تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):به امام سجّاد عليه‏السلام عرض كردم: مرا از تمام دستورهاى دين آگاه كنيد، امام عليه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797625424




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

منادی وحدت سید قطب


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان:  منادی وحدت:سید قطب
سید قطب
زندگی نامه:سید قطب در تاریخ 9/10/1906/1285 هـ.ش در روستای موشه یا (موشا) از توابع استان أسیوط مصر- که به روستای عبدالفتاح نیز معروف است- دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی، پدر و مادر تصمیم گرفتند، او را به مدرسه بفرستند ولی او تمایلی به مدرسه نداشت و دوست داشت در منزل بماند، با تشویق پدر و مادر در سن شش سالگی و در سال 1912/1291 هـ.ش. به مدرسه رفت، همان روز اولی که وارد مدرسه شد مشاهده نمود، ناظم مدرسه- که قبلاً شغل نظامی داشته است- بچه ها را کتک می زند. سید با دیدن این صحنه، فرار را برقرار ترجیح داده و به منزل بازمی گردد. مادر که آرزو داشت فرزندش درس بخواند و باسواد شود با شوهرش، حاج ابراهیم، صحبت کرد تا او را نصیحت کند که به مدرسه بازگردد، با صحبتهای پدر، سید دوباره به مدرسه بازگشت و به تحصیل مشغول شد. سفر به قاهره سید، در سال 1920 م /1299 هـ.ش برای ادامه تحصیلات به قاهره سفر کرد و در منزل دایی اش احمد حسین عثمان که استاد دانشگاه الازهر و روزنامه نگار بود، سکونت گزید و در سال 1922 م/ 1301 هـ.ش در حدود سن 16 سالگی وارد دانشسرای عبدالعزیز قاهره گردید. این دانشسرا زیر نظر وزارت تعلیم و تربیت، اداره می شد و معلم دوران ابتدایی، تربیت می کرد. سید قطب پس از سه سال تحصیل در سال 1924 م/ 1304 هـ.ش با موفقیت دوره دانشسرا را به اتمام رساند و از طرف دانشسرا، گواهینامه تدریس در مدارس ابتدایی به نام وی صادر شد. سید قطب با این مدرک می توانست به استخدام وزارت تعلیم و تربیت درآید و به امر مقدس تدریس مشغول شود ولی ذوق و شوق تحصیل مانع از این امر شد و وی تصمیم گرفت تحصیلات عالی تر را ادامه دهد. لذا در سال 1925 م /1304 هـ.ش موفق به اخذ دیپلم گردید. سید قطب در همان سال در آزمون ورودی سطح عالی دارالعلوم شرکت کرد و با موفقیت قبول شد و وارد دانشگاه دارالعلوم گردید. سید قطب همچون سید جمال الدین اسدآبادی مرزهای جغرافیایی را در هم شکست. وی معتقد بود هرجا مسلمانی هست آن جا قلمرو اسلام است. و اگر کشوری اجنبی به یکی از کشورهای اسلامی حمله کند، به اسلام حمله کرده است. زمانی که سید دانشجوی دانشگاه بود. ریاست آن بر عهده دکتر طه حسین بود. سید قطب با شجاعت و بدون واهمه، از اوضاع علمی و فرهنگی دانشگاه انتقاد می کرد. و با وجود اینکه جوان بود، وقتی دید نظریات وی مورد بی توجهی و بی مهری قرار می گیرد. به طه حسین گفت: اداره دانشگاه را به من واگذار کنید؟ آن گاه من اقدامات مهمی در جهت ارتقای سطح علمی دانشگاه انجام می دهم به عنوان نمونه، درس عربی و علوم دینی را توسعه می دهم، مدت تحصیل را از 4 سال به 6 سال اضافه می کنم، و آموزش زبان انگلیسی را برای همه دانشجویان اجباری می کنم زیرا معتقدم در دنیای امروز اگر دانشجویی، زبان انگلیسی بلد نباشد از بحث روز عقب می ماند. این نکته مایه شگفتی است که سید قطب در آن سنین چنین افکار مترقی و پیشرفته ای داشته است. وی در تاریخ 3/11/1948 م /1327 هـ.ش سفرش را با کشتی از بندر اسکندریه به نیویورک آغاز کرد. در راه سفر با خود می گفت: می خواهی به آمریکا بروی؟ جایی که مردم فقط می خورند و می خوابند؟ آیا می خواهی تو هم راه و روش آن ها را برگزینی و از وسایل لذت و شهوت، استفاده کنی؟ یا نه اراده کرده ای مسلمان باشی و در راه خود ثابت قدم بمانی؟ و خود، جواب خودش را این گونه داد: این امتحان الهی است. خدا مرا کمک کند که بر این امتحان بزرگ، چیره شوم من اراده کرده ام مسلم و متعهد باقی بمانم این امتحال الهی است که خدا بداند آیا فقط ادعا می کنم، یا بدان چه ادعا می کنم، صادق و پایبندم. اولین مقاله وی در سن 16 سالگی در مجله «صحیفه بلاغ» در سال 1922 م/ 1301 هـ.ش به چاپ رسید. او تا سال 1945 م/ 1333 ش. که دستگیر و زندانی شد- حدود 25 سال- همکاری علمی خود را با مطبوعات، قطع نکرد. وی ابتدا با نشریات معروفی چون: البلاغ، البلاغ الاسبوعی، الجهاد، الاهرام و ... همکاری می کرد و بطور مرتب برای این نشریات مقاله می نوشت. حجم مقالات، دقت و ظرافت سید در چینش مطالب مورد تحسین و تعجب همگان می شد. دکتر علی احمد عامر در 1934م/1313 هـ.ش طی مقاله ای که در مجله «الاسبوع» به چاپ رسید، نوشت: از فهم و علم گسترده سید قطب، مقالات فراوان و کوشش او در ادب، نتقد و شعر تعجب می کنم. سید قطب در سن چهل سالگی همزمان با شروع تفکر درباره حرکت اسلامی و انقلابی با نشریاتی چون: الکتاب المصری، الکتاب، السوادی، الشئوون الاجتماعیه و ... همکاری داشت. شهادتاو متهم به طراحی برای سرنگونی دولت  ملی گرای مصر بود و به دادگاهی فرستاده شد که عده‌ای آن را دادگاهی نمایشی می‌نامند. اغلب اتهامات او مستقیماً برگرفته از کتاب معالم فی الطریق بود. او در دادگاه سرسختانه از عقایدش دفاع کرد. دادگاه قطب و شش عضو دیگر اخوان‌المسلمین را به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم کرد. در ۲۹اوت ۱۹۶۶ سید قطب به دار آویخته شد.اندیشه وحدت در کلام سید قطب سید قطب متفکر و دانشمند بزرگ مصری، آفت بزرگ جوامع اسلام را ملی گرایی می داند و معتقد است تا وحدت میان مسلمانان جهان حاصل نشود، امپریالیسم غرب، بر منابع مالی مسلمانان چنگ اندازی خواهد کرد. علت مخالفت سید قطب با ملی گرایی این است که ملی گرایی در مقابل وحدت مسلمانان قرار گرفته است. همین اندیشه سید قطب یک از مواردی بود که باعث تیرگی روابط او با جمال عبدالناصر شد. زیرا جمال عبدالناصر معتقد به ناسیونالیزم عربی بود، در حالی که سید قطب با ملی گرایی به شدت مخالفت می کرد وی در نوشتاری می نویسد: بی تردید اندیشه تنگ و تاریک ملی گرایی در درون مسائل داخلی ما، اندیشه ویرانگری بود، اندیشه ای که نیروهای «میهن بزرگ اسلامی» را پراکنده ساخت و آن را به دولتهای کوچک ناتوان بی ارزشی که با هیچ چیزی قدرت مقابله ندارد، تبدیل نمود، اندیشه ای بود که به امپریالیسم غربی اجازه و امکان داد روزانه یک کشور اسلامی را بدرد و بخورد! و شب یک کشور دیگری را ببلعد! در حالی که اطمینان دارد این مرزهای ساختگی، به هیچ دولت کوچکی اجازه کمک به دیگری را نخواهد داد، زیرا که همه! در قفس های تنگ آهنین خود به انزوا کشیده شده اند و توان نجات خود را ندارند چه رسد که به فکر کمک به دیگران باشند. سید قطب متفکر و دانشمند بزرگ مصری، آفت بزرگ جوامع اسلام را ملی گرایی می داند و معتقد است تا وحدت میان مسلمانان جهان حاصل نشود، امپریالیسم غرب، بر منابع مالی مسلمانان چنگ اندازی خواهد کرد.سید قطب همچون سید جمال الدین اسدآبادی مرزهای جغرافیایی را در هم شکست. وی معتقد بود هرجا مسلمانی هست آن جا قلمرو اسلام است. و اگر کشوری اجنبی به یکی از کشورهای اسلامی حمله کند، به اسلام حمله کرده است. در جریان ملی شدن صنعت نفت، وی نامه ای به آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی نوشت و از نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، حمایت کرد، سید قطب در این نامه نکات بسیار مهمی را بیان می کند به اعتقاد او، نهضت ملی شدن صنعت نفت «ملی» نیست بلکه نهضتی اسلامی به رهبری یک روحانی است. وی این گام را قدمی در راه استقرار نظام اسلامی و کوتاه کردن دست اجانب از کشور ایران می داند؛ همچنین سید در این نامه مسلمانان را به وحدت و دوری از تفرقه دعوت می کند به دلیل اهمیت مطالب مطرح شده در این نامه در ذیل متن کامل نامه آورده می شود: بسم الله الرحمن الرحیم اذا جاء نصرالله و الفتح... تقدیم به آیت الله کاشانی این روزها به رغم اینکه ابرها و تیرگی ها افق را فرا گرفته، اما بارقه های امیدی دیده می شود. در تمام افق های میهن اسلامی، امید بازگشت به آغوش اسلام پرتو افکنده است. بازگشت پاره های از هم گسیخته ای که از بس در پی تبلیغات بیگانه با روح و تاریخ و آرمان و گرایش های خود، دویده اند، که به جان آمده اند. مسلمانان در این روزها، آهسته آهسته به آغوش اسلام باز می گرداند آغوشی که وقتی از آن دور شدند، احترام و ارزش خود را از دست دادند .... مسلمانان به زیر پرچمی باز می گردند که وقتی از آن چشم پوشیدند، عزت خود را هم باختند، آن ها به اسلام باز می گردند و در هر گوشه و کنار جهان، نام آن را با صدای بلند می خوانند و از قرآن، عزت، قدرت و سلامت، طلب می کنند. چیزی که امروز موجب امیدواری در جهان اسلام شده، همین نکته است. کسانی که امروزه خواستار تشکل و وحدت جهان اسلام در یک جبهه و تحکیم این جبهه هستند، تنها به روحانیون محدود نمی شود. تنها «اخوان المسلمین» هم نیستند، در افرادی که تفکر و اندیشه ی اسلامی را باور دارند، هم خلاصه نمی شوند. و امروزه نه تنها اینان، بلکه گروهها. احزاب و شخصیتهایی که اسلام ویژگی بارز و اساسی آن ها نیست، فرا می گیرد، این خود دلیلی است که امت اسلامی پس از گمراهی و سرگردانی خود را باز یافته است. و اکنون بدون هیچ فریب و نیرنگی، یک صدا به این سو گرایش پیدا کرده است. امپریالیسم مهم ترین بازی خود را زمانی انجام داد که میهن بزرگ اسلامی را به کشورهایی کوچک با گرایشهای ضعیف «ملی» تقسیم کرد و ملیت بزرگ اسلامی، در این کشورها کنار گذاشته شد. استعمار با این کار، اتحاد بزرگی را که اسلام پدید آورده بود، از هم پاشانید. اتحادی که در آن نژاد، جنس، رنگ و زبان مطرح نبود بلکه همگی با یک صدا و برادروار شعار واحدی سر می دادند. امپریالیسم، جز این بازی چاره دیگری نداشت، زیرا قدرت نداشت این تشکل بزرگ و یکپارچه را فرو ببلعد، اما زمانی که بوق فریبنده «ملی گرایی» را به صدا درآورد، گردنبند از هم فرو پاشیده، گره باز شد. تشکل از هم گسیخت و به لقمه ای چرب و نرم برای هر کس که می خواهد مبدل گردید.
سید قطب
... سپس هر کدام از این کشورهای کوچک با مشکلات داخلی رو به رو شدند، آنها با این مشکلات- بدون وجود پرچمی که در سایه آن بایستند و بدون داشتن قبله گاهی که به سمت آن روی آورند و توجه کنند- رو به رو شدند و به ناچار هر کدام به تنهایی به مقابله با استعمار برخاستند.این مقابله گاهی به شکایت به «شورای امنیت»، گاهی به صورت استمداد از «سازمان ملل» و یا پناه بردن به دادگاه بین المللی «لاهه» نمود و بروز می کرد و در تمام موارد به ناکامی می انجامید، چرا که امپریالیسم در همه این مراکز، متحد و یکپارچه بود. «ملی گرایی» ابزاری بود که غرب مستضعفین شرق را با آن فریب داده بود، در حالی که امپریالیسم مردم غرب را به یاد «صلیبی گری» می انداخت تا با آن به مقابله با کلیت اسلام برخیزند! هر کدام از این کشورهای کوچک برای مبارزه با ظلم و ستم داخلی و آسیب های اجتماعی، راه حل و اصولی را در پیش می گرفتند که نه بجا بود و نه بر زمینه درستی استوار می شد. این راه حل ها با نام های دموکراسی و سوسیالیسم و گاهی به نام کمونیسم مطرح می شد، اما تمام این تلاش ها مایوس کننده بود؛ زیرا افکار و اصولی بود که شرایطی غیر از شرایط جهان اسلام، آن را پدید آورده بود.این راه حلها در واقع امتداد طبیعی اندیشه های مادی گری است که وجدان تمدن غرب آن را مذهب خود ساخته است و ریشه در تمدن یونان و روم دارد، اما چنین راه حلهایی در فضای اسلامی و اندیشه اسلامی جایی نمی تواند داشته باشد. ... و سرانجام کار به کجا کشید؟ نتیجه کار همان شده که امروز می بینیم؟ تجزیه و جدایی جهان اسلام و تشکل جهان صلیبی... یعنی تضعیف کشورهای اسلامی و اقتدار استعمار ... تقسیم ثروت و منابع این کشورها و در واقع غارت آن ها توسط انگیس، هلند و آمریکا. حکومت کشورهای غیر مستقلی مانند مصر و عراق با موضع گیری های ناتوان خود. وضع در داخل کشورهای اسلامی به هرج و مرج در مقابله با بیداد و ستمگری های اجتماعی کشید، عده ای از ما به نام اسلام و گروهی دیگر به نام سوسیالیسم، می خواستیم با آن مقابله کنیم و کسانی هم در بین ما بودند که بطور پنهانی به کمونیسم دعوت می کردند، در جبهه مقابل، بوژوازی و فئودالیسم خشن و سرمایه داری فسادآمیز صف آرایی کرده بودند و با توطئه چینی و فتنه انگیزی میان این گروهها، درگیری ایجاد می کردند، تا بهره خود را ببرند! البته هر از گاهی نیز صدای هیاهوی طوطی صفاتی به گوش می رسید که خطر نشر اندیشه اسلامی و اهتزاز پرچم اسلامی را هشدار می دادند و به ما بیم می دادند چنان چه شعار اسلامی بدهیم، دشمنی امپریالیسم و جهان غرب را به جان خریده ایم! و از ما می خواستند که زیر لوای جهان غرب گرد بیایم!- گویی جهان غرب به ما جام محبت می نوشاند- و آن گاه به ما هشدار می دادند که دچار انشعاب و جدایی در درون کشور واحد نشویم، گویی که ما امروزه در جبهه های واحد متشکل هستیم و هیچ گونه جناح بندی و گروه گرایی در میان ما نیست! آنها اوضاع وخیم تر را به ما هشدار می دادند، حکم بغی در برابر «حکومت اسلامی» را یادآور می شدند، و از جور و بیداد، بیم می دادند، گویی که امروز ما در اوج آزادی هستیم، ما را از بازی «روحانیون حرفه ای» بیم می دادند! گویی که ما اکنون این مرارت ها را از دست آنها نمی کشیم! دنیای سرمایه داری و کمونیسم هر دو از «این روز» در هراس هستند، سرمایه داری از این در هراس است و می داند روزی که اسلام زمام امور را در دست بگیرد، اصول اقتصادی مربوط به ربا، احتکار و سودجوی را در هم خواهد ریخت و اقتصاد را بر اساس اصول اسلامی- که در آن رباخواران و محتکرین و بهره کشان جایگاهی ندارند- پی ریزی خواهد کرد.
سید قطب
 در این جامعه، اسراف و تنگدستی هر دو مکروه و حرام است. جامعه ای است که ثروتها انبار نمی شود، زیرا ربا و احتکار و ظلم در دستمزدها وجود ندارد. جامعه ای متوازن است زیرا حکومت مقید است، هرگاه در موازنه ثروتها اختلالی پیش آمد. آن را دوباره تقسیم بندی نماید، حتی موظف است روشهایی برای جلوگیری از پدید آمدن این اختلال- سرمایه داری کلان- بکار گیرد. جامعه ای است که تمام بخش های عمومی آن ملی است و مالکیت عمومی دارد و انحصاری نیست. وقتی جامعه اسلامی بدین منوال باشد، امکان رخنه کردن کمونیسم در آن ضعیف و غیرممکن است. بهمین دلیل، کمونیسم همانند کاپیتالیسم در اندیشه ستیز با اتحاد اسلام و ایجاد حکومت اسلامی است. کمونیسم بوسیله بوقهای خود هشدار داده و همواره سعی می کند از ارزشهای اندیشه اسلامی بکاهد و وانمود کند که زمینه عملی برای اجرای آن وجود ندارد در این راستا گام به گام، سرمایه داری را همراهی می کند اما در میان تمام این دشمنی ها و تجاوزها، فریاد مشترک از گوشه و کنار جهان اسلام برخاسته است که خواستار اتحاد مسلمانان و ایجاد حکومت واحد اسلامی است. باید گفت که امروزه تنها «اخوان المسلمین» نیستند که چنین خواسته ای را دنبال می کنند، تنها اندیشمندان، نویسندگان و مبلغان هم نیستند، بلکه خواسته ای است که از وجدان امت اسلامی برخاسته است. این بیداری است ... هدایت است... نور است... وجدان تمام امت است که بیدار می شود و راه می گشاید و نور می افشاند. این دعوت، دیگر یک دعوت و خواسته فردی نیست. دعوت یک هیات هم نیست. سروش آسمانی است که بار دیگر به زمین می آید. این همان بارقه های امیدی است که علیرغم ابرها و تیرگی در افقها هویدا شده است. فرآوری: سید ابراهیمی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن