تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، كليد وضو و كليد هر چيزى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796998369




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فیلم‌ها می‌فروشند یا ستاره‌ها؟


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فيلم‌ها مي‌فروشند يا ستاره‌ها؟  
محمدرضا گلزار
بيش از 70درصد توليدات سالانه سينما، به قصد جذب مخاطب و در واقع براي گيشه ساخته مي‌شوند ولي در عمل تعداد آثاري كه در اين كار به توفيق مي‌رسند زياد نيست.آيا مي‌توان از فرمول‌هاي امتحان پس داده استفاده و جواب مثبت از گيشه گرفت؟ تجربه نشان داده كه گاهي مي‌شود و گاهي هم نه. در ايران واقعا هم خيلي كيفيت فيلم شرط توفيق در گيشه نيست، بماند كه سينماي كپي كار، عموما كپي را هم با كم حوصلگي و كم وقتي و با حداقل صرف وقت و دقت انجام مي‌دهد.اين توليدات سرهم‌بندي شده كه به سختي مي‌توان تفاوتي ميانشان قائل شد، اگر توسط تهيه‌كننده و پخش‌كننده‌اي كه مناسبات سينماي ايران و به خصوص اكران را خوب مي‌شناسند، ساخته شوند، معمولا گليم خود را از آب بيرون مي‌كشند.مي‌توان از يكي دو دفتر فيلمسازي نام برد كه اغلب فيلم‌هاي پرفروش سال‌هاي اخير را به بازار فرستاده‌اند. در كنارش هم البته مي‌توان از فيلم‌هايي نام برد كه روي كاغذ، همه شرايط لازم را براي فتح گيشه داشتند ولي در عمل نتوانستند انتظارات را برآورده كنند. وقتي صحبت از مناسبات اكران در سينماي ايران مي‌كنيم بايد به رابطه و تعاملي كه ميان تهيه‌كننده و سينما‌دار وجود دارد، اشاره كنيم. رابطه‌اي كه چه در سال‌هاي قبل از پيروزي انقلاب و چه در اين سال‌ها، همواره در تعيين مناسبات اكران موثر بوده‌اند. تنها در دهه 60، دولت كوشيد تا خود اختيار عمل را در دست بگيرد و در مقابل سيستم توليد و پخش سنتي بايستند، كه با تغيير شرايط جامعه در دهه 70، همه چيز دوباره به روال قبلي‌اش بازگشت. اين بازاري است كه عده‌اي در آن كاسبان قديمي و صاحب اعتبار محسوب مي‌شوند و برخي بيشتر به دنبال توليد كالاهاي لوكس هستند كه دوسر تعيين كننده اكران، يعني تهيه‌كننده –پخش كننده سنتي و سينمادار، آنها را چندان مناسب عرضه گسترده نمي‌دانند. طرف دوم قصد دارد مناسبات اين بازار را به هم بزند و طرف اول هم حضور خود را ضامن بقاي سينما و چرخيدن چرخ آن قلمداد مي‌كند. دعواي تهيه‌كننده سنتي و تهيه‌كننده فرنگي كه ريشه اغلب اختلافات صنفي سينماگران در سال‌هاي اخير بوده هم از اينجا ريشه مي‌گيرد. جدا از اينها، بايد ديد سينماي تجاري و متكي بر جذب مخاطب از چه راهكارهايي استفاده مي‌كند. در توضيح دلايل قهر تماشاگر از سينما، معمولا به تكراري بودن فيلم‌ها اشاره مي‌شود ولي ديده‌ايم كه فيلم‌هايي بدون آنكه از سوژه و فضاي تازه‌اي برخوردار باشند، توانسته‌اند تماشاگران پرتعداد بيابند؛ فيلم‌هايي كه اصلا مهمترين دليل ساخته شدنشان،‌استفاده از سيستم تداعي معاني در ذهن مخاطب است، به اين معنا كه اين فيلم‌ها قرار است فيلمي، سريالي، يا حتي تيپ و بازيگري را كه تماشاگر از آن خاطره خوشي دارند، تداعي كند. براي اين كار هم معمولا نه داستان تازه‌اي در كار است و نه حتي پرداختي كه قدري طراوت داشته باشد. انگار همه دارند از روي دست هم كپي مي‌كنند و بعضي از اين نسخه‌هاي بدلي در گيشه جواب مي‌گيرند و برخي‌ هم نه. گاهي اوقات ستاره بخت و اقبال يك بازيگر چنان مي‌درخشد كه در هر فيلمي با هر كيفيتي بازي كند فروششان تضمين شده است؛ اتفاقي كه در سال‌هاي اخير در مورد محمدرضا گلزار رخ داده است و مي‌توان گفت كه بسياري از فيلم‌هاي اين بازيگر بدون حضور او قطعا نمي‌توانستند توفيقي را به دست بياورند. محبوبيت ستاره، در همه جاي دنيا يك عامل تعيين‌كننده در فتح گيشه است. ستاره‌ها اصلا به اين دليل مورد توجه‌اند و دستمزدهاي بالا مي‌گيرند كه مي‌توانند سرنوشت اقتصادي يك فيلم را تعيين كنند. ولي در سينماي استاندارد، يك ستاره نمي‌تواند مدام فيلم پيش و پا افتاده بازي كند و همچنان محبوب و موفق باقي بماند. در اينجا اما مي‌توان از فيلم‌هايي نام برد كه تماشاگر پس از تماشايشان با نارضايتي سالن سينما را ترك كرده، ولي نفس حضور ستاره‌اي محبوب باعث شده تا فيلم در گيشه شكست نخورد.مي‌توان اين سؤال را مطرح كرد كه اساسا فيلم‌ها مي‌فروشند يا ستاره‌ها؟ آيا ستاره‌ها قرار است به عنوان يك نيروي مكمل به ياري درام، داستان و شخصيت‌پردازي بيايند و يكي از عوامل جذب تماشاگر باشند يا به تنهايي قرار است جور همه چيز را بكشند؟ پرفروش‌هاي سال‌هاي اخير سينماي ايران نشان مي‌دهند كه بيشتر اتفاق دوم رخ داده است  وگرنه چگونه مي‌شود فيلمي كه در لحظات كمدي‌اش خنده بر لب تماشاگر نمي‌آورد و در لحظات جدي و عاشقانه‌اش همه را به قهقهه مي‌اندازد، بتواند در گيشه به توفيق دست يابد؟ آيا جز اين است كه اينجا صرفا آقا يا خانم ستاره است كه دارد عدم جذابيت داستان، بي‌مايه بودن فيلمنامه و كارگرداني ضعيف را جبران مي‌كند؟درست يا غلط الگوهايي در سينماي تجاري ايران شكل گرفته كه پايه و اساس توليد بسياري از فيلم‌ها را تشكيل مي‌دهد. اينكه بايد از هر نوع روايتي كه ذره‌اي پيچيده باشد يا نيازمند اين باشد كه تماشاگر را به فكر كردن وادار كند، پرهيز كرد. قصه‌ها بايد ساده، سر راست و يك خطي باشند و روايت هم بايد اساسش را بر شير فهم كردن تماشاگر بگذارد، حضور ستاره محبوب و پولساز هم كه اصل و اساس كار را تشكيل مي‌دهد. منتها چون تعداد بازيگراني كه در سينماي ايران از چنين ويژگي‌اي برخوردار باشند، زياد نيست، ناچار گاهي اوقات بايد سراغ گزينه‌هاي ديگر رفت. نكته ديگر اينكه تماشاگر ايراني علاقه چنداني به ژانر به مفهوم كلاسيك‌اش ندارد. يعني جز كمدي كه آن هم نمونه‌هاي ايراني‌اش اغلب منطبق با قواعد ژانر نيستند، هيچ گونه يا زيرگونه‌اي نمي‌تواند با خواست تماشاگر جور در بيايد و توجه او را برانگيزد. مثلا در اينجا درام و رزشي ساخته نمي‌شود. يا آنچه كه به كمدي رومانتيك جلوي دوربين مي‌رود،  در واقع همان فيلم‌فارسي آشناست كه ملغمه‌اي است از همه چيز از لحظات عاشقانه تا صحنه‌هاي كمدي بزن بكوب، اكشن و خلاصه هرچيز ديگر كه بتواند تنوع بيشتري به فيلم ببخشد تا جنس تهيه‌كننده در مقابل مشتري- مخاطب،‌جور باشد. اين واقعيت سينماي بدنه ايران است. البته هميشه استثناهايي هستند كه حكم جرقه‌هايي رادارند كه تداوم نمي‌يابند. مروري بر فيلم‌هاي پرفروش اين سال‌ها نشان مي‌دهد كه بيشتر آنها را آثار نازل تشكيل داده‌اند. در 5-4سال اخير به ندرت پيش آمده كه فيلمي به صورت توامان مورد توجه مخاطب و طيف نخبه قرار گيرد. سينماي تجاري البته الزاماتي دارد كه در همه كشورهاي صاحب سينما رعايت مي‌شوند و اين دسته از فيلم‌ها، معمولا خيلي مورد توجه منتقدان قرار نمي‌گيرند ولي كمتر پيش مي‌آيد كه تقريبا تمام فيلم‌هاي پرفروش و متعلق به جريان سينماي تجاري،‌زير استاندارد باشند. شايد مشكل اصلي سينماي ايران باشد كه فاقد ابزارهاي لازم براي تبديل شدن به يك صنعت است ؛يعني نه داراي امكانات سخت‌افزاري براي رسيدن به چنين موقعيتي است و نه در تفكر سينماگران فعال در اين حوزه، چنين چيزي مي‌گنجد. اين سينمايي است كه براي جذب مخاطب، به ندرت حاضر به تقبل زحمت و كوشش است. همه چيز خلاصه مي‌شود در چند ستاره محبوب و يك داستان تك خطي ساده. جالب اينكه بعضي از همين فيلم‌ها هم در جذب مخاطب موفق‌اند. به همين سادگي و راحتي!منبع : همشهري  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن