واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: لوئى فرديناند سلين پزشك و نويسنده قرن بيستمگسترش زبان عاميانه و ضد بورژوا
ناهيد زندي پژوه
لويي فردينانددتوش دركوربووا در سال 1894 واقع در حومه پاريس چشم به دنيا گشود، همان حومه اي كه بارها در آثارش بدان اشاره مي كند و شايد بتوان گفت كه فضاي دلخواه و منظره مطلوب او بوده است. وي نام مستعار سلين را كه سومين جزء نام كوچك مادرش بود براي خود برگزيد. مادري كه مي خواست او را مانند خود به حرفه كسب و تجارت مشغول سازد و به همين سبب وي را به آلمان و انگلستان فرستاد تا به آموختن زبانهاي خارجي بپردازد. نتيجه آن شد كه وي در هجده سالگي مأمور تحويل كالا شد و نيروي جواني اش را به وسيله حمل و نقل قرار داد. خوشبختانه راه گريزي به روي وي گشوده مي شود و آن ارتش و جنگ است. كه فرصتي براي وي فراهم مي آورد. سپس سر از انگلستان درمي آورد و پس از آن عازم كامرون مي شود، محل همان حماسه آفريقايي كه يكي از وقايع اساسي «سفر در انتهاي شب» را تشكيل مي دهد. با وجود همه اين ماجراها سلين به تنهايي خود را براي گذراندن ديپلم متوسطه آماده مي كند و در امتحانات موفق مي شود. سپس با حمايت پدرزنش كه در شهر رن به حرفه پزشكي اشتغال داشت، در سال 1924 به دريافت درجه دكتري دررشته پزشكي نايل مي شود. در سال 1932 سلين سي و هشت ساله اولين رمان خود «سفردر انتهاي شب» را كه هيچ شباهتي به نوشته يك نويسنده تازه كار ندارد منتشر مي سازد، چرا كه اين رمان در عين حال هم مخوف است و هم مضحك. رماني است بنا به گفته خود سلين «سنگين وزن» كه بار تمامي تجربيات نويسنده را تا به آن روز به دوش قهرمان داستان«فرديناند باردامو» مي نهد.
كتاب «مرگ قسطي» (1936) ابتدا خواننده با هزار و يك جزء از زندگي كنوني نويسنده آگاه مي شود، سپس عمداً نظم تاريخي كه در رمان سفر رعايت گشته بود رها مي شود و فرديناند خود را بدست انگيزه ها و فراز و نشيب حافظه و تخيلش مي سپارد. خشونت كه از ويژگي هاي فردي و اجتماعي بشر است همواره در آثار سلين رخ نموده و جايگاه ويژه اي دارد. در رمان مرگ قسطي، خشونت ادبي با چشم اندازهاي (فلسفي، تاريخي، اجتماعي و سبك شناختي) جلوه گر شده است.همچنين به عنوان عنصر تشكيل دهنده تخيل نويسنده، با نمايش صحنه هاي ناخوشايند، حتي خواننده را نيز مورد هجوم قرار مي دهد.
سلين از وراي مرگ گريز ناپذير كه بهايش زندگي است و زمان كه ما را به سوي آن پيش مي برد،پوچي و بي رحمي دنيا را به تصويرمي كشد. وي عليه ارزش هاي اجتماعي زمان خود برمي آشوبد و از زشتي هاي «دوران طلايي» پرده برمي دارد - دوراني كه طي آن عامه مردم بار «پيشرفت» را به دوش مي كشند تا راه زندگي را براي طبقه ممتاز هموار سازند، دوراني كه «پيشرفت» با نابودي پيشه وري، مردم را در چنگال بيكاري مي اندازد. در عين حال كه برندگي كلام سلين و ويژگي هاي زبان و سبك او تأثير اين خشونت ها را دوچندان مي كند، اغلب با چيره دستي خواننده را به خنده اي تمسخرآميز وامي دارد، به گونه اي كه وي را در زمره بزرگترين نويسندگان طنز فرانسه قرار مي دهد. بنابراين نمي توان گفت «مرگ قسطي» چيزي جز خشونت نيست، بلكه اين رمان جلوه اي ديگر از تراژدي غم انگيز زندگي و تاريخ است كه جنبه طنزآميزش آن را تحمل پذير مي سازد.
لوئي فردينان سلين، پزشك و نويسنده اي است كه در قرن بيستم تحت تأثير جنگهاي جهاني قرار گرفته و در رمانهاي خود به واسطه كلمات و مكث هاي پياپي خود، با بي رحمي هرچه تمامتر تباهي و فساد انسان و اجتماع را فاش مي كند، بدون آنكه هيچ كس، نه نژاد سفيد، نه فرانسوي و نه خودش از اين تباهي مصون باشد؛ از منظر وي، همه چيز و همه كس براي يافتن حقيقت است. سلين خلاقيت خودرا بازيافت «هيجان زبان محاوره از خلال زبان نوشتار» توصيف مي كند. در واقع نوشته ها و عبارات سلين به آن علت آتشين و پرهيجان است كه در قالب زباني بيان شده كه به طرز شگفت آوري صريح و بي پروا است و فريادي را مي ماند كه از گلو خارج مي شود، هر صفحه در نوشتار سلين سرشار از واژه هايي است بسيار غني و متنوع، آميخته اي از كلمات روزمره، اصطلاحات عاميانه،واژه هاي نو، كلمات منقطع و يا كلماتي كه به طور عجيبي به هم آميخته اند. شكي نيست كه زبان سلين جايگاه خاصي دارد كه نه مي توان آن را در زمره زبان نوشتاري به شمارآورد و نه زبان محاوره، چنين بلاغت جديدي كه بلاغت را به باد استهزاء مي گيرد قادر است به جايگاه و مقام رفيع شعر دست يابد. هنر سلين در گسترش كاربرد زبان فرانسه مردمي (عاميانه) و ضد بورژوا به خواننده است. آنچه كه سلين بر زبان نوشتاري خرده مي گيرد؛ جامد بودن و بي حال بودن زبان و تقريباً مرده بودن آن است كه درامتداد خط خوردگيها، نقش تنفسي را كه باني تولد جمله اي است، از دست داده است. بديهي است كه برجسته ترين ويژگي نثرو نگارش سلين را در «مشخصه شناسي بودن» آن مي توان يافت.
دوگانگي بين نويسنده و سخنگويش، باردامو يا فرديناند، كه در سفر ... و مرگ قسطي وجود داشت در آثار بعدي كاملاً از بين مي رود و اين امر موجب تأسف خوانندگان مي شود، اما بايد توجه داشت كه ابهام بين «من» نويسنده و «من» راوي مفهوم نهايي رمان سلين را به خوبي بازگو مي كند.
درآثار بعدي سلين، مانند دسته آدمكهاي خيمه شب بازي(1944)، نمايش پريان براي بار ديگر (1952-1954) از قصري به قصر ديگر (1957) و شمال (1960) روايت وقايع شگفت آورش را پي مي گيرد، فرياد شكوه و شكايت سرمي دهد و كينه و نفرت خود را ابراز مي دارد. موفقيت آثار سلين همواره بر يك روال نيست. در سال 1961، مرگ او را به هنگام نگارش كتاب ديگري به نام «رقص ريگودون) غافلگير مي كند. مدت مديدي بود كه او از حد توانايي خود فراتررفته بود.
منابع:
1- خطاط، نسرين؛ قديمي، مهوش (1378). تاريخ ادبيات فرانسه جلد پنجم. تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، .1378
2- نژادمحمد، وحيد (1381)، تحليل و بررسي زبان لوئي- فردينان سلين. پايان نامه كارشناسي ارشد.
3- همتايي،ليلا (1382). بررسي خشونت در رمان مرگ قسطي اثرلويي فردينان سلين. پايان نامه كارشناسي ارشد.
چهارشنبه 25 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 176]