محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797541593
دوست ندارم براي سينما و تلويزيون بنويسم
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دوست ندارم براي سينما و تلويزيون بنويسم
شايد چاك پالانيوك يكي از معدود نويسندگان معاصرآمريكايي باشد كه اقتباس سينمايي از آثار وي تاثيري مثبت بر روند كاري‌اش داشته است.پالانيوك به لطف نمايش فيلم باشگاه مبارزه كه در سال 1999 براساس كتابي به همين نام از او توسط استوديو فاكس ساخته شد به يكباره از يك نويسنده محلي درشمال غربي آمريكا به يكي از مطرح‌ترين نامها درفهرست كتابهاي پرفروش هفته بدل شد و همين موفقيت باعث شد تا تهيه‌كنندگان براي ساخت فيلمهايي براساس باقي كتابهاي او وارد رقابت شوند. اخيرا استوديو فاكس سرچ لايت دومين اقتباس از كتابهاي پالانيوك را به اكران گذاشت.اين فيلم choke نام داشت كه سام راكول، كلي مكدونالد و آنجليكا هيوستون هنرپيشه‌هاي اصلي آن بودند.در اين گفت‌وگو پالانيوك از تداوم اين روند و رابطه اش با دنياي سينما مي‌گويد: گفته مي‌شد چند كتاب شما به‌طور همزمان ازسوي استوديوها براي اقتباس سينمايي در نظر گرفته شده است؛ چرا choke پس از باشگاه مبارزه فيلم دوم اين سري شد؟شايد جالب باشد كه بگويم choke به نوعي دنباله كتاب باشگاه مبارزه بود.من دوست داشتم كتابي داشته باشم كه در آن تيلر داردن –شخصيت براد پيت در فيلم باشگاه مبارزه – مسن‌تر شده ولي او و ديگر شخصيت‌هاي آنارشيست كتاب همچنان در پي دستيابي به اهداف شخصي شان هستند، هرچندكه هرگز به آنها دست پيدا نميكنند و شايد بتوان گفت كه آنجليكا هيوستون در نقش آيدا مانسيني به نوعي همان شخصيت داردن در سال‌هاي آخر زندگي اش است.كلارك گرگ هنرپيشه‌اي باسابقه است ولي تجربه چنداني در كارگرداني ندارد.با اين وجود او با علاقه زيادي choke را براي سينما مهيا كرد و درنهايت آن را روي پرده برد، هر چند كه اشاره مي‌كرد اين قضيه حدود 2 سال وقت او را گرفته و قبل از اينكه فيلمنامه نهايي را به‌منظور تاييد براي شما ارسال كند چندين بار بازنويسي شده بود.شيوه كار كلارك را چطور ديديد ؟من فقط تلاش كردم اين امكان را برايش به‌وجود بياورم كه چندان به كتاب من وفادار نباشد و آزادي عمل مورد نظرش را به دست بياورد.من معتقدم اگرفيلم بيش از حد به كتاب وفادار باشد هرگزفيلم خوبي نخواهد بود و اگر او نقطه نظراتش را در فيلمنامه اعمال نمي‌كرد، شايد اصلا رغبتي براي ساخت آن نداشت.من كتاب را همچون نوزادي به او سپردم تا او هرطوركه صلاح مي‌داند تربيتش كند.بسياري از نويسندگان اين روزها بر اين باورند فيلمهايي كه براساس كتابهايشان ساخته مي‌شود تفاوتهاي آشكاري با اثرآنها دارد و آنها عمدتا اين تفاوتها را تاييد نميكنند.آيا اين موضوع باعث هراس شما نشد؟شيوه كار من مثل يك ژورناليست است چون داستان‌هاي افراد زيادي را جمع‌آوري مي‌كنم و بعد آنها را به شيوه خودم بازنويسي مي‌كنم. بنابراين اگر من از داستان‌هاي ديگران براي رسيدن به هدف خودم استفاده مي‌كنم، نبايد از اينكه كلارك براي ساخت فيلمش ازداستان من استفاده كرده چندان نگران باشم.من خودم را مالك 100 درصد داستان‌هايم نمي‌دانم.گذشته از اين مسئله كلارك تا چه حد نسبت به داستان شما وفادار بود؟آيا شما ازنتيجه نهايي راضي هستيد ؟من از هر دو فيلم راضي هستم.باشگاه مبارزه تا حد امكان به كتاب وفادار بود و choke هم بيشتر ازآن وفاداري اش را به كتاب حفظ كرد.شيوه كار من مثل يك ژورناليست است چون داستان‌هاي افراد زيادي را جمع‌آوري مي‌كنم و بعد آنها را به شيوه خودم بازنويسي مي‌كنم.باشگاه مبارزه فيلمي بود كه شما را به دنياي سينما و ادبيات درعرصه جهاني معرفي كرد و كتابهايتان را در كانون توجه تهيه‌كنندگان هاليوودي قرار داد.اما حالا 9 سال از ساخت باشگاه مبارزه مي‌گذرد؛ آيا choke با انتظارات اين روزهاي تماشاگران ارتباطي دارد ؟تصور مي‌كنم اين طورباشد ولي مشكل اينجاست كه تعداد خوانندگان كتابهاي من چند برابر شده و بين اكران فيلمهاي باشگاه مبارزه و choke فاصله‌اي 10 ساله بوده و در حالي كه در زمان اكران فيلم باشگاه مبارزه، كتاب براي همه ناآشنا بود، همه از محتواي كتاب choke پيش از اكران آن آگاهي داشتند و همين موضوع انتظارآنها را از فيلم كلارك بالا برد.آيا سام راكول، شخصيت ويكتور مانسيني –قهرمان كتاب choke – را براي شما تداعي مي‌كرد ؟او دقيقا همان كسي بود كه من در نظرداشتم.الگوي من براي اين شخصيت بروس درن بود كه در فيلمهاي اصلي اش در دهه 1970 بيشتر در نقش فردي روان پريش ظاهر شده بود و تصور مي‌كنم سام راكول مي‌تواند همان نقشها را به خوبي براي نسل فعلي ايفاكند.آيا شما و راكول قبل از شروع فيلمبرداري جلسات مشتركي داشتيد؟من تا وقتي كه در يك جلسه مشترك با كارگردان با او آشنا شدم اطلاعات چنداني از سابقه كاراو نداشتم ولي درهمان ديدار كوتاه تصميم گرفتم به او اعتماد كنم هرچند از نظر ادبي چندان با او وارد بحث نشدم. گروه درماني و تلاش براي كسب هويت تازه محورهايي هستندكه در كتابهايchoke و باشگاه مبارزه با آنها روبه‌رو شديم ولي اين موضوعات در گيشه سينماهاي امروز چندان خريداري ندارند. به‌نظر شما تماشاگر فيلمي مثل choke چه كسي خواهد بود ؟اولين گروه مورد نظر من جواناني هستندكه نمي‌خواهند صرفا براي وقت‌گذراني فيلم تماشا كنند اما در choke بر خلاف باشگاه مبارزه رابطه عاطفي بين قهرمانان فيلم پررنگتر و از محورهاي اصلي داستان است. من هميشه choke را فيلمي ديده‌ام كه تماشاگران باديدن آن مي‌توانند در عوض پذيرفتن بي‌چون و چراي سرنوشتشان، ازقدرتشان در اثبات توانايي هايشان به دنيا استفاده كنند و اين قدرت را افزايش دهند.مسئولان استوديو فاكس دركنفرانسي خبري اعلام كردند براي بازاريابي فيلم choke در وهله اول آن را به طرفداران كتابهاي شما معرفي خواهند كرد هر چند كه از ميزان دقيق آنها اطلاعي نداشتند.آيا شما برآوردي از آنها داريد؟طرفداران اوليه من افراد بسيار جواني بودند كه دهه دوم زندگي شان را مي‌گذراندند اما حالا 15، 10 سال از اولين ملاقاتهاي ما گذشته و آنها حالا تشكيل خانواده داده و حتي صاحب فرزند شده‌اند.بنابراين حالا نسل تازه‌اي كتابهاي من را از كتابفروشي‌ها مي‌خرند و معدل سني آنها بين 15 تا 45 سال است و اين موضوع دراين اواخر براي من جالب بود چون هرگز خوانندگان مسن را براي كتابهايم در نظر نمي‌گرفتم. زماني كه با تهيه كننده‌اي وارد مذاكره مي‌شويد تا چه حد درمورد تاييد نسخه نهايي فيلمنامه وتعيين نويسنده آن حق اظهار نظر داريد ؟حرفه من ايجاب مي‌كند كه بخشي را كه خلق كرده‌ام-داستان اصلي – كنترل كنم و فراتر از آن اجازه مي‌دهم تا از نظر ديگران درمورد كتابم مطلع شوم وكار آنها را در نهايت شاهد باشم.من چنين حقي براي خودم قائل نيستم و علاقه‌اي هم به داشتن آن ندارم.حرفه من ايجاب مي‌كند كه بخشي را كه خلق كرده‌ام-داستان اصلي – كنترل كنم و فراتر از آن اجازه مي‌دهم تا از نظر ديگران درمورد كتابم مطلع شوم وكار آنها را در نهايت شاهد باشم.فيلم بعدي كه براساس يكي ديگر ازكتابهاي شما ساخته شده Pygmy نام دارد و درسال آينده اكران خواهد شد.آيا به‌طور كلي از ابتدا اين كتاب را براي اقتباس سينمايي مناسب مي‌دانستيد ؟بله چون اين كتاب داستان چند جوان است كه اطلاعاتشان درمورد زندگي مدرن به‌مراتب بيشتر از بزرگسالاني است كه عهده دار تربيت آنها هستند. اما بايدبگويم اين كمدي تيره متأسفانه به خاطر تروريست بودن قهرمان 13 ساله اش شايد شانس تبليغات چنداني دراكران نداشته باشد.آيا استقبال از فيلمهايي كه براساس كتابهايتان ساخته شده، شيوه نگارش شما را تغييرداده ؟تنها هدفم دراين سال‌ها نوشتن داستان‌هايي بوده كه اقتباس از آنها براي تلويزيون و يا سينما به‌دليل افراطي بودنشان بسيار مشكل باشد !كتاب هميشه رابطه خودش را باخواننده دارد و از اين‌رو مي‌توان بدون توجه به برخي مصلحت‌انديشي‌ها موضوعات افراطي را انتخاب كرد وموضوعات جذابي را به چالش كشيد.اميررضا نوري زاده ( همشهري )
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]
-
گوناگون
پربازدیدترینها