واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - بالاخره پوزه ریگان را به خاک مالیدیم و علیرغم شعاری که میدهد که در مورد گروگانگیری باج نمیدهد، باج مهمی داد. دوشنبه 13 مرداد 1365:آقای نخستوزیر اطلاع داد هواپیمای آمریکایی حامل قطعات هاک وارد ایران شده است.بالاخره پوزه ریگان را به خاک مالیدیم و علیرغم شعاری که میدهد که در مورد گروگانگیری باج نمیدهد، باج مهمی داد. گرفتن مسائل پدافندی مثل هاک از دشمنی مثل آمریکا مهم است. این را مرهون مجاهدات مسلمانان مجاهد لبنان هستیم. انشاءالله بتوانیم قسمتی دیگر از نیازها را بگیریم. عصر آقای (محمدحسین) اختری سفیرمان در سوریه همراه اخوی محمود آمدند. گزارش وضع لبنان را داد و مشورت کرد. تصمیمات جلسه شب پنجشنبه سران قوا را گفتم. شب آقای رفیقدوست برای کارهای سپاه و خرید نیازهای جنگ آمد. جمعه 17 مرداد 1365در منزل بودم. بیشتر وقتم به مطالعه گذشت. در جریان امور جنگ و مقابله به مثل تجاوزهای عراق قرار گرفتم. دستور زدن مراکز صنعتی بصره با توپ و حمله هوایی به مراکز اقتصادی را دادهایم که اجرا میشود. عصر آقای (عبدالمجید) معادیخواه آمد. درباره بنیاد تاریخ بحث شد. به نخستوزیر گفتم به کنگرلو بگوید تا آمدن هواپیمای دوم حامل (موشک) تاو و لامپ PR پول قطعات هاک آمریکاییها را نپردازد. شب خبر دادند هواپیمای حامل قطعات موشک اسکاد - پی از لیبی برگشته است. خوشحال شدم. از همکاری لیبیاییها مطمئن نبودم. سهشنبه 21 مرداد 1365در منزل بودم. صبح زود اطلاع دادند دیشب موشک را زدهایم. نزدیک ظهر اطلاع رسید عراق به جزیره سیری حمله کرده و چند کشتی را زده است. با توجه به اینکه بیش از هزار کیلومتر تا عراق فاصله دارد، قاعدتاً باید از کشورهای مجاور استفاده کرده و یا امکانات جدیدی به دست آورده باشد! اطلاع رسید یک جت فالکن آموزشی شرکت آسمان فرار کرده و در بغداد به زمین نشسته است. خبرگزاریها به دروغ گفتهاند که هواپیمای اختصاصی من بوده یا خلبانش خلبان مخصوص من بوده، به خبرگزاری (جمهوری اسلامی) گفتم که تکذیب نمایند. پخش این مطالب از رادیوهای بیگانه هیجانی در سراسر کشور به وجود آورده بود که عصر و شب تلفنهای زیادی به منزل و دفتر داشتیم. آقایان (احمد) وحیدی (معاون اطلاعات سپاه)، عروج و (محمد باقر) ذوالقدر (فرمانده قرارگاه رمضان) برای مذاکره درباره کردهای عراقی، مسائل حج و کنفرانس غیرمتعهدها آمدند. چهارشنبه 5 شهریور 1365تا ساعت هشت صبح مطالعه کردم. برای ملاقاتها به مجلس رفتم. آقای (مصطفی) محقق داماد رئیس سازمان بازرسی کل کشور آمد. از بیسامانی دادگاهها و مخصوصاً دادگاههای انقلاب و خشونت زیاد آنها و اتلاف اموال توقیفی شاکی بود و توصیه به تلطیف جو جامعه داشت. آقای (محسن) دعاگو آمد. از گله بعضی از افراد کمیته از انتقادات من در نماز جمعه از برخورد خشن آنها با مردم گفت و از مشکلات صدا و سیما در ارتباط با آقایان حجت و بهزادینیا و واعظی که اختلاف دارند و معتقد است که تکیه من در نماز جمعه بر ازدواج موقت آثار خوبی ندارد، چون با فرهنگ موجود نمیسازد. آقای (احمد) سالک آمد. از برنامه جدید در امور اداره مجلس اعلا و نیروهای اسلامی عراق و مشکل تشکیل گروه سه نفری جدید با دستور آیتالله منتظری و تعارض اختیارات آیتالله خامنهای از طرف امام در مورد مسائل عراق با آنکه آقای منتظری به عنوان مختار از طرف امام، آقای (محمدعلی) رحمانی را تعیین کردهاند. ظهر آقای (عباس) محتاج رئیس ستاد سپاه آمد. از مشکل تأمین نیروی بسیجی کادر برای پانصد گردان گفت. عصر مصاحبه مفصل تلویزیونی، برای رفع ابهامات و ایرادات ادامه جنگ نمودم استاد تبلیغات جنگ خواسته است. آقای (جواد) اژهای و همکارانش از دفتر اداره انجمنهای اسلامی آمدند، گزارشی از وضع انجمنها و مشکلات و ارتباط آنها با مدیریتها دادند. آقای محمدرضا بهشتی برای استمداد مالی جهت تدوین تاریخ معاصر از محل کمک وزارت ارشاد به بنیاد تدوین تاریخ آمد. شب مهمان آقای اردبیلی بودیم. از مکه برگشتهاند. از سفر راضیاند. از مکه تلفنی درباره زوار بازداشتی خبر دادند که سعودیها قول دادهاند فردا آزادشان کنند. درباره دو نفری که از دست مأموران سعودی دررفتهاند و دنبال وسیلهای برای خروج از عربستاناند، صحبت شد. دکتر ولایتی آمد. گزارش سفر به هند و پاکستان را داد و گفت آمریکا توسط پاکستان پیغام داده که مایل به رفع مشکلات روابط با ما است. درباره آوردن دکتر جدید برای امام و نیز سفر رئیسجمهور به زیمبابوه برای شرکت در کنگره سران جنبش غیرمتعهدها و درباره جنگ و سایتهای بهشهر و کبکان صحبت شد. سهشنبه 11 شهریور 1365زود به مجلس آمدم. آقای محسن رضایی از جبهه جنوب اطلاع داد که رزمندگان موفق شدهاند اسکلهالعمیه عراق را بگیرند. حدود صد نفر اسیر گرفتهاند. هواپیماهای عراق حمله کردهاند و یکی از آنها ساقط شده است. خواست اهمیت کار به مردم توضیح داده شود. فرمانده نیروی دریایی اطلاع داد که یک کشتی شوروی حامل مهمات و موشک را بازرسی کردهاند که به صورت ظاهر به کویت میرود. اما به احتمال قوی مال عراق است. تلفنی به آقای (شیخ حسن) صانعی گفتم که از امام کسب تکلیف کند. امام نظر صریحی نداند و فقط فرموده بودند که ما نمیتوانیم با شوروی دربیفتیم. با نخستوزیر مشورت کردم، قرار شد سفیر شوروی را احضار کنند و مطلب را با خود روسها در میان بگذاریم. به نیروی دریایی گفتم تا معلوم شدن تصمیم نهایی، کشتی را نگهدارند. اولیه جلسه بعد از تعطیلی مجلس بود. در جلسه علنی که به موقع تشکیل شد، پیش از دستور درباره جنگ و نصایح اخیر امام صحبت کردم. دو نفر از نمایندگان خط مخالف گروه (روزنامه) رسالت از موقعیت استفاده کرده و به رسالتیها و مخالفان دولت حمله کردند. آقای (احمد) آذری قمی (صاحب امتیاز روزنامه رسالت) برای جواب وقت خواست. آقای (علیرضا) معیری معاون سیاسی نخستوزیر آمد و درباره مطالبی که میخواهد به سفیر شوروی بگوید مشورت کرد. به دفترم آمدم. آقای (احمد) جنتی آمد و از منتقل شدن خطبههای نمازجمعه قم از کانال یک به کانال دو تلویزیون گله داشت. احمد آقا تلفنی گفت خوب است مهمات کشتی شوروی را مصادره کنیم. گفتم از امام اجازه بگیرند. بالاخره نظر صریحی ندادند، بعدازظهر سفیر شوروی جواب آورد که رهبران شوروی برای ادامه سفر کشتی مصممند و در روسیه همین را به کاردارمان گفتهاند. پیامی از طریق کاردارمان در روسیه به وزارت خارجه شوروی دادیم. عصر در مشورت با نخستوزیرو آقای موسوی اردبیلی به همین نتیجه رسیدیم که این کار نباید به درگیری با شوروی منجر شود. فعلاً سیاست صبر و انتظار داریم. ظهر آقای سعیدالذاکرین برای کارهای مجلس و برگزاری سمینار بزرگداشت شهید مدرس آمد. آقای ریاضی برای مشورت در تجویز خرید جدید سپاه از دانمارک آمد، کمی گرانتر است ولی عجله دارند. قرار شد حتیالامکان تخفیف بگیرند. عصر آقای (علیاصغر) حجازی معاون آقای ری شهری آمد و از عملکرد سپاه در خارج گله داشت. اختلاف دارند. از اوضاع افغانستان هم گفت که چند روز قبل به مأموران ما در کابل حمله شده است. در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. کلیات آموزش عالی نیمه حضوری تصویب و چند کار دیگر انجام شد. برای انجام کارهای جنگ شب در مجلس ماندم. امشب عملیات کربلای سه شروع شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 499]