واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: ما با دختر خاله همسرم خیلی صمیمی بودیم وخیلی رفت و آمد داشتیم.به طوری که خواهرای همسرم معترض بودند که شما به اونا بیشتر اهمیت می دین .اما سال گذشته به خاطر یک مسأله کاری اختلافی بین همسرم و شوهر دختر خالش به وجود اومد.که رابطه ما قطع شد .البته چون عید امسا ل برادر شوهرم از امریکا اومده بود تو مهمونیها با هم سرو سنگین سلام می کردیم .اما از بعد از اون هر جا اونا بودن شوهرم نیامد .تا اینکه 10 روز قبل فهمیدیم دختر خاله همسرم یک غده داخل شکمش هست و باید سریع عمل کنه و ممکنه خطرناک باشه.حالا قراره 1 شنبه عملش کنن.هر چی به همسرم می گم من یه تلفن بزنم یا برم بیمارستان .میگه اصلا حرفشو نزن .شوهرش روش زیاد میشه.البته همسرم ادم کینه ای نیست و زود دلش نرم میشه اما این دفعه راضی نمیشه .خودشم نگرانه و وقتی میا د خونه میگه خبری داری ؟چی شد ؟چه بدشانسی آورد .خیلی ناراحتشه.اما دلش نیست .منم خیلی اصرار کردم ولی نشد البته همسر اون واقعا کینه ای و همه فامیل تقریبا باهاش مشکل دارن اما به خاطر دختر خاله همسرم تحملش می کنن.اما من همش دلم پيش اونه .اخه من خیلی دوستش دارم .ما خیلی باهم صمیمی بودیم .شما می گید چیکار کنم ؟ اگه برم می دونم دعوامون میشه اگه نرم عذاب وجدان دارم .در ضمن می دونم اون الان منتظر منه .شما جای من بودید چیکار می کردید؟
سلام عزیزم ببین اگه رابطت با مادر شوهرت خوبه بهش بگو با شوهرت حرف بزنه
انشاالله که دختر خاله خانمم خدا شفاش بده
سلام گلم چه موضوع استرسی انتخاب کردی من اولش فکر کردم خدایی نکرده با همسرت قهر کردی.
اگه من جای شما بودم فعلا به یه تلفن اونم با مشورت همسرم اکتفا میکردم .یه زنگ بزن به دخترخاله همسرت حلشو بپرس و بگو ما خیلی نگرانتیم
البته اولش سعی شوهرت رو راضی کنی.
راستی مادرشوهرت یا خواهر شوهرهات نمیتونن شوهرت رو راضی کنن آخه گاهی وقتا اصرار از چند طرف باعث میشه شوهرت راحتتر آشتی کنه
شما در هر حال باید مطیع شوهرتون باشید ...
اما یه کاری میگم انجام بدید با نیت و اعتقاد خواست نه الکی ... چون اگه اعتقا نداشته باشی جواب نمیگیری ...
پیشنهاد میکنم ... آیه اول "آیت الکرسی رو 7 مرتبه بخونید و بعد خیلی آرام به شوهرتون پیشنهاد بدید که اجازه بده شما برید ...
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ
«خداست كه معبودى جز او نيست؛ زنده و برپادارنده است؛
ان شاء ا... درست بشه ...
ما رو از نتیجه کار بی خبر نزارید لطفا
ممنونم ا راهنماییتون.اما مادر شوهرم فوت کردن.و خواهر شوهرام هم خیلی مایل نیستند ما آشتی کنیم.اما خودشون مرتب تماس دارن.من از اونا خبر می گیرم.aligh عزیز !من به دعا خیلی اعتقاد دارم .حتما امروز این کارو می کنم.وجوابشو می نویسم.
خدا مشکل همه را بر طرف کنه
کمی بیشتر باهاش صحبت کن تا قانع بشه
بگو خدای نکرده اگه بمیره حسرت ندیدنش به دلمون میمونه اولم خودت با خواهر شوهرات برو بعدا هم شوهرت رو میبرین بگو به خاطر دختر خالت میرین نه به خاطر شوهرش اصلا هم با شوهرش حرف نزنه ،تو بیمارستان برین ببینینش خونش نرین
حرف سر خونش نیست .میگه اصلا نرو.الان رفتن بیمارستان بستریش کنن. اگه چند روزی بهش کلید کنم میشه .اما استرس و مشاجره زیادی تو خونه پیش می یاد .دخترمم امسال کنکور داره.همش رعایت می کنم که تشنج درست نشه .آخه مشکل اینه که اگه انشالله اشتی کنه .اونقدر محبت می کنه که همه فکر می کنن من نخواستم برم.من بهش حق می دم .همسر اون خیلی نامردی کرد و خیلی حرفای بدی پشت همسرم گفت.اما به خدا الان وقت این حرفا نیست.مشکل اینه که هر وقت با فامیله همسرم اختلاف پیدا می کنیم .من باید بیفتم جلو ومسأله را حل کنم .هر چند آخرش من مقصر میشم .چون بعد از اشتی رفتار همسرم تو خوبی کردن غیر قابل کنترله.اما من از قهر یه خاطره بد دارم که هنوزم افسوس می خورم.برا همین دوست ندارم با کسی قهر باشم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]