تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى‏شود و بدبختان از آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796979094




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آیت الله غروی اصفهانی


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: اشاره
دیار نخجوان و آذربایجان از دیر باز سرزمینی مسلمان نشین و عالم خیز بوده است و ما تاریخ قفقاز و نخجوان را بیشتر با شخصیتهای سرشناس و درخشان آن می‎شناسیم. خاندان محقق غروی از آن خانواده‎های متدینی بودند كه نسل در نسل در آن ناحیه سكونت داشتند و همیشه میان مردم جایگاه ممتازی را دارا بودند. از اجداد و نیاكان محقق، تنها نام نیكی در تاریخ مانده است كه به ترتیب و اجمال نام برده می‎شوند:
پدرش «حاج محمد حسن»‌كه تاجری درست كار و دیندار بود فرزند «علی اكبر» و نواده «حاج محمد حاتم نخجوانی» است.[1]
پس از آنكه در سال 1243 ق. قرارداد تركمانچای با دستهای خیانت پیشه قاجاریان امضا شد و در نتیجه شوم آن، بخشی از سرزمین پاك ایران (قفقاز و نخجوان و قسمتی از آذربایجان) از پیكر پاك ایران عزیز جدا گشت، مسلمانان آن سوی رود ارس دچار بلاهای بزرگ و درد رنجهای سنگینی گشتند و در زیر فوج فاجعه‎ها و در حصار حادثه‎ها خرد شدند. گروهی مردند، گروهی ساختند و سوختند و گروهی دیگر هجرت را برگزیده، از خانه و كاشانه چشم پوشیده، تنها جان به سلامت بردند. حاج محمد اسماعیل نخجوانی (پدر بزرگ محقق غروی) از این گروه اخیر بود كه به همراه خانواده‎اش به شهر قهرمان خیز تبریز كوچید.
اما در تبریز هم اوضاع را مساعد ندید و پس از چند صباحی به شهر اصفهان روی آورد. سالیانی را در آن شهر سپری ساخت تا آنجا كه خود و فرزندانش به «اصفهانی» شهرت یافتند. ولی دیری نپایید كه خاندان نخجوانی از اصفهان هم كوچ كردند تا بالاخره به شهر زیارتی و مذهبی كاظمین پناه بردند و همانجا را برای خود وطن اختیار كردند و در آنجا حاج محمد حسن اصفهانی (پدر غروی اصفهانی) برای خود اسم و رسمی یافت.
حاج محمدحسن دیگر آن مرد غریب نبود كه روزی پس از روزگاری آوارگی روی به شهر كاظمین آورد. اكنون همه او را مردی محترم، پر خیر و با كفایت می‎شناختند. بگذریم از اینكه او در میان مردم و تاجران سرشناس عراق به نیك مردی و كارسازی پرآوازه بود و در حوزه بزرگ آن روز نجف هم تاجری صاحب نام و آبرومند بود و همگان وی را با شهرت «معین التجار» گرامی می‎شمردند.[2]
مولود كاظمین
اقبال خوش معین التجار، بیش از همه آنگاه به اوج رسید كه از لطف خدا، او صاحب پسری سالم و كامل گشت.
روز دوم محرم سال 1296 ق. آسمان كاظمین هم مانند دیگر شهرهای مسلمان نشین، بوی كربلا و عطر عشق و عاشورا می‎داد. همزمانی این تولد مبارك با ماه حماسه‎های همیشه جاوید حسینی، سبب شد كه كودك كاظمین و مولود محرم «محمد حسین» نامیده شود.
حدیث اشتیاق
حاج محمد حسن معین التجار تنها همان یك پسر را داشت و دلخوش بود كه وی می‎تواند پس از مرگش راه او را در جهان تجارت دنبال كند. اما پسرش محمدحسین در سر سودایی دیگر و فكری فراتر از فكر پدر داشت. جوان پر جنب و جوش كاظمین تنها آرزویش این كه پدرش اجازه دهد تا راه كمال طلبی و دانشجویی پیش گیرد.
محمدحسین هر گاه فرصت را مناسب می‎دید، آرزوی خود را با پدر در میان می‎نهاد و با اصرار از او می‎خواست كه رضایت دهد تا وارد حوزه‌ معارف اسلامی شود. اما پدر كه پسری جز او نداشت، راضی به این كار نمی‎شد.
اما هر چه زمان پیشتر می‎رفت اشتیاق محمدحسین به تحصیل علوم اسلامی بیشتر می‎شد و پدر خود را بیشتر از پیش پیرتر احساس می‎كرد و با جدیت از پسر می‎خواست كه فن تجارت را یاد گیرد و فكر طلبه شدن را از سر بیرون كند. چیزی كه این مشكل را از سر راه جوان كمال جوی كاظمین برداشت تنها یك توسل به حضرت باب الحوائج امام موسی كاظم ـ علیه السلام ـ بود. او خود می‎گوید:
«آن روز هم مثل هر روز با پدرم در نماز جماعتی كه عصرها در صحن مطهر كاظمین برپا می‎شد شركت جسته بودم. نماز تمام شده بود اما صفوف نمازگزاران هنوز به هم نخورده بود. من در حالی كه زانوی غم در بغل گرفته بودم، با فاصله اندكی پدرم را می‎پاییدم كه دیدم با یكی از تجار بغداد گرم صحبت است. همچنانكه نشسته بودم داشتم در آتش اشتیاق می‎سوختم. چشمم در گنبد زیبای امام كاظم ـ علیه السلام ـ بود كه ... عنان از كف هر صاحب دلی می‎ربود. در این حال از دلم گذشت كه ای باب الحوائج، ای موسی بن جعفر، تو عبد صالح و از بندگان برگزیده خدایی و در پیش حضرت حق آبروداری، تو را چه می‎شد اگر از خدا می‎خواستی دل پدرم را به من نزدیكتر می‎كرد تا با تصمیم من كه چیزی جز تحصیل علم و كمال در مكتب شما نیست - راضی می‎شد ... در همین اندیشه‎ها بودم كه دیدم پدرم صدایم می‎كند:
محمدحسین! محمد حسین، پسرم! اگر هنوز هم آرزومندی كه به حوزه بروی تا دروس اسلامی بخوانی برو! از طرف من خاطرت جمع باشد، ناراحت نمی‎شوم ... اگر دلت می‎خواهد به نجف اشرف بروی برو![3]
از آن روز زندگانی محقق غروی آغازی دیگر داشت كه خشنودی پدر را نیز همراه داشت با خیالی آسوده راه نجف اشرف در پیش گرفت تا روح تشنه‎اش را از چشمه‎های جوشان علم و حكمت و عرفان علوی سیراب سازد.
استادان و سرچشم‎های نور
كودك كاظمین هنوز در فصل بهاران زندگی بود. تازه در باغ خرم حیات، نونهالی سرسبز بود كه توانست هنر ظریف خط و خوشنویسی را آن هم در انواع گوناگون آن یاد گیرد. از آنجا كه آن روزها هم چون روزگاران گذشته، صنعت خط از هنرهای بدیع و چشمگیر بود، مهارت محمدحسین، آن هم در دوران كودكی وی را در میان آشنایان زبانزد ساخت. پدر هم كه به استعداد درخشان فرزندش پی برده بود، با تمام توان وسایل تحصیل و ترقی او را در حوزه علمیه‌ نجف فراهم ساخت تا این استعداد زلال و جوشان هر چه بهتر و بیشتر شكوفا گردد.
محمدحسین در دهه‌ دوم زندگی (در سال 1314 یا 1315 ق.) بود كه پا به حوزه‌ بزرگ نجف نهاد و چیزی نگذشت كه مراحل كمال را در دروس مقدماتی یكی پس از دیگری پشت سر گذاشت و بزودی در حلقه درس بزرگترین اساتید حوزه آن روز شركت جست. استادان او در مرحله سطح و خارج، به ترتیب كه در تاریخ و كتابهای تراجم نوشته‎اند، عبارتند از:
1. شیخ حسن تویسركانی (متوفای 1320 ق.)
محمد حسین غروی، پیش از همه، پله‎های نخست ترقی و تعالی را به پیروی از او پیمود، درس تلاش و تقوا را از او یاد گرفت و بیست و چهار بهار از عمرش می‎گذشت كه استادش تویسركانی رحلت كرد.
2. آیه‌ الله سید محمد طباطبایی فشاركی (1253 - 1316 ق.)
محقق غروی نتوانست بیش از دو سال از محضر پر فیض این استاد خلیق و بزرگوار بهره‎مند گردد. آیه الله فشاركی تا سال 1312 ق. در سامرا سكونت داشت.
3. حاج آقا رضا همدانی (1250 - 1322 ق.)
حضور در درس و بحث آیه‌ الله همدانی كه بیشتر با اثر بزرگش كتاب «مصباح الفقیه» شناخته می‎شود، چندان طولی نكشید و محقق غروی بیست و ششمین سال از زندگانی را سپری می‎ساخت كه این استاد بزرگوارش هم به دیار باقی شتافت.
4. آیه‌ الله آخوند خراسانی (1255 - 1329 ق.)
آقا محمد حسین جوانی بیست ساله بود كه به حوزه درس آخوند خراسانی راه یافت و تا آخر عمر آخوند كه سیزده سال پس از آن به درازا كشید به طور مرتب در حلقه درس اصول آخوند شركت جست و در همین سالها بود كه بیشترین بخش از شرحش بر كفایه‌الاصول را نگاشت. او از شاگردان طراز اول آخوند بود و تا ایشان زنده بود به احترام او از تدریس مستقل و متشكل اجتناب می‎كرد و روزی كه آخوند درگذشت آقا محمد حسین مردی بزرگ سرشناس شده بود و در حالی كه تنها سی و سه سال از عمرش می‎گذشت پس از وفات آخوند در جای وی نشست و از مدرسان بنام و پر آوازه نجف گشت.
محقق غروی در نزد این چهار استاد بزرگوارش بیشتر علم فقه و اصول خواند. اما استادان وی در حكمت و فلسفه عبارتند از:
5. حكیم محمدباقر اصطهباناتی شیرازی (متوفای 1326 ق.)
حكیم اصطهباناتی تنها تا سال 1319 ق. در نجف بود و آقا محمد حسین در حدود چهار یا پنج سال از محضر این استاد فرزانه، استفاده كرده است.[4]
6. شیخ احمد شیرازی (متوفای 1332 ق.)
با عنایت به تاریخ وفات وی می‎توان گفت كه محقق غروی بیشترین بهره را از این استاد حكیم می‎توانست ببرد ولی عجیب این است كه حتی بیشتر كسانی كه زندگانی علامه غروی را نوشته‎اند از این استاد نام نبرده‎اند![5]
روایت یاران
داستان دوستان حكایتی بس دلكش و آموزنده است و كارساز بودنش در شناخت شخصیتها چنان پراهمیت است كه سعدی می‎گوید:
تو اول بگو با كیان زیستی من آنكه بگویم كه تو كیستی
اما از یاران علامه غروی چیزی ننگاشته‎اند تنها از چند شخصیت یادی شده است كه نام می‎بریم:
1. بزرگ عارف معاصر آیه‌ الله میرزا جواد آقا ملكی تبریزی.
2. میرزا علی اصغر ملكی تبریزی.
3. میرزا حبیب ملكی تبریزی.
میرزا علی اصغر و میرزا حبیب دو برادر و پسر عموهای میرزا جواد آقا ملكی تبریزی بودند.
آیه‌ الله غروی با هر سه بزرگوار رفت و آمد داشت اما بیش از همه با میرزا علی اصغر مأنوس بود[6] ... رفاقت و مصاحبت با عارف و اصل میرزا جواد آقا ملكی هم از دیرباز برقرار بود. علامه غروی و میرزا جواد آقا هر دو از شاگردان حاج آقا رضا همدانی بودند و تا سال 1320 ق. كه میرزا جواد آقا از نجف به ایران بازگشت با هم مأنوس بودند. پس از آن نیز توسط نامه از حال همدیگر باخبر می‎شدند.[7]
4. فقیه اصولی میرزا محمد حسین نائینی (1277 - 1355 ق.)
میرزای نایینی و غروی اصفهانی ارتباط تنگاتنگی با هم داشتند و در مواقع دشوار یار و یاور یكدیگر بودند.
5. آیه‌ الله سید احمد كربلا تهرانی (م 1332 ق.)
مشایخ
بزرگان بسیاری برای علامه غروی اجازه نامه روایتی نوشته‎اند كه برای نمونه دانشمندان و اندیشوران زیرا را می‎توان نام برد:
1. بزرگ محدث معاصر حاج میرزا حسین نوری طبرسی، گردآوردنده مجموعه روایتی شیعه، مستدرك الوسائل.[8]
2. آیه‌ الله سید حسن صدرالدین موسوی معروف به صدر كاظمی نویسنده‌كتاب تأسیس الشیعه و ...[9]
3. میرزا محمد باقر اصطهباناتی شیرازی.
4. شیخ احمد شیرازی مشهور به «شانه ساز».
5. شیخ الشریعه اصفهانی.[10]
در آسمان آثار و ابتكار
مهمترین امتیازی كه در آثار نابغه نجف دیده می‎شود استدلالی و ابتكاری بودن آنهاست كه حكایت از ژرف‎نگری و دقت نظر او می‎كند و همین است كه او را یكی از استوانه‎های علم اصول و حكیم ژرف‎اندیش و عارف پارسا و زاهد شب زنده‎دار، مشهور و پر آوازه كرده است و این همه را آثار او به زبان رسا حكایتگرند. حال بخشی از آثار ماندگار او را در اینجا می‎آوریم:
الف - علم اصول
1. الاجتهاد و التقلید و العداله
2. الاصول علی النهج الحدیث
3. الطلب و الاراده عند الامیه و المعتزله و الاشاعره
این سه كتاب در یك مجلد بزرگ با نام «بحوث فی الاصول» چاپ شده است.
4. چندین رساله در مباحث مختلف اصولی.
5. حاشیه بر رساله قطع شیخ انصاری.
6. نهایه‌الدرایه فی شرح الكفایه، در چهار جلد
در مورد این كتاب كه بزرگترین اثر علامه غروی در علم اصول است تجلیل و تعظیم بسیار شده است. به راستی كه این شرح، نهایت درایت را داراست و اگر برتر از كتاب كفایه نباشد كمتر از آن نیست.
ب - علم فقه
7. كتاب الاجاره
8. صلاه الجماعه
9. صلاه المسافر
این سه كتاب هم بتازگی در یك مجلد با نام «بحوث فی الفقه» انتشار یافته است.
10. حاشیه‌ كتاب المكاسب
حاشیه بر مكاسب شیخ انصاری، معروفترین اثر فقهی علامه غروی است كه پس از گذشت دو سال از وفاتش در دو جلد بزرگ به قطع رحلی انتشار یافت.
11. حاشیه بر كتاب الطهاره شیخ اعظم انصاری.
12. چندین رساله فقهی.
13. سه منظومه درباره‌اعتكاف، روزه و نماز جماعت
14. الوسیله توضیح المسائل به زبان عربی
15. ذخیره العباد. توضیح المسائل فارسی
ج - فلسفه و حكمت
16. تحفه‌الحكیم. منظومه‎ای است به سبك منظومه حكیم سبزواری در حكمت متعالیه.
تحفه حكیم از همان روزهای نخستین انتشارش مورد توجه اهل فن بوده و بعضی از حكما ونویسندگان به شرح آن دست زده‎اند.
17. رساله فی اثبات المعاد الجسمانی
18. حاشیه بر اسفار ملاصدرا.
19. مكاتبات فلسفی و عرفانی
مجموعه‎ای است از 14 نامه در شرح و تحلیل دو بیت شعر از عطار نیشابوری آنجا كه می‎گوید:
دائـــماً او پادشاه مـــطلق است در كـمـال عزّ خود مستغـرق است
او بسر ناید زخود آنجا كه اوست كی رسد عقل وجود آنجا كه اوست
نیمی از نامه‎ها از حكیم غروی اصفهانی و نیمی دیگر از عارف معروف سید احمد كربلایی است كه دیدگاه یكدیگر را به نقد و بررسی نشسته‎اند. حاصل آن مناظرات علمی این اثر جاوید گشته است.
20. تفسیر قرآن این تفسیر كه گویا نیمه تمام مانده تاكنون چاپ نشده است.
21. الانوار القدسیّه مجموعه دل انگیزی از اشعار عربی آیه‌ الله غروی است.
22. دیوان مفتقر این كتاب كه شعرهای فارسی حكیم غروی را در خود گردآورده است با نام نامناسبی كه هیچ برازنده ایشان نیست دهها بار چاپ شده و انتشار یافته است و این اشتباه از آنجا ناشی شده است كه پدر شاعر حكیم و عارف حوزه نجف حاج محمد حسن اصفهانی معروف به معین التجار، كمپانی یعنی شركت راه‎آهن بغداد - كاظمین را به عهده داشت و او بود كه برای نخسین بار بانی این كار خیر گشت. از اینجا و تنها به همین علت است كه دیوان اشعار فرزندش با نام «دیوان كمپانی» و نام آن حكیم الهی به نام «آیه‌الله كمپانی»! معروف گشت. ولی چنانكه شماری نقل كرده‎اند او از این اسم ناراضی بود و از شنیدن این كلمه بیگانه به سختی ناراحت می‎شد.
23. دیوان غزلیات یا مجموعه‌ عارفانه‎ها[11]
شاگردان
مكتب علامه نوری را چه در علم اصول و فقه و چه در حكمت و فلسفه باید از مكتبهای بسیار پربركت شیعه به حساب آورد. بر طبق تحقیقی حدود یكصد و پنجاه بزرگوار افتخار شاگردی در مكتب علامه غروی را داشته‎اند. عجیب اینكه در میان شاگردان، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و محدث و متفكر و نویسنده و عارف و واعظ و ... را می‎توان دید كه همگی به نوعی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات می‎كرده‎اند. اكنون ما تنها از بعضی از آنان نام می‎بریم،[12] حضرات آیات:
سیدمحمد حجت كوه كمری (1310 - 1372 ق)،
سید حسین طباطبایی بروجردی (1292 - 1380 ق)،
سید محمد هادی میلانی (1313 - 1395 ق)،
سید ابوالقاسم خویی (1317 - 1413 ق)،
سید عبدالاعلی سبزواری (1328 - 1414 ق)،
سید محمد كاظم موسوی حسینی (1322 - 1405 ق)،
شیخ سلمان خاقانی (1331 - 1408 ق)،
شیخ محمدتقی بهجت فومنی رشتی (متولد 1332 ق)،
سید محمدباقر طباطبایی سلطانی بروجردی (متولد 1332 ق)،
شیخ ابوالفضل خوانساری (متولد 1334 ق)،
سید علی بهشتی بابلی (متولد 1324 ق)،
میرزا غلامحسین جعفری همدانی (1324 - 1416)،
شیخ علی خوزانی اصفهانی معروف به «آیه الله مشكات»،
حاج شیخ علی محمد بروجردی (1315 - 1395 ق)،
شیخ عبداللطیف سمامی حائری (1330 - 1400 ق)،
شیخ ابوالحسن شیرازی،
آقا میرزا كاظم دینوری تبریزی (1320 - 1416 ق)،
سید مهدی اشكوری نجفی (متولد 1336 ق)،
شیخ احمد اهری (1305 - 1388 ق)،
علامه سید محمد حسین طباطبایی (1321 - 1402 ق)،[13]
سید محمد حسن الهی طباطبائی،[14]
علامه شیخ عبدالحسین امینی تبریزی (1320 - 1390 ق).
محمد علی اردوبادی (1312 - 1380 ق).
شیخ محمدرضا مظفر (1322 - 1384 ق).
شیخ محمدحسین مظفر (1312 - 1381 ق)،
میرزا شیخ نجم ‎الدین جعفر عسكری (1313 - 1395 ق)،
سید عبدالحسین طیب (1312 - 1412 ق)،
سید محمد حسینی همدانی (1322 - 1417 ق)،
شیخ محمد حسین اعلمی (1320 - 1393 ق)،
سید میرزا محمود موسوی زنجانی (1309 - 1374 ق)،
سیدامیر محمد كاظمی قزوینی (1335 - 1414 ث).
شیخ محمد جواد یثری (1330 - 1415 ق)،
سید محمدتقی آل بحرالعلوم (1318 - 1393 ق)،
شیخ عبدالرحیم سامت قزوینی (متولد 1281 ش)،
شیخ محمود شریعت مهدوی (متولد 1335 ق)،
شیخ محمدرضا غراوی (1303 - 1385 ق)،
سید نورالدین میلانی حائری (متولد 1336 ق)،
سید صدرالدین شوشتری جزایری (1313 - 1385 ق)،
سید محمد شبر (متولد 1330 ق)،
محمد طاهر آل شیخ راضی (1322 - 1400 ق)،
شیخ كاتب طریحی (1303 - 1390 ق)،
محمد طه كرمی هویزی (1317 - 1388 ق)،
شیخ محمدامین زین العابدین بصری (متولد 1333 ق)،
شیخ عبدالمهدی مطر (1318 - پس از 1390 ق)،
حاج شیخ حسین انواری همدانی، توسلی شیرازی،
سید سجاد علوی گرگانی (1322 - 1407 ق)،
حاج سیدعلی مولانا تبریزی (1320 - 1392 ق)،
حاج شیخ نصرالله شبستری (متولد 1330 - ق) و ...
شاگردان برگزیده عرفان
حكیم غروی اصفهانی، مدت زمانی طولانی حوزه درس عرفانی خصوصی داشتند كه در خانه خود برگزار می‎كرد. بزرگمردانی كه در این حلقه‌ حال و اشراق، گرد هم می‎آمدند، عبارت بودند از:
1. علامه سید محمد حسین طباطبایی تبریزی
2. آیه‌ الله سید محمد هادی میلانی.
3. آیه‌ الله سید ابوالقاسم خویی.
4. آیه‌ الله میرزا یوسف ایروانی.
5. آیه‌ الله امام زنجانی.
6. آیه‌ الله اعتماد رشتی.[15]
وفات
پنجم ماه ذیحجه سال 1361 ق. روز دوشنبه بود كه از فراز بارگاه قدس مولا علی ـ علیه السلام ـ خبر وفات بزرگ استاد نجف به گوش همگان رسید. این خبر چنان نابهنگام بود كه فضلا و دانشوران حوزوی را دچار تحیر غمبار كرد. بزرگ ادیب شیعی، علامه اردوبادی، سوگ سروده‎ای را كه در در گرامیداشت استادش گفته بود و رد زبان همگان ساخت مردم بویژه شاگردان و یاران و نزدیكان استاد كه سخت از این فاجعه اندوهبار، آزرده و آشفته بودند بیتی از آن سوگواره دلسوز را به هم می‎خواندند و ناله می‎كردند. ادیب اردوبادی در آن بیت گفته بود:
آری تشییع پیكر نابغه نجف و خادم صادق امام حسین ‎ ـ علیه السلام ـ با نام و یاد حسین ـ علیه السلام ـ برگزار شد و در آستان قدس علوی، زیر ایوان طلای مولا جنب مناره شمالی در مقبره كوچكی در كنار مقبره علامه حلی به خاك سپرده شد.[16]
عاكـفان حــرمت قبـله اهـل كرمنـد واقـف از نـكته سربـسته لوح و قلمند
خاكساران تو ماه فلك مـلك حدوث جـان نـثاران تـو شـاه ملكوت قدمـنـد
«مفتقر» دست تو و دامن آنان كه همه خضر جانند و مسیحا نفس و روح دمند
[1] . حاشیه محقق اصفهانی بر مكاسب، مقدمه، ص اول، به قلم علامه شیخ محمدرضا مظفر، چاپ قدیم رحلی، سنگی.
[2] . علماء معاصرین، واعظ خیابانی تبریزی، ص 190، چاپ تبریز، 1366 ق.
[3] . ما این روایت تاریخی را از استاد بزرگوار علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی (قدس سره) شنیدم و ایشان از فرزند آیت الله غروی اصفهانی، شیخ محمد غروی و او هم از پدرش آیت الله غروز نقل می‎كردند كه پدرم از این توسل كه نقشی بسیار حیاتی در زندگانی ایشان داشت، بارهای به مناسبتهای مختلفی سخن به میان می‎آورد و خود را همیشه مدیون این لطف حضرت امام موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ می‎دانست.
[4] . درباره زندگینامه استادان علامه غروی به ترتیب نگاه كنید به : نقباء البشر، ج 1، ص 212 و 365؛ الرسائل الفشاركیه، ص 5 - 11، چاپ جامعه مدرسین قم، علماء معاصرین، ص 75؛ دائرهالعمارف تشیع، ج 2، ص 215 و سیمای سامراء، سینای سه موسی از نگارنده این سطور.
[5] . مسلسلات، آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی، ج 2، ص 363، چاپ اول، 1416 ق، از انتشارات كتابخانه آبت الله مرعشی، تنها در اینجاست كه از این استاد علامه غروی نام برده شده است.
[6] . به نقل از آیت الله سید هادی خسروشاهی در مصاحبه نگارنده با وی.
[7] . یكی از نامه‎های پربار كه توسط میرزا جواد آقا ملكی تبریزی نگاشته شده است در مجله حوزه، شماره 4، ص 65، (اردیبهشت 1363) چاپ شده است.
[8] . زندگینامه این محدث متقی در كتاب مستقلی نوشته‎ایم و با نام «محدث نوری، رویات نور» انتشارا یافته است.
[9] . متن اجازه نامه‎ای كه آیت الله صدر كاظمی نوشته‎اند دارای مطالب سودمند و مهمی است كه در شش صفحه و در آخر كتاب «غروی اصفهانی غدیر اندیشه» كه این مقاله تلخیص آن است، آورده شده است.
[10] . مسلسلات، آیت الله مرعشی نجفی، ج 2، ص 363.
[11] . در مورد آثار علامه غروی مراجعه شود به: حاشیه علامه غروی بر مكاسب، مقدمه، به قلم علامه مظفر؛ بحوث فی الاصول، غروی اصفهانی، چاپ دوم، قم، جامعه‌ مدرسین، 1416 ق؛ نور علم، ش 4، از دوره چهارم (40) ص 53 و ش 5 از دوره ششم (22) ص 213؛ نهایه الدرایه فی شرح الكفایه، غروی اصفهانی، مقدمه، مجله الموسم، ش 16، ص 241 - 257، چاپ هلند، 1414 ق و...
[12] . در اصل كتاب غروی اصفهانی از یكصد و ده شاگرد حكیم غروی نام برده‎ایم.
[13] . كیهان اندیشه، دوره پنجم، ش 26، ص 10، به نقل از استاد آیت الله حسن زاده آملی، نگاه حوزه؛ ش 9 - 8، س 34، (ویژه نامه وحدت حوزه و دانشگاه).
[14] . كیهان اندیشه، دوره پنجم، ش 26، ص 7 - 8 (مهر و آبان 1368).
[15] . گنجینه دانشمندان، ج 5، ص 236؛ عرفان اسلامی، شیخ حسین انصاریان، ج 5، ص 166.
[16] . نوار مصاحبه با استاد علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی (قدس سره).
منبع:اندیشه قم





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1774]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن