واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > علایی، حسین - برای برون رفت از بن بست پدید آمده در چنین وضعیتی از شرایط عملیات، قرارگاه مرکزی کربلا پاسگاه تاکتیکی خود را به محلی در اطراف خرمشهر، منتقل نمود تا بتواند به سرعت جلساتی را با فرماندهان یگانهای درگیر در خط مقدم، برگزار نماید. تلاشهای فشرده برای فتح خرمشهر برای برون رفت از بن بست پدید آمده در چنین وضعیتی از شرایط عملیات، قرارگاه مرکزی کربلا پاسگاه تاکتیکی خود را به محلی در اطراف خرمشهر، منتقل نمود تا بتواند به سرعت جلساتی را با فرماندهان یگانهای درگیر در خط مقدم، برگزار نماید. گزارشها حاکی از آن بود که توان و رمقی برای واحدهای رزمی باقی نمانده است. نیاز به توقف عملیات برای بازسازی و ترمیم یگانها بود. برخی از فرماندهان معتقد بودند که حتی تفنگهای ژ3 نیاز به تمیز شدن دارد تا بتوان با آنها تیراندازی کرد. فشردگی نبرد در روزهای طولانی اجازه تعمیر و نظافت سلاحها و جنگ افزارها را برای استفاده مجدد از آنها نمیداد. خستگی و تلفات نیز مزید بر علت شده و نیاز به یک فرصت زمانی را الزام آور مینمود. از سوی دیگر گذشت زمان به نفع دشمن بود و نبایستی به واحدهای ارتش بعثی فرصت داده میشد. فرماندهان معتقد بودند که گرچه شرایط سخت است ولی خداوند در سوره انشراح میفرماید: "اِنَ مَعَ العُسرِ یسرا" همانا با هر سختی، آسانی همراه است. به منظور تأمین کمبود نیرو برای ادامه عملیات، از قبل تصمیم گرفته شده بود تا قرارگاه فجر به همراه یگانهای تابعه یعنی تیپهای امام سجاد(ع) و المهدی و یک تیپ از لشکر 77 خراسان، از منطقه عملیاتی فتح مبین در حوالی مرز فکه به منطقه فراخوانده شوند. برای طرح ریزی چگونگی ادامه عملیات و نزدیک شدن به خرمشهر تصمیم گرفته شد تا قرارگاه فجر بین منطقه مأموریت قرارگاههای فتح و نصر، قرار گرفته و به انجام عملیات بپردازد. طرح جدیدی نیز برای مانور آزاد سازی خرمشهر تهیه شد. از آنجا که قبلاً از دژ مرزی به سمت شلمچه، عملیات صورت گرفته و ناموفق شده بود، این بار تصمیم گرفته شد تا رزمندگان از منطقه بین جاده اهواز- خرمشهر و شلمچه، حمله خود را آغاز نمایند تا خرمشهر را به محاصره خود در آورند. در روزهای آخر عملیات تعداد نیروهای رزمنده هر لحظه کمتر میشد. یگانهای شرکتکننده در عملیات، هم باید از نقاط تصرف شده، پدافند میکردند و هم به ادامه نبرد برای تکمیل اهداف خود میپرداختند، در حالی که به دلیل طولانی شدن نبرد، سازماندهی یگانها از هم پاشیده شده بود و بسیاری از رزمندگان آنها نیز، شهید و مجروح شده بودند. در چنین شرایطی سازماندهی واحدهای جدیدی برای حمله به خرمشهر، کار سادهای نبود. به هر حال برای فائق آمدن بر وضعیت بحرانی فوق، جلسهای بین فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش برقرار و قرار بر این شد تا از هر یگان حدود دو گردان برای حرکت به سمت خرمشهر، سازماندهی شوند و بالاخره 12 گردان پیاده آماده شد(1) از آنجایی که کمبود نیرو امید به آزادی خرمشهر را تا حد زیادی کاهش داده بود، تصمیم بر این گرفته شد تا حداقل با انجام عملیات جدیدی، خرمشهر را محاصره نموده تا در فرصت و اقدام بعدی این شهر آزاد شود. بحث در مورد این طرح که بهترین طرح برای فتح خرمشهر تلقی میشد بیش از 5 دقیقه طول نکشید و فرمانده سپاه و نیروی زمینی ارتش فوری در مورد آن با هم هماهنگ شدند ولی سؤال این بود که چگونه این طرح به فرماندهان یگانهای عملکننده ابلاغ شود؟ بعضی از برادران ارتش با این طرح مخالفت میکردند(2) بعضی از فرماندهان سپاه هم نظر دیگری داشتند زیرا آنها انتظار داشتند تا در اجرای طرحها مورد مشورت قرار گیرند و بخصوص روش فرماندهی بر یگانهای سپاه با مشاوره دائمی با فرماندهان آنها در مورد طرحهای عملیاتی و تاکتیک اجرایی آنها، صورت میپذیرفت. سرانجام قرار شد سرهنگ صیاد شیرازی در جلسهای با حضور فرماندهان لشکرها و تیپهای سپاه و ارتش، این طرح را ابلاغ نماید. او با قرائت دعای فرج سخن خود را آغاز و طرح را ابلاغ کرد. برخی از فرماندهان سپاه مانند احمد متوسلیانی فرمانده تیپ محمد رسولالله و حسین خرازی فرمانده تیپ امام حسین اعتراض نموده و این طرح را متفاوت با بحثهای صورت گرفته قبلی ارزیابی کردند. بالاخره با توجه به اهمیت فتح خرمشهر در نهایت حسین خرازی و احمد متوسلیانی انجام عملیات را پذیرفتند وگفتند که ما تابع دستور و تکلیف هستیم و عملیات را در همان شب آغاز کردند. طرح جدید برای محاصره و آزاد سازی خرمشهر براساس طرح جدیدی که در تاریخ 30/2/61 از سوی قرارگاه مرکزی کربلا، ابلاغ گردید، قرار شد تا قرارگاه فتح در سمت چپ و قرارگاه فجر در وسط و قرارگاه نصر در سمت راست تک نموده و نیروهای دشمن را در منطقه منهدم و خرمشهر را محاصره و سپس آن را تأمین نمایند. بر این اساس در ساعت 22:30 روز اول خرداد سال 1361 تلاش جدیدی برای محاصره خرمشهر با رمز بسمالله القاصم الجبارین، یا محمد ابن عبدالله(ص) آغاز گردید. قرارگاه فتح با بکارگیری رزمندگانی از تیپهای 14 امام حسین و 8 نجف و 25 کربلا به صورت هم زمان آماده گشته و با همت فرمانده هانشان، به صورت دشت بان حمله خود را از فضای بین جاده اهواز- خرمشهر و نهر عرایض به همراه دو قرارگاه دیگر در منطقه بین نهر عرایض و دژ مرزی برای آزاد سازی خرمشهر آغاز نمودند. آنها بایستی از خاکریزهای دشمن در منطقه رودخانه عرایض عبور کرده و با پیمودن چهار پنج کیلومتر خود را به اروند رود میرساندند تا محاصره خرمشهر از سمت غرب آن، انجام شود. البته امکان محاصره کامل این شهر وجود نداشت زیرا از سمت جنوب، خرمشهر در کنار اروند رود قرار داشت که دشمن در آن طرف رودخانه، حضور داشته و همه آتشهای خود را از خمپاره تا توپخانه برای پشتیبانی از قوای ارتش بعثی در داخل خرمشهر سازماندهی کرده بود. از سوی دیگر حضور نیروهای دشمن در جزایر امالرصاص و سهیل، امکان پشتیبانی از اشغالگران خرمشهر را فراهم میآورد. به هر حال، سه محور عملیاتی برای محاصره خرمشهر، برنامه ریزی شد. حمله از محور شرقی در سمت محور شمالی خرمشهر را قرارگاه فتح با تیپ 14 امام حسین(ع) و تیپ 8 نجف، حمله از محور وسط را قرارگاه فجر با تیپ امام سجاد(ع) و تیپ33 المهدی و یک گردان از تیپ سوم لشکر 77 و حمله از مسیر محور شلمچه را قرارگاه نصر 2 با تیپ 27 محمد رسول الله(ص) و تیپ 2 لشکر 21 حمزه و قرارگاه نصر3 با تیپ 31 عاشورا و تیپ 3 پیاده از لشکر 21 حمزه ارتش بر عهده گرفتند. حمله از محور چپ (شرق) به عنوان تلاش اصلی و حمله از محورهای وسط و راست (غرب) به عنوان تلاشهای پشتیبانی تلقی میگردید در جلوی محور وسط یک منطقه آبگرفتگی وجود داشت. بالاخره در اواخر روز دوم خرداد و بامداد روز سوم خرداد سال 1361 با آرایش و سازماندهی فوق و با حدود 12 گردان رزمی پیاده، عملیات آزاد سازی خرمشهر آغاز شد. با آغاز عملیات، پیش روی محور اول که در سمت راست بود به سرعت و با همت تیپ محمد رسول الله(ص) انجام شد و رزمندگان، خود را در ساعت 6:30 صبح به اروند رود رساندند. ولی پیشروی از دو محور دیگر به کندی صورت میگرفت. در ساعت 3:45 بامداد روز 3/3/61، رزمندگان یگانهای قرارگاه فتح به جاده آسفالته خرمشهر- شلمچه رسیدند و مشغول باز شدن به طرف پل نو شدند. رزمندگان یگانهای قرارگاه فجر 3 هنوز به جاده نرسیده بودند. رزمندگان قرارگاه نصر 2 که متشکل از تیپ 27 محمد رسولالله و تیپ 2 لشکر 21 بود به جاده آسفالته رسیدند ولی رزمندگان قرارگاه نصر 3 که متشکل از تیپ 31 عاشورا و تیپ 3 لشکر 21 بودند، به علت برخورد با موانع زیاد از جمله میدانهای مین و مقاومت شدید دشمن، زمینگیر شدند. در ساعت 4:30 بامداد روز 3/3/61 نیروهای خودی با در هم کوبیدن مقاومتهای دشمن، خود را به حوالی نهر خین رساندند و ارتباط نیروهای دشمن مستقر در خرمشهر، تقریباً با غرب آن یعنی با محور شلمچه قطع گردید. در این شرایط عبور نیروهای دشمن از طریق جاده خاکی صورت میگرفت. هنگامی که خبر محاصره خرمشهر به صدام رسید به لشکر 7 پیاده دستور داد تا محاصره شهر را درهم بشکند و نیروهای خود را در خرمشهر مستقر کند وگرنه او و اعضای ستاد لشکر همگی اعدام خواهند شد. مشخص بود که با توجه به موازنه قوای موجود و وضعیت روحی نیروها، این خواسته غیر ممکن است.لشکر 7 در دستیابی به هرگونه پیشروی ناکام ماند و برای اولین بار صدام در اجرای حکم اعدام در صحنه جنگ تردید به خود راه داد.(3) منابع و مراجع و پانوشت ها 1- سخنرانی محسن رضایی در خرداد 1378 در دانشکدة فرماندهی و ستاد سپاه، فصلنامة مطالعات دفاعی و امنیتی، سال8، شماره 26، بهار 1380، ص/174 2- سخنرانی محسن رضایی در خرداد 1378 در دانشکدة فرماندهی و ستاد سپاه، فصلنامة مطالعات دفاعی و امنیتی، سال8، شماره 26، بهار 1380، ص/174 3- وفیق السامرایی، ویرانی دروازه شرقی، مترجم عدنان قارونی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع ص/ 98 منبع: روزنامه جمهوری اسلامی/16/3/90
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 405]