واضح آرشیو وب فارسی:فارس: خداييِ فنآوري برانسان
خبرگزاري فارس: تنش هاي رواني و اضطراب افراد در برابر انبوه اطلاعات به كسي شبيه است كه در روشنايي روز دچار سرگيجه و نابينايي است. خلباناني كه عراق را بمباران كردند در برابر هجمة عظيم اطلاعات و سردرگمي ناشي از آن، ناگزير از اعتماد به صاحبان قدرت و پول بودند. اين خلبانان، تجهيزاتي شبيه به بازيهاي ويديويي داشتند.
عصر ارتباطات با انتشار نخستين نشريهها در اروپاي پس از رنسانس جوانه زد و با پيدايش و گسترش راديو و تلويزيون در نيمه اول قرن بيستم، به شكوفايي رسيد. اوج تكامل و باروري ارتباطات با ورود اينترنت و اتصال به شبكههاي اطلاعاتي و همگرايي ماهواره و فيبر نوري محقق شد و در اين ميان، فنآوري با نفي اختيار و ارادة بشر بر او لگام ميزند و با فريب و نيرنگ، وي را خدا مينامد!
«داستان تابلوي يك دقيقهاي از محاكمه و مرگ مسيح» موضوع نخستين نمايشي بود كه در سي و يك ژانويه 1898 بر پرده رفت. آن را كشيشي از كليساي اسقفي پروتستان به نام هانيبال گودوين ابداع كرد و نخستين نمايش آن با عنوان تعزية اوبرامرگو كه مستقيم از تعزيههاي قرون وسطايي الگوبرداري شده بود، ساخته شد. وسوسة سن آنتوني عنواني ديگر از فيلمهاي اوليه است. اين فيلم با تصوير راهبي آغاز ميشود كه دست نوشتهاي باستاني را ميخواند، ناگهان زني برهنه را ميبيند، امّا تا سويش ميرود، زن به اسكلت تبديل ميشود.
اگر چه فيلم، نمايش و تصوير متحرك از همان بدو تولد با مذهب رابطهاي قوي برقرار كرد اما رؤياپردازي و در هم تنيدگي آن با مذهب، تقارني به وجود آورد و فيلم، ابزاري قدرتمند براي ايجاد و پرداختن به گرايش مذهبي در جامعه شد. با پيدايش و توسعة تلويزيون در نيمة نخست قرن بيستم، فيلمها در سيطرة منافع و علاقههاي تجاري قرار گرفتند.
درآمدهاي تبليغات تكيهگاه اصلي پخش تلويزيون شد. تلويزيون براي دريافت صورتحسابهاي كلان صاحبان سرمايه و تبليغات، در جستجوي مخاطبان انبوه برآمد. پيروزي چشمگير فنآوري در تلويزيون را ميتوان در منحني صعودي فروش آن اندازهگيري كرد كه سال 1948 به يك ميليارد دلار افزايش يافت.1 در اين زمان تلويزيون حضوري پر رنگتر از اعضاي خانواده در خانهها داشت.
فيلمها از طريق بازاريابي نظام ستاره – ظهور ستارههاي سينمايي و ورزشي - رگ خواب تودهها را به دست گرفتند. رسانه همراه با نظام ستارهاش نه تنها درآمد ناخالص صنعت فيلم را در آمريكا رشد داد، بلكه در برابر بينشهاي سدة نوزدهم، قد علم كرد و چشم انداز تصوير متحرك را دگرگون ساخت. ويپيكنورد و چارلي چاپلين با دريافت دستمزدي بيش از ده دلار در هفته به دنياي مسحور تلويزيون پا گذاشتند، تا ارزشها را در قالب فيلمهاي كمدي و طنز به سخره گيرند. بازيكنان بازيهاي ورزشي از ديگر عناصر تبليغاتي بودند كه در استخر عظيم پولي شركتهاي بزرگ براي جلب نظر آگهي دهندگان به حركت درآمدند.
تكامل سالن سينما و استوديوهاي بزرگ ورزشي سلامت مالي صنعت فيلم را تضمين كرد. اين آرامش مجازي آمد تا رابطة تنگاتنگ كليسا با فيلم را دچار تزلزل كند. توسعه و بازاريابي را راديوها در اختيار تلويزيون قرار دادند. سال 1920 با پيدايش اين منبع جذاب درآمد، مالكيت خصوصي كانالهاي راديويي يعني اولين هدف صاحبان ثروت محقق شد. گروه راديو، دو توليدكنندة بزرگ ابزار الكتريكي، يعني جنرال الكتريك و ستينگهاوس را در برميگرفت و عنصر اجرايي و وابسته به آنها – آرسياي – نمايندگي پخش را بر عهده داشت.
آي تي اندتي، ديگر شركت سرمايهگذار بود كه همزمان با سرمايهگذاري و تثبيت جايگاه خود در مقام پيشتازي ارتباطهاي تلفني، ميكوشيد جاهطلبانه كنترل اختصاصي پخش راديو را به دست آورد. پيوند نامبارك بنيانگذاران كنسرسيوم شركت راديو آمريكا (آرسياي) براي ارائه كالاها به سرعت با آرزوي دارندگان اين رسانه گره خورد، به گونهاي كه «تعداد خانوادههاي دارندة راديو از 2 درصد در سال 1922 به 1/10 درصد در سال 1925 افزايش يافت و ارزش دستگاه هاي توليد شده از 5 ميليون دلار در سال 1922 به 100 ميليون دلار در سال 1926 رسيد.»2
حباب سرگردان فنآوري زماني كرة خاكي را در بر گرفت كه اطلاعات به كالايي ارزشمند تبديل شد. انقلاب علمي – فني در زمينه فنآوري اطلاعات و ارتباطات را «ميكروچيها» به وجود آوردند؛ ساختماني به كوچكي دانة برنج كه با امواج راديويي – دريافتي كار ميكند. شركتهاي آ بي ام و Georgia در يك پروژه مشترك موفق به شكستن ركورد سرعت ميكروچيها شدند: سرعت بيش از 500 ميليون دور در ثانيه. اين امر تحولي بزرگ را در تلفنهاي همراه، رادارها و فضاپيماها به وجود آورد.
به كارگيري ميكروچيها در ساختمان موبايل، انعطافپذيري چشمگيري را به دنبال داشت. توليد موبايلهايي كه ميتوانند به اينترنت و ماهواره وصل شوند، فاصلهها را بيمعنا كرد؛ چرا كه تمام دنيا را ميشد در يك صفحة كوچك مانيتوري جاي داد. اين تنها جشن و سرور شركت آسماني Devrient/Gieseke نيست كه 15 سال پيش سيم كارت را اختراع كرد، جشن و پايكوبي تغيير هويت و دگرگوني در ارتباطهاي اجتماعي و پيامكهايي كه در هر دقيقه چگونه لبخند زدن و چگونه گريستن را به مخاطبان ميآموخت. بلكه ميكوشد روابط چهره به چهره را كه شايد گاه گاهي در ادارات و بانكها با آن روبرو هستند، به تنهايي و محوريت شخصي بدل كند.
انتظار ميرود سيم كارتهايي كه در آينده روانه بازار ميشوند، امكان خريد و تبادل پول را هم به مالكان گوشي همراه هديه دهند. موبايلها حس انسان محوري را در استفاده كنندگان از آن تقويت كرد، غافل از اينكه فنآوري برتر به بهانة كارآيي و اثر بخشي بيشتر با راهاندازي سامانهاي كارمندانش را از طريق تلفنهاي همراهشان رديابي ميكند. خدايان فنآوري و سرمايه با استفاده از فنآوري سنجش از راه دور و ماهوارهاي، به بسياري از اطلاعات اقتصادي و نظامي كشورهاي ديگر دسترسي دارند و با استفاده از اين اطلاعات گران قيمت، روابط اقتصادي و نظامي خود را با ساير كشورها تنظيم ميكنند.
جنگ خليج فارس نمايش ديگري از انحصار و كنترل اطلاعات بود. پيامها و تصويرهايي كه در سراسر جهان به گردش درآمدند، از يك شبكه خبري ارسال ميشد: شبكة خبري سيانان. اين شبكه نيز اطلاعات و منابع دريافتي خود را از پنتاگون و كاخ سفيد به دست ميآورد. كساني چون بودريار – منتقد ارتباطات – معتقدند كه جنگ خليج فارس در عالم واقع رخ نداده، بلكه در صحنه تلويزيونها رخ داده است؛ به عبارتي نوعي ناپيامرساني در ارائة اطلاعات و اخبار!
مخاطب جزئيات فراوان و دقيقي از اهداف نظامي را ميبيند كه هدف قرار ميگيرند؛ اما هرگز با اهداف واقعي، دلايل و يا مصائب جنگ آشنا نميشود. اينگونه پوشش خبري يكطرفه سبب ميشود تا با ساده نشان دادن اطلاعات و فشرده كردن آن، وقايع جنگي به صورت يك نمايش شبانه درآيد؛ نمايشي كه رامسفلد و ژنرال ميرز هرشب آن را با مزهپراني ها و اطلاعات جزئي خود تكميل ميكردند.
وياجر - سفينة آمريكا – ميليونها كيلومتر راه را در فضا طي كرد و از سيارات زحل، عطارد و نپتون گذشت، حلقههاي رنگين آنها را به زمين مخابره كرد و قبل از اينكه راهي كهكشان شود، تصويري حيرتآور از منظومة شمسي براي زمينيان فرستاد كه در آن، سيارة زمين چون توپ كوچكي آبي رنگ در فضاي بيكران شناور بود. احاطه بر فضا و راهپيمايي انسان بر سطح كرة ماه مالكيت و ربوبيت را بار ديگر در او زنده كرد و فنآوري كه حيات انتزاعياش را مرهون انسان لجامگسيخته بود، به خدمتي بزرگ در حق بشر نايل آمد: كهكشانها نيز خدايي به شايستگي انسان نخواهد داشت.
امروزه ماهوارهها به طور مستقيم يك سوم سطح زمين را زير پوشش خود دارند. وجود پنج هزار ماهواره در فضاي اطراف زمين، سرويسهاي مخابراتي و تلويزيوني بين قارهاي را در تمام ساعتهاي شبانهروز تأمين ميكند. اكنون سرعت بيسابقه اطلاعات انسانها را در خود غرق كرده است. حجم وسيعي از اطلاعات در سيستمهاي پيشرفته، گاه حتي دقيقهاي روز آمد ميشوند و انسان در تسخير تكنولوژي ميكوشد تا خود را با جريان در حال رشد اطلاعات هماهنگ كند؛ وضعيتي شبيه گرفتاري در بازيهاي ويديويي.
رونالد ريگان از بازيهاي ويديويي به عنوان تربيت كننده نسل جديد خلبانان هواپيماهاي بمب افكن ستايش كرد. شركتهاي آتاري و اپل نه تنها آموزش دهندههاي خوبي براي جهان سريعتر هستند، بلكه زندگي بيثبات و پر شتاب مخاطبان با سيستمهاي ويديويي كامپيوتري پر جاذبه ميشد.
تنش هاي رواني و اضطراب افراد در برابر انبوه اطلاعات به كسي شبيه است كه در روشنايي روز دچار سرگيجه و نابينايي است. خلباناني كه عراق را بمباران كردند در برابر هجمة عظيم اطلاعات و سردرگمي ناشي از آن، ناگزير از اعتماد به صاحبان قدرت و پول بودند. اين خلبانان، تجهيزاتي شبيه به بازيهاي ويديويي داشتند.
پينوشت:
1. شاپور عظيمي، سايههاي متحرك، دين و فيلم به مثابه محصولات فرهنگي، انتشارات سوره مهر، تهران، 84، چاپ اول، ص7.
2. هربرت شيلر، وسايل ارتباط جمعي و امپراتوري آمريكا، مترجم احمد مير عابديني، انتشارات سروش، تهران، 77، چاپ اول، ص 145. همان، ص 141.
معصومه زارعي
منبع: ماهنامه فرهنگ پويا شماره8و9
انتهاي متن/
سه|ا|شنبه|ا|22|ا|اسفند|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]