واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مهاجرتهاي غيرقانوني
شنبه پيش يك خانم 60 ساله بنام ژوزين ناردي در مقابل بازداشتگاه شهر مانس فرانسه خود را آتش زد و به علت سوختگي اعضاء بدنش چند ساعت بعد جان سپرد. اقدام اين زن كه به قرار اطلاع به صورت غيرقانوني وارد فرانسه شده بود بخاطر اخراج دوست مرد او و فرستادن وي به ارمنستان صورت گرفت. خانم ژوزين صبح شنبه خبرنگاران را به مقابل بازداشتگاه دعوت كرد و در برابر آنها ظرف بنزين را به سر و روي خود ريخت و قبل از آنكه حاضران بتوانند كاري انجام دهند خود را آتش زد. گفته ميشود دو نفر از خبرنگاران شگفتزده نيز كه با ديدن صحنه سوختن زن مزبور دچار شوك شده بودند عازم بيمارستان شدند.
روز گذشته در جزيره قناري در مرز اسپانيا نه نفر مهاجر غيرقانوني كه وارد جزيره شده بودند گرفتار پليس گرديدند. يكي از اين افراد در دم جان سپرد و پنج نفر ديگر نيز عازم بيمارستان شدند. همچنين شماري مهاجر غيرقانوني هندي نيز كه براي رفتن به انگلستان وارد بلژيك شده بودند ديروز دستگير شدند. و بالاخره در خبرهاي صدا و سيما آمد كه چند روز پيش در يك حادثه دلخراش در استان سيستان و بلوچستان تعدادي مهاجر غيرقانوني افغان كه يك وانتبار آنها را حمل ميكرد با يك خودروي شخصي تصادف كردند كه چند نفر از آنها در اين تصادف جان باختند.
هر روز در دنيا ما شاهد چنين حادثههايي هستيم. مهاجران آفريقايي، هندي، چيني، سريلانكايي، بنگلادشي و مراكشي، افغان يا اتباع ديگر كشورها كه نوعا جوان ميباشند براي يك زندگي بهتر خانه و كاشانه خود را رها ميكنند و دل به دريا ميسپارند يا از كوههاي صعبالعبور، راهي دياري ديگر ميگردند كه متاسفانه سوداگران مرگ كه كارشان قاچاق انسان است آنها را يا بلاتكليف رها ميكنند يا بدست پليس ميسپارند و يا در دل طوفان و چنگال سرما رها ميكنند كه در اين گونه سفرهاي حادثهساز هر بار شماري از آنان جان ميبازند.
داستان عجيبي است و تعداد اينگونه سفرهاي مرگبار و شمار مهاجران غيرقانوني هر روز بيشتر ميشود و تازه آنهايي كه به سلامت به سرزمين موعود خود ميرسند يا بايد در زندان به سر برند يا در بازداشتگاههاي جمعي. و اگر بخت يار آنها باشد تن به كارهاي پست بدهند و از آنها بهرهكشي كاري يا جنسي بشود تا قوت لايموتي بدست آورند. و سدجوع كنند.
متاسفانه در تعداد زيادي از كشورها كه اين بختبرگشتگان وارد ميشوند شبكههاي بهرهكشكاري يا جنسي رابطه خوبي با پليس دارند و اين انسانهاي به اصطلاح مهاجر غيرقانوني اگر بخواهند به هر قيمتي زنده بمانند چارهاي جز تن دادن به تقاضاهاي اربابان جديد خود ندارند.
وضع اين گونه مهاجران كه نوعا جوياي كارند با مهاجران غيرقانوني سياسي كه از فشار و اختناق در كشورشان به خارج ميگريزند جداست. دسته دوم كه نوعا از تمكن نسبي يا حداقل برخوردارند براي اينكه در فضاي جديد نفس راحتي بكشند يا فارغ از تعقيب و دستگيري پليس و نيروهاي امنيتي بخاطر عقايد سياسيشان سر راحتي بر بستر بگذارند عازم ديگر كشورها ميشوند. البته تعداد اينگونه آدمها با مهاجران جوياي كار قابل مقايسه نميباشد ليكن اين عده نيز بدون اينكه بدانند، اسير دام شياداني ميگردند كه پس از اخاذي مبالغ هنگفت و زدن مهرهاي تقلبي رواديد در گذرنامه شكارهاي خود آنها را به دست پليسهاي مرزي ميسپارند كه سرنوشت حتمي آنها زندانهاي طويلالمدت ميباشد.
دسته سومي مهاجران غيرقانوني وجود دارند كه از شهر و ديار خود ميگريزند زيرا در كشورشان يا جنگ است و يا قحطي و ادامه اقامت آنها در سرزمين مادريشان معادل گرفتاري به چنگال جنگطلبان حرفهاي يا مرگ حتمي است. كساني كه اين روزها در اردن و سوريه و ايران پس از حمله آمريكاييها به عراق گريختهاند يا هزاران نفري كه از سريلانكا و كشورهاي درگير جنگ داخلي آفريقا به خارج پناه بردهاند از اين مقولهاند.
به هر حال بحث مهاجرتهاي غيرقانوني در اين روزها موضوع داغ خبري در جهان پر مسئله ما ميباشد و اتفاقا با وضع جديد اقتصادي كه در دنيا پيدا شده در آينده موضوع اينگونه مهاجران حادتر ميگردد زيرا در كشورهاي غربي كه مامن اين انسانهاي دل به حادثه سپرده است وضع اقتصادي هر روز دشوارتر ميگردد و با افزوده شدن شمار بيكاران بومي جا براي كارگران غيرقانوني مهاجر هر روز تنگتر ميشود. در همين روزهاي اخير انگلستان كه عضو اتحاديه اروپا ميباشد اعلام كرده است كه به خاطر شرايط ويژه اقتصادي و حفظ بازار كار انگليس براي اتباع آن كشور محدوديتهاي تازهاي براي مهاجران قانوني وضع خواهد كرد.
نكته قابل ذكر در اتحاديه اروپا اين است كه با فروپاشي شوروي سابق و فرو ريختن ديوارهاي آهنين كه بر گرد مرزها و مغزهاي دهها ميليون انسان كشيده شده بود و بخصوص با گسترش اتحاديه اروپا و افزايش اعضاي جديد از اروپاي شرقي نوع تازهاي از مهاجران كه قانوني تلقي ميشوند ليكن برخلاف خواست واقعي كشورهاي ثروتمند اروپا به آن كشورها آمدهاند، كه حضور آنها در خيابانها و داخل قطارها و اتوبوسها كاملا مشهود است. اين روزها ديگر ديدن زنان و مردان در حال تكدي از اروپاي شرقي در لندن و فرانكفورت و برلين و پاريس و رم تعجب كسي را بر نميانگيزد زيرا اين افراد هم گذرنامه معتبر دارند و هم ظاهرا به صورت قانوني وارد كشورهاي اروپاي غربي و شمالي شدهاند.
البته اگر بحث ما بخواهد جامعيت داشته باشد بايد به مهاجران غيرقانوني كه از مكزيك و آمريكاي لاتين وارد آمريكا ميشوند نيز اشاره كنيم و ذكري هم از تجارت زنان و دختران كه به صورت قاچاق توسط سوداگران مرگ ازاندونزي و فيليپين و ديگر كشورهاي آسياي جنوب شرقي وارد سنگاپور و ژاپن و مالزي ميشوند نيز نام ببريم كه شبكه مافيايي آنها دختران و زنان جوان را فريب ميدهند و آنها را با نام سفيران فرهنگي يا خدمت كار به كشورهاي ياد شده ميفرستند و تا چشم اين افراد ناآگاه بخواهد باز شود و بدانند كجا هستند مورد بهرهكشي جنسي در خانههاي پنهان قرار ميگيرند كه اگر بخت با آنها يار باشد و آنها را معتاد نكنند بايد شكرگزار باشند.
چه كسي مقصر وضع نابسامان و اسفبار اينگونه مهاجران بختبرگشته است. آيا كشورهاي مبدا مقصرند يا ممالك مقصد يا خود مهاجران كه بيپروا و بيخبر و سادهلوحانه خود را به دست سودجويان ميسپارند و چه بسا وقتي كه اسير امواج مرگآور دريا ميشوند يا در سرماي خشن راههاي پنهان كوهها قرار ميگيرند تازه ميفهمند كه چه اشتباهي مرتكب شدهاند. واقعيت اين است كه مسئول سرنوشت شوم پناهندگان يا مهاجران غيرقانوني سياسي، دولتها و كشورهاي مبدا اين افرادند. حكومتهاي تنگنظر كه نوعا ديكتاتورها به آنها حكم ميرانند و ژنرالهاي فاسد عنان حكومت را در اختيار دارند كه به جاي ايجاد فضاي امن براي مردم، هوش و حواس آنها به حسابهاي بانكي خود در بانكهاي خارج جمع است مسئول مستقيم سرنوشت اسفبار مردم خود ميباشند. و باز در اين داستان غمانگيز كشورهاي بزرگ استعماري غرب و شرق مسئوليت غيرمستقيم دارند زيرا با حمايت آنهاست كه اين گونه حكومتها شكل ميگيرد.
در مورد كشورهاي فقير و جنگزده نيز باز بايد دست قدرتهاي خارجي را در پشت وضعي ديد كه در اين گونه ممالك بوجود آمده زيرا جداي از موارد خاصي كه درگيريهاي قومي و قبيلهاي رخ ميدهد نوعا آتش جنگ را قدرتها و شركتهاي خارجي ميافروزند كه هدفشان غارت منابع كشورهاي فقير با ايجاد فضاي ناامن است. با اين حال مسئول هر قدرت يا كشور يا فردي باشد امروز مهاجرتهاي غيرقانوني يك پديده فراگير شده است و يك عزم جمعي ميتواند راهحلي پيدا كند. اين درست است كه سازمان ملل به اين موضوع توجه دارد و باز اين جاي خوشحالي است كه در كشورهاي مقصد افراد و سازمانهاي بشردوستانه وجود دارند كه از اين گونه مهاجران حمايت ميكنند فيالمثل در مورد خانم ژوزين كه دو روز پيش در شهر مانس فرانسه به كام مرگ رفت شمار زيادي از سازمانهاي غيردولتي و حتي احزاب، سياستهاي آقاي سركوزي را مسئول وضع پيشآمده دانستهاند با اين حال دولتها در وهله اول مسئول اتباع و شهروندان خود ميباشند و اگر واقعا بخواهيم راهحلي پايدار پيدا كنيم بايد به كشورهاي مبدا كمك كنيم تا وضع آنها بهتر شود كه اتباعشان خود و ديگران را دچار مشكل نكنند، هرچند اين كار زمان و بودجه هنگفت ميطلبد و امري بس دشوار خواهد بود.
دوشنبه 29 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]