تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دور...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797690226




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

صحبت كردن از جنسي ديگر


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: ما هم «كليك» كرديم روي اين سوژه ، فكر كرديم يه گزارش «خفن» از آب دربيايد، اما «خيار شور» شد. از هر كي پرسيديم جريان چيه؟ گفتن تو هم واسه ما «بي بي سي» شدي! خدا روزيتو جاي ديگه بده. انگار داشتم «بادمجون واكس مي‌زدم.» ‌بامزه‌تر از همه از نيوتن مي‌پرسند: چرا از افتادن سيب تعجب كردي؟ گفت آخه من زير درخت گلابي دراز كشيده بودم. خلاصه كلي حرف‌هاي بي‌ربط و با ربط ديگه. خيلي اصرار نكنيد موضوع چيه، يه خرده محرمانه است! ما كه آمار هيچ‌كس را نمي‌ديم. اين زبان رو هر كسي نمي‌دونه. شايد هم بدونه. خلاصه ما رفتيم سر كوچه آمار بچه‌هارو بگيريم و ازشون بپرسيم آخه بابا يه جوري حرف بزنيد ما هم سر دربياريم، هيچي نگفتند. البته گفتند، ما نفهميديم. يه خرده ضد حال خورديم. سوسك شديم به خونه برگشتيم. تو دفتر تلفن شماره دكتر حسين نوري‌نيا رو گرفتم. آدم باسواديه دانشگاه تدريس مي‌كنه، جامعه‌شناسه، حالا چطور مي‌شناسه يا شناخته نمي‌دونم. اين زبان چيه؟ مال كيه؟ از كجا اومده؟ نوري‌نيا در پاسخ به اين پرسش مي‌گويد: وقتي به زبان به عنوان امري اجتماعي مي‌نگريم، درمي‌يابيم كه مجموعه‌اي از ادراكات مشترك و نظام‌مند در زيربناي عادات مشترك زباني افراد يك جامعه وجود دارد. اين ادراكات مشترك و نظام‌مند امري دفعتي نيست، بلكه در سير زمان و نياز جامعه به معنا كردن چيزها، امور و موقعيت‌ها شكل مي‌گيرد. همين وضعيت را درباره گروه‌ها و اقشار اجتماعي نيز داريم. از اين رو، ما در هر جامعه با يك زبان معيار مواجه هستيم و با مجموعه‌اي از زبان‌هاي خودماني ديگر كه اين زبان‌هاي خودماني ديگر، مبتني بر ادراكات مشترك گروه و قشر اجتماعي است كه تفاوت‌هايي با ادراكات مشترك جامعه كل دارد. زبان مخفي نيز در اين مقوله قرار مي‌گيرد. به اين معني كه نياز به معنا كردن چيزها، امور و موقعيت‌هاي گوناگون نزد گروهي از افراد با هدف گزيده‌گويي و تمايزگذاري به نحوي كه ديگران خارج از گروه يا قشر ما چندان از آن مطلع نشوند، موجب مي‌شود مجموعه‌اي از واژه‌ها نزد گروه يا قشر مورد نظر معنايي متفاوت از معناي ادراك‌شده در جامعه كل بيابد. نمي‌دانم اين زبان فقط تو كشور ماست يا جاهاي ديگه هم با آن حرف مي‌زنند. بالاخره پس از كلي گشتن فهميدم نخستين مداركي كه از اين‌گونه زبان به‌دست آمده، مربوط به سارقان و راهزن‌ها بوده و از زندان درز پيدا كرده است. اين جماعت كه حسابي خلاف بودند، واسه اين كه كسي نداند چه مي‌گويند مخترع اين زبان شدند. اين قصه فعلا سر درازي دارد. نوري‌نيا مي‌گويد: هر‌‌چند شرايط و نياز اجتماعي موجب مي‌شود زبان مخفي شكل‌ گيرد، اما رفته رفته اين زبان به عنوان متغيري مستقل وارد عمل مي‌شود و بر رفتار، آداب و مناسك افراد اثر مي‌گذارد. اين جامعه‌شناس مي‌افزايد: از آنجا كه زبان مخفي از بار ارزشي قوي‌تري برخوردار است و تمايزگذاري در آن با شدت و حدت بيشتري شكل مي‌گيرد، رفته رفته بار ارزشي موجود در آن بر افراد تابع زبان اثر مي‌گذارد. حتي بر افرادي كه خارج از گروه و قشر قرار مي‌گيرد نيز تأثير مي‌گذارد و برخي براي آن كه معاني نهفته در آن زبان بر آنها حمل نشود، به نحوي خود را مشابه نشان مي‌دهند. اما از آنجا كه در زبان مخفي به نحوي فاصله گرفتن از هنجارهاي رايج مشاهده مي‌شود، اين زبان عمدتاً در نسل جوان و تاحدودي تابع آن يعني نوجوانان رواج بيشتري دارد. علاوه بر اين كه نوآوري‌ها و بازتوليد آن نيز در اين نسل رخ مي‌دهد. حالا چند تا از اين اصطلاحات زبان مخفي را كه امروز خيلي هم مخفي نيست، با هم مرور مي‌كنيم. زنگ تفريح اول بادبزن جيگر: غيبت، پشت سر ديگران حرف زدن كه باعث خنك شدن دل برخي، از جمله غيبت‌كننده مي‌شود. حسين صافكار: صدام حسين كه شهرها را با خاك يكسان مي‌كرد. خفن: عالي، ترسناك، بي‌نقص، خوب و تحسين‌‌برانگيز، جالب و ديدني خفن بازار: محلي كه تيپ خيلي خفن دارد، محلي كه اجناس خفن در آنجا زياد يافت مي‌شود. خلافي داشتن: شكم بزرگ داشتن (خلافي مخصوص ساختمان‌هايي است كه برخلاف قوانين شهرداري ساخته شده و مقداري از خيابان يا پياده رو را تصاحب كرده باشد)‌. رفتم تو سايتش: تو نخ كسي رفتن سازمان سنجش: كسي كه زياد سوال مي‌كند. سازمان گوشت: آدم چاق و چله سفره الفقرا: روزنامه سكه رايج بلاد اسلامي: صلوات، چيزي كه همه توان آن را دارند. سوراخ جورابتيم: نهايت مخلصي و فروتني در برابر دوست سيامك سنجراني: سيم و سنجاق، اسباب ترياك كشي در زندان فضانورد: معتاد به قرص، معتاد به حشيش كه خيالات خام دارد. فرمت كردن: آماده استفاده كردن، خونه رو فرمتش كردم خوشتون آمد. مي‌دانم شما خيلي چيزاي ديگر را هم بلديد. اگه دلتان خواست فقط براي دانستن بيشتر دنبال اينها برويد، بايد بدانيد در اين باره زياد كار و تحقيق نشده است. يك بار مهدي سمائي سال 82 كتابي نوشت كه فعلا تو بازار نيست به اسم زبان مخفي. كامل هم نيست. خود نويسنده هم در مقدمه مي‌گويد، بهانه او هم اين است كه بعضي كلمه‌ها به بعضي‌ها بر مي‌خورد! سمائي اسم جوان‌هايي را كه اين زبان را به وجود آوردند و از آن استفاده مي‌كنند گروه خودويژه اجتماعي ناميده كه ظهور پر سر و صدايي داشته‌اند. آقاي دكتر محمد اكرامي‌فر، مردم‌‌شناس هم در اين باره كتابي به نام «مردم‌شناسي اصطلاحات خودماني» دارد كه در نوع خود بي‌نظير است و اطلاعات خوبي در اين باره به شما مي‌د هد. حالا به نظر شما هدف از اين زبان شوخ، طنزآميز، جدي، كنايه‌آميز، گاه بد و بي‌ربط و هزار چيز ديگر چيست؟ نوري‌نيا توضيح مي‌دهد: رمزگونگي زبان مخفي موجب مي‌شود اعضاي گروه با وجود افراد غير، نيات خود را براحتي به يكديگر منتقل كنند؛ نكات و نياتي كه در صورت نداشتن اين زبان، امكان انتقال آن مهيا نيست يا در حد كمي مهياست. درخصوص جوانان بايد توجه داشت كه آنان در روابط اجتماعي خود زباني را به وجود مي‌آورند كه تجربه‌هاي روزمره و ذهنيت خود را روان‌تر و آسان‌تر منعكس كنند و همزمان براحتي توسط غيرخودي قابل فهم هم نباشد. خفن بازار تو خفن بازار كه حوزه بچه‌هاي يه خرده خلافه، چيزهايي را به هم مي‌گويند كه به هر كس نمي‌گويند. بالاخره آنهايي كه نمي‌توانند زبانشون را هميشه قايم كنند، روزي يكي به سراغشان مي‌رود شايد هم تا حالا رفته. گشتم و اين آقا را پيدا كردم. دكتر سعيد خراطها. حالا آقاي دكتر چه تخصصي داريد؟ فرمودند دموگرافي. فكر كردم شوخي مي‌كند يا يكي از همون كلمه‌هاي مخفيه! فوري گرفت كه منظورش را نگرفتم. خنديد و گفت: اين رشته فعلا معادل فارسي ندارد چيزي تو مايه‌هاي جامعه‌‌شناسي است. مخترع زبان مخفي سارقان و راهزنان هستند همان كساني كه مي‌خواستند كسي از حرف‌هايشان سردرنياورد و اين زبان را در زندان اختراع كردند خراطها حالا درباره زبان مخفي انحرافي تحقيق مي‌كند. كلي از آنها را به من هم گفت، ولي از نوشتن آنها معذوريم. وقتي از وي در مورد اين زبان پرسيدم، گفت: زبان مخفي دسته‌بندي‌هاي مختلفي دارد كه من تنها به جمع‌آوري آن با رويكرد انحرافي پرداختم. اين زبان عموما ميان خرده‌فرهنگ‌هاي انحرافي شكل مي‌گيرد و رواج دارد. كساني كه نابهنجاري دارند يعني در روابطي مثل سرقت، اعتياد و مسائل جنسي قرار گرفته‌اند كه هر كدام داراي خرده‌فرهنگ خاص خود شده‌اند اين دسته از افراد براي روابط تعامل درون گروهي خود واژگاني را مي‌سازند كه گاه به ديگر خرده‌فرهنگ‌ها وارد مي‌شود و تعابير ديگري پيدا مي‌كند. البته اين جور نيست كه يك كلمه براي هميشه يك معني داشته باشد. كلمه‌ها وقتي سوار مترو و اتوبوس مي‌شوند و پا توي خانه‌هاي شيك مي‌گذارند، آن وقت شيك و باكلاس مي‌شوند، يعني معني‌هاي آنها عوض مي‌شود. خراطها در اين باره اضافه مي‌كند: البته پيشرفت ارتباطات و فناوري كمك شاياني به رواج و انتقال زبان مخفي به ديگر طبقه‌هاي اجتماعي مي‌كند. فاصله‌ها در اينجا كمرنگ و ارتباطات اقشار مختلف پررنگ مي‌شود. در اين نقل و انتقال گاه واژه بار معنايي جديدي مي‌يابد. به گفته وي، اگر اين كلمه‌ها توفيق نيافتند تا آن بالاها بروند، چه سرنوشتي پيدا مي‌كنند. خراطها مي‌افزايد: به طور مثال كساني كه هروئين مصرف مي‌كنند، اغلب دست به سرقت مي‌زنند. آنها در تعامل با سارقان قرار مي‌گيرند اين افراد واژه‌اي دارند مثل «بالا كشيدن» كه ميان مصرف‌كنندگان اين مواد، به معني مصرف‌كردن و استنشاق مواد است، اما همين واژه در تعامل با سارقان به معني برداشتن مال ديگران تغيير معنا مي‌يابد. حالا همين واژه‌ها از مكاني به مكان ديگر تغيير معنا مي‌دهد؛ به طور مثال در برخي بازي‌هاي رايج، واژگاني متداول شده كه تنها افراد آن گروه محتواي آن را درك مي‌كنند. نكته‌اي كه در اينجا وجود دارد، اين است كه ما هر چه به طبقات پايين برويم كلمه‌ها زشت‌تر و بار معنايي آنها عميق‌تر مي‌شود. از خراطها مي‌پرسم اگر معني زبان مخفي لو برود كه ديگر مخفي نيست. اين‌گونه توضيح مي‌دهد: زماني كه اين كلمه‌ها لو مي‌رود، ديگر مخفي نيست. زماني مخفي باقي خواهند ماند كه معني نهان خود را در گروه حفظ كند. اما گاه واژه فارغ از معناي مخفي به ميان طبقه‌هاي ديگر اجتماع نفوذ پيدا مي‌كند كه در اين صورت فارغ از معناي مخفي آن، ديگر مخفي نيست. آنجا مخفي است كه فقط در تعامل درون گروهي فهميده شود. روابط جامعه با خرده‌فرهنگ انحرافي يك رابطه دوسويه است. گاه واژه در جامعه فارغ از معناي مخفي آن به طبقه‌هاي ديگر سرايت مي‌كند. اين واژگان مخفي ويژه خرده‌فرهنگ‌ها، بايد مخفي بمانند. چون نابهنجار و غيرقانوني است. در همان روابط كاربرد و معنا مي‌دهند. شما در گروهي حضور داريد واژه‌اي را مي‌شنويد آن را فارغ از منظور گوينده مي‌فهميد اين واژه به طبقه دوم منتقل مي‌شود كه داراي يك معناي جديد است در اينجا كلمه بهنجار مي‌شود. خانم‌ها، سفيد سفيد فكر كنم بحث كمي مردانه شد؛ اما زنان هم براي خود دنيايي دارند. كتاب صالح علاء را كه ديديد، به اسم «آنچه مردان درباره زنان مي‌دانند.» صد صفحه سفيد! حالا زبان خانم‌ها چگونه است را بايد از اين كتاب فهميد. شيدا اعتضادي و فاطمه سادات كه در اين باره كلي تحقيق كردند، به اين نتيجه رسيدند كه چون واژگان زبان مخفي معمولاً برخاسته از مراكز شبانه‌روزي و خانوارهاي جمعي مثل مراكز عمومي نظير زندان، پادگان و خوابگاه‌هاي دانشجويي است زمينه‌هاي فرهنگي، اجتماعي، قوميتي و ديني مختلف دارد و از طرف ديگر چون زنان و دختران در چنين مراكزي حضوري كمرنگ‌تر دارند، اغلبجنس مذكر مبدع واژگان اين زبان بوده و خانم‌ها تنها كاربر آن هستند. ابداع اين مفاهيم توسط مردان به خودي خود به لغات مزبور بار معنايي مردانه مي‌دهد و در نتيجه استفاده از بيشتر اين لغات از سوي زنان و دختران به لحاظ اجتماعي و فرهنگي قابل قبول نيست و صورت زيبايي ندارد. يك بحث جدي گفتيم كه هر طبقه براي خود كلمه‌هايي دارند كه براي بقيه معني آنها مخفي است. اين زبان كه به زبان مخفي (آرگون) شناخته شده، كاركردهاي مختلفي دارد. نوري‌نيا اين كاركردها را اين‌گونه بيان مي‌كند: - تمايزگذاري نسبت به ديگر گروه‌ها و قشرها؛ به طوري كه مرز ميان افراد گروه با ديگران مشخص مي‌شود. -‌ همسان كردن زبان با سبك زندگي گروه؛ به طوري كه سبك زندگي گروه نيازمند مجموعه واژگاني است كه بتواند آن را تعريف كند. - هويت‌بخشي در چارچوب ارزش‌هاي گروهي و نسلي؛ به نحوي كه زبان مخفي بخشي از هويت فرد مي‌شود و فرد خواسته و ناخواسته در چارچوب آن رفتار مي‌نمايد. - تقابل با ارزش‌ها و هنجارهاي رسمي و ايجاد فاصله عمدي ميان خود و ارزش‌هاي رسمي و مسلط؛ در اين كاركرد نوعي پاسخ به نارضايتي از وضعيت موجود نيز مشاهده مي‌شود. وي در ادمه مي‌افزايد: تحقير افراد غيرخودي و پاسخ به احساس برتري‌‌جويي خود نسبت به ديگران؛ از آنجا كه متمسكان به زبان مخفي در چارچوب ارزش‌ها و هنجارهاي مسلط نه لزوماً ارزش‌هاي رسمي عمل نمي‌كنند، از سوي فرهنگ رسمي و نيز فرهنگ مسلط طرد نيز مي‌شوند و گاهي اين طرد با تحقير نيز همراه است. از اين رو در زبان مخفي بازخورد اين تحقير در تحقير و تمسخر ديگران غيرخودي مشاهده مي‌شود. به عبارتي ديگر، در حوزه زبان مخفي، طردشدگي از هر دو سو شكل مي‌گيرد. هر چند تمام واژگان حوزه زبان مخفي در صدد اين طردكردن نيست. با توجه به اين كاركردها مشاهده مي‌شود كه ناتواني جامعه در انتقال ارزش‌ها و هنجارها بالاخص در شرايط تغييرات مداوم و سريع، عدم مقبوليت عام آن ارزش‌ها و هنجارها، تنوع يافتن سبك‌هاي زندگي و تلاش برخي گروه‌ها و افراد براي گريز از سبك‌هاي مسلط به شكل‌گيري، احساس ناامني از فضاي اجتماعي و بي‌‌اعتمادي در زندگي اجتماعي، به بازتوليد و گسترش زبان مخفي دامن مي‌زند. زنگ آخر بسياري از اين واژگان زياد دوام نخواهد آورد. نهان كردن منظور اصلي و يكي از دلايل اين كار است. جوانان نيز واژه‌هايي دارند كه براي مدتي ميان آنها رواج دارد و به مرور فراموش مي‌شوند. تعداد كمي‌ از اين واژه‌ها به زبان عاميانه و تعداد كمتري به زبان رسمي‌ راه پيدا مي‌كند. مورد داشتن يا قاط زدن را مي‌توان از اين نمونه‌ها به شمار آورد. خراطها هم در اين مورد مي‌گويد: اين واژگان ماندگاري زيادي ندارند، به همين دليل از اين نسل به نسل ديگر تغيير مي‌كند. اين مساله تابع تحولات و شرايط اجتماعي است. نتيجه ازدواج قورباغه و طوطي مي‌شود: قوطي. بي‌ربط بود، مگه نه! منبع: رامیز




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 387]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن