستان آمال و آرزوهاست، شکمش هم گورستان حرام هاست; اين «ليله  القبر» است، نه ليله  القدر! اگر از ليله  القبري به درآمد، «ليله  القدر» مي شود; آنگاه خير من الف شهر(1) مي شود، يک نفر بيش از هزار نفر مي شود، آنگاه کم من فئه قليله غلبت فئه کثيره باذن الله(2) خواهد شد. يک شب اگر بر هزار ماه فضيلت دارد، يک انسان هم بر هزار گروه فضيلت دارد. در صورتي که از ليله  القبري به دربيايد، ليله  القدر بشود. اينها نظير اسما» الله نيست که توقيفي باشد! اگر به ما گفتند: فاطمه زهرا(س) ليله قدر است، يعني اي زنان عالم! شما هم مي توانيد در حوزه ايماني خود به دنبال مولاه و سيده خود، ليله  القدر بشويد. و اگر کسي قرآن در جان او جلوه کرد، او همين ليله  القدر را در حوزه ايماني خود خواهد داشت.  محفوظ بودن قلب مالامال از معارف قرآن از آفات نسيان و عذاب الهيمرحوم امين الاسلام طبرسي در ذيل اين آيه که خداي سبحان برخي را در دوران سالمندي به نسيان مبتلا مي کند، منکم من يرد الي ارذل العمر لکيلا يعلم من بعد علم شيئا (3); اين حديث نوراني را نقل کرد: الا قلبا قد راي القرآن. مگر قلبي که ظرف قرآن باشد، در دوران پيري به نسيان مبتلا نمي شود و خدا چنين قلبي را هم عذاب نمي کند بنابراين آمرزش گناهان يکي از فوائد جزئي اين ادعيه است. عمده، گسترش اسلام است و ظهور ولي ماست، عمده رفع نفاق و حضور و حصول نفاق است و صدها خير و برکت و مانند آن.  شفافيت جريان «شب قدر» در اسلامبه قدري ليله قدر در اسلام روشن بود که مانند صاحب اصلي اش يعني ذات اقدس اله ضمير بدون مرجع آمده. يک وقت شما مي خوانيد: قل هو; اين هو بدون اينکه مرجع قبلا گفته بشود ذکر شده است. سرش آن است که لازم نيست اول اسم خدا را ببرند، بعد بگويند (او)! همين که گفتند (او)، معلوم است کيست. خدا معروف هر کسي است، محبوب هر کس است. در جريان ليله قدر و قرآن آنقدر قرآن مشخص شده بود که بدون اينکه مرجع ذکر بشود، ضمير به قرآن برگشت. فرمود: انا انزلناه في ليله  القدر(4). اين اولين آيه آن سوره است بعد از (بسم الله). قبلا سخن از قرآن نبود، قبلا سخن از وحي نبود; اما در اولين آيه سوره قدر مي خوانيم: انا انزلناه في ليله  القدر. معلوم است که ضمير به وحي و قرآن برمي گردد! اين ليله قدر آنقدر شهرت پيدا کرد که شد ظرف قرآن کريم. و چون قرآن کريم محبوب و معروف همه بود; لازم نبود قبلا نامي از آن برده شود تا ضمير به آن برگردد.  سلام دائمي ملائکه در طول شب قدر بر همه مومنان روزه دار(قدر) هم به معناي شرف و فضيلت است و هم به معناي تدبير امور. شرف و فضيلت در اين است که فرشتگان، مرتب به صائمين و صائمات سلام عرض مي کنند. از اول شب تا مطلع الفجر ملائکه مي آيند، سلام مي کنند. اين سلام ملائکه را اگر کسي بشنود، معلوم مي شود ليله قدر را درک کرده است. گفتند: آيا براي شب قدر علامتي هست; گفتند: آري، هواي لطيف و ملايمي دارد. گاهي انسان احساس مي کند يک نسيمي دارد مي وزد، نسيم بهاره. خواه تابستان باشد، خواه پاييز و زمستان; آن نسيم ملايم بهاري را در شب قدر احساس مي کند، مي گويند: اينها همه نفحه رحماني ليله قدر است، اينها اثر سلام ملائکه است. اين سلام کردن تنها مخصوص وجود مبارک ولي عصر نيست. آنچه مخصوص آن حضرت است، آن است که حقائق و مقدرات را به حضور آن حضرت تقديم مي کنند. اما فرشتگاني که نازل مي شوند، به هر مومن روزه دار سلام مي کنند. اگر سلام مي کنند، براي آن است که يا سلام خدا را مي رسانند، يا سلام ملائکه حامل عرش را مي رسانند، يا سلام خود را ابلاغ مي کنند. در سوره مبارکه احزاب فرمود: هو الذي يصلي عليکم و ملائکته ليخرجکم من الظلمات الي النور (5) خداي سبحان همانطوري که نسبت به رسولش تصليه و سلام دارد، نسبت به مومنين و مومنات هم تسليم دارد. فرمود: هو الذي يصلي عليکم و ملائکته. خدا بر شما صلوات مي فرستد، ملائکه خدا هم بر شما صلوات مي فرستند تا شما را از ظلمت به درآورند و نوراني کنند. پس چه کمالي برتر از آن است که انسان خود را به جايي برساند که خدا به او سلام بفرستد، ملائکه خدا به او سلام بفرستد! شب قدر به ما اين قدر و شرف را خواهد داد که مخاطبان سلام و صلوات خدا و حمله عرش و خدا و ملائکه الهي باشيم; تا کدام مرتبه، نصيب مخاطب بشود، چه سلامي، او را دريافت بکند! پس قدر، هم به معناي شرف و فضيلت است، هم به معناي تقدير امور. هم ما مقدرات جوامع انساني، اسلامي و شيعي را از خداي سبحان مسئلت کنيم، هم شرف و منزلت مان را در اين شب از ذات اقدس اله درخواست کنيم که ما را با آبرومندي در دنيا و آخرت اداره کند و به غير خود واگذار نکند. جمهوري اسلامي: يادگار آقاي البرادعي! «يادگار آقاي البرادعي !» عنوان سرمقاله روزنامه‌ جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛ نشست 5 روزه شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي در وين درحالي با سخنان محمد البرادعي آغاز به كار كرده كه از دو ويژگي برخوردار است . نخست آنكه يكي از محورهاي اين نشست 35 نفره كه در پشت درهاي بسته انجام مي شود به موضوع تحقيقات هسته اي ايران اختصاص دارد و ديگر اينكه اين اجلاس آخرين نشست فصلي آژانس است كه البرادعي بر كرسي رياست آن تكيه مي زند. آنگونه كه بوق هاي تبليغاتي غرب مي گويند ادامه غني سازي اورانيوم در ايران و امتناع تهران از توضيح شفاف پيرامون ابعاد برنامه اي كه غربي ها از آن تحت عنوان برنامه نظامي هسته اي ايران نام مي برند از موضوعات بحث اين اجلاس است . محمد البرادعي هفته گذشته در آخرين گزارش خود درباره ايران كه بيستمين آن به شمار مي رود همچنان دوپهلو و اين بار نيز با نبش قبر 6 موضوع حل شده ميان ايران و آژانس ادعا كرد كه شيوه هاي محدودي در اختيار دارد تا بتواند راستي آزمايي مطالب ايران را تاييد كند. او در اين گزارش با ذكر ادعاهاي آمريكا عليه ايران درباره تلاش تهران براي ساخت بمب هسته اي هرچند اشاره كرده آژانس شيوه هاي محدودي در اختيار دارد كه بتواند مستقلا اسنادي كه مبناي مطالعات هسته اي ادعايي با رويكرد نظامي را تشكيل مي دهند تصديق كند اما بلافاصله تاكيد نموده كه « اطلاعات مندرج در آن اسناد نشان مي دهد كه از منابع متعدد و در دوره هاي زماني مختلف بدست آمده و به نظر مي رسد كه عموما همخوان و به اندازه كافي جامع و مشروح هستند به گونه اي كه ضروري است به منظور مرتفع ساختن اين شبهات ايران توضيحاتي را ارائه كند! » اين گزارش دوپهلو كه در پايان هفت سال گزارش نويسي البرادعي درباره فعاليت هاي هسته اي ايران تنظيم شده و ردپاي آمريكا بيش از هميشه در آن ديده مي شود ابهامات جديدي را مطرح كرده كه نه تنها پنجره اي به سوي حل و فصل فني پرونده هسته اي ايران نمي گشايد بلكه نقاط تاريك ديگري بر آن مي افزايد كه مي تواند مدخل مداخلات جديد آمريكا و ديگر كشورهاي غربي در پرونده ايران از طريق دبيركل آينده آژانس آقاي آمانو باشد. همه اين ادعاها و مداخلات آشكار آمريكا در تنظيم گزارش دبيركل آژانس كه بايد به عنوان يك نهاد صادق حرفه اي و بي طرف فعاليت كند درحالي انجام مي شود كه همكاري جمهوري اسلامي ايران با آژانس اين بار حتي بيش از حد وظايف قانوني بوده ولي آمريكا تاكنون نتوانسته در چارچوب مطالعات ادعايي هيچ گونه سند رسمي و شواهد مستندي را ارائه دهد و همچنان بر طبل ادعاهاي توخالي مي كوبد. نكته قابل توجه در اين گزارش اين كه تدوين كنندگان آن پس از هفت سال و درحالي كه بخش مهمي از سئوالات و ابهامات پرونده هسته اي ايران حل و فصل شده و اين پرونده مراحل پاياني خود را طي مي كند با عينك سياه به گذشته نگريسته و زمينه بهانه جويي را به عنوان دستاويز مداخله جويانه كشورهاي غربي در پرونده باقي گذاشته اند والا دليلي نداشت پس از آنكه در جايي از گزارش كه به تعطيل شدن آزمايشگاهي در اصفهان اشاره مي كند و رسما اذعان مي نمايد كه ديگر فعاليتي در اين كارگاه انجام نمي شود بلافاصله در جمله اي شيطنت آميز عنوان دارد كه شايد فعاليتهاي هسته اي اين آزمايشگاه به جاي ديگري منتقل شده باشد! و يا اينكه البرادعي در بخش ديگري از گزارش خود پس از آنكه اعلام مي كند هيچ سندي كه ارتباط بين نمك سبز و ديگر موضوعات باقيمانده در مورد مطالعات ادعايي موسوم به آزمايش هاي انفجارات با قدرت بالا را تصديق كند وجود ندارد در عين حال مدعي مي شود لازم است در اين باره به بررسي هاي آژانس تا هر كجا كه لازم باشد ادامه داده شود. با اين گزارش دوپهلو كه در واقع موضوع كار اجلاس اخير شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره فعاليتهاي هسته اي ايران است به نظر مي رسد بهانه جويي و ادامه مداخلات در پرونده هسته اي در سطح گسترده اي ادامه يابد و گزارش اخير آقاي البرادعي نيز به عنوان يكي از دو پهلوترين گزارشها درباره ايران و آخرين گزارشي كه به امضاي وي رسيده از او به يادگار بماند يادگاري كه نه تنها افتخارآميز نيست بلكه مايه سرافكندگي وي خواهد بود. از آقاي البرادعي انتظار مي رفت در آخرين روزهاي مديريتش بر آژانس قويا صريحا و به طور شفاف و صادقانه به اجراي پادمان در ايران اذعان كند و چنين اقدامي را به عنوان يك ميراث و فصل جديد براي اعتمادسازي متقابل كه مي تواند منجر به ارتقاي همكاريها شود از خود به يادگار بگذارد. چنين اقدامي براي حفظ اعتبار و شخصيت خود آقاي البرادعي لازم است والا جمهوري اسلامي ايران نيازي به آن ندارد. ما راه روشن خود را كه استفاده از حقوق قانوني يك عضو آژانس بين المللي انرژي اتمي است ادامه خواهيم داد و در عين حال كه پا را از محدوده قانون فراتر نمي گذاريم به ديگران نيز اجازه نمي دهيم ما را از حقوق قانونيمان محروم نمايند. دنياي اقتصاد: رونق اقتصادي؛ دولت يا مردم؟ «رونق اقتصادي؛ دولت يا مردم؟» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن مي‌خوانيد؛ دولت جديد در آغاز راه است و مردم و فعالان اقتصادي با وسواس و شايد نگراني، به آينده سياسي و اقتصادي كشور مي‌انديشند. مهم‌ترين پرسش اقتصادي فعالان اقتصادي معمولا معطوف به وضع كسب وكار و توليد است. مردم عادي يا مصرف‌كنندگان نيز درباره قيمت‌هاي آينده مي‌پرسند. وزيران و مديران دولت جديد به ويژه آنان كه مسووليت‌هاي اقتصادي دارند، فعلا كار خود را با اميدواري آغاز كرده‌اند و برخي از آنها از حل مشكلات در چهار سال آينده خبر مي‌دهند. در ميان سخناني كه در چند روز اخير از وزيران حوزه اقتصاد (صنايع، بازرگاني، مسكن و اقتصاد) شنيده شده، بارقه‌هايي از اميد به رويكرد علمي و پرهيز از سوق دادن اقتصاد به دام شعارهاي توده‌پسند قبلي ديده مي‌شود و اگر اين سخنان مقدمه اعمال همسنگ خود باشند، مي‌توان آن را به فال نيك گرفت؛ اما در كنار اين سخنان اميدبخش، اظهاراتي نيز شنيده مي‌شود كه از سنگيني سايه اقتصاد دستوري بر ذهن و زبان برخي مديران اقتصادي خبر مي‌دهد. اگر اين دو نگاه متفاوت نتوانند به نقطه‌اي تعادلي و نزديك به هم برسند، منظومه اقتصادي دولت در آينده با تعارض و تزاحم مواجه خواهد شد. وزيران امور اقتصادي و دارايي و صنايع و معادن در برنامه‌هاي اوليه و اجمالي خود از ضرورت تقويت بخش خصوصي اقتصاد سخن گفته‌اند؛ حال آنكه وزير مسكن وشهرسازي براي خارج كردن بخش مسكن از ركود كنوني پيشنهادي داده است كه با جوهره اقتصاد غيردولتي و اظهارات همكارانش در دولت ناسازگار است. شمس‌الدين حسيني، وزير امور اقتصادي و دارايي، هفته گذشته در جمع فعالان اقتصادي گفت: «اقتصاد فرمانده نمي‌خواهد، اگر اقتصاد كشور ساماندهي شود، امري كافي است و پايبندي به قانون ساير هماهنگي‌ها را ايجاد خواهد كرد... توانمندسازي بخش خصوصي در دو بعد حذف موانع و ايجابي مي‌تواند ياري‌رسان باشد؛ چراكه با حذف بسياري از موانع دست و پاگير قطعا مشكلات نيز حل خواهد شد....». علي اكبر محرابيان، وزير صنايع و معادن هم در تشريح هفت راهبرد اساسي خود يكي از اين راهبردها را «كاهش تصديگري‌ها در بخش صنعت» ذكر كرده است. حال آنكه علي نيكزاد، وزير مسكن و شهرسازي ضمن ابراز اميدواري درباره آينده مسكن گفته است: «چنانچه مسكن مهر فعال شود، بخش مسكن از ركود خارج خواهد شد.» اين سخن وزير مسكن اگر تالي عملي داشته باشد و واقعا با فعال شدن مسكن مهر، رونق به بخش مسكن بازگردد، حتما با استقبال و ستايش فعالان اقتصادي و مصرف‌كنندگان مسكن روبه‌رو خواهد شد. هنوز وزارت مسكن و مديران جديد آن در آغاز راه هستند و از آنان نمي‌توان انتظار معجزه‌اي داشت؛ اما در همين مرحله مي‌توان اين واقعيت‌هاي اقتصادي را واگويي كرد كه اولا ركود سنگين بخش مسكن ايران تنها با فعال شدن طرح مسكن مهر درمان نخواهد شد و ثانيا تل�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 530]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن