تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آفت دینداری حسد و خودبینی و فخر فروشی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796380411




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

داستان یک زندگی واقعی : داستان های کوتاه


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین:


پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم... ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود... اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم.







می دونستیم بچه دار نمی شیم. ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست. اولاش نمی خواستیم بدونیم. با خودمون می گفتیم، عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه. بچه می خوایم چی کار؟ اما در واقع خودمونو گول می زدیم. هم من هم اون، چون هر دومون عاشق بچه بودیم.


تا اینکه یه روز؛ علی نشست رو به رومو گفت: اگه مشکل از من باشه، تو چی کار می کنی؟


فکر نکردم تا شک کنه که دوسش ندارم. خیلی سریع بهش گفتم : من حاضرم به خاطر تو روی همه چی خط سیاه بکشم.


علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد.


گفتم: تو چی؟ گفت: من؟


گفتم: آره... اگه مشکل از من باشه... تو چی کار می کنی؟


برگشت و زل زد به چشامو گفت: تو به عشق من شک داری؟ فرصت جواب ندادو گفت: من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم.


با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون هنوزم منو دوس داره.


گفتم: پس فردا می ریم آزمایشگاه.


گفت: موافقم، فردا می ریم.

و رفتیم ... نمی دونم چرا اما دلم مثل سیر و سرکه می جوشید. اگه واقعا عیب از من بود چی؟!


سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم...


طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه. هم من هم اون. هر دو آزمایش دادیم تا اینکه بهمون گفتن جواب تا یک هفته دیگه  حاضره...


یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید... اضطرابو می شد خیلیآسون تو چهره هردومون دید.


با این حال به همدیگه اطمینان می دادیم که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیس.


بالاخره اون روز رسید. علی مثل همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب آزمایشو می گرفتم... دستام مثل بید می لرزید. داخل آزمایشگاه شدم...


علی که اومد خسته بود. اما کنجکاو ... ازم پرسید جوابو گرفتی؟


که منم زدم زیر گریه. فهمید که مشکل از منه. اما نمی دونم که تغییر چهره اش از ناراحتی بود یا از خوشحالی ...


روزا می گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می شد.


تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود، بهش گفتم: علی، تو چته؟ چرا این جوری می کنی؟


اونم عقده شو خالی کرد و گفت: من بچه دوس دارم. مگه گناهم چیه؟! من نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم.


دهنم خشک شده بود و چشام پراشک. گفتم اما تو خودت گفتی همه جوره منو دوس داری...


گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی. پس چی شد؟

گفت: آره گفتم. اما اشتباه کردم. الان می بینم نمی تونم. نمی کشم...


نخواستم بحثو ادامه بدم... دنبال یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر گریه کنم و اتاقو انتخاب کردم...


من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم تا اینکه علی احضاریه آورد برام و گفت می خوام طلاقت بدم یا زن بگیرم!


نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم، بنابراین از فردا تو واسه خودت؛ منم واسه خودم ...


دلم شکست. نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش کرده بودم، حالا به همه چی پا زده.


دیگه طاقت نیاوردم لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم. برگه جواب آزمایش هنوز توی جیب مانتوام بود. درش آوردم یه نامه  نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم.


احضاریه رو برداشتم و از خونه زدم بیرون...


توی نامه نوشته بودم:


علی جان، سلام


امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی. چون اگه این کارو نکنی خودم ازت جدا می شم.


می دونی که می تونم. دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه دار نمی شه جدا شم. وقتی جواب آزمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه باور کن اون قدر برام بی اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون جاپاره کنم...


اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه...

توی دادگاه منتظرتم...







عذر میخوام تا بوده همین بوده
همیشه زن فداکار بوده ولی مردا.........

یه واقعیت خیلی تلخه .همیشه زنه که باید فداکاری کنه.شنیدید که مرده صورتشو از دست میده و زنش با فداکاری باهاش زندگی میکنه.این همه اسید پاشی میشه تو صورت زنا ولی آیا تا به حال شنیدید که یه مرد با فداکاری با این موضوع کنار بیاد؟من که هرچی خوندم فقط جدایی نامزداشون از خانماشون بوده.همین جوریشم ذات مردا تنوع طلبه وای به حال اینکه یه بهانه ای هم داشته باشن.

ممنون .. واقعا دردناک بود ، امیدوارم خدا قسمت هیچ کسی نکنه 





 

اينجور مردها رو بايد سوار هليكوپتر كرد از همون بالا پرتشون كرد پايين  (آرزو خبيث ميشود )

مردا همیشه پای فداکاری زندگی کم میارن

مگه نمدونيد مردا همشون نامردن

نميتونم ادعا كنم همه مردها نامرد هستن يا همشون اينجور وقتها كم ميارن ولي 100 تا 99 تا كم ميارن
انگار كه مثلا كي هستن همشون خودشون رو شاه فرض ميكنن وليعهد يا ملكه نداشته باشن دنياشون تموم ميشه
 
حالمو بهم ميزنن خوب كرده چششم در آورده عقل داشته باشه شوهر ميكنه بچه دار ميشه

چه تلخ... واقعا که ذات مردونه همینه. حالا به استثنای اون 1% که لیلا جونم گفت

فقط می خوام ازخدابپرسم چرازنهارواینقدرمهربون وعاشق آفریده ولی مردارونه؟وچراچراچرامردااینقدردیرتراززناپیرمیشنوشکسته؟

چه تلخ..
خدا قسمت گرگ بيابون نکنه...روزگار...






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1327]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن