واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: خارجى ها، جهان سوم را چپاول مى كنند!
در سي ام نوامبر سال گذشته، گزارشي بسيار جامع از روزنامه اسپانيايي «پوبليكو» انتشار يافت كه به بررسي تعرض تازه تعدادي از كشورهاي ثروتمند پرداخته بود. تهاجمي از نوعي ديگر كه محور عمده آن را خريد و تملك مساحت هاي عظيم و گسترده اي از زمين هاي كشاورزي جهان سوم تشكيل مي داد.
و ارقام در اين ارتباط بسيار گوياست! به چند نمونه از آن مي پردازيم: يك شركت نروژي 38 هزار هكتار از زمين هاي غنا را صاحب شده كه از رئيس يكي از قبايل آن خريداري كرده است! شركت كره اي «داي وو» (دوو) يك ميليون هكتار از اراضي ماداگاسكار را در چهارچوب قراردادي 99ساله به تملك خود درآورده است! و در لائوس، بين دو تا سه ميليون قطعه زمين كشاورزي اكنون در اختيار شركت هاي خارجي قرار دارد!
براي درك اين مهم كه خريد اين اراضي كنترل روزافزون بر موادغذايي از سوي شركت هاي بزرگ كشورهاي ثروتمند را به دنبال داشته، دستيابي به غذا را در كشورهاي جنوب -كه ديگر حتي صاحب زمين هاي خود نيستند- دشوارتر مي سازد، نياز به تحقيقات عالمانه و مطالعات دقيق ندارد. سازمان خواربار و كشاورزي جهان در توصيف اين تعرض به عنوان «شكل تازه استعمارگري»، حتي ثانيه اي نيز ترديد نمي ورزد.
در طول ساليان متوالي، گفتمان سياسي غالب قصيده اي بوده در باب «تجارت آزاد»، و سرمايه گذاري هاي خارجي بسيار مورد تشويق و تمجيد قرار داشته است. و اين معاملات كلان با دو فرمول فوق كاملا مطابقت مي كرده است. هيچكس نمي تواند حتي لحظه اي به پيامدهاي فاجعه انگيز آن براي جامعه بين المللي بطور كل و مردم جهان بطور خاص، پي ببرد. رهاكردن بهره برداري از اراضي كشاورزي به دست خارجيان، اين امكان را فراهم مي آورد كه محصولاتي كه مي تواند به كمك يك كشاورزي حتي «بخور و نمير» شكم اين كشورها را سير كند، سرانجام از بخش صادرات به سمت و سوي كشورهاي ثروتمند سر در بياورد كه در آنها شهروندان كه از قدرت خريد بالاتري برخوردارند، آماده اند تا قيمت بالاتري براي كسب اين محصولات بپردازند. و اين بلايي است كه امروز بر سر نيروي كار محلي نازل شده، كه مجبور است خود را وقف توليد -آن هم در شرايطي بسيار نامطلوب -محصولاتي بكند كه مقصد نهايي آنها بخش صادرات است و اين امكان را براي كشور فراهم مي آورد كه با كسب ارز بيشتر، بدهي خارجي خود را تسويه كند.
اين فروش هاي چشمگير اراضي كشاورزي جنوب به شركت هاي خارجي در واقع توهين آميزترين وجه بازار و الگوي اقتصادي كنوني را بارز مي سازد. در مقابل چنين عملياتي، روندهاي استعمارزدايي كه در قرن گذشته با آنها آشنا شده ايم، حقيقتا جز كاريكاتوري مضحك به نظر نمي رسند. چرا كه، استقلال سياسي اين كشورهاي آفريقايي يا آسيايي به چه كار آنها مي آيد چنانچه در نهايت زمين ها و سرزمينشان در اختيار يك شركت اروپايي قرار گيرد؟!
واقعا، بسيار آموزنده است كه انفعال رضايتمندانه دولت هايي كه اين غارت و چپاول توأم با سياست هاي اجرايي ديگر دولت ها را تحمل مي كنند، را به عنوان نمونه با كشوري مانند كوبا به قياس بگذاريم كه در آن هيچ تبعه خارجي حق خريد يك زمين كشاورزي و يا حتي يك ساختمان را ندارد! بدين ترتيب، وضعيت تأمين آذوقه و توليد كشاورزي هر اندازه نيز كه دشوار باشد، كوبايي ها پيوسته اين امكان را در اختيار خواهند داشت كه با گسترش مساحت هاي زير كشت و بهبود راندمان، آن را جبران سازند.
اما، اين دقيقا چيزي است كه ساكنان ماداگاسكار كه مزارعشان اكنون به يك شركت كره اي تعلق دارد، هرگز قادر به انجام آن نخواهند بود.
اين بي قاعدگي عجيب و مهم استعمارنو بايد كه براي ابد انديشه هاي دريافتي را كه به دفاع از بازار آزاد به عنوان مكانيسم توسعه و پيشرفت برمي خيزد، نابود ساخته، بر حقيقت اين افسانه دروغين كه سرمايه گذاري خارجي را قوه محركه رشد يك كشور قلمداد مي كند، پرتو افكند.
پنجشنبه|ا|15|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]