واضح آرشیو وب فارسی:جهان نیوز: چند شبهه درباره نامه اخير معاون سيما
پنجشنبه هفتهي گذشته بالاخره بعد از اعتراضها به سريال «تا ثريا»، با حذف تعدادي از قسمتهاي پخشنشدهي سريال و سرهمبندي يك پايان به شدت كليشهاي و تكراري، به هر ضرب و زوري كه شده، پروندهي اين سريال هم بسته شد، تا گاف جديد مديريت بر بزرگترين دستگاه تبليغاتي كشور به مراحل بحرانيتر نرسد و از وخيمتر شدن اوضاع هرچه سريعتر جلوگيري شود.
به گزارش رجا بر روي خود سريال پيش از اين زياد صحبت شده و ما هم قصد نداريم باز دربارهي خود سريال بحث كنيم، اما پايان فوري «تا ثريا» به دليل توبيخنامهاي بود كه هفتهي گذشته معاونت سيما در پي درج مطالبي انتقادي از محتواي سريال در رجانيوز و متعاقب آن سايتها و خبرگزاريهاي ديگر، براي مديران شبكههاي يك، سه و پنج فرستاد و در آن بر پايان يافتن هرچه سريعتر «تا ثريا» تاكيد كرد و از مديران شبكهها خواست جلوي ديگر كارهاي در دست ساختي را بگيرند كه از محتواي تلخي برخوردار هستند.
ظاهر ماجرا حكايت از دغدغهمندي و مسئوليتپذيري بالاي معاونت سيما دارد كه در قبال بازخورد منفي خروجيهاي بيكيفيت و بيمحتواي مجموعه تحت مديريتش سياستهاي تشويقي و تنبيهي لازم را براي سازندگانشان در نظر ميگيرد و در برابر اين خروجيها فعال و پاسخگوست. اما در كارنامهي كاري جناب دارابي و همچنين در قوانين نانوشتهي مجموعهي سيماي جمهوري اسلامي مواردي وجود دارد كه ما را در قبول چنين تحليلي از ماجرا دچار ترديد ميكند. اميدواريم كه معاونت سيما اين شبهات را بخوانند و پاسخ قانع كنندهاي برايشان ارائه كنند:
يك: اين بار اول نيست كه جناب دارابي خبر از ممنوعيت ساخت آثار تلخ در تلويزيون ميدهند. دفعهي اول در ارديبهشت ماه امسال بعد از كلي انتقاد از وضعيت سريالهاي تلخ و سوهان روح تلويزيون در سايتها و نشريات، شخص آقاي دارابي در ديدار با اعضاي بسيج دانشجويي دانشگاه علم و صنعت رسما اعلام كردند كه اجازهي ساخت هيچ اثر تلخ و مخربي را در تلويزيون جمهوري اسلامي نخواهند داد و شخصا جلوي ساخت فيلمها و سريالهاي اينچنيني را خواهند گرفت.
اتفاقا اين خبر در همان زمان با بازخوردهاي زيادي از طرف موافقان و مخالفان اين اتفاق مواجه شد و انعكاس فراواني يافت، ولي با گذشت 9 ماه از اعلام آن خبر، نهتنها ساخت اين آثار قطع نشده، بلكه حتي با سير صعودي توليد سريالهاي به شدت تلخ و مخرب اعصاب مواجهيم، بهطوري كه در همين مدت كوتاه، سريالهايي مثل «سقوط يك فرشته»، «سيامين روز»، «از يادرفته»، «سراب»، «ستايش»، «فرات»، «پنجره»، «شيدايي» و «تا ثريا» با همين ساختار و الگو به روي آنتن رفتهاند.
از اين اتفاق دو نتيجه ميتوان گرفت؛ اول اينكه همانطور كه پيش از اين نيز بسياري از كارشناسان اذعان كردهاند، اصولا در مجموعه صدا و سيما مديريت پيش از توليد آثار معنا و مفهومي ندارد و مديران فقط با توسل به مراسم تقدير و تشكر مشغول توجيه كردن حواشي ايجاد شده بر روي خروجيهاي مجموعه تحت مديريتشان هستند و اصولا توان جهتدهي به توليدات رسانهي ملي را ندارند. ما البته منتظر پاسخ جناب دارابي در اين باره هستيم ولي اگر اين تحليل درست باشد، مديري كه حتي توان جهتدهي به محتواي آثار توليدي مجموعهاش را ندارد چرا بايد بازهم به مديريتش ادامه دهد؟
اما تحليل ديگري كه ميتوان از اين ماجرا داشت، همان است كه در ابتدا گفتيم، اينكه اين موضعگيريها اصولا فقط براي فرار از انتقادات بيشتر و تنها يك فرار به جلو و فرافكنيست و معاونت سيما اساسا اعتقادي به جلوگيري از ساخت اين آثار ندارند. اگر اين طور هم باشد باز اميدواريم معاونت سيما ماجرا را شفاف توضيح دهند تا اين شبهات برطرف شود.
دو: كساني كه مدتي در مجموعه صدا و سيما، به خصوص در تلويزيون فعاليت داشتهاند، به اين قضيه اذعان دارند كه اساسا مديران شبكهها در تصويب و ساخت سريالها نقش ويژهاي ندارند و اين توليدات با نظر مستقيم شخص معاونت سيما ساخته ميشود و به روي آنتن ميروند.
با اين حال، آقاي دارابي در حالي جهت انتقادات را به مديران شبكه هاي سيما منحرف كرده است كه تاييد فيلمنامهها و نظارت اصلي بر توليد در پروژههاي داستاني تلويزيون به معاونت سيما مربوط است، نه شبكههاي تلويزيوني. بررسي و تصويب طرح مجموعههاي داستاني بهطور جدي برعهدهي اداره كل طرح و برنامه سيما و با تاييد شخص معاون سيماست و هيچ شبكه تلويزيوني بدون تاييد و تصويب معاون سيما اجازهي آغاز پروژهها را ندارد. تمركز در مديريت تلويزيون تا حدي است كه حتي تكتك مهمانهاي برنامههاي گفتوگو محور نيز صرفا با امضا و تاييد شخص معاون سيما و يا نمايندهي تامالاختيار او انتخاب و دعوت ميشوند. با اين وجود، اگر توبيخ كردن مديران شبكهها فرافكني و دور زدن افكار عمومي نيست پس چيست؟ معاون سيما توضيح ميدهند؟
سه: اگر آقاي دارابي واقعا در موضعشان صادق هستند و مديران شبكهها را واقعا به دليل ساخت آثار تلخ توبيخ كردهاند، پس دليل برپايي مراسم تقدير و تشكرشان از عوامل سريال «فرات» و پخش اين برنامه از تلويزيون آن هم بعد از رسانهاي شدن اين توبيخنامه چيست؟ مخاطبان اين تناقض را چطور بايد حل كنند؟ معاون سيما در طول يك هفته از يك سريال به شدت تلخ و به شدت تكراري و كليشهاي تقدير ميكنند و در عين حال، مديران شبكهها را به دليل ساخت هميننوع آثار توبيخ ميكنند! تازه اين درحالي است كه سريالهايي مثل «شيدايي» و «تاثريا» حداقل به لحاظ داستان حرفهاي بيشتري نسبت به «فرات» داشتهاند و اين ماجرا را جالبتر هم ميكند، اينكه «فرات» تقدير شود و سازندگان آن دو سريال توبيخ!
چهار: آقاي دارابي در حالي سكان هدايت بزرگترين دستگاه رسانهاي كشور را به دست گرفتهاند كه ويژگي اصلي ايشان منتسب بودن به جريان ولايي و جماعت حزباللهي است ولي سابقهي مديريت و توليد آثار فرهنگي را ندارند. با اين ويژگي، به نظر ميرسد بايد تمركز ويژهاي بر روي بيانات رهبر معظم انقلاب و برنامهريزي براي اجرايي كردن آنها داشته باشند، اين در حالي است كه ساخته نشدن آثار تلخ در تلويزيون دغدغهي امروز رهبري نيست و ايشان از 15 سال پيش به اين سو، همواره به اين نكته با صراحت اشاره كردهاند.
«ما البته با آقايان عضو صدا و سيما، حرفهاي زيادي داريم؛ يعني حرفهاي مبناييتر و اساسيتري هست كه مناسب جمع شماست. انشاء اللَّه در آينده نهچندان دوري، اجتماع خوبي با شما و بقيه برادران و خواهراني كه در صدا و سيما فعالند، خواهيم داشت و اگر خداي متعال عمر و توفيق داد، صحبت خواهيم كرد. الان براي آن كار نيست؛ لذا به آن مباحث نميپردازيم. فقط يك مطلب را - با اين كه قبلاً هم گفتيم- مجدداً عرض كنيم و صحبتمان را تمام كنيم. آن مطلب اين است كه در فيلمهاي ايراني و نمايشنامههاي فارسي كه از راديو پخش ميشود، به يك نكته حتماً توجه كنيد؛ ولو براي مدت سه سال طول بكشد و آن را تجربه نماييد. آن نكته كه تاكنون هم كسي به آن توجه نداشته اين است كه فيلم و نمايشنامه ايراني را از حوادث آشفتهكننده و برانگيزاننده ذهن و حالت سوهان براي روح، خالي كنيد.
متأسفانه اين كار صورت نميگيرد و نميدانم چرا! با اين كه مكررا، هم به جمع آقايان عضو صدا و سيما گفتهام و هم به برادراني كه به امور فيلمسازي اشتغال دارند، ولي نميدانم چرا اين مسأله مهم رعايت نميشود. يعني ممكن است عيب و ايرادي در اينجا وجود داشته باشد كه اين كار نميشود؟ فيلم ايراني را وقتي شما نگاه ميكنيد، مثل اينكه بايد حتماً يك مبالغه در اظهار غصه، اظهار ناراحتي، اظهار گريه، دعوا و تشنّج اعصاب در آن باشد! كأنّه بدون اين عناصر، فيلم و نمايشنامه ايراني چيزي كم دارد! من يك وقت در اين جا، در مقابل جمعي مثل شما آقايان، مثالي زدم. گفتم مثلاً فرض بفرماييد در تلويزيون ما برنامهاي درست كرده بودند و ميخواستند بچهها را به برسزدن تشويق كنند. ما هم طبق معمول، فيلم بچهها را نگاه ميكرديم. البته در قالب كارتون، ساختن فيلمهايي اينگونه براي بچهها، تشويق خوبي است و تبليغ خوبي نيز براي رعايت بهداشت موي سر است. ماجرا اين طور بود كه يك برس عروسكي، لحظاتي زار ميزد و گريه ميكرد؛ به گونهاي كه دل آدم كباب ميشد. در اين حال، يكي ديگر از برسها به برس گريان ميگفت: «چرا گريه ميكني؟» او هم جواب ميداد كه مثلا «صاحب من، موي سرش را برس نميزند!» اين قضيه كه آنقدر گريه نداشت؛ به طوري كه دل مستمع را خون كند! لااقل صداي دختربچه يا پسربچهاي را كه در حال زار زدن روي برس گذاشتهايد، يك لحظهاش بكنيد، نه به قدر يك دقيقه و يك دقيقه و نيم! همينطور متّصل گريه، گريه، گريه! خب؛ اعصاب مستمع خرد ميشود! متأسفانه چنين حالتهايي در فيلم و كارتون و نمايشنامه ما وجود دارد.
من البته چون به بعضي از جاها و به بعضي از آدمها سوءظنهايي دارم كه دير زايل ميشود، ميگويم لابد تعمدي در كار است. بعضي تعمد دارند براي اينكه ذهن و اعصاب مردم را خراب كنند. خب؛ شما در خانهتان نشستهايد. اگر بچه همسايه بناي گريه كردن بگذارد، اعصابتان ناراحت ميشود. اين، امري طبيعي است. لازم نيست بچه خود آدم باشد. تلويزيون هم مثل بچه همسايه است. اعصاب انسان را با دعوا، تشنّج و گريه بيخودي خراب ميكند. بياييد واقعاً برنامهريزي كنيد. هم در كارهاي صدا و قصههاي شب و بقيه برنامههايش و هم در كارهاي سيمايي. اين يك كار اساسي است. اين حفظ سلامت اعصاب مردم است. اعصاب آشفته، در محيط كار، در محل كسب، در خيابان و پشت ترافيك، همه جا خودش را نشان خواهد داد. مسأله آرامش بخشي به ذهن مردم، يك بخش عمدهاش مربوط به صدا و سيما و فيلمها و نمايشنامههاست كه هنوز تأمين نشده است.» (بيانات در ديدار مسؤولان صدا و سيما 23/1/1375)
«ما بارها در ملاقات با دوستان صدا و سيما راجع به اين كه فضاي پيامها فضاي اعصاب خردكن و تشنّجآور براي ذهن و اعصاب مردم نباشد، صحبت كردهايم.» (بيانات در ديدار مديران صدا و سيما 14/11/1381)
اين نظر رهبري مربوط به 15 سال پيش و فقط براي يك برنامه كودك چند دقيقهايست، پس نظر ايشان در رابطه با موج سريالهاي چندين قسمتي كه به جز خرد كردن اعصاب مخاطب، ارزشهايي مثل حجاب را هم لگدمال ميكنند، واضح خواهد بود. آقايان ضرغامي و دارابي پاسخي براي زمين ماندن فرمايش صريح رهبري تا به امروز دارند؟ اگر هست ما حاضر به انعكاس آن هستيم.
يکشنبه|ا|2|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]