واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: يادداشتي بر فيلم هنكاك ابرقهرماني؛ جامه يي كه بر قامت «هنكاك» برازنده نيست
سارا پاك ضمير
در نگاه نخست نمي توان در ميان طبقه بندي رايج فيلم هاي سينمايي، ژانر خاصي را براي «هنكاك» در نظر گرفت. به سايت هاي سينمايي هم كه مراجعه مي كنيد از اكشن، كمدي، درام، فانتزي و تريلر به عنوان گونه سينمايي اين اثر ياد مي شود و حتي اين آشفتگي در سراسر فيلم نيز مشهود است اما از تمامي طبقه بندي هاي ارائه شده كه بگذريم بي ترديد واپسين ساخته پيتربرگ فيلمساز و هنرپيشه امريكايي در زمره آثار سياسي جاي مي گيرد.
روايت داستاني ديگر از مجموعه آثار فوق قهرمان هاي امريكايي اين بار نيز مجالي براي كارگردان جوان سينما فراهم كرده تا به راحتي از دغدغه هاي سياسي و اجتماعي كشورش سخن به ميان آورد، دلمشغولي هايي كه متناسب با وضعيت سياسي و اقتصادي امريكا، پاي ساير ملت هاي جهان را بار ديگر به كارزار قهرمان داستان باز مي كند.
داستان «هنكاك» شرح زندگي قهرمان پرقدرتي است كه شباهت چنداني به ابرقهرمان ها ندارد. او لباس هاي ژنده بر تن مي كند، از واژه هاي نامانوس در جملاتش استفاده مي كند و درنهايت تمامي ماموريت هاي نجات بخش اش با خرابكاري همراه است، اين گونه است كه ديگران و حتي مردمان سرزمينش وي را دوست ندارند. قهرمان فيلمنامه نگاشته شده توسط وينسنت ان گو و وينس گيليگان درست مانند ايالت متحده امريكا هويتي است كه داعيه نجات بخشي جهان را دارد اما نتايج تمامي تلاش هايش به ويرانه هايي ختم مي شود كه مي توان رد آن را در كشورهاي افغانستان و عراق به وضوح مشاهده كرد و ماحصل آن نقدهاي منفي است كه نه تنها جهانيان بلكه مردم اين ديار به سياست هاي داخلي و خارجي سردمداران اين كشور نسبت مي دهند.
مي توان تا اينجاي داستان كه تنها يك سوم از فيلم را تشكيل مي دهد صادقانه ترين روايت پيتر برگ دانست اما در اينجا است كه كاراكتر ري امبري ( با بازي جيسون بيتمن) در نقش مدير روابط عمومي وارد مي شود تا پنداره موجود نسبت به هنكاك و بي ترديد در مقياسي بزرگ تر امريكا را تغيير دهد و با پوشاندن لباس يك ابرقهرمان بر تن وي بر اعتبار او در عرصه داخلي و جهاني بيفزايد اما نكته جالب توجه اينجاست كه حتي ويل اسميت ايفاگر نقش هنكاك نيز معتقد است اين جامه بر تن وي اندازه نيست. شركت فيلمسازي كلمبيا پيكچرز براي ساخت اين اثر از ويل اسميت، هنرپيشه سياهپوست امريكايي دعوت كرد در نقش ابرقهرمان داستان ظاهر شود اين درحالي است كه در عرصه سياسي چنين انتخابي مي تواند نويدبخش حضور رئيس جمهور سياهپوستي باشد كه قرار است تمامي بحران هاي امريكا را پايان دهد و فصل جديدي از كتاب حكمراني رنگين پوستان را درتاريخ اين سرزمين بگشايد.
از سوي ديگر همذات پنداري هنكاك با « فرانكشتاين» در طول داستان و اشاره هايي كه به اين شخصيت دارد، معرف شكل گيري هيولايي ديگر است كه حتي خالقش او را دوست ندارد و به رغم بازگشت از دنياي مردگان، مجالي براي زندگي نمي يابد.
اگر پيتربرگ در فيلم « قلمرو» محصول سال 2007 تروريست هاي خاورميانه را به عنوان دشمنان اصلي شخصيت هاي امريكايي فيلمش معرفي كرد، در فيلم
«هنكاك » نگاهي به بدمن هاي آسيايي دارد و به نظر مي رسد حتي حضور عقاب در سراسر فيلم به عنوان سمبل قدرت، شهامت و آزادي امريكا نمي تواند آرام بخش دلواپسي هاي اين كارگردان باشد.
از سوي ديگر ديالوگ هاي فيلم در عين سادگي پيام هاي سياسي را يدك مي كشند. ري امبري از همسر خانه دارش مري به عنوان فردي ياد مي كند كه به سبب مشاهده اخبار مربوط به رويدادهاي داخلي و خارجي دچار تنش شده است و نگراني هاي وي را بي مورد مي داند اين درحالي است كه در صحنه يي ديگر از فيلم مري خطاب به هنكاك مي گويد؛«سرنوشت هيچ تصميمي براي انسان ها نمي گيرد، اين آدم ها هستند كه انتخاب مي كنند.»
در اين ميان جاي هيچ تعجبي نيست كه اين فيلم به اصطلاح فانتزي يك هفته پيش از اكران سراسري، در خاورميانه براي سربازان امريكايي به نمايش درمي آيد.
نماي پاياني فيلم «هنكاك» نمايانگر قهرماني است كه پيام صلح و دوستي امريكا را در قالب يك قلب سرخ رنگ روي ماه حك كرده است و عقابي در كنار وي به ماه نگاه مي كند اما همچنان به نظر مي رسد كه جامه ابرقهرماني و نجات بخشي بر قامت وي برازنده نيست.
شنبه 9 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]