واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: تحليل نقش نهادهاي فرهنگي و ديني بر آفرينش هنري
نشست نقد و بررسي كتاب «جامعهشناسي هنر» با حضور دكتر علي رامين، دكتر اسماعيل بنياردلان و دكتر محمد ضيمران در محل شهر كتاب مركزي برگزار شد.
اين كتاب شامل 16 مقاله دربارة مباحث گوناگون جامعهشناسي هنر است كه علي رامين، پژوهشگر جامعهشناسي هنر و استاد دانشگاه، آنها را تأليف يا ترجمه كرده است. كتاب «جامعهشناسي هنر» عمدتاً به تحليل و نقش نهادهاي فرهنگي و ديني و تأثير آنها بر آفرينش هنري، نقش منتقدان و يا بازاريابان در توليد هنري و ايجاد فضاي مناسب فرهنگي و تجاري براي آثار هنري، بررسي ذوق هنري نزد قشرهاي گوناگون اجتماعي و معيارهاي اين گونه بررسيها و توضيح كوشش جامعهشناسان براي ارائه تعريف از هنر و ... ميپردازد.
دكتر علي رامين، مؤلف و مترجم مقالات اين كتاب، در اين نشست گفت: يكي از مشكلات جامعهشناسان در باب هنر، ارائه تعريف هنر بوده است.
كار فلسفه بررسي تعريفهاي مختلف درباره سرشت هنر و داوري زيباشناختي است. اما جامعهشناسي فرصت و طاقت پرداختن به اين گونه مناقشات را ندارد؛ جامعهشناسي در جستجوي موضوعي سرراست است تا بتواند ابزار پژوهش خود را در رابطه با آن موضوع به كار ببرد.
وي گفت: كار جامعهشناسي، تحقيق، تفحص و راززدايي از بسياري از موضوعهايي است كه هالهاي از قداست گرداگرد آنها را فراگرفته است و يكي از اين موضوعها، هنر است. همواره با واژة «هنر»، گونهاي با ارزشي همراه بوده و معيارهايي از ارزشگذاري در آن نهفته بوده است.
دكتر محمد ضيمران، پژوهشگر فلسفه هنر و استاد دانشگاه، نيز گفت: اگر بخواهيم به لحاظ روششناسي، رويكرد نويسندگان اين كتاب را بررسي كنيم، دو رويكرد فلسفه تحليلي و فلسفه قارهاي را در آن ميبينيم.
وي برخي از نويسندگان مقالات كتاب «جامعهشناسي هنر» را به اختصار معرفي كرد و دربارة آن گفت: «ورازلبرگ» در دانشگاه بوستون تدريس ميكند و اخيراً به جامعهشناسي هنر پرداخته است. «جانت ولف» نويسندة مقالات «ساختار اجتماعي و آفرينش هنري» و «هنر و ايدئولوژي» است. «هنر، جهان و اجتماع» را «رزالين پرسهاوس» نوشته كه در رشته فلسفه اخلاق فارغالتحصيل شده و رويكرد او بيشتر بر مبناي فلسفه تحليلي است. هاوارد بكر، استاد جامعهشناسي دانشگاه شيكاگو، مقالهاي دربارة اقتصاد هنر و خريد و فروش آثار هنري نوشته است كه به واقع يكي از بهترين بررسيهايي است كه تاكنون به فارسي ترجمه شده است.
وي با بيان اينكه «ماركسيسم و زيباييشناسي» و «ماركسيسم و پساساختارگرايي» از مباحث و مقالات اين كتاب ارزشمند هستند، گفت: جاي بحث زن و ارتباط ميان نقش زن و توليد هنري و همچنين جهاني شدن و هنر و رابطة تكنولوژيهاي اطلاعاتي (ارتباط هنر و جهان ديجيتال) در اين كتاب خالي است.
دكتر اسماعيل بنياردلان، پژوهشگر فلسفه هنر و استاد دانشگاه، نيز در اين نشست گفت: تاكنون منابع درسي رضايتبخشي در دانشگاههاي كشور در باب جامعهشناسي هنر وجود نداشته است اما اين كتاب با مطالب تازهاي كه دربر دارد، ميتواند بخشي از اين كمبود را جبران كند.
وي افزود: امروز در علم، مسائل آشكار است. پيشرفت علوم را ميتوان در صنعت و تكنولوژي مشاهده كرد. اما چرا در هنر نميتوان، چون توليدات علمي، صاحب توليد هنري بود؟
وي گفت: در گذشته در ايران توليد آثار هنري و فعاليت صنعتي و تجاري متناسب با آن وجود داشته است اما چرا امروز نميتوان فرايند اقتصاد هنر شايستهاي را در جامعه ايجاد كرد؟در پايان اين نشست، دكتر علي رامين در پاسخ به اين پرسش كه داوري زيباييشناختي چه نسبتي با گروههاي مختلف اجتماعي دارد، گفت: جامعهشناس فرانسوي «پيير بورديو»، به اين مبحث پرداخته است. او در سه كتاب خويش، «عشق به هنر»، «تمايز» و «قواعد هنر» اين موضوع را مورد بررسي قرار ميدهد، به ويژه در دو كتاب نخست كه به ساختار اجتماعي و ذوق مخاطبان ميپردازد و ميكوشد پيوندهاي ميان داوري زيباييشناختي و گروههاي مختلف اجتماعي را نشان دهد.
دكتر رامين افزود: بورديو چهار گونه سرمايه اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و نمادين را برميشمارد و نشان ميدهد كه اينها ميتوانند پيوندهايي با يكديگر داشته باشند هرچند متمايزند.
وي گفت: مثلاً در هنرهاي تجسمي كساني كه آثار انتزاعيتر يا اكسپرسيونيستيتر را ميپسندند بيشتر داراي سرمايه فرهنگي هستند و در عين حال از سرمايه اقتصادي بهتري نيز برخوردارند؛ كه البته اين افراد عموماً از طبقات بالاي جامعه هم هستند. گروههايي كه آثار فيگوراتيو را ترجيح ميدهند به طبقه متوسط يا پايين متوسط تعلق دارند و مطالعات كمتري در زمينة فرهنگ و هنر دارند و كساني كه مثلاً والس اشتراوس را ميپسندند بيشتر از طبقه كارگر و طبقات پايين جامعه بودهاند.
اين استاد دانشگاه افزود: چند جامعهشناس آمريكايي معتقدند كه بورديو بيش از اندازه بر پيوند سرمايه فرهنگي و انتخاب آثار توليد تأكيد كرده است. علاوه بر اين، نتايج پژوهش او را نميتوان به دهههاي آينده فرافكني كرد؛ زيرا اكنون با توجه به توسعه تكنولوژي ارتباط و رسانهاي ديگر نميتوان بر گروهبندي بورديو وفادار ماند. آثار هنري در سطوح مختلف در جامعه براي اقشار مختلف قابل دسترسي است.
گفتني است ،اين كتاب از سوي نشرني منتشر شده است.
پنجشنبه 30 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 197]