واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: گزارش روزنامه يوميوري ژاپن درباره افشينقطبي عشق و فوتبال
ايرانورزشي- برخلاف فصل پيش كه پايان خوشي براي شيميزواسپالس و افشينقطبي نداشت، آنها با نيرويي مثالزدني به فصل تازه جيليگ آمدهاند و موفقيتشان بهانهاي شده براي روزنامه يوميوري ژاپن تا سَرَكي بكشد به زندگي مرد ايراني فوتبال ژاپن. اين روزنامه نوشته: سرمربي ايراني شيميزواسپالس ژاپن روزهاي نوجواني و جوانياش را در آمريكا سپري كرد و آنجا بود كه توانست پلههاي ترقي را يكي پس از ديگري طي كند. او بعد از موفقيت در قامت كمكمربي و آناليزور، راهي زادگاهش شد و بعد از يك قهرماني با پرسپوليس، توانست هدايت تيمملي ايران را هم مال خود كند.
با چنين سابقهاي، عجيب نيست كه او در ژاپن مورد سوال قرار گيرد. تجربه مربيگري اين مرد 47 ساله در ايران و آمريكا سبب شده او هر جا هست، مشكلهاي بسياري را متحمل شود؛ حقيقت آن است كه قطبي در دنياي شخصي مربيگري فرهنگ و رويه جديدي را در پيش گرفته؛ فرهنگي كه به آينده بسيار خوشبين است و سعي دارد تا حد ممكن مشكلات را در نظر نگيرد: «ما با رفتارها و واكنشهايمان مقابل پيروزي و شكست ميتوانيم در گوشهاي از دنيايي كه در آن زندگي ميكنيم تحول ايجاد كنيم. اگر هر فرد در جهان سعي كند احساس مثبت خود را تنها در 10 مترمربع از اطراف خود نشر دهد، دنياي ما زيباتر و بهتر از رويايمان خواهد شد.»
«يوميوري» سپس اينگونه به داستان مهاجرتهاي افشينقطبي پرداخته: «افشين موانع بسيار بزرگتري را هم بر سر راه خود ديده. او در مورد مهاجرتش به آمريكا ميگويد: «سال 1977 در حالي كه 13 سال بيشتر سن نداشتم به لسآنجلس مهاجرت كردم. آن موقع هر كسي كه خبرهاي روز ايران را دنبال ميكرد، اصالت ايراني داشت و از سوي ساير بچهها در آمريكا آزار ميديد. من هم اين دوران را سپري كرده و با مشكلات آن كنار آمدهام. زماني كه شما با يك پاسپورت آمريكايي و يك پاسپورت ايراني به ايران بازميگرديد، موانع بسياري را بر سر راه خود خواهيد ديد. من سختيهاي بسياري را تحمل كردم تا جايگاه خود را در اين وضعيت حفظ كنم.»
او سالها بعد و با استقبال مثالزدني هواداران پرسپوليس به زادگاهش بازگشت و مادرش را هم ملاقات كرد.
در يك فصل دراماتيك از پرسپوليس قهرمان ساخت. در واقع آنچه كه قطبي جاهطلبي را در آن دنبال و شگفتانگيز بودن زندگي را در آن تجربه كرد، فوتبال بود كه دربارهاش ميگويد: « فوتبال عشق تمامي دورانهاي زندگي من بود و وسيلهاي كه توانستم از طريق آن خود را به دنيا اثبات كنم. فوتبال تنها عنصري بود كه مرا از دنياي اطرافم متمايز كرد. حقيقت اين است كه عشق و فوتبال همواره همراه هم هستند و عشق عاملي است كه به فوتبال قدرت نفوذ در دلها را داده است.»
شنبه|ا|16|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]