تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که خوش نیت باشد روزیش زیاد می شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796883662




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تعریف مدعی و منکر


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: تعريف مدّعى و منكر
(خواهان و خوانده )
در اين باره ، تعريفهايى نزديك به هم شده كه همه آنها مربوط به تشخيص مورد هستند، مانند تعريفهاى زير:
1- مدّعى كسى است كه اگر ادّعا را رها كند، دعوا رها مى شود. (در مقابل ، منكر كسى است كه با ترك مخاصمه و اختيار سكوت ، از او دست برنمى دارند و تحت تعقيب قرار مى گيرد.)
2- مدّعى كسى است كه ادّعاى خلاف اصل مى كند. (در مقابل ، منكر قولش موافق اصل است .)
3- مدّعى كسى است كه در مقام اثبات امرى برعليه ديگرى است . (برخلاف منكر.)
حضرت امام (ره ) قبل از نقل اين اقوال مى فرمايد:
تشخيص مدّعى از منكر، مانند ساير موضوعات عرفى ، عرفى است و شارع مقدّس در اين مورد، اصطلاح خاصى ندارد ... بهتر است موضوع تشخيص مدّعى از منكر به عرف واگذار شود؛ زيرا مدّعى و منكر از نظر عرف ، بر حسب طرح دعوا و مورد، تفاوت پيدا مى كند. ازاين رو، گاهى منكر در جاى مدّعى و مدّعى در جاى منكر قرار مى گيرد.(21)
1- بلوغ
2- عقل
3- ممنوع نبودن ، به واسطه سفاهت و ابلهى
4- بيگانه نبودن از دعوا
5- داراى اثر بودن دعوا
6- مشخص بودن مدّعى به (مورد دعوا)
7- مشخص بودن طرف دعوا
8- جازم و قاطع بودن در طرح دعوا
9- مشخص بودن مدّعى عليه (طرف دعوا)
اينك مسائلى چند در توضيح شرايط مزبور؛
1- ادّعاى بچه هرچند نزديك سنّ بلوغش باشد و نيز ادّعاى ديوانه پذيرفته نيست .(22)
2- اگر لازمه دادخواهى ، تصرف در مال و امور مالى باشد، ادّعاى كسى كه به واسطه سفاهت و ابلهى از تصرف ممنوع است ، پذيرفته نيست .(23)
3- اگر شخصى غير از خواهان ، و خوانده ادّعا كند كه يك نفر به فرد ديگرى بدهكار است ادّعايش ، قبول نيست . بنابراين ، مدّعى بايستى به يك شكلى در دعوا سهيم باشد، از قبيل ولايت و وكالت ، يا مورد، متعلق حقى براى او باشد.(24)
4- چنانچه طبق دعوا حكم شود، بايستى آن دعوا منشاء اثر و فايده باشد. ازاين رو، طرح دعوا در موارد زير، اعتبار ندارد:
الف- كسى ادّعا كند كه زمين متحرك است و ديگرى آن را انكار كند.
ب- كسى ادّعاى وقف يا هبه عليه شخص بكند، در حالى كه هر دو قبول دارند كه مدّعى مورد ادّعا را تحويل نگرفته است .
ج- مدّعى موضوع محالى را ادّعا كند.
د- مدّعى مالكيت چيزى را كه مالكيت آن از نظر شرعى صحيح نيست ،ادّعا كند و... .
ه- اقامه دعوا عليه شخص نامعين ، مثل اينكه شخص ادّعا كند كه من از يكى از اهالى اين شهر طلبكارم .(25)
5- مورد ادّعا بايد مشخص باشد. بنابراين ، طرح دعوا براى امر مجهول مطلق پذيرفته نيست ، مثل اينكه شخصى ادّعاكند من نزد او چيزى دارم ، زيرا مفاد اين جمله مردد است بين اينكه آن چيز از موارد قابل استعمال باشد يا نباشد.(26)
6- مدّعى بايستى طرف مقابل داشته باشد كه عليه او اقامه دعوا كند. بنابراين ، اگر مدّعى موضوعى را بدون تعيين طرف نزاع ادّعا كند، خواسته اش پذيرفته نيست .(27)
7- مدّعى بايد در طرح دعوا جزم داشته باشد. بنابراين ، اگر دعوايى را بطور يقين و قطع عليه كسى طرح كند، بدون اشكال مورد بررسى قرار مى گيرد.(28)
8- مدّعى عليه بايد مشخص باشد. بنابراين اگر مدعى ، برضد يكى از دو نفر يا چند نفر محصور ادّعا كند، بنابر قولى پذيرفته نيست .(29)
1- بيان سبب استحقاق دعوا از جانب مدّعى در پذيرش دعوا لازم نيست ، پس اگر طرح دعوا بطور كلى و مطلق باشد، كافى است .(30)
2- براى پذيرش دعوا، حضور مدّعى عليه در شهر دعوا لازم نيست .(31)
3- ظاهر اين است كه صدور حكم عليه شخص غايب تنها در مورد حقوق الناس جايز است . بنابراين در حقوق الله مثل زنا عليه شخص غايب نمى توان حكم صادر كرد.(32)
4- هرگاه محاكمه غيابى شخص تمام شود، چنانچه مدّعى از حاكم بخواهد كه مدَّعى عليه را احضار كند، حاكم وى را احضار خواهد كرد و تاءخير غير متعارف جايز نيست .(33)
برخورد (خوانده ) (مدّعى عليه ) در مقابل ادّعاى (خواهان ) (مدعى )، يا اقرار است يا انكار و يا سكوت ؛(34)







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4427]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن