تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اجابت دعایت را دیر مپندار، در حالی که خودت با گناه راه اجابت آن را بسته ای.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796778271




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. اعتماد ملي «اسرائيل تنها بازنده فاجعه غزه» اعتماد ملي است كه در آن مي‌خوانيد؛آنچه محور اصلي اخبار غزه در 24 ساعت گذشته است، تشكيل كابينه امنيتي اسرائيل واعلا‌م آتش‌بس يكطرفه در جنگ غزه است. اين نشست پس از آن صورت پذيرفت كه فشارهاي ديپلماتيك براي وادار كردن رژيم غاصب به توقف عمليات ضدانساني و نژادپرستانه‌اش افزايش چشمگيري يافته است. در كنار اقدامات ديپلماتيك، امضاي پيمان‌نامه امنيتي ميان رايس و ليوني وزراي خارجه آمريكا و اسرائيل مبني‌بر جلوگيري از قاچاق اسلحه به غزه، توسط آمريكا يكي از دلا‌يل اعلا‌م اين تصميم ذكر شده است. گويا تا اين لحظه آمريكا از انتقال تسليحات به غزه پشتيباني مي‌كرده است! اين موافقتنامه هيچ ارزش نظامي و امنيتي و حتي سياسي نيز ندارد. تنها تامين‌كننده بخشي از پازل رواني توجيه‌كننده شكست اسرائيل در غزه است. به اين معنا كه حال كه اسرائيل پس از سه هفته نتوانسته به‌علت‌غايي و بهانه دروغين آغاز حمله به غزه، پايان بخشد، مي‌خواهد با ظاهرسازي رسانه‌اي به اين اقدام ناصواب خود به‌صورت ظاهرا آبرومندانه پايان دهد زيرا حمله به غزه به بهانه تهاجم موشكي حماس به جنوب اسرائيل آغاز شد و موشك‌باران در طول جنگ تداوم و حتي افزايش يافت و حال اسرائيل ناچار مي‌شود آتش‌بس يكطرفه را اعلا‌م نمايد. شايد اينگونه تصور شود كه در حمله اسرائيل به غزه، زيرساخت‌ها، توانايي‌ها و امكانات ملي فلسطيني‌ها نابود شده است. پاسخ آن است كه قبلا‌ هم چنين معادله‌اي ميان اسرائيل و فلسطيني‌ها برقرار بود. مگر در سال‌هاي گذشته اسرائيل روابط مناسبي با فلسطيني‌ها و اعراب داشت؟ اسرائيل هيمنه و پرستيژي داشت كه در ماجراي غزه به لجن كشيده شد؛ شبيه اتفاقي كه براي اسرائيل در نبرد 33 روزه لبنان در رويارويي با رزمندگان حزب‌الله روي داد. عنصر مقاومت و نحوه تعامل با اسرائيل در جهان اسلا‌م تغيير يافته است. به بركت آموزه‌هاي انقلا‌بي و اسلا‌مي تا سال 2006 كه دولت‌هاي عرب از سايه ارتش اسرائيل خوف داشتند، اينك تنها 2 گروه مقاومت، راه شكست اسرائيل را به جهان آموخته‌اند. حال اسرائيل بايد از غزه عقب برود، گذرگاه‌هاي غزه را باز كند و موجوديت حماس را بپذيرد. عنصر جديدي را نيز بايد اضافه كرد. اسرائيل از سال 2006 تا آغاز سال ميلا‌دي 2009 مشروعيت خود در جهان را به چالش كشيده است. آمريكا در منطقه منفورتر شده، دولت‌هاي سازشكار عرب در تنگناي بيشتري قرار گرفته و گروه‌هاي طرفدار مبارزه با اسرائيل در منطقه از طرفداران و مدافعان بيشتري برخوردار شده‌اند. حال اسرائيل ببيند، آيا در اين مجادله سود برده است؟ به اهداف خود دست يافته است؟ حماس را نابود كرده است؟ مذاكرات صلح را به پيش رانده است؟ محبوبيت خود و آمريكا در منطقه را افزايش داده است؟ اهداف و مواضع حق‌طلبانه مقاومت را تضعيف كرده است؟پاسخ‌ها روشن است؛ خير. اسرائيل تنها بازنده جنگ ظالمانه و نابرابر اخير بوده است. آن هم تنها بازنده. اسرائيل دستاورد ديگري هم داشته است. عمق منافع خود را در معرض آسيب و تهديد قرار داده است؛ آن هم نه توسط ارتش‌هاي كلا‌سيك، بلكه تنها به دست گروه‌هاي مقاومت غيركلا‌سيك. حادثه غزه نشان داد كه تنها با زور، اسلحه، ارعاب، ترور و مرگ نمي‌توان قدرت، اقتدار و مشروعيت را در منطقه به دست آورد. جنگ حماس با اسرائيل نشان داد كه اين رژيم تا چه اندازه سفاك، غيرانساني و تروريست است. اصل اين جمع‌بندي، دستاورد كوچكي نيست. كيهان «از عقب نشينى پلکانى تا گدايى آتش بس» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي‌خوانيد؛بعدازظهر روز جمعه 6ديماه 1387-27دسامبر 2008-هنگامي که ژنرال «ايدو نهوشتان» فرمانده نيروي هوايي رژيم صهيونيستي در کابين جنگنده اف16 جاي گرفته و رهبري عمليات هوايي اسرائيل عليه مردم بي پناه و بي دفاع غزه را آغاز کرد، نه فقط ژنرال نهوشتان و ساير خلباناني که او را در اين حمله وحشيانه و ناجوانمردانه همراهي مي کردند، بلکه هيچيک از سران رژيم کودک کش اسرائيل هم تصور نمي کردند اين به اصطلاح عمليات نظامي! بيش از سه روز به طول انجامد چرا که؛الف: نوار 350کيلومتر مربعي غزه 18 ماه در محاصره کامل اسرائيل و دولت خودفروخته و تحقيرشده مصر قرار داشت و ماجراي شهادت ناشي از گرسنگي و بي دارويي  ساکنان مظلوم غزه همه جا ورد زبان ها بود. ب: طي سال هاي متمادي و مخصوصاً از سال 2005 به بعد دستگاه اطلاعاتي و امنيتي رژيم صهيونيستي اين منطقه کم وسعت و فاقد موانع جغرافيايي-نظير پستي و بلندي هاي طبيعي- را زير نگاه خود داشتند و آنگونه که ژنرال اليعازر ادعا مي کرد؛ حرکت هيچ جنبنده اي بيرون از رصد پيوسته مأموران و تجهيزات فوق مدرن اسرائيل نبوده و بانک اطلاعاتي کاملي از اين باريکه در اختيار رژيم صهيونيستي بود.ج: به گفته گابي اشکنازي رئيس ستاد ارتش اسرائيل که از برجسته ترين فرماندهان نظامي اين رژيم وحشي و کودک کش است، نظاميان رژيم صهيونيستي در فاصله جنگ 33 روزه  -تابستان2006- تا هنگام حمله به غزه، در مانورهاي فراواني  شرکت جسته ضعف هاي جنگ 33 روزه را برطرف کرده و آموزش هاي پيچيده اي ديده بودند. د:در حمله به غزه، برخلاف حمله به لبنان، ژنرال هاي کار کشته اسرائيلي فرماندهي را برعهده داشتند. ايهود باراک وزيرجنگ و گابي اشکنازي رئيس ستاد و فرمانده کل ارتش بود. «ليوني» جاسوسه بدنام اسرائيلي که امروزه  سمت وزير امور خارجه اين رژيم را برعهده دارد، دراين باره به کنايه اي -همراه با تمسخر- گفته بود، ايهود باراک مانند «امير پرز» وزير جنگ اسرائيل در جنگ 33 روزه، هرگز دوربين را با درپوش هاي لنز آن به چشم نمي گذارد- اشاره به عکس مفتضح و مضحکي که از امير پرز به هنگام بازديد از منطقه  جنگي لبنان در خبرگزاري ها منتشر شده بود- و تأکيد کرده بود که او يکي از کار کشته ترين ژنرال هاي اسرائيل است! هـ: رژيم صهيونيستي قبل از حمله وحشيانه به مردم مظلوم غزه، سران کشورهاي مصر، اردن و عربستان را در جريان اين حمله و اهداف آن قرار داده و نه فقط  نظر موافق آنها را جلب کرده بود، بلکه آنگونه که اولمرت اعلام کرد- و هيچيک از سران خودفروخته سه کشور ياد شده انکار نکردند- سران سه کشور ياد شده بر سرکوبي مردم غزه اصرار ورزيده و شايد باورکردني نباشد ولي واقعيت دارد که ملک عبدالله و حسني مبارک تنها راه به زانو درآوردن حماس را قتل عام مردم عادي غزه دانسته بودند! لطفاً ترديد را کنار بگذاريد، حسني مبارک با هماهنگي ملک عبدالله سعودي و سفارش-بخوانيد دستور- شيمون پرز و بوش، گذرگاه رفح را حتي براي عبور زنان و کودکان غزه نيز باز نکرد.و:.. با توجه به شرايط ياد شده، سران رژيم صهيونيستي حق داشتند! که قبل از شروع حمله به مردم بي دفاع غزه، خود را پيروز اين حمله وحشيانه قلمداد کنند و حداکثر زمان لازم براي  محو کامل حماس و تحويل غزه به محمود عباس رئيس خودخوانده دولت خودگردان - و مهره صدها برابر کثيف تر و پليدتر از اراذل اسرائيلي - را 3 روز بدانند! و در دومين روز حمله، کاندوليزا رايس  وزيرخارجه آمريکا در کنفرانس خبري اعلام کند؛ «سخن از آتش بس را تا نابودي کامل حماس و انتقال قدرت به محمود عباس، کنار بگذاريد»! اما، مقاومت جانانه و ايستادگي سرخ و عاشورايي حماس و مردم غزه که دو روي يک سکه اند، خيلي زودتر از آنچه انتظار مي رفت محاسبات رژيم وحشي و کودک کش اسرائيل را برهم زد و روياي صهيونيست ها و حاميان عرب و آمريکايي آنها را به کابوسي وحشتناک بدل کرد. بعد از 9 روز بمباران و  موشک پراني پياپي و قتل عام مردم مظلوم غزه نه فقط نشانه اي از تسليم در آنان ديده نمي شد، بلکه برانگيختگي افکارعمومي جهانيان، رژيم صهيونيستي و سران جنايتکار آن را به منفورترين موجودات روي زمين تبديل کرده بود. در اين نقطه، صهيونيست ها که آرزوي پيروزي 3 روزه را برباد رفته مي ديدند، حمله زميني را با استعداد چندتيپ زرهي و 3 لشگر آغاز کردند. در اين حمله بيش از 600 تانک در مزارع کم عرض و طول اطراف غزه پرسه مي زدند و در همان حال بمباران هوايي و پرتاب موشک هاي اسرائيلي به غزه ادامه داشت. و اما... نتيجه؟! رژيم صهيونيستي که با روياي پيروزي 3 روزه و با هدف اعلام شده محو کامل حماس دست به حمله وحشيانه و سنگين زده بود، 22 روز بعد با ناکامي و رسوايي به دريوزگي آتش بس آمده و حماس از پذيرش آتش بس دائم خودداري کرده و بر ضرورت مقاومت تا آزادي کامل فلسطين  تاکيد مي ورزد. صهيونيست ها همزمان با احساس شکست و براي سرپوش نهادن بر اين رسوايي و افتضاح بزرگ، به تدريج و به صورت پلکاني از اهداف قبلاً و رسماً اعلام شده  خود عقب نشيني کردند. اسرائيل  که ابتدا محو کامل حماس و تحويل غزه به محمود عباس- مسلمان نما و اسرائيلي  نهاد- را به عنوان هدف از اين حمله وحشيانه اعلام کرده بود، چند روز بعد از شروع جنگ و مشاهده  اولين نشانه هاي شکست، هدف از حمله به غزه را پيشگيري از شليک موشک هاي حماس و ايجاد امنيت براي مراکز نظامي اسرائيل و شهرک هاي صهيونيست نشين اعلام کرد! و چند روز بعد، در حالي که نظاميان اسرائيلي در مزارع غزه و اطراف خان يونس  زمين گير شده بودند، شوراي امنيت سازمان ملل به دستور آمريکا قطعنامه 1860 را صادر کرد که در آن، به گونه اي آبرومندانه! بر آتش بس  تکيه شده و ضمناً آنچه را اسرائيل  در ميدان جنگ به دست نياورده بود، روي کاغذ قطعنامه براي رژيم اشغالگر رقم زده بود! در اين قطعنامه ناکامي اسرائيل در محو حماس با خودداري از گنجاندن نام حماس  به اصطلاح ترميم شده بود! يعني به جاي محو مقاومت در غزه، نام آن را در قطعنامه محو کرده بودند! اما، ادامه مقاومت از يکسو و ناتواني رسوايي برانگيز نظاميان اسرائيلي  از سوي ديگر، رژيم صهيونيستي را به عقب نشيني بعدي واداشت و «تزيپي ليوني» وزيرخارجه اسرائيل اعلام کرد هدف از حمله به غزه، تضعيف حماس بوده است!! اين پله از عقب نشيني هم نمي توانست شکست قطعي اسرائيل را از نگاه همگان  مخفي کند چرا که حماس همچنان به مقاومت ادامه مي داد پس محو نشده بود! مردم غزه علي رغم تحمل شهادت ها و زخمي شدن ها به حمايت از حماس ادامه مي دادند، پس خواسته اسرائيل و حسني مبارک  و ملک عبدالله براي جدايي مردم از حماس و رويکرد آنان به محمود عباس اسرائيلي به دست نيامده بود. حماس همچنان شليک موشک به مراکز نظامي و شهرک هاي صهيونيست نشين  را ادامه مي داد، پس پايگاه ها و مراکز شليک موشک  حماس از کار نيفتاده بود. حماس دست به استفاده از موشک هايي با برد بيش از 50 کيلومتر زده بود، بنابراين، تضعيف نشده بود و... ديروز رژيم اشغالگر قدس در حالي که نه فقط به هيچ يک از اهداف بارها کاهش داده خود نرسيده بود، آتش بس يکطرفه - و فعلاً 72 ساعته- اعلام کرد!... يعني شکست قطعي در جنگ 22 روزه بعد از شکست مفتضحانه قبلي در جنگ 33 روزه ... و برگ زرين  - اگرچه خونين- ديگري از پيروزي اسلام بر کفر جهاني. پيام مقاومت آقا 2 روز بعد از آغاز حمله وحشيانه صهيونيست ها و پيام پيروزي ايشان 2 روز قبل از پيروزي نهايي،  ملکوتي است. فاعتبروا يا اولي الالباب...بديهي است که آتش بس نمي تواند و نبايد پايان ماجرا باشد. صهيونيست هاي غاصب دست به جنايات وحشيانه زده اند و کمترين مجازات آنها، مرگ است. هر جا که باشند و در هر نقطه اي از دنيا که پيدا شوند. مگر مي توان اين جرثومه هاي فساد و تباهي را به حال خود رها کرد و از خون هاي به ناحق ريخته مردان و زنان و کودکان غزه چشم پوشي کرد؟ به قول ولي امر مسلمين، دوران بزن و در رو گذشته است بنابراين، جنايتکار هر جا و در هر جايگاهي که باشد واجب القتل است. راستي! روي ديوارهاي شهر غزه از قول شهداي مظلوم و به ياد آنها اين جمله نوشته شده است: «فزت و رب الکعبه... به خداي کعبه که رستگار شدم»... اين جمله آشناست، نيست؟... کلام حضرت امير عليه السلام است، بلافاصله بعد از ضربت ناجوانمردانه ابن ملجم مرادي؛ يعني جد سياسي و عقيدتي برخي از سران کنوني عرب. آفتاب يزد «مهرورزي؛بدون شرح!‌!» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛ ‌از نخستين سال‌هاي دهه 1340 كه رهبر فقيد انقلاب اهتمام خود را نسبت به موضوع فلسطين اعلام كرد تا امروز، اين موضوع در كانون توجه سياستمداران و گروه‌هاي مردمي ايران قرار داشته است. البته در دوره‌هاي گوناگون، نحوه تعامل ايرانيان با حوادث فلسطين متناسب با تحولات منطقه و شرايط داخلي، دچار افت و خيزهايي شد اما هيچ‌گاه اين موضوع از اولويت‌هاي سياست خارجي ايران حذف نگرديد.با روي كارآمدن احمدي‌نژاد، او سوژه‌هاي جديدي را در اين مورد مطرح كرد كه مهم‌ترين آنها، تاكيدات مكرر بر تكذيب هولوكاست و طرح سوالاتي در اين زمينه بود كه منجر به انتقاد بعضي از سياستمداران اصلاح‌طلب و اصولگرا گرديد. اين گروه از سياستمداران، معتقد بودند اظهاراتي از اين دست، فايده زيادي براي آرمان فلسطين ندارد اما موجب تحميل هزينه‌هاي غيرضروري بر ايران ‌شده است. از جمله رئيس اصولگراي يكي از كميسيون‌هاي مجلس هفتم، در انتقاد به همين اظهارات تاكيد كرد: »وقتي كسي از يك كرسي دانشگاهي به يك جايگاه عالي سياسي مي‌رسد بايستي نسبت به اظهارات خود مراقبت بيشتري داشته باشد.« چندي بعد از آن هم كه وزارت خارجه دولت نهم مبادرت به برگزاري كنفرانس هولوكاست در ايران كرد، بسياري از نمايندگان اصولگراي مجلس هفتم، اين اقدام را مورد اعتراض قرار دادند. اما احمدي نژاد و مشاورانش هيچ‌گاه ادعاي منتقدان را نپذيرفتند و برصحت اقدام خود پافشاري نمودند. پس از آن هم، زماني كه سران عرب در كنفرانس آناپوليس شركت كردند با حملات و انتقادات شديد مسئولان دولت نهم مواجه شدند. البته شايد به بخشي از عبارات مورد استفاده مسئولان دولتي براي اعتراض به اعراب حاضر در آناپوليس، انتقاداتي وارد بود اما اكنون صحت تحليل مسئولان دولتي نسبت به پروژه آناپوليس آشكار گرديد. ‌‌ اين پافشاري‌ها نشان مي‌داد كه در دولت نهم، جايگاهي بسيار بالاتر از سال‌هاي گذشته، براي فلسطين در نظر گرفته شده است و همين امر هم موجب افزايش بهانه‌جوئي برخي دشمنان خارجي ايران گرديد. سابقه ذهني فوق‌الذكر، هر كسي را دچار اين توقع مي‌كرد كه در فاز جديد از تحولات فلسطين، مسئولان دولت نهم شديدترين واكنش‌ها و موضع‌گيري‌ها را نسبت به برخي سران عرب داشته باشند. زيرا بدون ترديد، رفتار و گفتار سران بعضي از كشورهاي عرب موجب ايجاد چنددستگي در صفوف اعراب و مسلمانان شد و همين امر، تداوم جنايات اسرائيلي‌ها را به مدت سه هفته امكان پذير ساخت. اين نكته‌اي بود كه در كنفرانس خبري روز پنجشنبه در پرسش خبرنگار يك روزنامه حامي دولت از احمدي ‌نژاد مورد توجه قرار گرفت. خبرنگار اصولگرا در سوال خود،به دنبال دريافت تاييديه‌اي از رئيس‌جمهور در خصوص كاهش سطح روابط ايران با بعضي از اين كشورها -به خصوص مصر و عربستان - بود. اما رئيس‌جمهوربه اين خبرنگار و ساير مخاطبان يادآوري كرد كه مراقب طراحي‌وتوطئه هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي باشند. احمدي‌نژاد ضمن تاكيد بر وجود انتقاداتي نسبت به رفتار سران عرب، در عين حال بار ديگر بر گسترش روابط با كشورهاي اسلامي تاكيد و حتي اعلام كرد: »ما مشكلي براي رابطه با مصر نداريم.« ‌‌ رئيس جمهور در توجيه اين سخنان خود اظهار داشت: »ما همواره خواستار روابط دوستانه با كشورهاي منطقه خصوصا كشورهاي اسلامي بوده‌ايم و خواهيم بود و حواس‌مان هست كه طراحي امريكا و رژيم صهيونيستي موجب كدورت نشود... ايجاد فاصله ميان ملت‌ها و دولت‌هاي منطقه، خواست رژيم صهيونيستي است«‌‌. اظهارات اخير احمدي‌نژاد نشان مي‌داد حتي در يكي از كليدي‌ترين مفاهيم مورد توجه دولت نهم، مي‌توان نامهرباني‌ها و حتي رفتار نزديك به خيانت برخي كشورهاي عرب را تحمل كرد تا شايد بتوان نقاط مشترك را تقويت و از اين نقاط براي رسيدن به اهداف والا، بهره‌گيري نمود. اما اين سخنان مهرورزانه تنها دقايقي ادامه يافت و هنگامي كه نوبت به بعضي مسائل داخلي رسيد، اظهارات رئيس‌جمهور، رنگ و بوي ديگري گرفت. تغيير فاز در گفتار رئيس جمهور، زماني آغاز شد كه يك خبرنگار اصولگرا در سوالي جهت‌دار، هدف موضوعاتي همچون طرح <دولت وحدت ملي> را القاي وجود بحران در كشور دانست. رئيس جمهور هم ضمن تاييد سخنان خبرنگار اصولگرا، گفت: <شما هدف را خوب بيان كرديد. در كشور ما آزادي وجود دارد. به خصوص عليه اين دولت ، آمار و حرف‌ هاي دروغ منتشر مي‌كنند و دولت هم تحمل مي‌كند... آنهايي هم كه اين حرف‌ها را مطرح مي‌كنند عجله نكنند، انتخابات نزديك است.> قاعدتاً براي مقايسه دو فراز از سخنان رئيس جمهور، نياز به توضيح اضافي وجود ندارد. لا‌بد رئيس‌جمهور و مخاطبان او مي‌دانند كه <طراح دولت وحدت ملي> چه كسي بوده است و كساني كه رئيس جمهور، آنها را به آمارسازي دروغ متهم مي‌نمايد چه كساني هستند؟ اما آيا بهتر نبود در اين كنفرانس خبري كه حتي تقويت‌ مباني مشترك با مصر و عربستان مورد تاكيد رئيس مهرورز دولت نهم قرار گرفت، در برخورد با منتقدان داخلي هم، كمي مهرباني به خرج داده مي‌شد و منتقدان دولت به صورت دسته جمعي به چوب <القاي بحران> و <انتشار آمارهاي دروغ> رانده نمي‌شدند؟ جمهوري اسلامي «جمع بندي مقاومت غزه» عنوان سرمقاله ي روزنامهِ‌ جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛ مقاومت شجاعانه مردم غزه سرانجام ماشين جنگي رژيم صهيونيستي را وادار به توقف كرد و حماس نيز همچون حزب الله لبنان پيروز ميدان نبرد با اسرائيل شد.آنچه در اين جنگ سه هفته اي رخ داد دقيقا منطبق بر سنت الهي زوال ظلم و قدرت هاي طغيانگر و پيروزي بندگان صبور و مقاوم خدا بر مستكبران و ستمگران است . اين واقعيت را در دوران معاصر ملت ايران 30 سال قبل با ريشه كن ساختن رژيم وابسته و طغيانگر شاهنشاهي و قطع كردن نفوذ آمريكا و ساير قدرت هاي سلطه گر تجربه كرد حزب الله لبنان در تابستان 1385 در جنگ 33 روزه با پيروزي بر ارتش پرمدعاي رژيم صهيونيستي به آن رسيد و اكنون دو سال بعد از جنگ 33 روزه مردم غزه و دولت قانوني حماس در ميان شگفتي فوق العاده افكار عمومي جهان و منطقه پاداش مقاومت صبورانه و بصيرانه خود را به دست آورده و بر اي دومين بار سران رژيم صهيونيستي و ارتش تا دندان مسلح آن را وادار به پذيرش شكست كرده است . شكست ارتش سرخ شوروي در افغانستان و سرنگوني صدام در عراق نيز از نمونه هاي همين سنت الهي هستند كه در تاريخ دوران معاصر به ثبت رسيده اند.اكنون جا دارد فهرستي از واقعيت هائي كه ره آورد جنگ غزه هستند را پيش رو قرار دهيم تا قدري بيشتر با ابعاد اين واقعه بسيار مهم آشنا شويم . 1 ـ سران رژيم صهيونيستي با راه انداختن جنگ غزه درصدد بودند شكست سختي را كه در جنگ 33 روزه از حزب الله لبنان متحمل شدند و تحقير و تضعيف روحيه شديدي كه طي دو سال گذشته همچون كابوسي سهمگين آنها را درهم شكسته بود را جبران كنند. اين هدف نه تنها محقق نشد بلكه درست برعكس يكبار ديگر همان كابوس به سراغشان آمد و اكنون با شكست مجدد تحقير بيشتر و روحيه اي درهم شكسته تر مواجه هستند. 2 ـ در اين جنگ صهيونيست ها در كشتن و ويران كردن موفق بودند اما اينهمه كشتار و تخريب براي آن بود كه حماس را از پا در بياورند يا وادار به تسليم در برابر خواسته هاي خود كنند تا در انتخابات آينده دست بالا را داشته باشند. در اين خواسته هم سران رژيم صهيونيستي ناكام ماندند و اكنون نزد افكار عمومي خود اسرائيل نيز زير سئوالند. 3 ـ دولت درحال احتضار بوش كوچك درصدد بود با به راه انداختن اين جنگ در آخرين روزهاي عمر كاري خود امتيازي در صحنه فلسطين به دست بياورد تا آنهمه ناكامي در اين عرصه را تا حدود جبران نمايد و در عين حال دولت اوباما را نيز در برابر يك واقعيت اجتناب ناپذير قرار دهد. اين هدف نيز تحقق نيافت و حتي با قدرت و اعتبار بالائي كه در اين جنگ نصيب حماس و مردم غزه بطور خاص و ملت فلسطين بطور عام شد دولت آمريكا اكنون با مشكلات پيچيده تري در فلسطين مواجه است . 4 ـ كاركرد سازمان هاي بين المللي و در راس آنها سازمان ملل كه با سكوت خود بيشترين همراهي را با رژيم صهيونيستي نشان دادند آنها را بيش از گذشته رسوا كرد و وابستگي آنها را به قدرت هاي سلطه گر و استعماري به شكل كاملا عرياني نشان داد. 5 ـ مجامع منطقه اي از قبيل اتحاديه عرب نيز مانند سران ارتجاع عرب در اين جنگ كاملا رسوا شدند . آنها در تمام مدت جنگ سكوت كردند و شاهد به خاك و خون كشيده شدن زنان و كودكان فلسطيني و فجيع ترين جنايات صهيونيست ها بودند و به شكل هاي مختلف رژيم صهيونيستي را در اين جنايات همراهي كردند و هنگامي كه پيروزي حماس كاملا قطعي شد به فكر برگزاري اجلاس افتادند كاري كه هيچ خاصيتي نداشت . 6 ـ سران ارتجاع عرب نيز كه در تمام مدت شاهد ساكت نسل كشي در غزه بودند هنگامي كه احساس كردند همه چيز به نفع حماس و مردم غزه درحال رقم خوردن است با همديگر در برگزاري اجلاس هاي تشريفاتي مسابقه دادند. شاه عربستان از امير قطر رياكارتر امير قطر از شاه عربستان دروغگوتر و رئيس رژيم مصر از هر دوي آنها منافق تر. خيانت سران ارتجاع عرب شايد در طول تاريخ فلسطين هيچگاه به اين اندازه آشكار نشده باشد كه در جنگ غزه شد. اگر آنان به ويژه شاه عربستان و شاه اردن و رئيس رژيم مصر از شرمساري اينهمه بي غيرتي آب شوند و در زمين زير پاي مردم فلسطين فرو بروند جا دارد. 7 ـ سران كشورهاي اروپائي نيز مثل آمريكا در جنگ غزه رسوا شدند . از آنهمه عربده ادعاي حقوق بشر كه اينان سر مي دهند در جنگ غزه چيزي به گوش نرسيد و وجدان هائي كه براي خراش برداشتن انگشت پاي چپ يك جاسوس انگليس يا فرانسه در فلان كشور آفريقائي يا آسيائي و يا آمريكاي لاتين به شدت تكان ميخورد و احساس باصطلاح مسئوليت مي كند در برابر كشته شدن حدود 1200 نفر از مردم غزه كه بيش از يك سوم آنها را كودكان تشكيل مي دهند اصلا تكان نخورد. 8 ـ رسانه هاي غربي نيز امتحان بدي پس دادند . آنها كه همواره تلاش مي كنند چنين وانمود نمايند كه در غرب يك جريان اطلاع رساني آزاد وجود دارد با سانسور شديد جنايات اخبار رژيم صهيونيستي و وارونه جلوه دادن واقعيت هاي غزه خود را بيش از گذشته بي اعتبار ساختند. رسانه هاي جهان عرب نيز به دليل وابستگي به رژيم هاي مرتجع گرفتار همين بيماري بودند و رسوائي بيشتري براي خود خريدند. 9 ـ حمايت هاي مردمي گسترده از مردم غزه در جريان جنگ و اعلام انزجار از رژيم صهيونيستي حتي در كشورهاي اروپائي و آمريكا نشان داد فاصله دولت ها از ملت ها بسيار زياد است . اين جدائي ها نشان داد زمينه براي ايجاد تحول در حكومت ها و حذف حكومت هاي غيرمردمي و حاكم شدن ملت ها بر سرنوشت خود فراوان است . از اين زمينه بايد بهره برداري شود. اين شكاف در جهان عرب بيش از ساير نقاط جهان است . 10 ـ گروه هاي افراطي و پرمدعائي همچون القاعده و طالبان و جريان هاي منافقي همچون سلفي ها و مفتي هاي دربارهاي جهان عرب و اسلام نيز در جنگ غزه كاملا رسوا شدند. در اين ماجرا سكوت بعضي از اين جريان ها و فتواهاي ضد مردمي و ضد اسلامي بعضي ديگر طشت رسوائي اين جريان هاي آلوده را بر زمين كوبيد و وابستگي آنها را آشكارتر كرد. 11 ـ جمهوري اسلامي ايران در ماجراي غزه سربلند از امتحان خارج شد . مردم مسئولان علماي حوزه و دانشگاهيان در پاسخ به نداي پيامبر گرامي اسلامي آنگونه كه مي توانستند به صحنه آمدند و هر كاري كه مي توانستند در حمايت از مردم غزه انجام دادند. در راس اين اقدامات پيام ها و بيانات عميق و تاثيرگذار رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي قرار داشتند كه نه تنها براي مردم ايران بلكه براي همه مسلمانان راهنماي عمل بودند و جهت گيري صحيح را به همه نشان دادند. اين مجموعه نشان داد نظام جمهوري اسلامي در كنار مردم فلسطين قرار دارد و به آرمان هاي اسلامي و انقلابي پاي بند است . 12 ـ حزب الله لبنان و دبيركل شجاع آن سيدحسن نصرالله نيز در جريان جنگ غزه خوش درخشيد . او با سخنان دقيق و عميق خود توانست افكار عمومي جهان عرب را برانگيزد دربارهاي مرتجعان عرب را به لرزه درآورد و روح مقاومت در مردم غزه بدمد. سيدحسن نصرالله را بايد يكي از پايه هاي اساسي پيروزي مردم غزه در اين جنگ به شمار آورد.بدين ترتيب جمع بندي منطقي جنگ غزه اينست كه اولا نهضت فلسطين با اين پيروزي در مسير قطعي پيروزي نهائي قرار گرفته ثانيا روند زوال رژيم صهيونيستي سريع تر شده ثالثا با تحول شديدي كه اين جنگ در ملت هاي عرب پديد آورده حكومت هاي وابسته عرب در معرض سقوط قرار گرفته اند رابعا سياست خاورميانه اي آمريكا با بن بست جدي مواجه شده است و خامسا همبستگي ميان انقلاب اسلامي و ملت هاي مسلمان از هر زمان ديگري قوي تر و نفوذ جمهوري اسلامي ايران بيشتر شده است . اين تحولات بقدري عميق و گسترده هستند كه كنترل آنها از عهده قدرت هاي غربي خارج است . ابتكار «از واردات بي رويه تا واسطه هاي منتظر» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار است كه در آن مي‌خوانيد؛ درحالي که چهار ميليون و 500 هزار تن مرکبات در کشور توليد شده و 800 هزار تن مازادتوليد در کشور وجود دارد سخنگوي وزارت جهاد کشاورزي از واردات 70 هزار تن مرکبات خارجي به کشور خبر مي دهد برنج پاکستاني،سيب فرانسوي،گوشت برزيلي،انار افغاني اين روزها تنها بخش کوچکي از واردات کشور را در بخش تنظيم بازار تشکيل مي دهند;وارداتي که طي روزهاي گذشته موجب اعتراض توليدکنندگان و برخي از نمايندگان مجلس شده است. در حالي برخي توليدکنندگان از افزايش واردات مرکبات،برنج وساير اقلام مصرفي مردم خبر مي دهند که محمد صادق مفتح معاون وزير بازرگاني افزايش واردات ميوه را تکذيب مي کند وتنظيم بازار گوشت را نيز وظيفه وزارت جهاد کشاورزي مي داند. وي در اين خصوص مي گويد:حجم واردات ميوه در سال جاري بسيار ناچيز بوده است;به طوري که تا امروز واردات ميوه به 5 هزار تن هم نمي رسد. اما حسين مهاجران رئيس اتحاديه فروشندگان ميوه و سبزيجات نظر ديگري دارد. وي در گفت وگو با "جهان" اعلام مي کند:در سال جاري انواع ميوه همچون انار از افغانستان و نارنگي از پاکستان وارد شده است و موجب شده تا توليدکنندگان مرکبات در فصل برداشت که شاهد توليد بسيار زياد مرکبات هستيم دچار زيان شوند.عنايت الله بياباني، نايب رئيس خانه کشاورز نيز در اين باره مي گويد: مصرف کنندگان،مرکبات را با قيمت کيلويي يک هزار و 300 تومان خريداري مي کنند در حالي که مرکبات داخلي باقيمت 600 تومان در هر کيلو به بازار مي رسد. بياباني با تاکيد بر اينکه شرايط عرضه مرکبات در کشور براي توليدکنندگان فراهم نيست،مي افزايد:باغداران به دليل عدم نقدينگي نمي توانند محصول خود را از روي درخت جمع آوري کنند. نايب رئيس خانه کشاورز تصريح مي کند:درحاليکه چهار ميليون و 500 هزار تن مرکبات در کشور توليد شده و 800 هزار تن مازادتوليد در کشور وجود دارد سخنگوي وزارت جهاد کشاورزي از واردات 70 هزار تن مرکبات خارجي به کشور خبر مي دهد که در چنين شرايطي توليد کنندگان کاملا مستاصل شده ونمي دانند چه اقدامي بايد انجام دهند. منازعه درباره واردات مرکبات در حالي است که واردات گوشت هم اين روزها باعث بروز بحث هايي شده است. کاظم صمدي،رئيس اتحاديه فروشندگان گوشت گوسفندي در اين باره مي گويد:در حال حاضر قيمت هرکيلو گوشت گوسفندي به بالاي 10 هزار تومان رسيده است که اين موضوع به دليل کمبود گوشت گوسفند و کشتار زود هنگام رخ داده است.وي ادامه مي دهد:اين در حالي است که گوشت گوساله به حد نياز در کشور توليد مي شود وکيلويي 8 هزار و500 تا 9000 تومان به فروش مي رسد اما شاهد واردات گوشت هاي يخ زده برزيلي با کيلويي 5 هزار تومان هستيم که موجب زيان توليدکنندگان داخلي شده است. صادق محصولي وزير کشور نيز در اظهار نظري در خصوص واردات اين اقلام مي گويد:به طور حتم وزارت بازرگاني بايد در خصوص واردات بي رويه ميوه،برنج و گوشت پاسخگو باشد. اما مساله مهم ديگر اين است که تجربه ثابت کرده با قطع واردات اين اقلام ضروري،برخي دلال ها دست به کار شده و با افزايش کاذب قيمت ها،فشار مضاعفي را بر مردم وارد مي کنند لذا به نظر مي رسد بايد تمهيدي براي حمايت از توليد کنندگان و مصرف کنندگان انديشيده شود تا با قطع واسطه ها،توليدکننده بتواند با قيمتي مناسب محصول خود را به دست مصرف کننده برساند تا براي تنظيم بازار نيازي به واردات بي رويه که ضرر آن در نهايت به توليد و اشتغال داخلي بر مي گردد نباشد. سياست روز «غزه؛ رسانه هاي همگرا و واگرا» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي سياست روز به قلم مهدي عزيزي است كه در آن مي‌خوانيد؛ امروز رسانه هاي خبري به عنوان يكي از مهمترين ابزارهاي اطلا‌ع رساني نقش مهمي را در مديريت تحولا‌ت بين الملل بر عهده دارند. در برخي اوقات كاركرد درست و عدالت محور اين رسانه ها به ايجاد راهكارهايي براي برون رفت از بحرانهاي بين المللي انجاميده است. پوشش دوگانه اخبار از سوي برخي رسانه هاي خبري به ويژه اخباري كه به ملتهاي فقير مربوط مي شود ناشي از وابستگي اين رسانه ها به جريانهايي است كه تامين منافع شركتهاي بزرگ سرمايه داري را در رهن اسارت و اشغال ملتهاي ديگر مي دانند. اين درحالي است كه نداي اندك رسانه هاي آزاديخواه كه در دنياي امروز رخ دادهاي جهان را پوشش مي دهند در هياهوي تبليغات گمراه كننده اين رسانه هاي خبري گم مي شود و از سويي ديگر با وجود اينكه رسانه هاي خبري وابسته براي گمراه كردن افكار عمومي جهان به سود محافل قدرت از تمامي امكانات خود بهره مي گيرند و براي خود ساز و كار مشخصي را تعريف كرده اند متاسفانه در طرف مقابل كه به گونه اي مستقل و آزادانه اصول اخلا‌قي وبشري را ترويج مي كنند هنوز تعريف روشني وجود ندارد. اين ضعف درباره تحولا‌ت خاورميانه و رخ دادهايي كه به مسلمانان ارتباط دارد بيشتر به چشم مي خورد ؛ تاسف بيشتر از اين بابت كه هنوز وحدتي بين رسانه هاي مستقل برا ي شانتاژهاي تبليغاتي به نفع ملتهاي فقير و آزاديخواه وجود ندارد.اين درحالي است كه جريانهاي قدرت رسانه اي با ارائه تعاريف روشن و از پيش طراحي شده معادلا‌ت بين الملل را تغيير مي دهند . اكنون نقش رسانه هاي خبري بيش از يك روند اطلا‌ع رساني معمولي است و تا مرز تاثيرگذاري در عرصه داخلي و مديريت افكار عمومي جهان پيش رفته است . اين مساله درباره آژانس هاي خبري و شبكه هاي تلويزيوني وابسته به صهيونيسم بيشتر صدق مي كند. اين رسانه ها مديريت بحران هاي جهاني و منطقه را به نفع سرمايه داران صهيونيسم برعهده دارد و دراين راه تمامي رويكردهاي اخلا‌ق حرفه اي را زير پا مي گذارند وبه اعتقاد من ماموريت خود را در پوشش اخبار غزه تكميل كردند . در حقيقت جنايت غزه سنگ محكي بود تا افكار عمومي جهان اسلا‌م و جامعه جهاني اعتماد خود را نسبت به برخي رسانه ها آزمايش كند. به غير از رسانه هايي كه وابستگي آنها به صهيونيسم آشكار است برخي از رسانه هاي واگراي (مخالف مقاومت و ملتها) به نفع رژيم صهيونيستي اخبار غزه را مخابره كردند ، كه برخلا‌ف واقعيت ميداني اوضاع غزه بود. البته اين در حالي است كه جنايت غزه هويت وابسته برخي از آژانس هاي خبري عرب ر ا در منطقه فاش كرد. شبكه تلويزيوني العربيه كه از سوي سعودي ها اداره مي‌شود تلا‌ش كرد تا مسئوليت اين كشتار را متوجه حماس كند . گفت وگوي اين شبكه با مقامهاي اسرائيلي اين فرصت را به آنها داد تا كشتار غيرنظاميان را توجيه كنند. رسانه هاي سعودي و مصري بيشترين فعاليت را در اين راستا انجام دادند و دست كم سعي نكردند اخبار را همان گونه كه هست به تصوير بكشند و به انتشار اخبار دروغين و جهت دار روي آوردند. شبكه العربيه تلا‌ش كرد تا اين نسل كشي آشكار را توجيه كند. اين رسانه ها مديريت بحران هاي جهاني و منطقه را به نفع سرمايه داران صهيونيسم برعهده دارند و دراين راه تمامي رويكردهاي اخلا‌ق حرفه اي را زير پا مي‌گذارند. اينجاست كه ضروت كار رسانه اي مشترك و نيز ايجاد يك آژانس خبري بين رسانه هاي مستقل جهان اسلا‌م و حامي حقوق ملتها ضرورت پيدا مي كند و اميدوارم كه نخبگان جهان اسلا‌م پايه هاي ايجاد چنين رسانه تاثير گذار را برنامه ريزي كنند تا در چنين بحران هايي توطئه هاي رسانه هاي واگراي منطقه را خنثي كند. با اين وجود در پايان بايد از اخلا‌ق حرفه اي و انساني رسانه هاي مستقل در انعكاس واقعي و تاثير گذار و افشاي جنايت اسرائيل قدراني و نسبت به تقويت آن كمك كرد. مردم سالاري «گامي ديگر در پايان نومحافظه کاران» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم دکتر امير مدني است كه در آن مي‌خوانيد؛ از آنجا که جوامع بشري امروز همچون ديروز جوامعي از ديدگاه قومي، فرهنگي، مدنيتي چند گانه هستند، نظريه هانتينگتون به معني برتري يک قوم، فرهنگ، نژاد بر ديگر اقوام و فرهنگ ها است. طبيعتا اين قوم برگزيده قومي جز قوم خود وي يعني انگلوساکسون هاي سپيد پوست پروتستان (WASP) يعني عنصر مسلط در غرب نمي تواند باشد. از همين رو ادوارد سعيد معتقد بود که هانتينگتون تنها نظريه (برتري) غرب در برابر جهان را تبليغ مي کند. آن طور که پيداست هانتينگتون انسان و برابري آحاد انساني را بر خلاف "باربر" در چارچوب حقوق مدني درک نمي کند از اين رو با تکيه بر حقوق طبيعي که در آن قوي، ضعيف را مي بلعد الزاما از عنصر قدرتمند و زورمدار اجتماعي جانبداري مي کند . وي حتي اين قاعده ساده را که فرهنگ و مدنيت صورتي از حيات مادي جوامع هستند و خود محصول شرايط تاريخي اند را درک نمي کند. اگر چه هانتينگتون در يکي از آخرين مصاحبه هايش مي گويد که هرگز ادعا نکرده است که صرفا فرهنگ هاي مختلف منشا جنگ هاي آينده هستند  اما از محتوي دو کتاب عمده وي غير اين مفاهيم درک نمي شود. او اگر چه دمکراسي پارلماني را نه يک دستاورد بشري که يک دستاورد غرب مي داند اما با او نمي توان در برتر بودن اين سيستم هم عقيده نبود.  مرگ هانتينگتون که با تاخيري چند روزه در 24 دسامبر اعلام شده، بسيار سوال برانگيز است. به باور برخي از منابع علت تاخير چيزي غير آن نيست که وي به مرگ و دست خويش جهان را ترک کرده باشد. هر مرگي لحظه اي از درد و تاثر و تامل است. ماياکوفسکي مي نوشت: "بيزار از هر تن بي جان و عاشق هر حياتي ام." عليرغم اين ، مرگ اين نو محافظه کار آمريکايي انگليسي الاصل و آن هم به دست خويش که آن را بايد آغاز پايان نو محافظه کاران در تمامي سطوح دانست، اگر از ديد انساني به علت خود کشي در هشتاد و يک سا لگي تاثرانگيز است از ديد سياسي يک فرصت است از براي کمک به بيرون راندن نو محافظه کاران ( نئوکان ها).  نومحافظه کاراني نامعتقد به يگانگي جوهر هستي و برابري انسان ها و ناباورمند به تقواي آب و خاک و يغما گران منابع و غارتگران ماحصل کار ميليون ها انسان و بر پاي دارنده جنگ هاي خانمان سوز. قدس «ديپلماسي فعال سران اسلامي در نشست دوحه» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي خوانيد؛سران اتحاديه عرب روز جمعه با گذشت بيست روز از فجايع غزه، براي يافتن راه حل مناسب به منظور پايان بخشيدن به حمله اسرائيل غاصب، در غياب برخي سران مطرح عربي تشكيل جلسه دادند. در اين نشست همه كشورهاي عربي شركت نكردند و مواضع آنها نشان داد هنوز زمان لازم براي رسيدن به يك ساز و كار منطقي و عقلايي جهت پايان دادن به نبرد نابرابر اسرائيل عليه مردم بي دفاع غزه فرا نرسيده است؛ بدين سبب برخي سران مطرح عربي از حضور در نشست دوحه امتناع ورزيدند. اين موضوع بيانگر اين واقعيت است كه ملاكهاي آناليز كشورهاي عربي و اسلامي در موضوع حمله اسرائيل به مردم بي دفاع فلسطين تنوع سؤال برانگيزي دارد. برخي در مقابل تهاجمهاي وحشيانه مقامهاي تل آويو در حالي سكوت را برمي گزينند كه موج نفرت جهاني عليه اين رژيم، ابعاد وسيع جهاني به خود گرفته است. دولتهاي اسلامي كه عنوان اسلامي بودن را يدك مي كشند، بايد به اين سؤال مهم در ساحت ملتها پاسخگو باشند كه تعلل آنها در اتخاذ مواضع فعال و استمرار بر جهت گيري انفعالي، موازنه نبرد را به سمت كدام يك از طرفهاي درگير سنگين تر مي كند. پر واضح است، طولاني شدن نبرد، تلفات انساني غيرنظاميان را تشديد مي نمايد و مجروحان و زخميها را كه از نبود دارو و امكانات اوليه در رنج مي باشند با وخامت جسمي مواجه نموده، بر دامنه تلفات انساني خواهد افزود.اين نشست نشان داد برخي دولتهاي اسلامي با خروج از انفعال و اتخاذ مشي فعالانه، مصمم هستند گامهاي عملي را براي توقف فوري تهاجمهاي وحشيانه اسرائيل به كار گيرند. فارغ از حضور يا غيبت كشورها در اين نشست، پيشنهادهاي قابل قبولي در اين جلسه به تصويب رسيد كه انتظار مي رود ضمانت اجرايي لازم و كافي را داشته باشد تا با اتقان بيشتري به نشست كويت ارائه گردد. در اين بيانيه، مفاد مختلفي تصويب شد كه برخي بندهاي آن مانند تعليق طرح كشورهاي عربي براي صلح با رژيم صهيونيستي و توقف هرگونه عادي سازي روابط با اين رژيم و تشكيل صندوقي براي كمك به بازسازي غزه، از اهتمام بيشتري برخوردار مي باشد. در اين بيانيه بندي در خصوص تعليق روابط و توقف عادي سازي گنجانيده شده كه مبين اين واقعيت است كه برخي كشورهاي عربي با عدول از مباني اسلامي و مردمي خويش، با گام نهادن در مسير ناصواب عادي سازي روابط، بستر جسارت اين رژيم را در تهاجم وحشيانه فراهم نمودند. اگر اطمينان اشغالگران قدس از وعده هاي ارتقاي روابط با دولتهاي اسلامي استحكام لازم را نداشته باشد، بعيد به نظر مي رسد بدون دغدغه از تبعات چنين حمله اي، بخشي از سرزمين فلسطين را بي محابا مورد تاخت و تاز قرار دهد. تشكيل صندوق كمك به خرابيها و خسارتهاي ناشي از جنگ در غزه، بند ديگري از بيانيه دوحه است كه در صورت پايبندي اعضا و شركت كنندگان مي تواند روند بازسازي ويرانيها را تسريع نمايد. نبايد فراموش نمود، كشورهاي اسلامي در اجراي تعهدها در اين زمينه بايد مصمم باشند و فراموشي آنها را از ياد غزه غافل نكند، زيرا در نشستي مشابه، وعده يك ميليارد دلاري كمك به فلسطين داده شد، ولي تعهدات كشورها از سطح كاغذ فراتر نرفت، لذا اميد مي رود دولتهاي اسلامي با عنايت به عمق فاجعه و احساسات انساني و وظيفه اسلامي، در اين برهه از زمان با ايفاي نقش محوري و تلاشهاي عيني خويش، گام مؤثري در راستاي كاهش آلام ملت ستمديده فلسطين بردارند. افزون بر موارد فوق، اذعان به اين نكته ضرورت قابل اعتنايي دارد كه برخي بازيگران خارج از جهان اسلام، با اهتمام به دفاع حقوق انسانها، در انجام وظيفه خود كوتاهي نكردند و با رژيم صهيونيستي قطع رابطه نمودند. اخراج سفير اسرائيل غاصب توسط دولت ونزوئلا، مي تواند الگويي براي ديگر كشورها بويژه جهان اسلام و كشورهايي باشد كه پرچم رژيم صهيونيستي در پايتختهاي آنها به اهتزاز در آمده است.اقدام موريتاني و قطر، رفتاري قابل تحسين است كه مي تواند زمينه اي براي اقدامهاي مشابه ديگر كشورهاي اسلامي باشد تا با بهره گيري از ظرفيتهاي ديپلماسي، رژيم صهيونيستي را به توقف فوري حملات و عقب نشيني از غزه وادار كنند. كشورهاي عربي نبايد با بي اعتنايي از كنار اين موضوع بگذرند. امروز مبارزان مقاومت، ارتش تا بن دندان مسلح را به خاك مذلت نشانده اند و تكرار نتيجه غرورآفرين شكست اين رژيم در نبرد 33 روزه نزديك است. در همين رابطه مقام معظم رهبري در پيامي به اسماعيل هنيه نخست وزير دولت مردمي فلسطين مي فرمايند: «ارتشي كه قدرت فداكاري و شهادت طلبي شما، آن را بيست روز است پاي در گل در پشت دروازه هاي غزه به خفت افكنده، همان است كه ظرف شش روز بخشهاي عظيمي از سه كشور عربي را زير سيطره خود درآورد. به ايمان و توكل خود، به حسن ظن خود به وعده الهي، به صبر و شجاعت و فداكاري خود بباليد كه امروز همه مسلمانان به آن مي بالند. جهاد شما تا امروز آمريكا و رژيم صهيونيست و حاميان آنان و سازمان ملل و منافقان امت اسلامي را رسوا كرده است.» از سوي ديگر، «بن گورين» اولين نخست وزير رژيم صهيونيستي در زمان حيات و صدارت خود پيامي مهم را به جامعه صهيونيستي در سرزمينهاي اشغالي داد و آن اين بود كه شما تا زماني به حيات خود ادامه خواهيد داد كه شكست نخوريد! اكنون آيه «كم من فئته قليله غلبت فئته كثيره» در حال تحقق است و به همين دليل نتيجه اختلافها در كابينه رژيم صهيونيستي، آنها را در مقابل گزينه عقب نشيني يكجانبه قرار داده است.شايسته است كشورهاي اسلامي مفاد بيانيه قطر را مقطعي و براي دوران گذار از بي ثباتي و جنگ اتخاذ نكرده باشند، بلكه اين ايده به يك استراتژي و يا حداقل تجديد نظري در مشي گذشته نسبت به ارتش مسلح تبديل گردد. زمان آن فرا رسيده است كه جهان اسلام با تجليل از رشادتها و فداكاريهاي نيروهاي مقاومت در فلسطين، به ايستادگي آنها افتخار نمايند و از تمام ظرفيت خويش براي ياري رساندن به آنها استفاده كند تا در روزهاي آتي در هنگامه جشن پيروزي، دولتمردان اسلامي نيز سهمي را از آن خويش نموده باشند.بنابراين، اميد مي رود نشست كويت با بسترهاي توافقهاي دوحه، از محتوا، وزانت و وثاقت بالايي برخوردار باشد و بتواند در راستاي استيفاي حقوق ملت ستمديده غزه، گامهاي عملي بردارد. صداي عدالت «فوتبال 200 ميليارد توماني در قحطي بودجه‏» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي صداي عدالت است گه در آن مي‌خوانيد؛در حالي که با کاهش شديد قيمت نفت، اختصاص تنها نيمي از بودجه عمراني کشور در سال جاري محقق خواهد شد، سالانه بيش از 200 ميليارد تومان در فوتبال ايران هزينه مي شود.‏ اين مبلغ هنگفت که بيش از 90 درصد آن از بودجه دولتي تأمين مي شود، صرف پرداخت هاي هنگفت به بازيکنان و برخي از مربيان فوتبال مي گردد، در حالي که مقياس اقتصادي کشور در ساير حوزه ها حتي امکان ده درصد هزينه فوتبال را ندارد.‏ به طور نمونه در صنعت سينما که مشابه فوتبال است، کل هزينه سينماي ايران در سال کمتر از 10 ميليارد تومان برآورد مي شود يا کل بودجه صدا و سيما که شامل 8 شبکه تلويزيوني سراسري، 20 شبکه ماهواره اي و 30 شبکه راديويي و 30 شبکه تلويزيوني محلي است، حدود 400 ميليارد تومان است.‏ همچنين کل بودجه سازمان تربيت بدني که بخش عمده آن اختصاص به فعاليت هاي عمراني دارد، در حال حاضر کمتر از 400 ميليار تومان که بيش از 300 ميليارد تومان آن به فعاليت هاي عمراني اختصاص دارد است، در حالي که از بودجه 200 ميليارد توماني فوتبال حتي 5 درصد آن نيز صرف فعاليت هاي عمراني و ساخت اماکن ورزشي نمي شود.‏ پرداخت هنگفت و بي مبنا به فوتباليست ها موجب شده است تا شبکه دلالي براي نقل و انتقال اين وجوه شکل گرفته و بخش قابل توجهي از مبالغ هنگفت قراردادهاي سري، عايد دلالان شود.‏با وجود تصريح سياست هاي کلي اصل 44 مبني بر واگذاري فعاليت هايي نظير باشگاه داري به بخش خصوصي، نه تنها اين امر صورت نگرفته، بلکه شرکت ها و سازمان هاي دولتي، حتي سازمان تربيت بدني در اختصاص بودجه بيشتر باشگاه هاي فوتبال با يکديگر مسابقه گذاشته اند و به همين خاطر بخش خصوصي وارد شده به عرصه فوتبال که باشگاه هايي نظير استقلال اهواز، پيام مشهد، شيرين فراز کرمانشاه را مديريت مي کرد، يا به مرحله ورشکستگي رسيده و يا در آستانه نابودي است.‏ از سوي ديگر انتقال صوري باشگاه ها از بخش دولتي به شبه دولتي که در باشگاه هايي نظير پاس تهران و صباباطري اتفاق افتاد، عملاً انتقال باشگاه ها از بخش دولتي به استانداري همدان و قم بوده و در ميان 18 تيم حاضر در ليگ برتر، به جز باشگاه استقلال اهواز بخش عمده بودجه 17 تيم ديگر، مستقيم يا غيرمستقيم از بودجه دولت تأمين مي گردد.‏‏ ‏دنياي اقتصاد «سياست نقدي كردن يارانه‌ها و دخالت دولت» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي  اقتصاد به قلم ناصر يارمحمديان است كه در آن مي‌خوانيد؛يكي از سوالاتي كه حول مساله طرح تحول اقتصادي پرسيده مي‌شود و به‌خصوص نقدي كردن يارانه‌ها را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد، مساله افزايش دخالت دولت است. سوال مي‌شود كه آيا نقدي كردن يارانه‌ها كه دست دولت را به عنوان توزيع‌كننده ثر�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن