واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نبرد راهگشا
ب - لشكر 92 زرهي با استعداد دو گردان مكانيزه، دو گردان تانك و يك گردان سوار زرهي از تيپ 3 زرهي و يك گردان مكانيزه و دو گردان تانك به عنوان احتياط از تيپ 2 زرهي و همچنين توپخانه لشكر با استعداد سه گردان توپخانه 155 ميليمتري خودكششي و يك گردان توپخانه 57 ميليمتري خودكششي پدافند هوايي
ج - گروه 33 توپخانه شامل دو گردان توپخانه 130 ميليمتري و يك گردان توپخانه 175 ميليمتري
4 تيپ از سپاه در مجموع با 27 گردان نيروي پياده. يك گردان تانك، 2 گردان نفربر و 2 گردان ادوات.
در مجموع، ارتش داراي 8 گردان تانك، 7 گردان مكانيزه، 4 گردان پياده و يگ گردان ژاندارمري و 30 آتشبار توپخانهي صحرايي بود و روي هم رفته قواي ايران، داراي 130 دستگاه تانك و 180 دستگاه نفربر بودند. بدينترتيب، توان زرهي و مكانيزهي ايران، حدود دو سوم توان موجود ارتش بعثي در منطقهي عملياتي بود ولي يگانهاي پيادهي قواي اسلام حدود 4 برابر واحدهاي پيادهي دشمن سازماندهي شدند.
با توجه به هماهنگ شدن فرمانده تيپ 3 لشكر 92، گردان 293 تانك چيفتن اين تيپ به فرماندهي شهيد سرگرد علي صفوي به ديدگاه سوم يعني انتهاييترين منطقه در عقبه دشمن اعزام گرديد تا با شروع تك از طريق تپههاي نبعه به سوي تنگهي چزابه حركت و آن را مسدود نمايد.
وضعيت امنيتي ايران
1- دشمن هر روز برخي از نقاط جبههها از جمله شهر آبادان را با هواپيما بمباران ميكرد.
2- عمليات تروريستي منافقين همچنان در نقاط مختلف ايران ادامه داشت و سپاه در داخل شهرها با اين گروه خشن درگير بود، البته با اقداماتي كه صورت ميگرفت، از وسعت و حجم ترورهاي منافقين كاسته شد. ولي آنها به ترورهاي شخصيتهاي پر نفوذ در بين مردم، همچنان ادامه ميدادند. براي مثال، منافقين كه قبل از عمليات ثامنالائمه در تاريخ 20/6/1360، آيتالله سيد اسدالله مدني، امام جمعهي تبريز را به شهادت رسانده بودند، پس از عمليات طريقالقدس نيز در تاريخ 20/9/1360 آيتالله سيد عبدالحسين دستغيب نمايندهي حضرت امام خميني در استان فارس و امام جمعهي محبوب شيراز را نيز به شهادت رساندند.
3- در آن زمان، شهرهاي خرمشهر، بستان و هويزه در استان خوزستان همچنان در اختيار دشمن قرار داشت و دشمن تا نزديكيهاي شهر اهواز پيش آمده بود و مواضع خود را در غرب رودخانهي كرخه احداث نموده بود.
شرايط دشمن قبل از عمليات
1- دشمن با كمك تلاشهاي اطلاعاتي، شناسايي، شنود و عكس هوايي توانسته بود تا حدود 60 درصد مطمئن شود كه حملهي بعدي ايران در منطقهي غرب شهر سوسنگرد صورت ميگيرد.
2- با توجه به تفكر كلاسيك دشمن، او حدس ميزد كه سمت تلاش اصلي نيروهاي ايراني با اتكا به جادهي حميديه - سوسنگرد براي تصرف شهر بستان خواهد بود.
3- دشمن منطقهي رملي شمال عمليات را كه تلاش اصلي از آن محور صورت گرفت را به عنوان تشخيص داده بود و از آن به عنوان يك مانع طبيعي در طرح پدافندي خود استفاده ميكرد. وجود اين مانع طبيعي باعث شده بود تا ارتش بعثي در جبهه شمالي خود، نيروي زيادي را تدارك نبيند. قواي اسلام، با انجام شناساييهاي طولاني موفق شدند تا اين نقطه ضعف دشمن را تشخيص داده و به همين دليل از آنجا به مواضع دشمن حمله كردند. پس از پايان عمليات، وقتي از برخي اسراي دشمن سوال شد كه چرا نتوانستيد مانع تصرف سنگرها و مواضع خود از سوي رزمندگان اسلام شويد، آنها در پاسخ ميگفتند كه در اين منطقه، عمليات هليبرن انجام شده است. يعني رزمندگان اسلام با استفاده از بالگردهاي جنگي نيروبر، در پشت مواضع آنها پياده شده و نيروهاي دشمن را دور زدهاند. در حاليكه در اين عمليات اصلا از بالگرد براي حمله به دشمن استفادهاي نشد.
شرح عمليات
عمليات طريقالقدس حدود دو ماه پس از نبرد و در ساعت 30 دقيقهي بامداد روز 8 آذر ماه سال 1360 برابر با دوم ماه صفرالمظفر با رمز مبارك انجام شد. به منظور اجراي اين عمليات، از سوي سپاه، پاسگاه قرارگاه مركزي فرماندهي عمليات در روستاي برديه در غرب شهر سوسنگرد و در منطقهي عمومي دهلاويه به صورت تعجيلي برپا گرديد. اين قرارگاه عبارت از اتاقي 3 در 4 بود كه با بلوكهاي سيماني احداث گرديده بود و استحكام چنداني نداشت. از سوي برادر محسن رضايي فرماندهي كل سپاه، فرماندهي اين عمليات را برادر رشيد و از سوي ارتش، سرهنگ منفردنياكي، هدايت يگانهاي عملياتي را برعهده داشتند و به صورت مشترك، نبرد را فرماندهي ميكردند. البته قرارگاه ارتش در اين عمليات در تپههاي الله اكبر و در مجاورت قرارگاه تاكتيكي لشكر 92، استقرار داشت و اعضاي ستاد قرارگاه كربلاي 1 ارتش در قرارگاه برديه حضور نداشتند. البته گاهي سرهنگ صياد شيرازي به آنجا رفت و آمد ميكرد.
در اين عمليات 3 تيپ از سپاه با 3 تيپ از ارتش، ادغام گرديدند. لازم به ذكر است كه سپاه در ادامهي عمليات، استعدادي در حدود 2 تيپ ديگر را نيز به صحنهي نبرد، وارد كرد. در اين عمليات از تانكها و نفربرهاي غنيمتي لشكر 3 زرهي ارتش بعثي كه در شكست حصر آبادان بدست آمده بود استفاده شد. تانكهاي بكار رفته در عمليات از نوع 55T و 62T روسي بودند.
عمليات طريقالقدس پس از گذشت ايام ماه محرم و در روزهاي اول ماه صفر آغاز شد. رزمندگان اسلام با شركت در مراسم عزاي حسيني، تحت تاثير نهضت عاشورا در اين نبرد شركت كردند. اين عمليات درست پس از گذشت يك سال و دو ماه و نه روز از آغاز جنگ از سوي صدام، شروع شد.
الطاف الهي در آغاز عمليات
در لحظهي شروع عمليات كه در اواخر فصل پاييز و در هواي نسبتا سرد انجام ميشد، نم نم باران آغاز گرديد و باعث شد تا منطقهي رملي محل عبور رزمندگان خطشكن، محكم و سفت گرديده و تردد از مسير شنهاي روان براي آنها، آسانتر گردد. از سوي ديگر بارش باران، بنابر اظهارات اسيران اين عمليات، موجب غافلگيري لحظهاي دشمن و پناه بردن نيروهاي ارتش بعثي به درون سنگرها گرديد و فرصت مناسبي را براي نزديك شدن رزمندگان اسلام به مواضع دشمن، پديد آورد.
روند اجراي عمليات
به هر حال، به منظور رسيدن به عقبه و محل استقرار توپخانه 130 ميليمتري دشمن، 7 گردان پياده از تيپ امام حسين(ع) مربوط به سپاه و يك گردان تانك از ارتش و 1 گردان تانك و نفربر از سپاه، از مسير رملها، حمله به سمت تنگهي چزابه را آغاز كردند. به منظور هدايت درست رزمندگان پياده، در برخي از مسيرها در بين رملها، فانوسهايي كار گذاشته شده بود تا آنها بتوانند با كمك روشنايي اين فانوسها در مسير از قبل مشخص شده، حركت نمايند و راه را گم نكنند.
اولين گروه از رزمندگان اسلام توانستند در ساعتهاي اوليهي نبرد، خود را به مواضع توپخانهي دشمن در اطراف منطقهي غرب شهر بستان رسانده و 19 عراده، توپ صحرايي 152 ميليمتري دشمن را به غنيمت بگيرند. تا زماني كه رزمندگان تيپ امام حسين به محل توپخانههاي دشمن نرسيده بودند، آتش بسيار شديدي از سوي توپخانه ارتش بعثي عليه رزمندگان خطشكن، اجرا ميشد ولي وقتي اين نيروها از رملها عبور كرده و مقر فرماندهي تيپ 26 زرهي ارتش بعثي و نيز توپخانه دشمن را به تصرف خود درآوردند، تمام آتشهاي دشمن خاموش شد و سكوت كاملي منطقه نبرد را فرا گرفت به گونهاي كه حتي يك گلوله توپ هم شليك نميشد. اين ابتكار عمل رمز اساسي موفقيت در عمليات طريقالقدس بود.
آزادسازي شهر بستان
در حوالي ساعت 10 صبح همان روز، رزمندگان اسلام خود را به شهر بستان رسانده و اين شهر را پس از 427 روز اسارت، از چنگال ارتش متجاوز دشمن آزاد نمودند. لازم به ذكر است كه شهر بستان در روز دوم مهر ماه سال 1359 (يعني روز سوم آغاز جنگ) به تصرف ارتش صدام درآمد. بستان از شهرهاي مرزي دشت آزادگان در 31 كيلومتري شمال غربي سوسنگرد و 20 كيلومتري مرز بينالمللي با عراق و 17 كيلومتري غرب تپههاي الله اكبر قرار دارد.
واكنش دشمن
بستن تنگهي چزابه براي دشمن بسيار سنگين تمام شد و دشمن براي باز پسگيري آن، به طور مرتب سه روز به آنجا پاتك نمود و پس از نااميدي، از ادامهي حملات در اين ناحيه منصرف گرديد. در جريان عمليات در بعضي از مناطق، نبردهاي بسيار سنگيني رخ ميداد، از جمله در محور جنوبي منطقهي عمليات و در كنار نهر عبيد درگيريهاي شديدي اتفاق افتاد و رزمندگان اسلام براي تسلط برآن 75 شهيد تقديم كردند.
درگيريهاي پل سابله
آخرين پاتك دشمن در اولين ساعات روز 13 آذر ماه و با استفاده از تاريكي شب آغاز گرديد. با شنود بيسيمها و دستگاههاي ارتباطي دشمن كه در قرارگاه صورت ميگرفت، سپاه دريافت كه لشكر 5 مكانيزه ارتش بعثي حمله مجددي را به منطقه آغاز و قصد دارند تا از روي پل سابله عبور نمايند. اين در حالي بود كه فرمانده تيپ 25 كربلا متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه مسئوليت اين منطقه را برعهده داشت از آغاز عمليات دشمن، بياطلاع بود زيرا در آن منطقه، هنوز آثار پاتك دشمن بر روي زمين منطقه عمليات مشخص نشده بود.
يکشنبه 24 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]