محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797703982
مشكلات از اسلام و تشيع نيست، از من و ماست
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: مشكلات از اسلام و تشيع نيست، از من و ماست
سيد علي خميني در گفت وگويي به بررسي مواجهه جامعه ديني با مدرنيته و همچنين دغدغه هاي متدينين و رويكردهاي اسلام شيعي مي پردازد و نحوه گفته هايش را با مباحث فلسفي پيش مي برد اما بي توجه به وقايع جامعه نيست و معتقد است بايد از ابزار مدرن متناسب با فرهنگ غالب بهره جست تا جامعه بدون وادادگي در مسير توسعه قرار گيرد.
فرزند يادگار گرانقدر امام خميني (ره) مرحوم حاج سيد احمد خميني كه عكس مشهور كودكي اش با پدربزرگ، نمايانگر روابط صميمي امام خميني در درون خانواده و احترام به كودكان بود، امروز روحاني رشيدي است كه اگرچه خود را از سياست دور نگه داشته اما رفتن و نرفتنش به مراسمي كه برداشت هاي سياسي به دنبال داشت، موضوع رسانه ها شد و هر چه مي گويد يا حتي نمي گويد براي رسانه ها و فعالان سياسي ايران مهم است.
به گزارش «تابناك» سيد علي خميني كه در قم به تحصيل و تدريس مشغول است، به شيوه جدش بزرگوارش زندگي ساده اي را برگزيده و تلاش دارد با مطالعه انديشه هاي مطرح در جهان به بازشناسي راه هاي اعتدالي در دنياي افراط زده امروز بپردازد.
وي كه معتقد است در مواقع رسيدن به بن بست، نبايد به دنبال تغيير ايدئولوژي بود بلكه بايد سراغ تغيير افراد برويم چون ممكن است اشكال از افراد باشد نه ايدئولوژي، از نخبگان ايراني و شيعيان دعوت كرد كه بدون هراس به نقد جامعه خود بپردازند تا جامعه به راه درست پيشرفت دست يابد.
نوه رهبر فقيد انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در اين گفت وگو از نگراني هايش هم مي گويد؛ نگراني هايي كه پيش از اين، جدش هشدار داده بود: اگر در زمان شاه در بازار، رشوه و ربا بود، فقط در بازارِ ظلم بود اما امروز اگر در بازار، دزدي و ربا و رشوه باشد، در حكومت اسلامي است و همه به پاي اسلام نوشته ميشوند.
حجت الاسلام و المسلمين سيدعلي خميني در گفت وگو با خبرنگار شفقنا درباره مواجهه فقه شيعه با مسايل دنياي امروز به دو رويكرد افراطي و تفريطي اشاره و بيان مي كند: راه افراطي همان است كه بايد سرتا پا غربي شويم تا به پيشرفت برسيم و بايد از آنچه داريم، جدا شويم. اين گروه معتقدند مدرن شدن در جوامع سنتي با اعتقادات سنتي مثل ساختن بناي جديد بر پشتبام يك خانه خرابه است كه در اثر اين ساخته شدن، هم آن بناي سابق و هم بناي جديد، خراب ميشوند لذا بايد سرتاپا غربي شد. البته اين يك ديدگاه بوده كه مسلما با مكتب اسلام و خصوصا ائمه شيعه(ع) مغاير بوده است زيرا شيعه مدعي گذارههايي است براي نجات بشر در تمام صحنههاي تاريخ.
سيدعلي خميني در ادامه به ديدگاه تفريطي موجود مي پردازد و مي گويد: راه تفريط، پس زدن همه مظاهر تمدن و از تمام امكانات چشمپوشي كردن است. امروزه به بركت انقلاب اسلامي و با گذشت زمان و تغيير فرهنگ، خيلي مسايل براي ما ساده شده است اما در گذشتهاي نه چندان دور اين طور نبوده و حتي ورود بلندگو در جوامع سنتي و روحانيون يك زماني با مشكل روبهرو بوده است.
اينها كوچكترين مسايل مظاهر تمدني بوده اما نگاه تفريطي در مواجهه با آن، عكسالعمل تقابلي داشته است.
او با رد اين راه هاي افراط و تفريطي، راه ميانه و اعتدالي را بين اصول اعتقادي و مظاهر تمدني پيشنهاد مي دهد و در ادامه به روش جد خود امام خميني (ره) اشاره و بيان مي كند: شايد جمله امام مبني بر اينكه «ما با سينما مخالف نيستيم، ما با مركز فحشا مخالفيم»، امروز يك جمله بسيار ساده به نظر برسد اما وقتي به لحاظ تاريخي به موضوع توجه كنيم، متوجه خواهيم شد اين همان راه اعتدالي است زيرا سينما به عنوان يكي از اين مظاهر تمدني ممكن بود خيلي راحت طرد شود اما راه اعتدالي اين است كه از اين وسيله در جهت درست استفاده شود لذا گفته شد «ما با سينما مخالف نيستيم، ما با مركز فحشا مخالفيم» و طبيعي است كه امروز هم با هر كدام از اين مظاهر تمدني كه در خدمت ظلم و فساد باشد، مخالفيم اما اگر همين مظاهر در خدمت عدل و صلاح باشد، با آن موافقيم.
انتقاد نوه امام خميني از رويكردهاي تبليغ ديني كه با پيشرفت هاي روز دنيا هماهنگ نيستند
نوه امام (ره) با انتقاد از برخي رويكردهاي تبليغ ديني كه با مسايل و پيشرفت هاي روز دنيا هماهنگ نيستند، مي گويد: برخي تمامي دستاوردهاي بشري را انكار و گمان ميكنند كه راه ترويج و تبليغ دين هماني است كه 500 سال پيش بوده و راه تبليغ دين را منحصر به منبر و خطابه مي دانند در حالي كه آن شيوه ها در جاي خود موثر است اما چشمپوشي از دستاوردهاي تمدن بشر مانند سينما، تلويزيون، سايت و خبرگزاري ها در تاثيرگذاري از كار و تبليغ انديشهها، ادامه همان مسير تفريطي است كه همه را پس ميزند.
او بيان مي كند: با توجه به مدرن بودن ابزار مورد استفاده در اين نوع تبليغ و فعاليت رسانه يي، اگر گفته شود چنين فعاليتي لازم نيست و دنبال اين روش نيستيم، اين ادامه همان مسير تفريطي است؛ بدون شك روش مورد استفاده در اين سايت موثر است و بر تفكرات و زندگيها تاثير ميگذارد لذا براي استفاده از مظاهر تمدني كه بعد از دوران مدرنيته و مدرنيسم، رشد يافته، راهي جز شناخت درست مدرنيته و مدرنيسم نداريم بنابراين بايد آنچه از دل اين فرهنگ استخراج ميشود را ابتدا، درست شناخته و بعد آن را با فرهنگ و اعتقادات خود تطبيق دهيم و از حاصل آن در راستاي توسعه عقايدمان استفاده كنيم.
سيد علي خميني با اشاره به تاريخچه ظهور مدرنيته در پي اقتضائات، فرهنگ و نياز جامعه غربي در قرن 16 در دو ساحت نوانديشي و نوسازي مي گويد: با مشكلاتي كه آن زمان جامعه غربي با آن روبهرو بوده، به تدريج فرآيندي شكل ميگيرد كه از آن به عنوان مدرنيته و مدرن شدن ياد ميشود. در بعد معرفتشناختي مشاهده مي شود مدرنيته در انديشه ها و ايدئولوژي هاي بعد از خود تاثير مستقيم گذاشته و به تدريج تفاوت بين مدرنيته و مدرنيسم به رسميت شناخته مي شود.
او بيان مي كند: وقتي مدرنيته به ايدئولوژي تبديل و وارد فرهنگ هاي مختلف مي شود، در مواجهه با فرهنگها به شكل تند خود را نشان داده به شكلي كه صفوفي از نظرات افراطي و تفريطي ايجاد مي شود. گروهي صددرصد مي خواهد مدرن شود پس سر تا پا غربي شدن را چاره كار مي بيند و گروهي مي خواهد مظاهر مدرنيته را ناديده بگيرد.
وي با اشاره به اينكه مدرنيسم فقط در مواجهه با اسلام چنين تاثيري نداشته بلكه با هر انديشه و فرهنگي مواجه شده به دليل فراهم نبودن مقدمات و زمينه آن، بنيان كن نشان داده، بيان مي كند: انديشه مدرنيسم با توجه به زمان و مكان بدون شك در ايجاد نظرات افراطي و تفريطي مقصر بوده زيرا در مواجهه با ساير انديشهها و هر فرهنگي بدون اينكه مقدماتش فراهم شده باشد و بدون اينكه شرايط عقيدتي، سياسي و فكري مردمان در آن لحاظ شود، مي خواهد سريع تاثيرگذار باشد.
او با اين اعتقاد كه همه "ايسم" ها به نوعي برخاسته از مدرنيسم است و اين نقيصه هاي مدرنيستم بوده كه ديگر ايسم ها از جمله سوسياليسم و ليبراليسم براي پوشش دادن نواقص آن ايجاد شده و در ادامه هر ايسمي در برابر نقص ايسم ديگر ايجاد شده، مي گويد: اگرچه مدرنيسم در زمان خود براي پاسخگويي به پرسش هاي عصر خود و متناسب و متناظر با مشكلات جامعه غربي به وجود آمد اما در مواجهه با ديگر فرهنگ ها به شكل از بالا به پايين برخورد كرده و به صورت تهاجمي و تند در تلاش براي تغيير فرهنگ ها برآمد زيرا تصور بر اين بود كه فرهنگها در مقابل مدرنيسم چيزي براي گفتن ندارند.
او ادامه مي دهد: در جريان تقابل فرهنگ ها و مدرنيسم و ايسم هاي پس از آن، مشاهده مي شود كه مردم اقصي نقاط دنيا وقتي با غربي شدن فرهنگ خود مواجه مي شوند، به تدريج در برابر اين هجوم به فرهنگها و عقايديشان مقاومت نشان مي دهند و باز در برابر نقيصه اي از مدرنيسم، ناسيوناليسم و بازگشت به ميهنگرايي و ميهن پرستي پديد مي آيد.
او رمانتيسم را در برابر نقيصه عقل گرايي مطلق برآمده از مدرنيسم مي داند و همچنان ايسم هاي ديگر را تكميل كننده انديشه هاي قبلي عنوان و بيان مي كند: قدرت مدرنيسم و فضاي مدرن اين است كه حذفي برخورد نكرد بلكه همه ديدگاه ها را با وجود تفاوت هاي اساسي با يكديگر در ظرف مدرنيسم جا داد. در واقع مدرنيسم نسبت به همه ايسم ها واحد است و ايسم ها از دلش برخاستند و همه اينها در جهان مدرن است.
علي خميني با اشاره به اينكه ناسيوناليسم دغدغه امروز يك ايراني نيست چون ايراني خودش را در هجوم نميبيند در عين حال يادآوري مي كند اگرچه دوره ما دوره نژادپرستي و به تعبير امام نژادبازي نيست و در اسلام هم نژادپرستي معنا ندارد و بحث هايي از اين دست كه ما فارس هستيم و شما تركيد يا عربيد مفهوم ندارد و همه انسان ها برابر هستند اما بالاخره وقتي مردمان احساس كنند به هويتشان تهاجم ميشود، طبيعتا واكنش و عكسالعمل نشان مي دهند همان طور كه از نقص هر ايسمي، ايسمي ديگر پديد آمد.
وي با تشريح نحوه شكل گيري انديشه ها در برابر يكديگر و نقش مدرنيسم در شكل گيري افكار دنياي امروز بيان مي كند: ما نميتوانيم دنياي پس از مدرنيته را تحليل كنيم و به سمتي حركت كنيم بدون اينكه مدرنيته و مدرنيسم را بشناسيم و اين موضوع مهمي است. همانطور كه امام (ره) در نامهشان به گورباچف گفتند كه شما بايد بياييد و اسلام را بشناسيد زيرا حتي اگر كسي بخواهد با اسلام مقابله كند بايد آن را بشناسد و شما هم بايد اسلام را بشناسيد و بعد بياييد مقابله كنيد.
*خواندن و شناختن فلسفههاي غرب لازم است
*تا زمانيكه غرب را نفهميم دچار افراط و تفريط خواهيم شد
*بايد اجازه داده شود تا صاحبان تفكر حرف هايشان را بيان كنند
سيد علي خميني با تاكيد بر اينكه «لازم است فلسفههاي غرب خوانده و شناخته شوند» مي گويد: كسي كه در زمينه علوم انساني كار نكرده، اصلا متوجه نميشود كه علوم انساني چهقدر در زندگي امروز تاثير ميگذارد. معتقدم تمام جنگها، سرچشمههاي فكري و نظري و سرچشمههاي معرفتشناختي دارد و ما امروزه ميخواهيم بياييم از دستاوردهاي اينها استفاده كنيم بنابراين تا زماني كه آنها را نشناسيم و تا نواقص آنها را از كساني كه غرب را خوب ميشناسند، دريافت نكنيم و تا زمانيكه غرب را نفهميم، باز دچار افراط و تفريط خواهيم شد.
او استخراج يك مكتب از دل مكاتب ديگر را در نقايص موجود در مكتب ها مي داند و با بيان اينكه امروز هيچ يك از انديشمندان جهان، ايده يا انديشه اي را كمال تفكر بشر معرفي نمي كنند بلكه طرفداران هر مكتبي در تلاش براي اصلاح آن انديشه و مكتب هستند، مي افزايد: بايد اجازه داده شود تا صاحبان تفكر و افراد مختلف حرف هايشان را بيان كنند و فضا براي اصلاح نظرات فراهم باشد.
حجه الاسلام سيد علي خميني در ادامه گفت و گو با شفقنا دوري از معنويت را يكي از ضعف هاي مدرنيسم معرفي و بيان مي كند: نميخواهم بگويم مدرنيسم، ضددين يا دين ستيز است زيرا چنين گفته هايي را شعاري مي دانم اما واقعيت اين است كه مدرنيسم در مواجهه با مذهب و سنتها، نفي تقدس و نفي قدسي بودن مذهب را در دل خود داشته است.
او كه نوع رفتار ضد دين برخي مدرن ها را به خود مدرنيسم نسبت نمي دهد، معتقد است كه برخي افراد برداشت هايي از مكاتب دارند كه ناشي از عدم شناخت صحيح آن است. به طور مثال اگر كسي مكتب تشيع را درست بشناسد، مي داند كه هويت مكتب تشيع با زندگي اجتماعي مردم قرين است و وقتي بشنود كه فردي مي گويد دين براي خانه است، متوجه مي شود كه گوينده اسلام را نشناخته است چون اسلام، تنها دين داخل خانه نيست.
وي با تاكيد بر اينكه هر افراطي به دنبالش تفريط دارد، طالبانيسم را نتيجه افراط گرايي مي داند و مي افزايد: نميگويم طالبان را غرب درست كرده، اما حداقل مشاهده مي شود كه وجود طالبان به نفع غرب است نه به ضررش؛ اگر بمب هم منفجر كند باز هم به نفع دنياي مدرن تمام مي شود.
او يادآوري مي كند كه آنچه در برابر برخي نواقص ذاتي مدرنيسم در زمينه نفي تقدس قد علم مي كند، مكاتب الهي هستند چرا كه در برابر آنچه مدرنيسم مي گويد حرف براي گفتن دارند.
سيد علي خميني در ادامه به اجتهاد در تشيع و تاثير زمان و مكان در اجتهادي كه حضرت امام (ره) مطرح كردند، اشاره و بيان مي كند: تشيع و ايرانيان در مواجهه با مدرنيسم نه تنها مرعوب آن نشدند بلكه هويت شيعي و اسلامي خود را محور قرار دادند و آن فرهنگ غالب مردم ايران شد كه در شخصيتي به نام امام خميني تجلي پيدا كرد يعني اين هويت فردي امام نيست كه در برابر مدرنيسم قد علم مي كند بلكه هويت شيعه و برداشتي به روز و تاثيرگذار از شيعه است كه ابزار مدرنيته را مي گيرد و در تلفيق با فرهنگ غالب به انقلاب اسلامي و تشكيل حكومتي ديني منطبق با دنياي مدرن در قالب جمهوري اسلامي منجر مي شود. در حالي كه همين مدرنيسم وقتي با ايدئولوژي كمونيستي مواجه مي شود يا آن را نابود و تجزيه مي كند يا ظاهر و نامي از آن باقي مي گذارد و اصول آن را ويران مي كند.
او مي افزايد: دو قيد جمهوريت و اسلاميت كه امام (ره) براي تشكيل حكومت تعيين كردند نشان از رجوع مردم به اسلام بود؛ اگرچه مردم ايران هرگز اسلامي از جنس اسلام طالباني نخواسته و نمي خواهند؛ اسلامي كه مردم ايران ميخواستند اسلامي بود در برابر نقصي كه 30 سال پيش با آن مواجه بودند و مردم مي خواستند آن را رفع كنند و موفق بودند و امروز هم ما در صورتي كه بتوانيم در مواجهه با فرهنگ غرب، نوسازي داشته باشيم و بتوانيم در عالم واقع نه در عالم ذهن، هويت خود را حفظ كنيم، آن موقع موفق خواهيم بود.
نوه بنيانگذار جمهور اسلامي ايران در ادامه با بيان نگراني اش درباره آنچه جدش راجع به آن هشدار داده بود، به شفقنا مي گويد: امام ميگفتند اگر در زمان شاه در بازار رشوه و ربا بود؛ در بازارِ ظلم بود و اگر در بازار، دزدي بود؛ در بازارِ تحت حكومت ظلم، دزدي بود اما امروز اگر در بازار، دزدي و ربا و رشوه باشد، در حكومت اسلامي، ربا ميشود و اينها همه به پاي اسلام نوشته ميشوند.
او در ادامه به جلو بودن مذهب تشيع نسبت به ديگر مذاهب و اديان در تطابق با مسايل روز و به روز بودن فقه شيعه، اشاره و اجتهاد شيعه در امور جديد دنياي امروز را ويژگي كارآمد آن معرفي و بيان مي كند: امروز شيعه به ويژه در جامعه ايران و در حكومت جمهوري اسلامي هرچهقدر در زمينههاي فكري، آزادي، استقلال، اقتصاد و... پيشرفت كند در واقع به همان ميزان مكتب شيعه تقويت شده است و در هر كدام از زمينههاي زندگي بشر با مشكل مواجه شويم، آن موقع كسي نميآيد واقعيت را بگويد كه "اسلام به ذات خود ندارد عيبي، هر عيب كه هست از مسلماني ماست. "
* نخبگان جامعه بدون هراس اشكالات را بيان كنند
* مشكلات موجود، از اسلام و تشيع نيست بلكه از من و ماست
*با بستن همه درها، انتقادها از بين نمي روند و مشكلات هم رفع نميشوند
*درمكاتب مختلف وقتي حكومتها به بنبست ميخورند، افراد عوض ميشوند نه ايدئولوژِي ها
به گزارش شفقنا سيد علي خميني در ادامه با يادآوري اينكه ايدئولوژي اگر نتواند يك حكومت را اداره كند، ايدئولوژي نيست مي گويد: در مكاتب و كشورهاي مختلف مي بينيد اگر جايي به بنبست ميخوردند و اگر حكومتهايشان به بنبست ميخورد، آدمها و افراد را عوض ميكنند نه مكتب و ايدئولوژِي را؛ بايد ما به اين فكر كنيم كه چه ميشود كه هر وقت در جامعه به مشكل خورديم، اول از همه انگشت همه ميرود روي اينكه ما بايد ايدئولوژيمان را عوض كنيم؟ خب شايد ما بايد در جاهايي آدمهايمان را عوض كنيم و بپذيريم كه اشكال از آدمهاست؛ آنهايي كه مشكل را در جامعه لمس ميكنند بايد بگويند و از هيچ چيز هم نهراسند.
نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران با دعوت از نخبگان جامعه براي بيان اشكالات بيان مي كند: امروز غرب هم همين مسير را طي مي كند و زمينه انتقاد را باز گذاشته تا مشكلات نمايان و راه حل آن نيز بيان شود زيرا ثابت شده است كه با بستن همه درها، انتقادها از بين نمي روند و مشكلات هم رفع نميشوند بلكه با گفتن همه انتقادهاست كه راهي براي رفع مشكلات پيدا مي شود.
او مي گويد: زمينه بايد فراهم باشد تا ديدگاه هاي مختلف، انتقاد و چراهاي خود را مطرح كنند و با هم بحث و جدل داشته باشند و طبيعي است از ميان اين مباحث است كه مردم راه درست را انتخاب خواهند كرد.
سيدعلي خميني معتقد است آنهايي كه مشكلات را درك ميكنند بايد بيايند و مطرح كنند و اگر دغدغه دين دارند بگويند مشكلات موجود، از اسلام و تشيع نيست بلكه از من و ماست.
او كه معتقد است حكومت ديني مي تواند كارآمدترين حكومت باشد به شرطي كه مطابق معيارهاي اجتهادي شيعه محقق شود، وجود نقاط ضعف در انواع حكومت ها را انكار نمي كند و تاكيد مي كند كه ما بايد تلاش كنيم مشكلات رفع شوند و خودمان را اصلاح كنيم چون در اين صورت زمينه پيشرفت فراهم ميشود.
نوه امام خميني در پايان درباره نوع تبليغ ديني نيز با انتقاد از برخي مبلغان كه براي حفظ مخاطب، اسلام را از شكل واقعي خارج و متناسب با ظرف مورد پسند مخاطب، ارائه مي كنند، يادآوري مي كند كه چنين شيوه اي غلط است و راه درست اين است كه تبليغ، بيان و صورت كار با توجه به علايق و فهم مخاطب تنظيم شود.
دوشنبه|ا|15|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]
-
گوناگون
پربازدیدترینها