واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: حالم خیلی بده تنهای تنهام 2ساله جدا شدم 14 سالگی ازدواج کردم الان 28 سالمه ولی هیچوقت به معنای واقعی زندگی نکردم حالم از این دنیا به هم میخوره
دوست خوبم خيلي متاسفم كه چنين احساسي داري. اگر به جدايي از همسرت اعتقاد داشتي و فكر ميكني كه كار درستي بوده الان نبايد دچار غم و افسوس باشي. كاش بيشتر از خودت بگي تا بهتر بتونيم دركت كنيم.
من 11 سال با همسرم زندگی کردم خیلی نسبت بهم سرد بود همو درک نمیکردیم تا اینکه یه آقایی اومد تو زندگیم و گفت اگه طلاق بگیری میگیرمت منم چون فوق العاده احساسی بودم زندگی 11 سالمو خراب کردم حالا من موندمو تنهایی حالم روز به روز بدترمیشه
با وجود 11 سال زندگي بچه نداشتي؟ الان اون آقايي كه قرار بود باهاش عروسي كني كجاست؟ روابطت با اون در چه سطحي هست؟
چرا یه پسردارم با پدرش زندگی میکنه و همسرسابقم ازدواج کرده و اون آقا هنوز که هنوزه منو سرمیدوونه و میگه هنوز موقعیت ازدواج ندارم میخواک ولش کنم اما نمیتونم خیلی تنها میشم دوست ندارم با مرد دیگه ای رابطه داشته باشم ولی از تنهایی میترسم دارم داغون میشم
چه كار عجيبي كردي ها!!!! الان چه ميكني؟ درس ميخوني؟ كار ميكني؟ با والدينت زندگي ميكني يا تنهايي؟ رابطه ات با پسرت چطوره؟ دلت براش تنگ نميشه؟
اون آقا رو چقدر مي شناختي؟ چطوري باهاش آشنا شدي؟ چرا ميگه كه موقعيت ازدواج نداره؟
naghmeh-1 نوشته است:
دوست خوبم خيلي متاسفم كه چنين احساسي داري. اگر به جدايي از همسرت اعتقاد داشتي و فكر ميكني كه كار درستي بوده الان نبايد دچار غم و افسوس باشي. كاش بيشتر از خودت بگي تا بهتر بتونيم دركت كنيم.
عزیزم خیلی برات متاثر شدم
سمانه سلام واقعا شما نشناخته زندکی 11سال رو بهم زدی رو حساب یه حرف
یعنی تو متاهل بودی و رو حساب این حرفش جدا شدی شما سن پایین ازدواج کردی تجربه نداشتی ولی...
همسر سابقت متوجه این مورد شد الان زندگیش خوبه
وااااااااای
شما 2 ساله که منتظرین اون هنوز نیومده
به نظر من که اون آدم درست و حسابی نیست اگه نه با شما چنین کاری نمیکرد
اگه از من میشنوی به امید هیچ مردی نمون تو تازه آزادی دوباره ای بدست آوردی پس زندگی کن
واسه خودت 1 برنامه ریزی خیلی تمییز بکن و خوش باش
تا کی میخوای همینطور منتظر بمونی که پای 1 شاهزاده تو زندگیت باز بشههههههههه
samanesezavar62 نوشته است:
من 11 سال با همسرم زندگی کردم خیلی نسبت بهم سرد بود همو درک نمیکردیم تا اینکه یه آقایی اومد تو زندگیم و گفت اگه طلاق بگیری میگیرمت منم چون فوق العاده احساسی بودم زندگی 11 سالمو خراب کردم حالا من موندمو تنهایی حالم روز به روز بدترمیشه
مردا اکثرشون رفتارشون با خانمهاشون سرده وواقعا هم نمیدونن که با این کارشون زندگی خودشون هم زهر میشه.ای بابا نمیدونم چی بگم خیلی برات ناراحت شدم.
من هم فكر ميكنم بهتره كه يك تجديد نظر كلي در مورد اون آقا بكني. آخه خيلي عجيبه كه تو اينهمه فداكاري كردي و از زندگي و مخصوصا پسرت گذشتي ولي ايشون بهانه مي آره و ميگه شرايطم اوكي نيست. بايد دليل اصلي اين امتناع رو بفهمي.
دلیلش اینکه ازدوست داشتن من سو استفاده میکنه باید رهاش کنم اما نمیدونم چه جوری خیلی تنهام و از تنهاییم میترسم
به نظر منم نغمه راس میگه
اگه تو رو دوس داش همون موقع طلاقت باهات ازدواج میکرد
اینهمه آدم تنها
تو هم مدتی تنها باش خوب فکراتو یه جا جمع کن واسه زندگیت تصمیم بگیر
عزیزم خیلی برات ناراحت شدم به خاطر اینکه خیلی سادگی کردی حالا کاریه که شده سعی کن وابستگیت به اون اقا رو کم کنی معلومه اونم
زیاد تو بحرش نیس
حالا كه يه اشتباهي كردي و زندگيتو به هم زدي و راه برگشت هم نداري پس بهتره به آينده فكر كني و اشتباهتو تكرار نكني
آدمي كه ارزش اين فداكاري و كار بزرگ شما رو كه به خاطرش زندگيتو خراب كردي نمي دونه مطمئنا در زندگي مشترك هم خيلي آدم جالبي نخواهد بود.
از الان به فكر آينده ات باش جووني و سني ازت نگذشته ميتوني خيلي خوب زندگي كني
الان مستقلي؟ اگه نيستي به فكر كار باش تا به كسي نياز نداشته باشي و كاركردن باعث ميشه زياد به تنهايي فكر نكني
بيشتر فكر و خيال هاي آزاردهنده از بيكاريه
تو چی کردی با زندگیت؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 424]