واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: گلچين فاطميه ـ 11
48 - درباره اينكه چرا وصيت يادگار پيامبر اين شد كه همه امور تجهيز و تشييع و تدفين وي شبانه انجام گيرد و قبر و مدفن وي مخفي و نامعلوم بماند پرسش و يا پرسشهاي فراوان وجود دارد "ولاي الامور تدفن سرا بضعه الرسول و يعضي تراها"
كه به اجمال ميتوان گفت اين نوعي مبارزه منفي بود و حضرت اعلام ميداشت، از عملكرد دستگاه حاكمه ناراضي ميباشد و از مردم نيز ناراحت است. چرا پس از وفات رسول خدا، همه چيز را به هم ريختند، چرا امامت و ولايت را به خلافت تبديل نمودند، چرا در مراسم سقيفه علي و اصحاب گران قدري چون سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و يا افرادي چون زبير و عباس را دعوت نكردند. چرا بدن رسولالله را رها كرده و به تجهيز و تدفين وي نپرداختند "تركتم رسولالله جنازه بين ايدينا و قطعتم امركم فيما بينكم" و به قول معروف "بريدند و دوختند و خود پوشيدند" و كار را تمام كردند. چرا امر انتصابي و نصب خداوندي را به امر انتخابي، آن هم ناقص تبديل نمودند. و شگفت اينكه خليفه اول، امر خلافت بعد از خود را به شورا واگذار نكرد و خود خليفه دوم را نصب نمود. خليفه دوم شيوه ويژهاي را براي تعيين خليفه سوم "شش نفر و تعيين يك نفر از بين خود و در صورت اختلاف، سه نفر شدن هر طرف و انتخاب يك نفر از سه نفر خاص" معرفي نمود، و در مورد خليفه چهارم انقلابيون به سراغ امام علي(ع) رفتند و به اجبار از حضرت خواستند كه خلافت را بپذيرد. انصافاً اين قطعه تاريخ خواندني است و در ضمن تماشائي و اعجاب آور.
حضرت زهرا از اين سياسي كاري و سياست بازي به شدت آشفته شد و نگران اسلام، كتاب خدا، نبوت، رسالت و ولايت بود و اينكه پس از 70 روز از واقعه غدير خم تا وفات پدر همه چيز را واژگونه ميديد.
بدين جهت به عنوان اعلام نارضائي و جلوگيري از سياسي كاري حاكميت پس از وفات خود وصيت به مخفي نمودن امور خود كرد، و در مقابل تاريخ علامت پرسش به جاي گذارد. آنان ميخواستند با حضور در تشييع و نماز خواندن، همه چيز را رفو كنند.
49ـ حضرت زهرا عليها سلام در خطبه سنگين و خطير خود از عوامل تغيير ولايت وصايت و بوضوح اعلام داشت: نفاق و دوروئي و كهنه و فرسوده اعلام كردن لباس دين "ظهر فيكم حسيكه النفاق و سمل جلباب الدين" و به سخن در آمدن گمراهان و سالار شدن گناهان "و نطق كاظم الغاوين و نبغ خامل الاقلين و هدرفتيق المطلين" و ياوه گويان به صحنه آمدن موجب شد كه حقايق جاي خود را به واقعيات واگذارند و هياهو كارساز شود نه عقل و دين و تجربه و اخلاق و انصاف و نص و نصب شيطان نيز به صحنه آمد و ندا داد و فراخوان كرد كه دعوت وي را پذيرفتند و سبك در پي وي به راه افتادند و از وي اطاعت نمودند و شد آنچه را نبايد بشود و نشد آنچه را بايد بشود. اين اختلاف و تفرقه تداوم يافت تا عصر ما كه برخي مسلمانان سعودي، شيعه را كافر، رافضي، زردشتي و مجوس بشناسند، در جنگ با شيعه مساعدت دهند، و بر قطار صلح با اسرائيل سوار شوند.
50ـ در فراز ديگري ميفرمايد "هذا والعهد قريب، والكلم رحيب، والجرح لمايندمل والرسول لمايقبر" شما تا زمان فراق رسول خدا و خطبه غدير، فاصله اندكي داشتيد و حقايق نيز معلوم بود و زخم فراق رسول خدا التيام نيافته بود و رسول خدا دفن نشده بود. راستي شگفت آور نيست كه پيكر حضرت را برروي زمين گذارده و در سقيفه بني ساعده كه در فاصله كوتاهي با مسجد و خانه رسول خدا قرار داشت اجتماع نمايند و بدون فراخوان عمومي از جمله مهاجران نامدار و انصار مورد احترام همگان، بيعت در غدير خم را فراموش نموده و با تعارف موضوع را تمام كنند.
51ـ حضرت زهرا عليها سلام چند خطبه پس از وفات پدر ايراد نمود كه خطبه مفصل آن در مسجدالنبي ايراد شد. در اين خطبه، اعلام ميدارد كه گويا از باب دلسوزي و خيرخواهي و اينكه مبادا بدون تعيين خليفه فتنهاي رخ دهد و اختلافي بوجود آيد به آن اجتماع دست زدند، "ابتدا را، زعمتم خوف الفتنه" درحالي كه با اين كار خود در فتنه غرق شدند وسقوط كردند "الافي الفتنه سقطوا" و بر وقوع حوادث تلخ روي آوردند. حضرت زهرا با استناد به آيات قرآن عاقبت كار آنان را ياد ميكند "وان جهنم لمحيطه بالكافرين" و قيامت آنان را سياه و تباه معرفي مينمايد و با عباراتي چون: شما كجا و خواباندن فتنه كجا، دروغ ميگوئيد و راهي جز راه حق را ميپوئيد "فهيهات منكم و كيف بكم وانّي توفكون" و مردم فريبي كردند، كه گناهي نابخشودني ميباشد.
52ـ حضرتش با صراحت اعلام ميدارد: اگر شما خيرخواه بوديد و در پي حق و عدل و خدمت بوديد، كتاب خداوند دردسترس شما بود، درباره مسائل مهم واضح و آشكار سخن ميگويد و دستورات و احكام آن آشكار ميباشد. وراههاي آن روشن است، درحالي كه شما آن را كنار گذارده ايد. آيا داوري جز قرآن ميخواهيد، يا گفتار شيطان را ميپذيريد كه بد راهي را به عنوان بدل پذيرفته ايد. پذيرفتن غيراسلام "كه در قرآن معرفي شده" زيان كاري را با خود دارد.
* سيدرضا اكرمي
چهارشنبه|ا|30|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]