تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند خداوند ثواب روزه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797079303




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌ي هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها د زير مي‌آيد. ابتكار: ترور، انتحار، خشونت ترور، انتحار، خشونت؛ رهاورد مثلث وهابيت، ديوبندي ها و طالبان» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي به قلم محمد علي وکيلي است كه در آن مي‌خوانيد؛حادثه غم انگيز و تاسف بار مسجد امام علي(ع) شهر زاهدان که در نتيجه آن بيش از 125 نفر از هموطنان شيعه، شهيد و مجروح گرديدند يک بار ديگر ضرورت کالبد شکافي عوامل چنين فجايعي را گوشزد مي کند. در خصوص عوامل تشديد خشونت و تروريسم در منطقه و شرق کشورمان ديدگاههاي مختلفي وجود دارد اما فلسفه مشترک تشديد تروريسم و فرهنگ عمليات هاي انتحاري در دهه اخير به يک نکته بر مي گردد و آن هم اينکه ترکيب دو انديشه راديکال وهابيسم و ديوبنديسم پديده اي به نام «طالبانيسم» را به وجود آورده است.انديشه وهابيت همان است که سالها با تفسير جعلي از اسلام و توسل به آرا» توسعه گريز و متحجرانه و با روش متصلبانه چهره افراطي و غير انساني از اسلام ارائه مي دهند همانها که صلوات بر پيامبر و توسل شيعه به ائمه عليهم السلام را شرک مي پندارند انديشه اي که سالهاست بر قامت خادم الحرمين (مکه و مدينه) سايه انداخته است و از بدو پيدايش تاکنون نقطه عطف اختلاف و تفرقه در بين جهان اسلام بوده است و شيعه را مشرک مي پندارد.«ديوبندي ها» تحت تاثير انديشه وهابي تمام فرقه هاي اسلامي بجز وهابي ها و خودشان را مشرک مي پندارند. بنابراين دو ضلع ايدئولوژي ترور يعني وهابيت در عربستان و ديوبندي ها در پاکستان به مرور زمان توانستند ضلع سوم را که همان طالبان بود خلق نمايند در حقيقت طالبان شاخه نظامي، سياسي وهابيت و ديوبنديسم مي باشد. در اين مقال فرصت واکاوي تاريخي و کلامي فرقه هاي فوق نيست اما هرسه فرقه مذکور محصول دوران فرقه سازي استعمار کهنه يعني انگليس مي باشد. بيداري جهان اسلام با پيروزي انقلاب اسلامي ايران شتاب و معناي جديدي يافت. ايران نخستين انقلاب سياسي اسلامي را به جهان عرضه کرد و مسلمانان در سراسر جهان از ثمره آن که همانا اوج گرفتن مفهوم هويت اسلام و بازگشت غرور و اقتدار به مسلمانان بود بهره مند شدند رهبر کبير انقلاب در همان ابتداي پايه گذاري نهضت، انسجام و وحدت مسلمانان را شاه بيت موفقيت و عامل برون رفت جهان اسلام از بحران تشتت و رکود معرفي کردند. برغم استقبال ملت ها از پيام وحدت بخش انقلاب اسلامي امام، کشورهاي مرتجع عربي بخصوص عربستان همنوا با انگليس سعي خودر ا در ترويج تفرقه شيعه و سني بکار بستند. در همين راستا بود که هنري کسينجر در سال 59 اعلام داشت بهترين راه براي جلوگيري از گسترش و نفوذ انقلاب اسلامي در ميان ساير جوامع اسلامي اينست که با ايجاد يک حرکت هدايت شده در ميان اهل سنت، به مقابله با انقلاب اسلامي برخيزيم هوشياري امام (ره) مانع تحقق اهداف غرب و متحجرين عرب شد مسايل خاورميانه و لشکرکشي آمريکا به عراق و افغانستان بار ديگر شعله آتش فرقه گرايي را در منطقه فوران کرد. همکاري دستگاههاي امنيتي آمريکا، اسرائيل، پاکستان و عربستان در پيدايش، سازماندهي جريان طالبان شکل جديدي يافت ولي فرزند نامشروع ايدئولوژي جعلي و دستگاههاي امنيتي، شروري تراز آن بود که در دام پدرخوانده ها باقي بماند جريان القاعده زنگ خطري براي فروپاشي کشور پاکستان بود افغانستان اولين قرباني فرقه سازي مذکور شد و همزمان که پاکستان در آتش و خون جريانات خود ساخته مي سوزد شعاع اين آتش مرزهاي کشورمان را هم تهديد مي کند شيعه کشي در پاراچنار و پيدايش گروههاي بي هويت شبيه عبدالمالک ريگي همگي برگ هاي دفتر قطور جنگ فرقه اي بحساب مي آيند حال در آستانه انتخابات رياست جمهوري دوره دهم قتل عام شيعيان مسجد امام علي(ع) شهر زاهدان يک بار ديگر آژيز خطر «دکترين» تفرقه بين شعيه و سني را به صدا در آورده است و ضمن اينکه همه شيعيان داغدار عزيزان خود در حادثه مذکور مي باشند اما با هوشياري مراقب اهداف وقايع غير انساني فوق مي باشند البته انتظار اقدامات امنيتي قاطع و سريع جهت خنثي سازي اين نوع فعاليت ها را هم دارند. كيهان: تأسف ، حيرت و شرم «تأسف ، حيرت و شرم» يادداشت روز روزنامه كيهان مهدي محمدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ با نگاه و تأمل در آنچه نامزدهاي اصلاح طلب انتخابات رياست جمهوري تاکنون در برنامه هاي انتخاباتي خود در صدا و سيما گفته اند يا پروژه هاي تبليغاتي که در چند هفته اخير اجرا کرده اند، انواعي از  حالت هاي ذهني ممکن است به آدمي دست بدهد. مي توان «متاسف» شد از اينکه چگونه کساني يک شبه به خرمن زهد و آبروي 20 ساله آتش مي زنند به طمع رايي که معلوم نيست اساسا جمع شدني هست يا نه و دروغ، ظاهرا فروزان ترين مشعلي است که قرار است آن خرمن را بسوزاند. دروغ راي جمع نمي کند چون نمي توان بيش از چند روز بر آن استوار ماند و بالاخره مردم مي فهمند که آن عدد کذايي تا ديروز 200 ميليارد دلار بوده و حالا ظرف چند روز شده 300 ميليارد و اخيرا 400 ميليارد دلار، و از خود مي پرسند آيا گوينده اين سخنان «عدد» نمي داند؟! «تهمت» کبريت دوم است که آن هم جز اينکه برکت امور را بستاند فايده اي نخواهد کرد. اگر اين مرد آن مقدار پول را حيف و ميل کرده، پس اين همه پروژه استاني در شهر به شهر و روستا به روستاي اين ملک چگونه تأمين مالي مي شود؟ يا افزايش چشمگير حقوق بازنشستگان و کارمندان دولت که تا امروز با سيلي صورت خود را در مقابل اهل و عيال سرخ نگه مي داشتند و حالا کمي رنگ به رخسارشان آمده، چگونه ممکن شده است؟ سهام عدالت و اعتبارات وسيع بانکي چگونه به مردم داده شده است؟ مي توان به مردم گفت اين آقا به شما «هديه» بي موقع داده و نيتش مشکوک است- چنانکه گفته اند- اما نمي توان او را به گم و گور کردن پولي متهم کرد که بعضي مدعيان از شمارش تعداد صفرهايش هم عاجزند. تازه اگر اين را هم بگويي ممکن است رندي پيدا شود و بگويد جسارتا، اين مملکت که تازه پول دار نشده. پيش از اين هم انبان دولتيان خالي نبود. سؤال اين نيست که اين دولت پول هايش را کجا خرج کرده، هر که نداند مردم مي دانند پول ها کجاست، بلکه سؤال اين است که تا پيش از اين پول مملکت کجا مي رفت که چيزي از آن به فقرا و تنگدستان نمي رسيد؟! شما با پول هاي اين مردم چه  کرده ايد؟ مي توان «حيرت» کرد از اينکه چگونه کسي که مدعي است جميع مطالبات حال و آينده خلايق را نمايندگي مي کند هنوز نمي داند که نمي توان از مردم خواست آنچه را که مي دانند ندانند- به تعبير فيلسوفان «دانستن ارادي نيست»- و درباره آنچه که به خود آنها مربوط مي شود، به آنها دروغ گفت. مثلا مردم خود مي دانند که وقتي در سفر استاني به استقبال رئيس جمهور رفتند و ساعت ها در آفتاب و باران ايستادند تا شايد مجالي بيابند و از دور به او ابراز ارادتي بکنند، کسي اتوبوس دنبال آنها نفرستاده بود. حالا اگر مجسمه هاي مردم داري بگويند که «ماشين دنبال مردم فرستاده شده بود» با شنيدن اين جمله، چه احساسي به مردم دست خواهد داد؟ و بدتر از آن، اگر مردم ببينند که همان مجسمه هاي محترم خود با اتوبوس و تاکسي از خيابان هاي تهران آدم جمع مي کنند که جلسه کذايي شان خالي نماند، آن وقت چه خواهند گفت؟ چرا برخي تصور مي کنند مردم فقط آن چيزهايي را مي بينند که آنها دوست دارند ديده شود؟ «شرم» هم البته مي توان کرد. چند ماه است حاميان يک کانديدا ادعا  مي کنند در تبليغات خود با مردم صادقند. خود او جايي گفت جامعه را مدافع ارزش ها مي داند. چندي نگذشته بود که اولين علائم صداقت هويدا شد؛ از مردم خواستند همه سبز بپوشند و وقتي ديدند آنها براي انتخاب رنگ لباس خود منتظر تعيين تکليف از جانب کسي نبوده اند، خود دست به کار شدند و با صرف مبالغي که مي گويند همه ناچيز و از محل کمک هاي مردمي بوده، هزاران شال، دستبند، روسري و تي شرت سبز دوختند و ميان مردم توزيع کردند. هدف چه بود؟ تا امروز هيچ کس در اين باره توضيح دقيقي نداده است. آيا هدف اين بود که گفته شود راي دادن به موسوي راي به پسر پيغمبر است؟! ظاهرا دوستان آب اگر باشد شناگران بدي نيستند و آن حرف ها که «نبايد از نمادهاي مذهبي و احساسات ديني مردم استفاده ابزاري کرد» مربوط به همسايه ها بوده است (قابل توجه جناب آقاي تاج زاده که اخيرا سخت به شغل شريف دفاع از قاعده طلايي اخلاق مشغولند!) چند روز پيش، اما، سبز جامگان آب پاکي را روي دست همه ريختند و معلوم شد قصه اساسا چيز ديگري است. جمعي که هفته پيش در ورزشگاه آزادي گرد آمدند تازه به ما فهماندند غرض آقايان استفاده يا سوءاستفاده از نمادهاي ديني نيست چون هواداران آنها- لااقل بخشي از آنها که آن روز در آن مکان اجتماع کردند- اساسا نمي دانند و برايشان مهم هم نيست که با چه چيزي سر و کار دارند. به همين دليل بود که جامه سبز بر تن، در شب شهادت فاطمه زهرا(س) همراه با ترنم نماهنگ هاي ريتميک، دست افشاندند و پاي کوبيدند و چون خستگي بر آنان مستولي شد پرچم هاي مزين به نام مبارک عباس بن علي(ع) را بر زمين پهن کرده و روي آن نشستند تا خستگي تحرکات آنچناني را از تن به در کنند. به اين ترتيب بود که معلوم شد آدمي ابتدا بايد معنا و کارکرد يک نماد را بداند تا بتواند از آن سوءاستفاده کند و اين قصه تا آنجا که به سبزپوشان اصلاح طلب مربوط مي شود اساسا منتفي است.تا شب انتخابات زماني نمانده است. اما در پيمودن همين راه  کوتاه هم دعا براي عاقبت به خيري را نبايد فراموش کرد. جمهوري اسلامي:30  سال روزنامه نگاري متعهدانه «30 سال روزنامه نگاري متعهدانه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد؛امروز نهم خرداد ماه 1388 روزنامه جمهوري اسلامي وارد چهارمين دهه فعاليت خود مي شود . 30 سال قبل در روز 9 خرداد 1358 يعني سه ماه و نيم بعد از پيروزي انقلاب اسلامي كار خود را آغاز كرد و در تمام 30 سال گذشته به لطف و توفيق الهي برعهد و پيماني كه با مردم بسته بود وفادار ماند. عهد و پيمان ما با مردم اين بود كه در خط اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله حركت كنيم و زبان مردم باشيم . وفاداري به نظام مقدس جمهوري اسلامي و ترويج آرمان هاي اين نظام مردمي ـ اسلامي را در چارچوب قانون اساسي تعريف كرده و آنرا سرلوحه برنامه خود قرار داديم و پاي بندي به اصول آرمانها و ارزش هاي ديني را بستر حركت خود دانستيم . محور اصلي حركت روزنامه پيروي از ولايت فقيه است كه به تعبير حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه ستون فقرات نظام جمهوري اسلامي و عمود خيمه انقلاب است . هرگز تلاش نكرديم اصول و آرمان ها و ارزش ها را وسيله اي براي رسيدن به اهداف شخصي و گروهي قرار دهيم چرا كه اصولا روزنامه نگاري را شريف تر از اين ميدانيم كه ابزاري براي نيل به اين خواسته هاي كوچك شود. رسانه در ابواب جمعي زيرمجموعه « اهل الذكر » جا دارد و آگاهي بخشي نمي تواند ماهيتي جز حق داشته باشد. دروغ و فريب و تزوير از جنس روزنامه نگاري نيستند و بهيچوجه نمي توانند با رسانه هم خانه شوند كه سهل است حتي نمي توانند با آن همسايه شوند. آزادانديشي جان مايه روزنامه نگاري است . روزنامه نگار نمي تواند دستوري و سفارشي و فرمايشي عمل كند . تجربه 30 ساله روزنامه جمهوري اسلامي نشان داد و ما نيز به اين واقعيت شهادت مي دهيم كه در نظام جمهوري اسلامي روزنامه نگاران مي توانند با آزادانديشي به وظيفه روزنامه نگاري عمل كنند. اين مهم هنگامي دست يافتني است كه آزادانديشي با هرج و مرج طلبي اباحيگري لاابالي گري و خروج از چارچوب هاي قانون و اخلاق اشتباه نشود. پاي بندي به اخلاق يكي ديگر از اصول روزنامه نگاري است . روزنامه نگار حق ندارد رسانه اي را كه در اختيار دارد به ابزاري براي تخريب و تفسيق و تكفير اين و آن تبديل كند چرا كه فلسفه وجودي روزنامه آگاهي بخشي براي تهذيب جامعه است و اگر آگاهي مقدمه اي براي تهذيب نفوس نباشد بي ارزش است و صرف آگاهي بخشي مجرد نمي تواند هدف باشد. در صف مقابل كساني قرار دارند كه روزنامه نگاري را وسيله اي براي رسيدن به اهداف غيرشرافتمندانه قرار مي دهند. فتنه انگيزي ايجاد هرج و مرج رسيدن به قدرت نامشروع هموار كردن راه براي بيگانگان و فراهم ساختن زمينه براي تاخت و تازهاي ضد اخلاقي ...در اين نگاه روزنامه نگاري فقط به مثابه يك « ابزار بي هويت » عمل مي كند ابزاري كه هيچ شرافتي ندارد و از آن مي توان به اقتضاي زمان به نفع هر هدفي بهره برداري كرد حتي اهداف فاسد و ضداخلاقي و ضدانساني و ضد دين و ضد خدا. نام اين كار هم هر چند در دنياي امروز روزنامه نگاري است ولي در واقع اين يك تهمت بزرگ است كه به روزنامه نگاري بسته شده و هيچ سنخيتي با اين حرفه شريف ندارد. نمي توان جهان امروز را از نظر جغرافيائي به دو بخش متمايز تقسيم كرد كه در يكي از آنها روزنامه نگاري فقط آرماني و اخلاقي سالم است و در بخش ديگري آلوده و فاسد و خارج از چارچوب هاي اخلاقي . واقعيت اينست كه حتي در غرب نيز كه وجه غالب روزنامه نگاري در آن آرمان گريزي و حتي آرمان ستيزي است مي توان روزنامه ها و روزنامه نگاراني را يافت كه در چارچوب هاي اخلاقي و انساني عمل مي كنند كما اينكه در ساير نقاط جهان از جمله در كشورهاي اسلامي نيز روزنامه ها و روزنامه نگاراني از اين هر دو قماش را مي توان يافت . در هيچ نقطه اي از جهان قانون به روزنامه نگاران توصيه نمي كند از چارچوب هاي اخلاقي و انساني خارج شوند و روزنامه را به ابزاري براي فتنه انگيزي و تخريب و توطئه تبديل نمايند. آنچه در اين ميان مهم است اينست كه در كشوري كه به داشتن نظام جمهوري اسلامي مفتخر است روزنامه نگاري از چارچوب هاي اخلاق و دين خارج نشود. خوشبختانه مسير حركت روزنامه نگاري در كشور ما همين است هرچند كساني هم هستند كه بر خلاف اين مسير حركت مي كنند. در جامعه اسلامي ايران بايد استقلال روزنامه نگاري براي همه يك اصل باشد. قرباني كردن اصول و آرمان ها و ارزش ها در پاي اهداف سياسي اين يا آن گروه و جناح و شخص تحت هر عنوان و با هر توجيهي كه باشد قابل قبول نيست . روزنامه نگاران در صف اول تعهد نسبت به خون شهدا و ايثارگراني كه با فداكاري هاي خود انقلاب اسلامي را به پيروزي رسانده اند و نظام جمهوري اسلامي را تاسيس و تثبيت كرده اند قرار دارند. بي تفاوتي نسبت به اين وظيفه سنگيني از هيچ روزنامه نگاري قابل قبول نيست . قوام روزنامه نگاري به اينست كه روزنامه نگاران در برابر آرمان ها و اصول و ارزش ها احساس تعهد و مسئوليت كنند و در برابر دشمنان دين و ملت و ميهن موضع داشته باشند و ثابت كنند كه از مصاديق « اشدا علي الكفار رحما بينهم » هستند. ما تاكنون تلاش كرده ايم اينگونه باشيم هرچند خود را مصون از خطا نمي دانيم . از خداي متعال ميخواهيم به ما توفيق عنايت فرمايد از اين پس نيز راه روزنامه نگاري اسلامي شرافتمندانه و مستقل و در يك كلمه « متعهدانه » را ادامه دهيم . انه ولي التوفيق . سرمايه: معماي يک ميليارد دلاري «معماي يک ميليارد دلاري»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سرمايه به قلم علي مزروعي است كه در آن مي‌خوانيد؛در دوران تبليغات انتخابات رياست جمهوري نهم در سال 84 موضوع نفت نقطه کانوني سخنان آقاي احمدي نژاد را تشکيل مي داد. جملاتي از اينگونه: «عوايد و پول حاصل از توسعه صنعت نفت بايد سر سفره هاي مردم قابل مشاهده باشد»، معتقد به شفاف سازي معاملات نفتي کشور و نحوه هزينه کردن پول حاصل از آن هستم»، «دست مافياي قدرت و قبيله را از سر نفت کوتاه خواهم کرد و حاضرم جانم را پاي اين قضيه بگذارم»، «مردم بايد اثرات افزايش قيمت را در سر سفره هايشان مشاهده کنند» و «مبارزه با فساد اداري از جمله در بخش نفت از وظايف مهم من است.» بررسي عملکرد دولت نهم در عمل به اين وعده ها و اينکه به رغم جابه جايي وزير در اين وزارتخانه آيا دست مافياي قدرت و قبيله از سر نفت کوتاه شده است و آيا اصلاً مافيايي وجود داشته که دستش کوتاه شود در حوصله اين مقال نيست و داوري را بر عهده خوانندگان مي سپارم. در مورد سر سفره بردن درآمد نفت نيز هر شهروند به راحتي مي تواند با نگاه به سفره هاي خود در چهار سال پيش و هم اکنون به ارزيابي عملکرد دولت نهم در عمل به وعده اش بپردازد. اما آنچه در اين مقال و به مناسبت قرائت گزارش تفريغ بودجه سال 85 - تهيه شده توسط ديوان محاسبات - در مجلس که بندي از آن اشاره به عدم واريز رقمي بيش از يک ميليارد دلار درآمد نفت به خزانه داشت و بازتاب ها و پيامدها و نامه هاي متبادله بين معاونت حقوقي مجلس و رياست جمهوري و مسوولان ديوان مدنظر است در مورد «شفاف سازي معاملات نفتي کشور و نحوه هزينه کردن پول حاصل از آن» است. به جد مي توان گفت آنچه در اين رفت و برگشت ها بر همگان آشکار مي شود اين است که درست برخلاف اين وعده و مدعاي تبليغاتي آقاي احمدي نژاد در دوره مسووليت دولت نهم نه تنها شفافيتي در مورد معاملات نفتي کشور و نحوه هزينه کردن پول حاصل از آن رخ نداده است بلکه بر دامنه ابهامات و سوالات در اين باره افزوده شده است به گونه اي که سرنوشت نامعلوم بخشي از اين درآمد و به طور مشخص آنچه در گزارش ديوان بر آن تصريح شده به «معماي يک ميليارد دلاري» تبديل شده است؛ معمايي که تاکنون پاسخ شفاف و قانع کننده اي از سوي دولت بدان داده نشده است. يادآورد مي شود بر پايه نماگرهاي اقتصادي بانک مرکزي درآمد حاصل از نفت و گاز در چهار سال 87- 84 بالغ بر 283 ميليارد دلار بوده است و اين در حالي است که بر پايه گزارشات همين بانک هزينه هاي ارزي دولت نهم در اين چهار سال سر جمع بالغ بر 200 ميليارد دلار مي شود. خوشبينانه اين است که ما به التفاوت اين دو رقم به «حساب ذخيره ارزي» واريز شده باشد اما عدم شفاف سازي از سوي دولت در اين باره به بهانه محرمانه بودن اعلام رقم اين حساب و انتشار اخبار و اطلاعات غيررسمي درباره مانده منفي اين حساب جاي خوشبيني باقي نگذاشته است و جالب اينکه در دولت خاتمي که اتهام عدم شفافيت بدان متوجه بود، اطلاعات اين حساب به روز منتشر مي شد و در معرض اطلاع همگان قرار مي گرفت. از آنجا که درآمد نفت جزء انفال و متعلق به همه شهروندان ايراني است اين حق آنان است که بدانند هر يک دلار اين درآمد چگونه در بودجه دولت هزينه مي شود و قطعاً «شفاف سازي معاملات نفتي کشور و نحوه هزينه کردن پول حاصل از آن» يکي از اصول حکمراني خوب در ايران است که هر دولتي بايد آن را اجرا کند. اما رئيس دولت نهم که خود مبدع اين اصل و شعار بود و در سايه آن از مردم راي گرفت کم ترين اعتنا و عمل را بدان داشته است به گونه اي که نه تنها نتوانسته است راجع به درآمد 283 ميليارد دلاري و هزينه 200 ميليارد دلاري و مابه التفاوت 83 ميليارد دلاري گزارش قانع کننده اي به افکار عمومي و پرسشگران بدهد بلکه از حل «معماي يک ميليارد دلار» گم شده در گزارش ديوان محاسبات نيز عاجز مانده و با نامه نگاري و اظهارات مبهم بر دامنه اين معما در جامعه افزوده است و شايد اين هم نوعي از شفاف سازي است که جامعه ما بايد تجربه مي کرد، دنياي اقتصاد: «روزي حلال» و «شغل آبرومند» خواسته مردم از كانديداها «روزي حلال و شغل آبرومند خواسته مردم از كانديداها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمد صادق جنان صفت است كه در آن مي‌خوانيد؛پدران و مادران ايراني وقتي از ژرفاي دل براي فرزندانشان آرزوي خوشبختي مي‌كنند، از خداوند مي‌خواهند به آنها روزي حلال، شغل آبرومند و كسب پايدار دهد. اين نياز، آرزو و دعاي ايرانيان البته خواسته‌هاي كمي نيستند و ايجاد فضاي مناسب و كارآمد در حوزه‌هاي سياست و اقتصاد كه توانايي برآوردن آنها را داشته باشد، كار سخت و پيچيده‌اي است. ايرانيان وقتي آرزوي ياد شده را با خدا در ميان مي‌گذارند، نيم نگاهي نيز به حكومت و دولت دارند و نيك مي‌دانند كه دولت‌ها در ايران به اين دليل كه منابع قدرت و ثروت را در اختيار دارند، عامل اصلي در محقق كردن آن خواسته‌ها هستند. نهاد حكومت و دولت در ايران نيز از ديرباز تا امروز سعي كرده است در حرف و در عمل خود را در مسير برآورده كردن اين تمناي ايرانيان نشان مي‌دهد. در اين روزها كه كمتر از دو هفته به روز راي گيري دهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري مانده است، مي‌بينيم كه كانديداها براي به دست آوردن رياست دولت، به اشكال گوناگون وعده‌هايي در همين زمينه و البته با عناوين متفاوت مي‌دهند. هر 4 كانديدا مي‌گويند با فساد اقتصادي كه روي ديگر آن رواج حرام خواري در جامعه است، مبارزه خواهند كرد. هر 4 كانديدا وعده مي‌دهند كه راه سرمايه‌گذاري را هموار مي‌كنند تا شهروندان ايراني مطمئن شوند شغل پايدار خواهند داشت. كانديداها با زبان‌هاي گوناگون و استفاده از روش‌هاي تبليغاتي متفاوت به جست‌وجوكنندگان كار وعده شغل آبرومند مي‌دهند. در صورتي كه كانديداها از گستردگي و ژرفاي اين تمناي ايرانيان آگاهي كامل داشته باشند و بخواهند پس از پيروزي در مسير تحقق اين آرزوي ايرانيان حركت كنند، بايد كارهاي اساسي در تغيير ساختار اقتصاد ايران انجام دهند. مهمترين كاري كه بايد صورت پذيرد، اين است كه سايه گسترده و هميشه پايدار يك گروه كوچك به نام مديران دولتي را از سر شهروندان دور نگهدارند و اجازه دهند ميليون‌ها ايراني در فضايي رقابتي و سالم براي كسب و كار و معيشت خويش برنامه‌ريزي كرده و فعاليت كنند. عميق‌ترين دره‌اي كه شهروندان ايراني را به كار حرام خواري مي‌كشاند، اقتصاد دولتي است كه در آن يك گروه بسيار كوچك با تصميم‌هاي خود معيشت مردم را به رانت‌خواري آلوده مي‌كنند.همچنين، بزرگترين سدي كه مانع از پديدار شدن شرايط به دست آوردن شغل آبرومند و پايدار براي شهروندان يك جامعه شده، اقتصادي است كه سرنخ همه تصميم‌‌سازي‌ها و تصميم‌گيري‌ها در دست يك گروه كوچك قرار گرفته است و آنها حتي با نيت‌هاي خوب، شهروندان را در هراس نگه‌مي‌دارند كه آيا شغل به دست آمده را مي‌توانند حفظ كنند يا نه. كانديداهاي رياست‌جمهوري مي‌توانند و بايد صراحتا اعلام كنند براي تضعيف و نابودي شر اقتصاد دولتي كه راه را براي كسب روزي حلال، شغل آبرومند و كسب پايدار هموار مي‌كند، چه برنامه عملي دارند. هر وعده‌اي جز اين اگر داده شود، تمناي ايرانيان را برآورده نخواهد كرد. رسالت: سخني با دانشجويان عزيز سخني با دانشجويان عزيز»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم سيد مرتضي نبوي است كه در آن مي‌خوانيد؛روز سه‌شنبه 5 خرداد توفيق حضور در جمع دانشجويان عزيز دانشگاه گيلان و دانشگاه آزاد اسلامي رشت را داشتم. جلسه پرسش و پاسخ با دانشجويان محترم دانشگاه گيلان در يكي از سالن‌هاي تالار حكمت برگزار شد. تالار حكمت مجموعه‌اي بسيار مناسب با سالن‌هاي متعدد و مجهز براي همايش‌هاي همزمان مي‌باشد. با خبر شدم جناب آقاي ابريشم چيان از خيرين گيلان اين مجموعه را براي دانشگاه گيلان فراهم آورده و همچنين در توسعه دانشگاه نقش موثر داشته است.  خداوند به وي و امثال وي خير و بركت و توفيق دهد كه هميشه در انجام چنين كارهايي سهيم و پيشقدم باشند. به اميد روزي كه بستر لازم براي تاسيس دانشگاه‌هاي بزرگ توسط فرهنگ دوستان ايران زمين فراهم گردد. برگرديم سر اصل مطلب. جلسه دانشگاه گيلان در محيطي بسيار صميمي و صريح برگزار شد و دانشجويان به صورت كتبي و شفاهي سوالات، انتقادات و نظرات خود را مطرح كردند و بنده هم ديدگاه خود را بيان داشتم. در جلسه بعد از ظهر سه‌شنبه- دانشگاه آزاد اسلامي رشت - عده اي از دانشجويان عكس آقاي احمدي‌نژاد و عده‌اي عكس آقاي موسوي را در دست داشتند. بنده وقتي شنيدم در دانشگاه نجف آباد طرفداران آقاي موسوي جلسه آقاي كروبي را بي‌نظم كرده‌اند باور نكردم اما مشاهده كردم دانشجويان طرفدار آقاي مهندس موسوي اوايل جلسه قدري همهمه كردند و چند بار بين سخنان بنده شعار موسوي، موسوي .... سردادند، بنده ادامه دادم. براي چندمين بار كه اين كار تكرار شد، خطاب به اين عزيزان گفتم: “فكر نمي‌كنم آقاي مهندس موسوي كه شما از وي حمايت مي‌كنيد با اين كار موافق و از آن راضي باشند. با شنيدن اين سخن جمع طرفدار آقاي موسوي سالن را ترك كردند و جلسه پرسش و پاسخ ادامه يافت. باز هم دانشجويان با ديدگاه‌هاي مختلف در يك فضاي صميمي نظرات خود را مطرح و با ديدگاه‌هاي بنده هم آشنا شدند.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 387]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن