واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: -------------------------------------------------------------------------------- تاثير داروهاي موجود در بازار جهاني دارو بر وضعيت فشارخون بيماران، همواره مورد بحث بوده است. سادهترين داروهاي مطرح در اين زمينه، داروهاي غيرنسخهاي ضدسرفه و قرصهاي سرماخوردگي هستند که در ترکيب آنها فنيلپروپانولامين وجود دارد. امروزه ابتلا به افزايش فشارخون ناشي از مصرف دارو، به عنوان يکي از علل اصلي فشارخون ثانويه، رو به افزايش است... داروهاي سمپاتوميمتيک اثرات وابسته به دوز آمينهاي سمپاتوميمتيک در افزايش فشار خون به اثبات رسيده است. در گذشته آمينهاي سمپاتوميمتيک شامل آمفتامينها و ترکيباتي مانند سودوافدرين، فنيلپروپانولامين و افدرين در برخي از فرآوردههاي غيرنسخهاي ضد سرفه و موثر در درمان سرماخوردگي به کار ميرفتهاند، اما از آنجا که پروپانولامين عوارضي مانند فشارخون بالا و سکته مغزي را به همراه داشت، FDA در سال 2000 فروش آن را ممنوع کرد. • سودوافدرين: سودوافدرين يک متسع کننده برونشها و منقبض کننده عروق مخاط بيني است که اگر در دوزاژ صحيح مورد استفاده قرار گيرد، بيخطر است. سودوافدرين براي درمان علايم التهاب و آبريزش بيني تجويز ميشود و اثرات آن بر فشارخون و تعداد ضربان قلب محدود است. به هر حال به دليل شباهت داروشناختي اين دارو با افدرين و فنيلپروپانولامين، مصرف آن در مبتلايان به فشارخون بالا محدود شده است. همچنين در بيماران با سابقه مشکلات قلبيعروقي، پس از شروع درمان با داروهاي حاوي سودوافدرين، فشارخون بايد به دقت تحت نظر قرار گيرد. تجويز اشکال آهسته رهش سودوافدرين به اشکال سريعالرهش آن ارجحيت دارد. دکونژستانتهاي داخل بيني مانند اکسيمتازولين به عنوان جايگزين سودوافدرين توصيه شده، زيرا بروز فشارخون بالا به دنبال مصرف دوزاژ مجاز اين دارو مشاهده نشده است. • مشتقات آمفتامين: برخي از داروهاي مورد استفاده در درمان نارکولپسي و اختلال بيشفعالي و کمتوجهي، از لحاظ شيميايي بسيار شبيه به آمفتامينها هستند. اين داروها شامل دکستروآمفتامين، متآمفتامين و متيلفنيديت، محرک دستگاه عصبي مرکزي هستند. به تازگي FDA اخطاري را در مورد دکستروآمفتامين منتشر کرده، حاوي اين مطلب که درمان با محرکهاي دستگاه عصبي مرکزي در دوزاژ معمول در کودکان و نوجوانان مبتلا به مشکلات جدي قلبي و ناهنجاريهاي ساختماني قلب، با افزايش خطر مرگ ناگهاني همراه است. علاوه بر محدوديت مصرف اين دارو در کودکان و نوجوانان، محرکهاي دستگاه عصبي مرکزي در بزرگسالان با بيماري قلبي شناخته شده نيز افزايش خطر مرگ ناگهاني را به دنبال دارند. ضدالتهابهاي غيراستروييدي ضد التهابهاي غيراستروييدي، اثرات ناخواستهاي روي فشارخون دارند. داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي هر دو آنزيم سيکلواکسيژناز يک و دو را مهار ميکنند که اين به کاهش ساخت پروستاگلاندينها منتهي ميشود. افزايش فشارخون ناشي از مصرف داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي، به دليل اثرات کليوي اين داروهاست، زيرا موجب افزايش وابسته به دوز سديم و احتباس مايعات در بدن ميشود. همچنين اين اثر به دنبال مصرف داروهاي مهارکننده آنزيم سيکلواکسيژناز دو مشاهده ميشود. آنزيمهاي سيکلواکسيژناز يک و دو، هر دو در کليه افراد سالم وجود دارند. جايگيري هرکدام از اين ايزوآنزيمها، به دليل اثرگذاري متفاوت هر کدام از آنها بر عملکرد کليه است. پروستاگلندينهايي که به وسيله سيکلواکسيژناز يک توليد ميشوند، با القاي انبساط عروق در بستر عروقي کليوي، کاهش مقاومت عروق کليوي و در نتيجه افزايش خونرساني آن، بر هموستاز کليوي تاثيرگذارند. پروستاگلندينهايي که به وسيله ايزوآنزيم سيکلواکسيژناز دو توليد ميشوند نيز اثرات ديورتيک و ناتريوتيک دارند. در بيماران با وضعيت هموديناميک مطلوب، اثرات هر دو ايزوآنزيم مذکور براي بقاي خونرساني کليوي ضروري است. از آنجا که داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي توليد پروستاگلندينها به وسيله آنزيمهاي سيکلواکسيژناز يک و دو را مانع ميشوند، اثرات کليوي آنها چندان هم ناشايع نيست و در حدود يک تا پنج درصد از مصرفکنندگان داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي، آنها را تجربه ميکنند. مصرف داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي بسيار شايع است، بنابراين بسياري از بيماران مبتلا به فشارخون بالا در معرض خطر افزايش بيشتر فشار خون ناشي از مصرف اين داروها هستند. پس مبتلايان به فشارخون بالا بايد در زمان مصرف داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي تحت کنترل دقيق فشارخون باشند. کورتيکواستروييدها همه کورتيکواستروييدها ميتوانند به احتباس آب و نمک بينجامد. کورتيکواستروييدهاي با اثرات مينرالوکورتيکوئيدي قوي (مانند فلودروکورتيزون و هيدروکورتيزون) عارضه احتباس آب و نمک شديدتري ايجاد ميکنند. عارضه احتباس مايعات وابسته به کورتيکواستروييدها، موجب افزايش فشارخون ميشود، بنابراين با شروع مصرف اين داروها بيماران با سابقه فشارخون دچار مشکل در کنترل فشارخون ميشوند. مکانيسم افزايش فشارخون با مصرف کورتيکواستروييدها، تحريک بيش از حد گيرندههاي مينرالوکورتيکوئيد و در نتيجه احتباس سديم در کليه مرتبط است. افزايش فشارخون ناشي از کورتيکواستروييدها ممکن است به درمان با ديورتيکها پاسخ دهد. به هر حال، تجويز ميزان دوز اثربخش اندک و درمان براي مدت کوتاه و با دوز پايه براي به حداقل رساندن اثرات جانبي توصيه ميشود. استروژن و پروژستين مصرف مزمن داروهاي ضدبارداري خوراکي ممکن است به افزايش خفيف فشارخون در گروهي از زنان منتهي شود و اثرات ناخواستهاي بر سيستم قلبيعروقي بگذارد. طبق مطالعات، به کارگيري دوز بالاي استروژن در پنج درصد از زنان موجب افزايش فشارخون در محدوده سه تا شش ميليمتر جيوه در فشارخون سيستولي و دو تا پنج ميليمتر جيوه در فشار دياستولي ميشود. اين وضعيت در زناني که پيش از اين فشارخون بالا را در دوران بارداري نشان داده يا سابقه فاميلي فشارخون بالا داشتهاند، بيشتر اتفاق ميافتد. هرچند که افزايش فشارخون ناشي از اين داروها خفيف است، ممکن است فشارخون بدخيم نيز رخ دهد. قطع مصرف دارو طي 2 تا 12 ماه به برگشت فشارخون به حد پايه منتهي ميشود، هرچند پروتئيناوري ممکن است باقي بماند. مکملهاي غذايي داروي «جنسينگ» به عنوان ترکيبي بيخطر به وسيله بسياري از بيماران به دلايل متعدد مورد استفاده قرار ميگيرد و همواره گفته شده که اين مکمل اثرات جانبي بسيار اندکي دارد، اما متخصصان معتقدند درصورتي که جنسينگ همراه با ساير داروهاي محرک سيستم عصبي در بيماران مبتلا به مشکلات قلبي-عروقي مصرف شود، بايد احتياطات لازم درنظر گرفته شود. نشانگان سوءاستفاده از جنسينگ شامل اسهال، افزايش فشارخون، مشکلات پوستي و بيخوابي تعريف شده است. مهارکنندههاي بازجذب سروتونين – نوراپي نفرين ونلافاکسين: اين مهارکننده بازجذب سروتونين و نوراپينفرين، در درمان افسردگي و اختلالات اضطرابي تجويز ميشود. مصرف دوز معمول ونلافاکسين آهستهرهش (75 تا 150 ميلي گرم)، فشارخون را در بيماران در حدود سه درصد افزايش ميدهد. سيبوترامين: افزايش فشارخون ناشي از مصرف سيبوترامين هنوز به اثبات نرسيده است. سيبوترامين يک مهارکننده بازجذب سروتونين و اپي نفرين بوده و از لحاظ ساختار شيميايي شبيه آمفتامين است. مکانيسم اثر سيبوترامين در افزايش فشارخون در افراد با فشارخون طبيعي و بيماران با سابقه فشارخون، افزايش مقدار نوراپينفرين در بدن است. بيماراني که پيش از شروع سيبوترامين فشارخون افزايش يافته دارند، در مقايسه با بيماراني که فشارخون طبيعي داشتهاند، بيشتر در معرض خطر تجربه افزايش فشارخون هستند، بنابراين تجويز سيبوترامين بايد به بيماران بدون سابقه قبلي مشکلات قلبيعروقي محدود شود. سرکوب کنندههاي ايمني سيکلوسپورين: نزديک به 50 درصد از بيماراني که تحت عمل پيوند عضو قرار گرفته و سيکلوسپورين دريافت ميکنند، افزايش فشارخون را تجربه ميکنند و بيشتر آنها براي درمان فشارخون بالا به درمان نياز دارند. تاکروليموس: در موارد شديد و مقاوم به درمان فشارخون ناشي از مصرف سيکلوسپورين، تاکروليموس گزينه خوبي است، البته تاکروليموس هم مانند سيکلوسپورين بر فشارخون اثرگذار است، هرچند که شيوع فشارخون ناشي از تاکروليموس کمتر از سيکلوسپورين است. به هر حال، فشارخون در بيماران تحت درمان با تاکروليموس يا سيکلوسپورين بايد به طور دقيق تحت کنترل باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 527]