واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خشونتهاي كلامي را جدي بگيريد
«بيمصرف»، «احمق»، «بيارزش»، «آدم علاف»، «همه روز براي شما مفت خورها زحمت ميكشم»! آيا جملاتي نظير اين نوع هتاكيها را از زبان همسرتان شنيدهايد؟ شايد همسرتان روز بدي را گذرانده باشد و يا از كاري كه انجام دادهايد ناراحت و عصباني شده باشد اما به جاي اينكه يك گفتگوي عقلاني و منطقي داشته باشد به خودش اجازه بدهد جملاتي را براي بيان ناراحتي يا خشمش بيان كند كه شايسته هيچ انساني نيست. اگر همسرتان در حالت عادي انساني خوشرو و خوش بيان باشد و به شما ابراز علاقه كند وقتي در چنين موقعيتهايي به شما هتاكي ميكند بسيار متعجب ميشويد و احتمالاً به احساس خوب هميشگيتان نسبت به او شك ميكنيد. ويژگيهاي خوب او اين رفتارهاي غيرمعقولي را غيرقابل باور نشان ميدهد و مسلماً از ظرفيت درك هركسي خارج است كه چرا او بايد ناراحتياش را اينگونه ابراز كند.
خشونت كلامي چيست؟
آزار زباني احساسات گستاخانه شخص براي كنترل و تحقير فرد مقابل است. آنچه كه تحمل آزار زباني و هتاكي را سخت ميكند توصيفات بيرحمانهاي است كه نوع زندگي، نوع فكر و احساسات و نيازهاي فرد مقابل را مورد هجوم قرار ميدهد.
بسياري از كساني كه هتاكي ميكنند و آنهايي كه مورد آزار قرار ميگيرند اصلاً معناي آزار زباني را نميدانند. معمولاً قربانيان اين نوع خشونت چنين رفتاري را ناديده ميگيرند آن را ناديده ميگيرند و تنها زماني كه بددهانيها با خشونتهاي جسمي شديد همراه شود نسبت به آن واكنش نشان ميدهند. شايد اگر آنها ميدانستند كه خشونتهاي كلامي بسيار بدتر از خشونتهاي جسمي هستند و حقارتهاي پنهان آن را درك ميكردند در برابر اين نوع اهانتها واكنش نشان ميدادند و دنبال راهحلي براي مشكلاتشان ميبودند.
خشونتهاي كلامي به سادگي قابل شناخت نيستند. اگر كسي شما را كتك بزند و به جسمتان آسيب بزند ميپذيريد كه مورد آزار جسمي قرار گرفتهايد. اما شايد ندانيد كه به كار بردن بعضي از الفاظ در پوشش «شوخي كردم» و «يا ميخواستم سربه سرت بگذارم» ممكن است نوعي خشونت باشد و نسبت به آن حساسيت كمتري داشته باشيد.
خشونتهاي كلامي را بشناسيد
بسياري از لقبهاي جنسيتي يا توهينآميزي كه فردي به ديگري نسبت بدهد نمونه بارز خشونت كلامي است. اين نوع صفتهاي كلامي تحقيرآميز به مرور زمان فرد را شايسته آن توصيفات نشان ميدهد و اعتماد به نفس و شخصيت را از انسان ميگيرد.
كسي كه خشونت كلامي دارد معمولاً بعد از هتاكيهايش طوري رفتار ميكند كه گويا اصلاً اتفاقي نيفتاده است و همه چيز مثل سابق است. اين رفتار بخشي از نقشه است. زيرا معمولاً فرد قرباني بعد از ديدن چنين رفتاري تصور ميكند آنچه به او گفته شده نه از روي عمد بلكه از روي بيتوجهي و يا بدون قصد قبلي بيان شده است. فرض كنيد همسرتان به شما بگويد «چاقالو» يا «خوابالو» و يا هر صفت تحقيرآميز ديگري را به شما نسبت بدهد. با اينكه شما در همان لحظه جا خوردهايد و توقع شنيدن چنين حرفي را نداشتهايد، اما او طوري رفتار كند كه گويا اسمتان را صدا زده و هيچ حرف زشتي نزده است، در اين حالت شما ممكن است حرف او را جدي نگيريد و با خودتان بگوييد «منظوري نداشته و يا از روي عمد حرفي نزده». اين دقيقاً همان چيزي است كه همسرتان ميخواهد. در واقع او سعي ميكند احساسات تحريك شده شما را كنترل كند بدون اينكه هيچ نوع درگيرياي پيش بيايد.
گاهي كسي كه بيش از اندازه هتاكي ميكند، سعي دارد تا فرد مقابل را گناهكار و خطاكار نشان بدهد و رفتار زشتش را در پشت خطاي ديگري پنهان كند. همسرتان ميگويد «از بس غر ميزني و به همه چيز ايراد ميگيري باعث ميشي من دهنمو باز كنم» شما با خودتان ميگوييد «پس حق داشته به من توهين كند چون من باعث عصبانيتش شدم» شما فراموش ميكنيد كه خطاي ديگران مجوزي براي توهين و تحقير نيست و هميشه راه حلهاي مسالمتآميز ديگري نيز وجود دارد و نيازي به فحاشي كردن نيست!
نكته قابل ملاحظه اين است كه اگر همسرتان در برابر جمع به شما احترام بگذارد و عشق و علاقهاش را نشان بدهد ممكن است شما تحت تأثير قرار بگيريد و زبان تند و بيرحمانه او را در خلوتتان ناديده بگيريد و ديگر به اين مسئله فكر نميكنيد كه شايد اين خوب جلوه كردن در جمع فقط وسيلهاي براي كنترل شما و خلع سلاح كردنتان باشد براي اينكه هرگز نتوانيد ادعا كنيد همسرتان شما را آزار ميدهد. زيرا ديگر چطور ميتوانيد ثابت كنيد كه او شما را هميشه «عزيزم» خطاب نميكند؟
نوع ديگر خشونت كلامي، عصبانيتهاي غيرقابل كنترل همسر است. در مواردي كه بسياري از افراد ميتوانند خشمشان را كنترل كنند و با آرامش به دنبال راهحل مشكلاتشان باشند اگر همسرتان عصبانيتي مهارنشدني و غيرعادي داشته باشد و نتواند يك مكالمه عادي را پيش ببرد او مبتلا به خشونت كلامي است.
بيش از اندازه انتقاد كردن و تحقير نظرات ديگري نيز يكي از انواع خشونت كلامي است. اگر همسرتان با همه نظرات شما مخالفت ميكند و با لحني تحقيرآميز جوابتان را ميدهد و در عين حال سعي ميكند نظرات خودش را بهتر جلوه بدهد طوري كه شماهم همه حق را به او بدهيد او خشونت كلامي را در قالب كلماتي مناسبتر استفاده ميكند.
ممكن است همسرتان هيچ فحشي ندهد اما دربرابر هر نوع اظهارنظر شما فرياد بزند و با دعوا و داد و بيداد با شما مخالفت كند. او ممكن است آنقدر داد و هوار كند كه شما احساس كنيد اصلاً حق نداشتيد حرفي بزنيد.
سكوت! سكوت ميتواند يك نوع خشونت باشد. گاهي همسرتان شما را لايق همكلامي نميداند و اصلاً به خودش زحمت واكنش نشان دادن نميدهد. با يك لبخند سرد و يا سر تكان دادن شما را وادار به سكوت ميكند و به طور ضمني به شما القا ميكند حرفهايتان بهايي ندارد.
تمسخر نيز نمونه بارز خشونت كلامي است. شما ميتوانيد به راحتي بفهميد كه همسرتان از گفتن «دستپختتم كه به مامانت رفته» تمسخر و تحقير را بفهميد و او هم ميتواند با گفتن «باور كن شوخي كردم» توهينش را توجيه كند. كمي چاشني خنده ميتواند شما را از اين مرحله عبور بدهد. اين ظرفيت روحي شماست كه يا اين نوع خشونتها را ناديده ميگيرد و يا در پسزمينه ذهنتان نگه ميدارد.
متاسفانه بسياري از كساني كه مورد آزار خشونتهاي كلامي قرار ميگيرند راههاي مبارزه و درمان آن را نميدانند و اين شرايط را ميپذيرند و در يك چرخه بيمارگونه عشق و محبت، هتاكي و خشونت به زندگي زناشوييشان ادامه ميدهند. درحاليكه پذيرفتن اين نوع زندگي فقط ناديده گرفتن احساسات و تجربه خوشبختي است. اگر شما در چنين چرخهاي گير افتادهايد بايد ياد بگيريد كه چگونه يك زندگي درست به همراه سلامت رواني داشته باشيد بدون اينكه موردخشونت قرار بگيريد. البته در مواردي كه همسرتان تلاشي براي اصلاح رفتارش نكند، خشونت كلامي هرگز از بين نميرود و در نهايت ادامه اين نوع زندگي حاصلي جز افسردگي، از دست رفتن اعتماد، خودباوري و فاصله گرفتن از خوشبختي نخواهد داشت.
در بعضي از موارد مشاوره براي يافتن راهحل كارساز است اما از آنجايي كه مشاور در همه لحظات يك زندگي حضور ندارد تا همه اين رفتارها را اصلاح كند نميتوان تنها به راهكارهاي مشاور تكيه كرد. موارد زيادي هست كه ممكن است از ديدرس مشاور يا رفتاردرمانگر پنهان بماند زيرا همانطور كه فردي كه خشونت كلامي دارد ميتواند همسرش را كنترل كند، ميتواند طوري رفتاركند كه مسير قضاوت مشاور را نيز كنترل كند و حقايق را از او نيز پنهان كند.
شايد نااميد شدهايد و چارهاي نميبينيد جز اينكه با اين وضعيت كنار بياييد. اما يادتان باشد كه اين زندگي شماست و اگر يك بار با انتخابي غلط منحرف شده است نبايد هميشه تاوان آن را با ادامه يك مسير اشتباه بدهيد. زندگي موهبتي الهي و ارزشمند است وقتي شما تسليم مشكلاتي نظير اين نوع خشونتهاي خانوادگي ميشويد درواقع حرمت انساني خود را به باد ميدهيد و اجازه ميدهيد ديگران ارزش شما و زندگيتان را ناديده بگيرند. اگر ميبينيد اسير آزارهاي روحي ديگري شدهايد به خودتان و شريك زندگيتان كمك كنيد تا از اين وضعيت نجات پيدا كنيد.
چه كنيد و چگونه واكنش نشان بدهيد؟
وقتي همسرتان يعني كسي كه از هر فردي به شما نزديكتر است خشونت كلامي دارد بعد از مدتي در شما اين احساس ايجاد ميشود كه شما و احساساتتان مهم نيستيد. اعتماد به نفستان را از دست ميدهيد و خودتان را مسئول هر اشتباه و خطايي در زندگي زناشوييتان خواهيد دانست. بدترين حالت اين است كه باور كنيد لايق اين توهينها هستيد. وقتي همسرتان طاسي سرتان را مسخره ميكند باور ميكنيد كه مرد جذابي نيستيد و همسرتان نيز خيلي بزرگوار است كه شما را تحمل ميكند. اما زماني كه ميفهميد مشكل از شما نيست و اين همسرتان است كه دچار بيعفتي دركلام و افكارش است ميتوانيد براي رفع مشكلتان اقدام كنيد. اين نكات ميتوانند به شما براي پيداكردن راهحل مفيد باشند.
اولين نكتهاي كه بايد بدانيد اين است كه «خشونت» هيچ توجيهي ندارد و هيچكس حق ندارد با اعمال زور و قدرت ديگري را آزار بدهد. حق شما نيست كه يك نفر نسبت به شما سلطه داشته باشد و آزارتان بدهد.
نسبت به خشونتي كه ميبينيد واكنش نشان بدهيد. همسرتان بايد بداند كه رفتار، جملات و حركاتش شما را ناراحت ميكند او را نسبت به حقوقتان آگاه كنيد. طوري رفتار نكنيد كه او خودش را پيروز اين ميدان بداند و فكر كند بازي را با عقبنشيني شما برده است.
اگر همسرتان در حالتهاي عادي فردي منطقي، آرام و دوست داشتني است ميتوانيد از او بخواهيد تا رفتارش را اصلاح كند. ميتوانيد با همراهي هم، زماني كه او شروع به توهين و تحقير ميكند به او هشدار بدهيد و كلمات جايگزين را يادآوري كنيد.
با توافق هم، از مشاور و رفتار درمانگر كمك بگيريد. راهكارهاي مشاور براي كنترل خشم، عصبانيت و يا شوخ طبعي آزاردهنده ميتوانند بسيار كارساز و مفيد باشند.
هرگز در خشونتهاي همسرتان همراهيش نكنيد. براي اينكه به او بفهمانيد كه هتاكي ميكند و شما را آزار ميدهد نبايد با مقابله به مثل پاسخش را بدهيد. هر واكنش تند شما به رفتار همسرتان به معني پيروزي او است زيرا او را به هدفش كه آزار شما يا تيكه انداختن و تحقيراست نزديك ميكند.
نتيجه رفتارش را به او تذكر بدهيد. او را نسبت به فرزندانتان حساس كنيد. به او يادآوري كنيد كه رفتار و طرز صحبتش الگوي فرزندانتان قرار ميگيرد. اگر فرد معقولي باشد كمي به نتايج عملش فكر ميكند.
درمواردي كه خشونت و آزارهمسرتان شديد و غيرقابل كنترل است ميتوانيد آن را با خانواده و يا دوستانتان مطرح كنيد و احساساتتان را بيان كنيد. آنها با شناختي كه از شما دارند ميتوانند همراهيتان كنند و راهحلي را نشانتان بدهند.
اگر خشونت كلامي با آزارهاي جنسي و جسمي همراه است و همسرتان براي درمان خودش هيچ همكاري و كمكي نميكند لزومي ندارد بمانيد و تحمل كنيد. امنيت رواني، جسمي و عاطفي شما فراتر از حفظ رابطهاي است كه درآن هيچ چيز جز آزار و اذيت وجود ندارد. به ويژه اگر فرزنداني داشته باشيد كه در معرض اين خشونتها قرارداشته باشند و از خشونتهاي اين رابطه آسيب ببينند بايد به شكل جديتري به اين مسئله فكر كنيد.
ادامه زندگي با فردي كه خشونتطلب است به ظرفيتهاي روحي شما بستگي دارد. چقدر حاضريد هزينه كنيد؟ چقدر انرژي براي اصلاح رفتار او داريد؟ تحمل و اميد شما چقدر است؟ دلايل و انگيزههاي شما براي حفظ اين رابطه چيست و تا چه اندازه عقلاني و ارزشمند است؟ كسي كه تعيين ميكند اين زندگي بايد ادامه پيدا كند و يا تمام شود شما و همسرتان هستيد.
جدايي آخرين راهحل است. وقتي همسرتان با گفتگو، همراهي، مشاوره و هشدارهاي شما تغييري در رفتارش نميدهد ميتوانيد به گزينه جدايي فكر كنيد. اين نتيجهاي است كه ممكن است مشاور و يا حتي خانواده و دوستانتان نيز به آن برسند و به شما پيشنهاد بدهند.
شنبه|ا|26|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]