محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797160621
ماجراي نسبت فاميلي با لاريجاني/ زندگي شخصي احمد توكلي به روايت خودش
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ماجراي نسبت فاميلي با لاريجاني/ زندگي شخصي احمد توكلي به روايت خودش
احمد توكلي رئيس مركز پژوهش‌هاي مجلس در جديدترين اظهارات خود براي نخستين بار درباره زندگي شخصي خود سخن گفته است.
مهر: احمد توكلي رئيس مركز پژوهش‌هاي مجلس در جديدترين اظهارات خود براي نخستين بار درباره زندگي شخصي خود سخن گفته است.
احمد توكلي رئيس مركز پژوهش‌هاي مجلس در جديدترين اظهارات خود براي نخستين بار درباره زندگي شخصي خود سخن گفته است.
وي در اين گفتگو درباره نحوه زندگي شخصي، تعداد فرزندان، اوغات فراغت ، نسبت فاميلي با علي لاريجاني رئيس مجلس، طرح تبيثت قيمتها در مجلس هفتم و ... توضيحاتي ارائه كرده است.
توكلي درباره طرح تثبيت قيمتها در مجلس هفتم گفته است: "تثبيت قيمتها عنوان نادرستي بود. اين اصطلاح به غلط از سوي دوستان ما جعل شد. ما طرفدار تثبيت قيمتها نبوديم." گفتگوي مشروح ماهنامه همشهري اقتصاد با وي را بخوانيد:
* سئوال: خانه شخصي خود را كي خريديد؟ آيا با وجود اينكه از سالهاي جواني در پست‌هاي مديريتي كشور مشغول به فعاليت بوده ايد، طعم مستأجري را هم چشيده ايد؟
- توكلي: من از ابتداي سال 1356 كه از زندان آزاد شدم تا سال 70 يعني سالي كه خانه دار شدم، 16 بار اسباب كشي كردم.
*16 بار! اين براي خانواده سخت نبود؟ اعتراضي به شما نمي‌كردند؟
- همسر من خيلي خانم وفادار و صبوري است. زماني كه مي‌خواستم با او ازدواج كنم چون خودش هم انسان متدين و انقلابي بود، من شرايطم را براي او شرح دادم. وي تمام شرايطي را كه از جهت مبارزاتي داشتم، پذيرفت. از آن پيش بيني هايي كه آن زمان كرده بودم مبني بر اينكه از دانشگاه اخراج مي شوم، سرباز صفر مي شوم، زندان مي روم و شهيد مي شوم، فقط مورد آخر يعني شهادت هنوز اتفاق نيفتاده است. او در همه اين مسير با من همراه بود و چون زندگي ساده اي را هم از همان ابتدا آغاز كرديم، اسباب كشي هاي سختي نداشتيم. اما به هر حال اين كار آساني هم نبود كه تقريبا هر 11 ماه يك بار اسباب كشي كنيم، چون هر چه فرزندانمان بيشتر مي شدند، اثاث منزلمان هم بيشتر مي شد.
*پول اين خانه را از كجا تأمين كرديد؟ منظورم اين است كه از محل درآمدي كه تا آن زمان كسب كرده بوديد آن را تهيه كرديد يا اينكه با وام و امثال آن؟
- آن موقعي كه اين خانه را خريدم، يك خانه اي در بهشهر داشتم كه آن را فروخته بودم. چون پول كافي نداشتم، جاهاي مختلفي را از روستاهاي گلندولك لواسان گرفته تا جاده حسن آباد دنبال زمين گشتم. يك تكه زمين گرفتم كه نشد بسازم و بعد آمدم اين زمين فرحزاد را خريدم. هم به دولت پول دادم و هم به صاحب ملك. از اين زمين هاي واگذاري بود. بعد با پولي كه مادر خانمم به عنوان ارثيه به همسرم داده بود، ساختمان آن را ساختم. بعد سه چهار سال بعد زماني كه مادرم فوت كرد، پدرم خانه بهشهر را فروخت و با سهم ارث من و پدرم و يكي از خواهرهايم چند واحد كوچكتر روي آن ساختيم كه يكي از پسرهايم رفت بالا و يكي ديگر از پسرها در طبقه زيرزمين ماند و براي پدرم هم يك واحد 70 متري ساختم كه در آن ساكن شد. بعد پدرم به رحمت خدا رفت و يك مقدار ارثيه به من رسيد. از جاهاي مختلف هم قرض كردم و از بانك هم وام گرفتم، اين ساختمان را كوبيديم و چند واحد كوچك اضافه كرديم. الان تمام بچه هاي من يك واحد 70 يا 80 متري دارند. خواهرم هم هست. به قول بچه ها خانه سبز داريم. همه دور هم جمع هستيم. البته بدهكار شدم كه تدريجا دارم بدهي خانه ام را مي دهم. اما اخيرا يك واحد را كه اضافه داشتم، فروختم و احتمالا بدهي ها را صاف كنم.
* صحبت به بچه ها و خانواده كه رسيد، من هم فرصت را مغتنم شمردم. الان چند فرزند داريد؟
- 7 فرزند دارم؛ 5 پسر و 2 دختر. دخترها و 3 تا از پسرها ازدواج كرده اند.
* رابطه شما با فرزندانات چگونه است و آيا آنان با اين حجم از فعاليت هاي شما مخالفتي ندارند؟
- بچه هاي من با من هم عقيده‌اند. نه به معناي اينكه هر كاري كه من مي كنم مي پسندند و نظر ديگري ندارند. در منزل ما آزادي است و بحث و مباحثه زياد است. ولي از نظر مباني با هم مشترك هستيم و از نظر روحي مورد حمايت تمام اعضاي خانواده قرار مي‌گيرم. در مجموع در خانه همه پشتيبان من هستند.
* تا به حال نشده است كه پسرتان بگويد كه در جمعي از دوستان به اقدامات شما اعتراض شد و همين علت از شما بخواهد كه كاري را انجام ندهيد؟
- البته اين اتفاق هم افتاده است. بچه هاي من مرا مواخذه هم مي كنند ولي حرف همديگر را گوش مي دهيم و بر اساس استدلال به هم نزديك مي شويم. گاهي اوقات اختلاف نظرهايي هم باقي مي ماند ولي چون مبنايي نيست، آزاري نمي دهد.
اين گفتگوها در فواصل حضور در مكان هاي مختلف انجام مي‌شد. در همايش جهاد اقتصادي زماني كه دكتر از مسئولان درخواست فراهم كردن امكان ارائه گزارش از طريق ويدئو پرژكتور را كرد و همچنين در حين ارائه گزارش يك سئوال برايم مطرح شده بود. آن هم اينكه با اين مشغله كاري چه زماني براي تهيه اين اسلايدها باقي مي ماند. نكند مانند برخي اساتيد، تهيه آن را به عنوان تكليف دانشگاهي به دانشجويان مي دهد. اين سئوال را در راه بازگشت به سمت مركز پژوهش هاي مجلس از او پرسيدم.
* چه برنامه ريزي اي داريد كه خودتان را به روز نگه داريد؟ اصلا آيا اين كارهاي پژوهشي خارج از برنامه را خودتان انجام مي دهيد؟
- من به عنوان نماينده مجلس درباره مسائل مهم كشور كه مي خواهم بحث كنم، قبلش كار پژوهشي انجام مي دهم. مثلا در برنامه پنجم مسئله حمايت از شركت هاي بزرگ مطرح شده بود كه دو روز وقت گذاشتم و تمام مقالات جديد در اين زمينه را از اينترنت پيدا كردم و خلاصه‌هايش را خواندم. آنهايي را هم كه متنش در دسترس باشد يا از دانشگاه يا به طرق ديگر دسترسي پيدا مي‌كنم و مي خوانم و سعي مي كنم در تمام موارد با مطالعه به مجلس بروم.
* مقالاتي را كه از اينترنت مي گيريد به زبان انگليسي مي خوانيد؟
-بله. معمولا هم عادت دارم بعضي از اينها را پرينت مي گيرم و در مجلس مي برم و به آنهايي كه اهلش هستند نشان مي دهم تا آرامش دل پيدا كنم كه اين كار علمي پشتوانه دارد و براي آن زحمت كشيده شده است. همين پاورپوينتي كه من ارائه دادم شايد 10 تا ويرايش خورده است. از اولين بار كه حدود 5 سال پيش تهيه كردم هر بار اصلاحاتي را به آن اضافه كردم.
براي همين هم هست كه خيال مي كنم كه اگر غير از اين راه طي بشود، غلط است. درباره همين فساد جديد پاورپوينتي تهيه كردم پيرامون جرايم يقه سفيدها و آثار آن در اقتصاد، آن پاورپوينت را براي قضات و سياستمداران و برخي مقامات فرستادم.
جهت گيري درستي كه قوه قضائيه اتخاذ كرد اين بود كه اين مسئله را يك پديده كلي ديد و الان قاضي سراج به درستي مسير را طي مي كند. تحقيقات من هم همين را تأييد مي كند. وقتي من اين تحقيقات را در مراجع حكومتي ذيربط ارائه كردم؛ مورد اعتنا واقع شد و چون با پشتوانه علمي تهيه شده بود؛ تأثير خودش را گذاشت؛ به اين ترتيب فكر مي كنم من هم كمك كردم تا با يك كار علمي مسير صحيح پيش برود.
اما به هرحال ممكن است كه با وجود اني تحقيقات باز هم نكاتي مورد غفلت واقع شوند و اين احتمال هم وجود دارد كه غفلت از برخي نكات، بسياري موارد را تحت الشعاع قرار دهد.
*همچنان از سياست تثبيت قيمت ها دفاع مي كنيد؟
تثبيت قيمت ها عنوان نادرستي بود. اين اصطلاح به غلط از سوي دوستان ما جعل شد. ما طرفدار تثبيت قيمتها نبوديم. در آن زمان شركت‌هاي دولتي موظف بودند كه سالي 5 درصد هزينه هايشان را كاهش داده و حداكثر سالي 10 درصد قيمت ها را بالا ببرند. اما برعكس عمل مي كردند. آن حداكثر افزايش را هر سال داشتند اما هزينه ها را كاهش نمي دادند.
همين طور در ماده 3 برنامه چهارم همان شركت هاي دولتي مجاز شناخته شده بودند كه قيمت كالاهايشان را كه سوخت باشد يكدفعه به قيمت فوب خليج فارس برسانند. خب شركتي كه وظيفه اش را انجام نداده و هزينه هايش را كاهش نداده چرا بايد چنين اجازه اي داشته باشد؟ دليل ندارد كه وقتي محصولاتي با كيفيت پايين و آلايندگي بالا توليد مي شود مردم جريمه شوند و قيمت فوب خليج فارس را بپردازند. بنابراين حرف ما توجيه منطقي و علمي داشت.
گفتيم دولت ابتدا سياستهاي غيرقيمتي را اعمال كند تا كاهش مصرف را از طريق تدابيري كه مردم را جريمه نمي كند مانند واردات يا ساخت خودروهاي كم مصرف محقق كند. ما هم در اعتبارات بودجه ارقامي را براي نوسازي خودروهاي فرسوده، حل معضل ترافيك، سازمان بهينه سازي مصرف سوخت و خيلي كارهاي ديگري كه مي شود از تدابير غيرقيمتي مصرف را پايين آورد، ديديم. آن وقت زماني كه كالايي جانشين خوب پيدا كرد گران كردن قيمت تأثير خوبي در كاهش مصرف مي گذارد. چون كالايي كه جانشين خوب نداشته باشد زماني هم كه گران مي شود چندان مصرف را كاهش نمي دهد. مانند نان، دارو و انرژي. آن زمان ما را هو كردند. ما هنوز افتخار مي كنيم كه مجلس هفتم اين كار را كرد.
*از اين موضوع بگذاريم. گفته مي شود شما با آقاي لاريجاني نسبت خانوادگي داريد؛ آيا اين طور است؟
- مادر آفاي لاريجاني خاله مادر من است و خاله همسرم. يعني خاله زاده همديگر مي شويم.
* پس گذشته از روابط كاري، با وي روابط خانوادگي هم داريد؟
- بله. روابط خانوادگي داريم، البته نه زياد؛ به علت كثرت كار. ولي رفت و آمد داريم مخصوصا با خاله مان.
اما شايد اين روابط مربوط به گذشته باشد. در ماه‌هاي گذشته به خصوص بعد از جلسه استيضاح وزير اقتصاد مباحثي مطرح شد كه اين شائبه را ايجاد مي كرد كه بر اين روابط خانوادگي تأثير گذاشته باشد.
البته روابط خانوادگي از مسائل كاري و حرفه اي جداست. در همين حال، ما با حفظ موضع هم با هم رفيقيم و هم فاميل. من هم بعد از جلسه استيضاح، وي را به خاطر كاري كه كرد، تخطئه نكردم. استيضاح را هم نا موفق نمي دانم. چون استيضاح يك فرايند دارد و يك نتيجه. فرايند استيضاح براي جمهوري اسلامي بسيار افتخار آميز بود براي اينكه 10 تا نماينده به شكل مستند و مستدل صريح ترين و محكم ترين حرف ها را عليه يك وزير زدند، وزير هم از خودش دفاع كرد. نمايندگان هم از او دفاع كردند. رأي گيري كردند و نتيجه تثبيت وزير شد. اين براي جمهوري اسلامي يك فرايند بسيار افتخار آميز است. رئيس جمهور نشسته، 10 نماينده مي آيند با استدلال قوي رئيس جمهور و وزير و دولتشان را تخطئه مي كنند و آب هم از آب تكان نمي خورد. شأن آنها هم پايين نمي آيد و فشاري هم به آنها نمي آيد. اين اوج آزادي و عقلانيت است. البته همه رأي ها ممكن است عقلاني نباشد و آن نتيجه حاصل نشود.
* آقاي توكلي! از خودتان بگوئيد و اينكه آيا خود شما هم به خريد مي رويد؟
- حدود يكسال و نيم دو سال است كه كمتر. البته شايد ماهي يكي دو دفعه پيش مي آيد كه مي روم. چون گاهي اوقات دلم براي خانمم مي سوزد. مي گويم من سر راه خودم مي خرم مي آورم. وگرنه اكثر اوقات وي زحمت خريدهاي منزل را مي كشد.
*فروشندگاني كه همسترتان از آنها خريد مي كنند، مي دانند كه همسر شما هستند؟ و آيا تخفيفي به اين خاطر مي دهند؟
- نه خير. هيچ جا نمي دانند. ولي در مورد خودم پيش آمده كه در بازار روز، فروشنده خواسته جنس ويژه اي را به من بدهد و من نپذيرفتم و رفته ام در صف كار خودم را كرده ام. الحمدلله اين كار هم براي خودم خوب است كه توقع زيادي پيدا نكنم و هم براي مردم كه آنها را خوشحال مي كند.
* شده تا به حال زماني كه بيرون هستيد، كسي با شما دعوا كند؟
- دعوا خيلي كم. ولي گله و شكايت، زياد. شكر خدا فكر مي كنم مردم به من نظر مثبت دارند و مي دانند كه من حرف آنها را مي زنم. به اين خاطر است كه به من اصرار دارند كه حرف هايشان را بشنوم. من هم اين توفيق را دارم كه به حرف هاي آنها گوش بدهم.
* با خانواده گردش بيرون مي رويد؟
- بله. من گردش هاي خانوادگي كم خرج را ترجيح مي دهم. معمولا رستوران نمي رويم. بعضي وقت ها در منزل غذا درست مي كنيم و مي رويم در فضاي سبز مي خوريم.
* آخرين باري كه رستوران رفتيد، كي بود؟
- البته همين چند وقت پيش رفتم. در ايام انتخابات مرحله اول يك روز با يكي از دوستان رفتيم در يك رستوران سنتي ديزي خورديم.
* آنجا شما را مي شناختند؟
- مثل اينكه آخر سر شناختند. ولي اول نشناختند. كلا رستوران چون غذايش گران است و طبعا به تميزي منزل نيست ما هميشه خودمان غذا مي پزيم و به تفريح مي رويم.
يکشنبه|ا|28|ا|خرداد|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2229]
-
گوناگون
پربازدیدترینها