واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: راههاي از ميان بردن فشار رواني (استرس(
مديران يك سازمان به سبب مسئوليتي كه در مشاغل خود دارند بيش از ديگران در معرض حوادث استرسزا قرار ميگيرند و بدين جهت براي بيشتر مراقب وضع عصبي و رواني خود باشند و با استرس مقابله كنند. هر چند راههاي مقابله با استرس و فشار رواني در مورد افراد مختلف متفاوت است ولي به برخي از آنها كه مي توانند براي مديران و كاركنان مفيد باشند اشاره ميشود.
1-تجربه در كار: در پژوهشهايي كه انجام گرفته مشاهده شده است كه افراد كم تجربه به مراتب بيش از كساني كه در زمينهاي تجربه اندوختهاند دچار استرس و فشار ميشوند، بنابراين توصيه ميشود كه مديران جوان با مطالعه در زمينه كاري خود و آشنايي با تجارب مديريت ميزان فشار رواني خودرا كاهش دهند.
2-استراحت: هرچه فاصله ميان دو حالت هيجاني يا استرسزا كمتر شود، زمان بهبود كاهش مييابد و در نتيجه فرد نميتواند خود را براي موقعيت بعدي آماده سازد. در اغلب كشورها در سازمانها ساعات ويژهاي براي نوشيدن قهوه و چاي و غذاي كاركنان اختصاص داده ميشود تا بتوانند، با رفع خستگي، خود را براي ادامه كار آماده سازند. بنابراين شركت در جلسات مكرر، ملاقاتهاي اداري پي در پي و نگراني بيش از اندازه عوامل استرسزايي هستند كه بايد در آن تا حد امكان پرهيز شود.
3-پرهيز از اشتغال به چند كار: بسيار ديده ميشود كه افراد و از جمله مديران و كاركنان سازمانها براي كسب درآمد بيشتر به چند كار كه هر يك بار مسئوليتي خاص را بر دوش آنان مينهد ميپردازند. هر چند فعاليت از ضروريات زندگي عصر ماست ولي اشتغال فكري به چند كار به ويژه اگر در زمينههاي مختلف باشند موجب افزايش فشار رواني و نگراني فرد ميشوند.
4-هدفگرا بودن: هدفگرايي سبب ميشود كه فرد از حالت بيتفاوتي و سرگراني كه در نهايت به فشار عصبي ميانجامد، رهايي يابد. به نظر دانشمندان انسان ميل به فعاليت دارد و فعال آفريده شده است و هرگونه فعاليت بر پايه هدف صورت ميگيرد. انسان فعال و هدفجو براي زندگي خود تلاش ميكند و تلاش و كوشش هدفگرا از شدت فشار رواني ميكاهد. كساني كه كار را نوعي سرگرمي مي پندارند به سادگي خسته نميشوند و از لحظات زندگي خود لذت ميبرند. گويي اينگونه افراد با كار سرگرم ميشوند و كار را جزيي از وجود خود ميدانند.داشتن هدف در زندگي و در كارها از شدت فشار رواني ميكاهد.
5-همكاري، نوعدوسي وكمك به ديگران: همكاري با ديگران و احساس صميميت و نوعدوستي سبب ميشود كه فرد از احساسات كينهتوزانه و پرخاشجويانه استفاده نكند. هر نوع كار معنيدار كه حاوي كمك به ديگران باشد، هرگونه ياري و كمكي كه به افراد ديگر بشود و هرگونه فعاليت كه به آرامش ديگران بينجامد، فرد را راضي وخشنود ميسازد رضايت و خشنودي كمك بزرگي به كاستن فشار رواني ميكند.
6-مشاركت دادن به ديگران در كار: مشاركت با ديگران در كار و مشاركت دادن زيردستان در كاراز شدت انبوهي و سردرگمي كار ميكاهد. آنان كه ديگران را در كارهاي خود به ويژه در مديريت شركت مي دهند به واقع از فكري آزاد برخوردارند و به ديگران احترام ميگذارند. احترام به ديگران سبب واكنش مناسب از سوي آنان ميشود و بدينگونه واكنشهاي تلافيجويانه و خصمانه جاي خود را با واكنشهاي ملايمتآميز دو جانبه و كار بر پايه دوستي، همكاري، همياري و صميميت ميدهد. فضاي سازماني يا محيط كار در مديريتهاي مشاركت جويانه بسيار لذتبخشتر از محيطهايي است كه افرا به دور از هدفهاي ديگران به تنهايي كار ميكنند، زيرا كار در تنهايي نيازمند به انديشيدن فردي، برنامهريزي فردي و تصميمگيري فردي است كه هر چند هم سنجيده و عاقلانه باشد فشار رواني سنگيني را به همراه دارد.
گردآورنده: روحالله پرنو
كارشناس ارشد مديريت دولتي
يکشنبه|ا|20|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]