تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن در گرفتارى صبور است، و منافق در گرفتارى بى تاب.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797591773




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مهندس ميرمعزي مديرعامل اسبق شركت ملي نفت ايران: بخشي از درآمدهاي نفتي باز هم از واريز به خزانه معاف شود


واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: مهندس ميرمعزي مديرعامل اسبق شركت ملي نفت ايران: بخشي از درآمدهاي نفتي باز هم از واريز به خزانه معاف شود
سال 1384 با انتخاب محمود احمدي‌نژاد به رياست جمهوري ايران، دولت اصلاحات جاي خود را به دولت اصولگرا داد و طبيعي بود كه در بسياري از عرصه‌ها شاهد تغيير مديريت‌ها باشيم. وزارت نفت هم از اين قاعده مستثني نبود اما به دليل اصرار رئيس‌جمهور بر انتخاب گزينه‌هاي غيرنفتي براي وزارت نفت، كار انتخاب وزير نفت به درازا كشيد و سرانجام در پي مخالفت مجلس با گزينه‌هايي همچون سعيدلو، تسلطي و محصولي، رئيس‌جمهور سرپرست وقت وزارت نفت سيدكاظم وزيري‌هامانه را به عنوان وزير نفت معرفي كرد كه حاصل آن تغيير مديران چهار شركت اصلي نفت بود. آن زمان مهندس سيدمهدي ميرمعزي مديرعامل شركت ملي نفت ايران بود كه با تغيير وزير نفت، كنار رفت و به رسم مالوف، مشاور ارشد وزير نفت شد و به مرور زمان كنار رفت. وقتي ميرمعزي از شركت ملي نفت ايران رفت، سالي جونز تحليلگر برجسته داوجونز در مقاله اي كه ششم ژانويه 2006 منتشر شده بود از ميرمعزي به عنوان مديري ياد كرد كه «سهم بسزايي در جلب سرمايه‌‌گذاري به كشور» داشته است. مهندس ميرمعزي از سال 77 معاون طرح و توسعه وزارت نفت بود. سال 79 قائم مقام مديرعامل و نايب رئيس هيات‌مديره شركت ملي نفت شد. تا آن زمان مديرعامل و رئيس هيات مديره شركت نفت، وزير نفت بود اما بعد از حدود يك سال، اين روند تغيير كرد و او از سال 80 مديرعامل شركت ملي نفت شد و اين اولين گام براي جداسازي بخش حاكميتي از بخش عملياتي در صنعت نفت بود كه توسط مهندس بيژن زنگنه وزير وقت نفت برداشته شد تا ساختار تازه اي جدا از وزارت نفت براي شركت ملي نفت ايجاد شود. تا آن زمان معاونان وزارت نفت، مديران شركت نفت هم بودند و هيچ تفكيكي بين اين دو وجود نداشت اما از سال 80 شركت نفت هم به يك شركت مجزا تبدل شد.

مهندس مهدي ميرمعزي كه خود در دوران مديريت بر شركت ملي نفت ايران نقش مهمي در جذب سرمايه در صنعت نفت داشت، اكنون به عنوان مديرعامل شركت گسترش انرژي پاسارگاد باز هم در حوزه سرمايه‌گذاري در بخش انرژي فعاليت خود را ادامه مي‌دهد. با مهندس ميرمعزي، صبح يكي از روزهاي ميانه تابستان در دفتر كارش در شركت گسترش انرژي پاسارگاد گفت وگو كردم. زماني كه ميرمعزي از شركت ملي نفت رفت، ميزان توليد نفت ايران به چهار ميليون و 300 هزار بشكه در روز رسيده بود و اكنون در شرايطي با او به گفت‌وگو نشستم كه ميزان توليد نفت ايران به دلايل مختلف، به نصف آن دوران نزديك شده است كه در اين گفت‌و‌گو تلاش كردم به دلايل افزايش توليد در آن دوران بپردازم. گفت وگو با ميرمعزي را از دوره‌اي آغاز كردم كه او به عنوان اولين مديرعامل شركت ملي نفت پس از استقلال آن شركت از وزارت نفت كار خود را آغاز كرده بود...

آقاي ميرمعزي، از تفكيك شركت ملي نفت از وزارت نفت صحبت كنيد. در سال 79 كه شما قائم‌مقام مديرعامل شركت ملي نفت بوديد، وزير نفت همزمان مديرعامل شركت ملي نفت هم بود. اما از سال 80 ساختار شركت ملي نفت جدا شد و شما اولين مديرعامل شركت ملي نفت در ساختار جديد بوديد. اين تفكيك ساختاري چه ضرورتي داشت و چه پيامدهايي به دنبال داشت؟

در دنيا همه جا صحبت از اين است كه اگرچه بعضا حاكميت نفت كشورهاي نفتي در اختيار دولت قرار دارد اما بايد سعي كنند عامليت عمليات نفتي را از حاكميت آن جدا كنند و روي عامليت، اصول بنگاه‌داري اقتصادي پياده كنند و بهره‌وري و راندمان كاري شركت‌هاي عمليات نفتي را جدا از مصالحي كه در بخش حاكميتي وجود دارد با برنامه ريزي مناسب، افزايش داد. اولين گام براي نيل به اين هدف، جدايي اين دو از يكديگر بود. دومين گام اين بود كه ما در شركت نفت، سازمان و تشكيلات و سيستم مديريتي پياده كنيم كه عمليات آن از حالت دستوري و صرفا اندازه‌گيري ميزان توليد نفت فاصله بگيرد و مفاهيم ديگري مثل قيمت تمام شده توليد، نرخ جايگزيني ذخاير نفت با اكتشافات جديد و افزايش نرخ بازيافت از مخازن نفتي به عنوان مفاهيمي غير از ميزان توليد نفت، مورد توجه قرار گيرد كه نشان دهد سازماني به طور موثر در اين عرصه فعاليت مي‌كند. ما هم قصد داشتيم زمينه‌هاي نيل به اين هدف را فراهم كنيم و به اجرا بگذاريم. از همان سال‌ها، آثار اين اقدام در گزارشهاي هيات مديره شركت نفت به مجمع عمومي و صاحبان سهام كه در راس آن رئيس‌جمهور قرار داشت مشخص شد. اگر آن گزارش‌ها با گزارش‌هاي سال‌هاي قبل از آن مقايسه شود اين تغيير جهت‌گيري كاملا در پيگيري اهدافي غير از افزايش توليد نفت و گاز كه نشان‌دهنده افزايش بهره‌وري و كارآيي در سيستم مي‌تواند باشد به چشم مي‌خورد. كم كم پايه‌هاي اطلاعاتي آن را فراهم كرديم كه آنها قابل اندازه‌گيري باشد و مستند و مكتوب ارائه شود. اين كار ظرف چهارسالي كه من در شركت ملي نفت بودم ادامه پيدا كرد و سال به سال تكميل تر شد. براي اينكه سازمان شركت نفت هم ارتقا پيدا كند مطالعات مفصلي را با كمك يك شركت خارجي و با مشاركت موسسه مطالعات بين‌المللي انرژي براي تبيين استراتژي شركت ملي نفت و سازماندهي آن براساس يك بنگاه اقتصادي شروع كرديم كه شايد اين كار حدود يك سال و نيم طول كشيد و بيش از 250 نفر از مديران و كارشناسان ارشد شركت نفت درگير اين تحقيق و پژوهش بودند. نتايج اين كار در اوايل سال 1384 منتشر شد. اين كار مانند مطالعات پايه اي بود كه بايد ادامه پيدا مي‌كرد و مثلا بخش تفصيلي آن انجام مي‌شد كه در داخل شركت نفت آماده اجرا مي‌شد. بعد از دوره مسووليت من، شنيدم كه اين قرارداد براي بخش تفصيلي با دانشگاه شهيد‌بهشتي از طرف موسسه مطالعات بين‌المللي انرژي ادامه پيدا كرد ولي اينطور كه به نظر مي‌رسد، در حد مطالعه باقي ماند و هيچ وقت خواست مديران ارشد شركت نفت اجراي چنين سيستمي در شركت نفت نبود و مطالعات به اجرا نرسيد و بهبودي ايجاد نشد. نكته ديگر اينكه در كشورهاي نفتي بخش عمده درآمدهاي نفتي به ساير بخشها اختصاص پيدا مي‌كرد و درآمدهاي نفتي كمتر در اختيار بخش نفت قرار مي‌گرفت چون در بخش نفت از زماني كه اكتشاف در يك ميدان نفتي صورت مي‌گيرد تا زماني كه ميدان توسعه پيدا مي‌كند، معمولا بين 8 تا 10 سال طول مي‌كشد و اگر تداوم تامين منابع مالي در اين دوره وجود نداشته باشد، تداوم كار قطعا با مشكل مواجه مي‌شود. به ويژه اينكه حتي بعد از توسعه ميدان نفتي هم طبيعت بالادستي نفت با كارخانجات و پايين دستي مثل پالايشگاهها تفاوت دارد. وقتي پالايشگاه ساخته مي‌شود، معمولا با تعميرات و نگهداري جزئي، آن تاسيسات در طول دوره عمر خود، به آن ميزاني كه براي آن پيش‌بيني شده كم و بيش توليد مي‌كند، ولي ميادين نفتي حتي در دوره بهره‌برداري به جهت اينكه مرتب احوالاتشان متغير مي‌شود و به دليل اتفاقات مختلفي كه در زيرزمين مي‌افتد باز هم احتياج به سرمايه‌‌گذاري به مراتب بيشتر از نگهداري و بهره‌برداري از پالايشگاه‌ها و پتروشيمي‌ها دارد و به خصوص مرتبا براساس وضعيت مخازن نفتي بايد روي آن عمليات بازيافت ثانويه و بعضا ثالثيه و روشهاي جديد انجام گيرد تا بتوان هرچه بيشتر از نفت در جايي كه در ميدان وجود دارد، استفاده كرد. با گذشت زمان و جمع‌آوري اطلاعات بيشتر، تشخيص اينكه چقدر ديگر مي‌توان روي اين ميدان سرمايه‌‌گذاري كرد و توليد آن را افزايش داد بيشتر مي‌شود و مثل كارخانه‌ها نيست كه مثلا سالانه 100هزار تن توليد كند و همين ميزان توليد را در طول سال‌ها ادامه دهد. ميزان توليد در ميادين نفتي صعود و نزولي دارد و دوره ثباتي دارد كه اينها هركدام، رفتارهاي خاصي را در توليد و سرمايه‌گذاري مي‌طلبد.

به ويژه با توجه به اينكه تعداد ميادين قديمي نفتي در كشور ما بيشتر است، جمع‌آوري اين اطلاعات اهميت بيشتري هم پيدا مي‌كند...

بله! روي ميادين قديمي كمتر سرمايه‌‌گذاري شده بود و هنوز هم مي‌طلبد كه سرمايه‌‌گذاري بيشتري روي آن انجام شود و هر دو – سه سال يكبار مطالعات ميدان به روز شود. آن زمان ما محاسبه كرده بوديم كه اگر بخواهيم هر دو – سه سال يكبار مطالعات ميادين ايران را به روز كنيم بايد تعداد مهندسان مخازن نفتي خود را ده برابر كنيم. به همين دليل ما در طول آن دوره تمام رشته‌هاي مهندسي دانشكده نفت آبادان و اهواز را تعطيل كرديم و رشته‌هاي مهندسي نفت و حفاري و رشته‌هاي مرتبط با آن را توسعه داديم و تمام ظرفيت دانشكده را در اختيار اين رشته‌ها قرار داديم و حتي قراردادهايي با دانشگاههاي درجه يك كشور مثل دانشگاه صنعتي شريف، دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتي اميركبير، دانشگاه شيراز و دانشگاه سهند در آذربايجان منعقد شد كه آنها نيروهاي مورد نياز بخش بالادستي نفت را تربيت كنند. كمك كرديم تا انستيتوهايي در اين دانشگاه‌ها ايجاد شود كه روي مسائل نفتي كار كنند. علي‌رغم تمام اين تلاش‌ها و فعاليت‌ها، براي اينكه در ميادين نفتي بتوانيم به طور مرتب كار و مطالعه كنيم و قوه تشخيص پيدا كنيم كه اصلا در ميادين نفتي چه كار بايد كرد، يك‌سري مشاوران ايراني را تربيت كرديم و سعي كرديم از طريق ارتباطاتي كه با موسسات تحقيقاتي نفتي بين‌المللي داشتيم مشاوران ايراني را با مشاوران خارجي جوينت كنيم و مطالعه يك سري ميادين قديمي را به اين جوينت‌هاي ايراني – خارجي واگذار كرديم تا نسخه‌هايي در نتيجه اين مطالعات پيچيده شود كه ما روي اين ميادين نفتي چه اقدامات و سرمايه‌‌گذاري‌هايي انجام دهيم كه مرحله به مرحله به افزايش بازيافت اين ميادين منجر شود. من يادم هست حدود 10 شركت ايراني را از طريق شركت ملي نفت حمايت كرديم تا با همراهي شركت‌هاي خارجي وارد اين مقوله شوند و بتوانند كمك كنند اين كار بزرگ هرچه سريعتر انجام شود.

اكثر اين مطالعات در همان زمان آغاز شد و اولين نتيجه اي كه از آن حاصل شد مربوط به ميدان منصوري بود و تا جايي كه اطلاع دارم، تنها ميداني كه مطالعات فوق روي آن انجام و به افزايش توليد منجر شد و حتي شنيده ام كه در ادامه همان كار مطالعاتي به تازگي قرارداد فازهاي 2 و 3 را منعقد كردند تا افزايش توليد دهند ميدان منصوري بود. در بقيه موارد متاسفانه تا جايي كه اطلاع دارم از نتايج آن اطلاعات استفاده كامل نشد و بيشتر آنها به كتابخانه‌ها رفت و در قفسه كتابخانه‌ها باقيماند و به نظر مي‌رسد اگر كارهايي هم روي ميادين نفتي انجام شده ادامه تعميرات چاه‌هاي قديم و حفر چاه‌هاي جديد بود بدون آنكه براي اين كار از نتايج مطالعات گذشته خيلي كمك گرفته باشند. آن زمان ما خيلي تلاش كرديم تا اين فضا را بشكنيم و خيلي نيروهاي جديد و همچنين فناوري‌هاي جديد را بعضا توسط شركت‌هاي نفتي خارجي وارد كشور كنيم. در ميادين سروش و نوروز، شركت شل يك تكنولوژي و روش اجرايي جديدي را براي حفاري همزمان چند چاه پياده كرد كه خيلي مورد توجه قرار گرفت و ما بنا داشتيم بعدها از اين روش استفاده كنيم. استات اويل در فازهاي 6 و 7 و 8 پارس جنوبي، تكنولوژي حفاري را بر مبناي كاهش هزينه‌هاي حفاري و افزايش سرعت حفاري ارائه كرد كه براساس همان تكنولوژي، خوشبختانه در شركت پتروپارس اين روش‌ها ادامه پيدا كرد و همچنان شركت پتروپارس در حفر چاه‌هاي پارس جنوبي موفقيت‌هاي خوبي را تكرار مي‌كند.

تلاش بر اين بود كه از حضور شركت‌هاي خارجي در ايران، نه صرفا براي توسعه ميادين، بلكه براي انتقال فناوري و توانمند ساختن شركت‌هاي داخلي استفاده شود؟

بله و تاثيرات خوبي هم داشت. غير از شركت‌هاي نفتي خارجي، ما تلاش كرديم از موسساتي مثل IPF فرانسه، سينتپ نروژ و شركت‌هاي ديگري كه اسم آنها الان در ذهنم نيست هم كمك بگيريم و آنها را با نيروهاي ايراني جوينت كنيم. اينها ديگر شركت‌هاي نفتي نبودند بلكه شركت‌هاي مشاوره و مهندسي و تحقيقاتي بودند كه اگر اين كار ادامه پيدا مي‌كرد، اين امر كمك مي‌كرد شركت‌هاي داخلي، توانمندي بيشتري كسب كنند و شركت‌هاي معتبري ايجاد شود كه با كمك آنها مطالعات ميادين خود را مرتب به روز كنيم كه اين امر واقعا زيربناي افزايش بازيافت از ميادين قديمي است. به نظر مي‌رسد كه به اين مساله در سال‌هاي اخير خيلي بها داده نشده و چندان جدي گرفته نشده است و ظرفيت‌هايي هم كه به وجود آمد، بعضا رو به كاهش رفت و آن سينرژي كه ما مي‌خواستيم با ايجاد شركت‌هاي داخلي و جوينت كردن آن با شركت‌هاي خارجي ايجاد شود انجام نشد. البته به لحاظ تحريم‌هاي بين‌المللي، مشاركت شركت‌هاي خارجي كمرنگ‌تر شد و اين موضوع در عدم پيگيري اين موضوع بي تاثير نبود اما در مجموع، اين خط مشي تعقيب نشد. چون به هرحال شركت‌هاي داخلي كه ايجاد شده بودند تا سال 84 حداقل يك كار با مشاركت شركت‌هاي خارجي انجام داده بودند و طي سال‌هاي 84 تا 87 هم مي‌توانستند با شركت‌هاي خارجي كار كنند و تجربيات بيشتري پيدا كنند. يادم هست شركت استات اويل نروژ با مشاركت پژوهشگاه صنعت نفت روي سه ميدان نفتي ما مطالعه اي انجام دادند كه از نظر كيفيت مطالعاتي و دقت و محتواي غني، به اعتراف تعدادي از كارشناسان شركت مناطق نفتخيز جنوب، بي سابقه بود. ولي اين كارها، هم به دليل عدم پيگيري توسط مديران بعدي و هم به دليل مناسبات بين‌المللي كشور در سال‌هاي بعد متوقف شد يا حداقل در موارد نادري ادامه پيدا كرد.

موضوع سرمايه‌‌گذاري و تداوم سرمايه‌‌گذاري روي ميادين نفتي در بحثهاي مفصل در مجلس و دولت پيگيري شد و قرار شد در قانون برنامه پنج ساله درصدي از درآمدهاي نفتي به شركت نفت داده شود تا به كمك اين درآمدهاي نفتي، از سرمايه‌‌گذاري و تداوم سرمايه‌‌گذاري در بخش صنعت نفت و گاز صيانت كند و اين كار در قالب تبصره‌هاي بودجه شروع شد؛ بدين ترتيب كه درصدي از درآمدهاي نفت و گاز را ابتدا شركت نفت برمي‌داشت و بقيه درآمدها را به خزانه واريز مي‌كرد و براساس مقرراتي كه در قانون بودجه آمده بود در پايان سال با خزانه تسويه مي‌كرد. اين كار تا چند سال بعد هم ادامه پيدا كرده بود و مكانيزم خوبي بود كه در برنامه پنج‌ساله آمد ولي متاسفانه طي سال‌هاي اخير مكانيزم آن تغيير كرد بدين صورت كه ابتدا كل درآمدها به خزانه واريز شود و بعد براساس اين قانون از خزانه گرفته شود. به همين دليل با توجه به مشكلات اقتصادي كه كشور و دولت با آن مواجه بود هدف اصلي كه از ايجاد اين مناسبات مالي بين دولت و شركت ملي نفت قرار بود ايجاد شود تحقق نيافت. در دو- سه سال گذشته اعتباراتي كه براي صنعت نفت پيش‌بيني شده بود از خزانه دريافت نشد تا صرف توسعه فعاليت‌هاي شركت نفت شود.

شما حدود پنج سال در راس شركت ملي نفت قرار داشتيد و در پايان دوره مديريتي شما، در سال 1384 توليد نفت كشور به حدود 4 ميليون و 300 هزار بشكه در روز رسيد. طبيعتا اجراي برنامه‌هايي كه تشريح كرديد منجر به تحقق اين ميزان توليد نفت شد. چشم‌انداز شما براي توليد نفت در صورت پيگيري برنامه‌هاي آن دوره براي امروز چه ميزان بود؟

برنامه‌اي تدوين شد كه براساس آن قرار بود توليد نفت ما روزانه به 5 تا 5/5 ميليون تن برسد. با توجه به مطالعاتي كه روي ميادين موجود صورت گرفته بود و توسعه ميادين جديدي مثل آزادگان كه قرارداد توسعه آن با ژاپن منعقد شده بود و ميدان يادآوران كه به دنبال آن كشف شد و قرار بود توسعه پيدا كند، امكان تحقق اين هدف وجود داشت و مي‌توانستيم به ظرفيت توليد 5 تا 5/5 ميليون بشكه در روز برسيم. اگر به اين ظرفيت توليد مي‌رسيديم مي‌توانستيم حتي در صورت عدم توليد همچون عربستان نقش مهمي در تنظيم بازار ايفا كنيم و اين به كشور يك قدرت اقتصادي و به تبع آن يك قدرت سياسي مي‌داد و از اين نظر براي كشور مهم بود. آن زمان كه اين برنامه تنظيم شد، چشم‌انداز 20 ساله تازه براي كشور ترسيم شده بود و به تبع آن چشم‌انداز 20 ساله اي براي صنعت نفت ترسيم شد كه البته با اطلاعات جسته و گريخته‌اي كه دارم استنباطم اين است كه از آن چشم‌انداز فاصله زيادي داريم و نتوانسته ايم آن برنامه‌ها و خط و جهتي را كه ترسيم شده بود ادامه دهيم و حفظ كنيم.

شما در دولت اصلاحات مديرعامل شركت ملي نفت بوديد؛ دولتي كه اگرچه بيشتر شعارهايش، سياسي بود اما بيشترين موفقيت‌هايش را در حوزه اقتصادي كسب كرد. مي‌خواهم بدانم نگرش دولت وقت به صنعت نفت چگونه بود و تا چه حد به پيشبرد طرح‌ها و برنامه‌هاي شما كمك مي‌كرد؟

مهم‌ترين ابزار دولت براي پيشبرد امور كشور، خزانه‌اش است. همين كه دولت وقت پذيرفت و همراهي كرد كه بخشي از درآمدهاي نفتي، از واريز به خزانه معاف شود و در اختيار شركت ملي نفت قرار گيرد تا بتواند به صورت درازمدت برنامه‌هايش را حمايت كند نشاندهنده يك ديد برنامه اي و نه روزمره بود. گرچه همان زمان هم مشكلات مختلفي وجود داشت. يادتان هست در همان سال‌ها بود كه قيمت نفت به هر بشكه 7 دلار و 8 دلار رسيده بود و دولتهاي نفتي هم هميشه نگران نوسانات قيمت نفت هستند. اما علي‌رغم اين مشكلات، دولت موافقت كرد بخشي از درآمدهاي نفتي از واريز به خزانه معاف شود و به توسعه صنعت نفت اختصاص يابد. اما ظرف چند سال گذشته كه قيمت نفت بالاي 70 دلار و حتي بالاي 100 دلار بوده، اتفاقا جهت‌‌گيري‌ها معكوس شده يعني قرار شده پول نفت به خزانه واريز شود و متناسب با مسائل و مشكلات روز، درآمدها خارج شود. آن حركت به معناي بها دادن به ديد درازمدت و اهداف بلندمدت را قرباني اهداف كوتاه مدت نكردن بود و ديدگاهي آينده‌نگر محسوب مي‌شد.

گاهي گفته مي‌شود كه نفت را بهره‌برداري نكنيم و آن را براي نسل‌هاي بعدي حفظ كنيم. چقدر با اين ديدگاه موافقيد؟

خطري كه وجود دارد اين است كه برخي از ميادين نفتي با بهره‌برداري نادرست يا عدم بهره‌برداري و عدم سرمايه‌‌گذاري، اصطلاحا نفت آنها در تله مي‌افتد و ديگر در درازمدت ممكن است امكان استخراج و بهره‌برداري از آن وجود نداشته باشد. مثلا در ميدان آسماري اهواز به دليل آب‌راني قدرتمندي كه داشت صحبت از اين بود كه آب با فشار، نفت را به گوشه اي مي‌راند كه اگر نفت به آن گوشه برود ديگر نمي‌توان آن را استخراج كرد و بايد براي اين جريان قوي آب كه از پايين فشار مي‌آورد فكري كرد. آن زمان شركت استات اويل تكنولوژي استخراج 60 تا 70 درصد آب و بقيه نفت را پيشنهاد كرد كه البته اجرا نشد. مي‌خواهم بگويم نگهداري نفت در زيرزمين و توجه نكردن به فعل و انفعالات ميادين در زير زمين، به طور طبيعي منجر به ذخيره نفت نمي‌شود كه هر زمان خواستيم آن را استخراج كنيم. بعضا اتفاقاتي در زير زمين مي‌افتد كه بخشي از نفت را در اثر همين فعل و انفعالات و عدم مطالعات به موقع و عدم اجراي دستور‌العمل‌ها و راهكارهاي صحيح دچار تغيير مي‌كند. در واقع مثل يك پزشك كه دائما يك بيمار را زير نظر دارد، يك ميدان نفتي هم مثل يك انسان زنده بايد زير نظر پزشك باشد تا اجازه ندهد كه دچار پيري و مرگ زودرس شود. اين كارهايي است كه بايد به طور مداوم در بلندمدت حفظ كرد و لازمه اين كار، هم دسترسي به فناوريهاي روز و هم وجود متخصصان زبده به ميزان كافي براي انجام چنين عمليات عظيمي است. فكر مي‌كنم حدود 3000 چاه نفت و گاز و حدود 1000 چاه در دريا داريم و زير نظر داشتن مرتب اين چاهها يك كادر وسيع متخصص با نرم افزارها و فناوريهاي مناسب و ابزار و سرمايه كافي نياز دارد كه بتواند از ثروت‌هاي عمومي كشور به خوبي محافظت كند و بر آن بيفزايد. فقدان اينها به اين معني نيست كه ثروت‌هاي زير زميني ما تغيير نكند بلكه عدم رسيدگي به اين بيمار موجب مي‌شود ما مقداري از ذخاير نفتي خود را از دست بدهيم.

پيشنهاد شما به مديران فعلي كشور به ويژه مديران صنعت نفت چيست تا ما بتوانيم به اهداف تعيين شده دست پيدا كنيم؟

در حال حاضر به دليل تحريم‌ها، در حوزه عمليات اجرايي اقبال خوبي به نيروهاي داخلي و شركت‌هايي كه اجراي طرح‌هاي توسعه را برعهده دارند صورت گرفته است. درست است كه موانع زيادي پيش روي آنها وجود دارد ولي شركت‌هاي داخلي هم نيروهاي با تجربه و زبده و خبره‌اي دارند كه تلاش مي‌كنند موانع را برطرف كنند. اما در بخش مطالعات مهندسي مخازن نفتي و پيدا كردن راهكارهاي افزايش نگه‌داشت سطح توليد و حتي افزايش ضريب بازيافت اين ميدان‌ها آنطور كه بايد و شايد به نيروهاي خارج از نفت تكيه نشده است. همانطور كه عرض كردم زمينه‌هايي به وجود آمده بود كه به نظر من هنوز هم مي‌تواند ادامه پيدا كند و از شركت‌هاي مشاوره‌اي كه سابقه اين نوع مطالعات و تحقيقات را دارند، در كنار متخصصان فعال در پژوهشگاه صنعت نفت و ساير مراكز همچون كارشناسان مناطق نفتخيز جنوب و... به نحو مطلوبي استفاده كرد.

ما بايد نبض ميدانهاي نفتي را مرتب در دست داشته باشيم، اندازه گيري كنيم و به موقع هشدار دهيم. صرفا ساخت و توسعه ميادين جديد مهم نيست. اين كارها به دليل وجود تجهيزات و تاسيسات سخت افزاري بيشتر به چشم مي‌آيد و طبيعتا بيشتر به آنها توجه مي‌شود. اما چيزهايي در چشم نيست اما مهمتر است مثل اينكه بر مياديني كه حدود 40-50 سال عمر دارند چه مي‌گذرد و چه كارهايي مي‌توان روي اين ميادين انجام داد. بعضا با كارهايي كه انجام آن تخصص زيادي مي‌خواهد اما هزينه كمي دارد مي‌توان بازيافت‌هايي در اين ميادين انجام داد كه به مراتب هزينه‌هاي كمتري نسبت به طرح‌هاي توسعه‌اي جديد براي افزايش توليد نفت دارد. من فكر مي‌كنم به اين عرصه بيشتر بايد توجه كرد و از شركت‌هاي بخش خصوصي هم در اين حوزه بيشتر مي‌توان استفاده كرد و حتي در شرايط تحريم هم شركت‌هاي خارجي كه پايه پژوهشي دارند هنوز هم آماده مشاركت در عرصه تحقيق و پژوهش هستند چرا كه اين بخش نياز به تبادل پول‌هاي كلان كه در شرايط فعلي دشوار شده يا تجهيزات قوي و پيشرفته ندارد. من فكر مي‌كنم زمينه افزايش توليد نفت در سال‌هاي آينده با به روز رساني مطالعات مخزن‌ها و ميادين قديمي نفتي و پيدا كردن راهكارهايي براي افزايش توليد و از دست ندادن توليد آنها وجود دارد و اين امر از اهميت زيادي برخوردار است و در شرايط فعلي، هم شركت ملي نفت بايد به اين موضوع توجه كند و هم اينكه شركت‌هاي داخلي و خارجي را بسيج كند تا روي اين ميادين كار كنند و زمينه افزايش توليد در سال‌هاي آتي فراهم شود.

آقاي ميرمعزي! از پايان مديريت شما بر شركت ملي نفت 7 سال مي‌گذرد. چه شد كه وارد حوزه سرمايه‌‌گذاري در صنعت شديد؟

شركت گسترش انرژي پاسارگاد سال 1387 به ثبت رسيد ولي من از سال 88 مديرعامل اين شركت شدم. عمده ماموريت شركت هم سرمايه‌‌گذاري در بخش انرژي بود. با توجه به اينكه انرژي در كشور ما مقوله مهمي است و همه مي‌دانند كه ما، هم در حوزه گاز و هم در حوزه نفت جزو سه كشور اول دنيا از نظر ذخاير هستيم. از سوي ديگر خصوصي‌سازي بخش انرژي هم تقريبا طي همين دوره شروع شد؛ هم در بخش نفت وهم در بخش نيرو. ما در حوزه انرژي، هم در بخش نفت فعال هستيم و هم در بخش نيرو. به ويژه در بخش بالادستي نفت به نظر مي‌رسد كشور با كمبود سرمايه‌گذاراني كه با اين حوزه و زواياي آن تا حدي آشنا هستند مواجه بود، به همين دليل ما يكي از وظايف عمده خود را سرمايه‌‌گذاري در بخش بالادستي نفت تعريف كرديم.

با توجه به عدم همكاري شركت‌هاي خارجي در توسعه ميادين نفتي و همچنين زمينه مناسبي كه براي خدمات پيمانكاري در زمينه حفاري و خدمات فني چاه‌هاي نفت و گاز وجود داشت، در اين زمينه ما شروع به كار كرديم و با توجه به اينكه خصوصي‌سازي در بخش برق زودتر شروع شد و با نظم بيشتري پيش رفت، ما در اين حوزه وارد عرصه فعاليت شديم. در حال حاضر ما سهامدار سه نيروگاه هستيم. 36 درصد سهام شركتي نيروگاه خوي و 5/37 درصد سهام نيروگاه اروميه و صددرصد سهام نيروگاه شريعتي مشهد به ما تعلق دارد. البته براي نيروگاه‌هاي خوي و اروميه، طرح توسعه داريم كه بايد سيكل تركيبي باشد و نياز به سرمايه‌‌گذاري جديد دارد كه ما ظرف دو – سه سال آينده براي سرمايه‌‌گذاري در اين نيروگاه‌ها برنامه داريم و در مورد صادرات برق هم با توجه به واقع شدن نيروگاههاي خوي و اروميه در مرزهاي غربي، براي صادرات برق به تركيه برنامه داريم و در حال مذاكره هستيم و در مورد بازار عراق نيز با توجه به نزديكي نسبي نيروگاه اروميه به مرز عراق، برنامه‌هايي داريم. برنامه‌هاي ما هنوز در بخش برق تمام نشده و براي ورود به نيروگاه‌هاي 500 تا 1000 مگاوات هم براي خريد و سرمايه‌‌گذاري برنامه داريم.

در بخش نفت چه فعاليت‌هايي انجام داده‌ايد؟

در بخش نفت در حوزه حفاري چاه‌هاي نفتي اخيرا وارد شده ايم و براي خريد دو دكل دريايي اقدام كرده‌‌ايم كه اميدواريم تا پايان سال جاري اين دكل‌ها وارد كشور شود و براي توسعه ميادين نفت و گاز در خليج‌فارس مورد استفاده قرار گيرد. باتوجه به آشنايي مديريت شركت با بخش نفت و گاز و با توجه به نيروهايي كه در اين عرصه از سوابق خوبي برخوردارند ما وارد اين عرصه شديم. البته ما براي آغاز هر فعاليتي يك شركت تاسيس مي‌كنيم.

در واقع شركت گسترش انرژي پاسارگاد يك هلدينگ است و در حوزه حفاري شركتي به نام استوان كيش ايجاد كرديم كه عمليات دكل‌ها را برعهده دارد. در زمينه خدمات فني چاه‌هاي نفتي هم ما وارد سه مورد از سرويس‌هاي نفتي شديم. يكي نمودارگيري‌هاي الكترونيكي است كه با خريد ابزار و تجهيزات مناسب، در حال حاضر در پروژه فاز 19 پارس جنوبي كه توسط شركت پتروپارس اجرا مي‌شود خدمات خود را ارائه مي‌دهيم. در بخشي از پروژه يادآوران هم در خشكي اين سرويس را دائر كرده‌ايم. سرويس ديگري هم كه در حال آماده‌سازي هستيم و ارائه خدمات آن را به زودي با تكميل تجهيزات آن شروع مي‌كنيم، عمليات تست چاه‌هاي نفت و گاز است كه يكي از كارهاي مهمي‌است كه براي همه چاه‌هاي نفتي و گازي بايد انجام شود. اين كار را با جمع‌آوري گروه‌هاي فني مجرب در اين زمينه اجرا مي‌كنيم و اميدواريم در نيمه دوم امسال بتوانيم فعاليت‌هاي خود را در اين حوزه هم آغاز كنيم.

در حوزه پيمانكاري هم ما دو دستگاه پيمانكاري را همراه با دستگاه‌هاي حفاري وارد كشور مي‌كنيم كه اميدواريم با ورود آنها عمليات سيمانكاري جدار چاه‌هاي نفتي را هم انجام دهيم. البته اميدواريم بتوانيم روي حدود 16-17 نوع از خدمات مربوط به ميادين نفت و گاز ظرف پنج سال آينده سرمايه‌‌گذاري كنيم و نقشي را كه شركت‌هايي مثل‌هاليبرتون و شل در ايران اجرا مي‌كردند در كشورمان ايفا كنيم. در حقيقت شايد بتوان گفت توسعه ميادين نفتي نيازمند ابزارهايي است كه اگر دو مورد اول شركت‌هاي بزرگ و سرمايه‌‌گذاري باشد، سومين ابزار مورد نياز آن، بحث خدمات فني چاه‌هاي نفتي است كه بدون ارائه خدمات فني، انجام عمليات حفاري و توسعه ميادين نفتي و حتي ترميم و تكميل ميادين موجود تقريبا ناممكن است و ما با توجه به ضعف‌ها و كمبودهايي كه در اين زمينه در كشور احساس مي‌شد يكي ازمهمترين وظايف خود را توسعه خدمات فني چاه‌هاي نفتي تعريف كرده ايم و اميدواريم همان‌طور كه گفتم ظرف پنج سال آينده بخش عمده اين خدمات را كه برخي از آنها نياز به سرمايه‌‌گذاري و تخصص بيشتري دارد و شركت‌هاي ديگر داخلي وارد آن نشده اند ارائه دهيم.

پنجشنبه|ا|13|ا|مهر|ا|1391





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]
[مشاهده در: www.mardomsalari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6544]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن