واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام بچه ها .من حدود 5 ماه هستش که پدر بزرگمو از دست دادم خودمم یکسال و 5 ماه هستش که عقد کرده ام.2 ماه دیگه ام عروسیمه.ولی خانواده پدرم گفتن ما عروسی نمیایم چون عزادار پدرمون هستیم.مامانبزرگم گفته من شوهرم فوت کرده پاشم بیام عروسی.پدربزرگم 70 سالش بوده.الان اعصابمون و خرد کردن با این حرفشون.یعنی کار ما اشتباه بوده؟
سلام عزیزم تسلیت میگم... خوب حالا که انقدر براشون مهمه صبرکن تا سال پدربزرگت
آخه جالب اینجاست اولین عیدی که رفتیم خونشون که عید فطر حساب می شد برای یکی از شوهر عمه ها تولد گرفته بودن.
چاره اي نيست گلم
اگه دوس داري باشن بايد به عقب بندازيش
هرچقدر هم واسشون توضيح بدي بيفايده هست و بعدا هي منت ميذارن و تو دلت ميمونه
سعی کن متقاعدشون کنی . به نظر من که اشتباه نیست ولی اگر نشد مجبوری صبر کنی بالاخره بزرگتر هستن و حتما صلاح شما رو می خوان
من عموم 6 ماه بود فوت کرده بود با اینکه 50 سالش بود و زیاد هم پیر نیود عقد گرفتیم انوم مفصل ........... حتی مادر بزرگمم اومد ولی فقط نرقصید می گفت : خیر و شر با هم برادرن و شما ها به جای خودتون برام عزیز هستید.
درسته باید صبر می کردیم ولی من شوهرم غریبه هستش. افراد پیرم تو فامیل زیاد داریم.اگه بخوایم صبر کنیم اصلا باید عروسی گرفتن و کنسل کنیم.
خدا رحمت کنه پدربزرگتون رو.
عزیزم بستگی به رسم خانواده ها داره.معمولا وقتی کسی که فوت شده اگه سنش بالا باشه و جوون نباشه ، عروسی رو تا چهلم ش و رد کردن یکی از اعیاد مثل عید فطر قربان یا.. نگه میدارن.
اما خوب بعضی خانواده ها هم میگن باید تا سال صبر کرد.
یک یا چند نفر تو فامیل که محبوبیت، ارج و قرب، تاثیر مثبت، بیان خوب و ... داشته باشن پیدا کنید تا با دلایل منطقی و عقلی سختی های به تاخیر انداختن عروسی رو ـ مخصوصا تو این روزا ـ به آنها توضیح بده. باید با صبر و حوصله کار رو پیش ببرید.
امید به خدا
به نظر من اگر از نظر پدرت کارتون درست بوده اصلا عروسی رو عقب نندازید.
خانمی معمولا تا سال باید صبر کرد دوست من یکشنبه ی پیش 10 مهر عروسیش بود ولی یه هفته مونده به عروسیش پدر شوهرش فوت کرد کسی باورش نمیشد دلمون براش خیلی سوخت بیچاره مونده بود واسه خودش گریه کنه یا پدر شوهرش آخه یه ماه بود داشت تدارک می دید کارت ها رو هم پخش کرده بودن تازه جهیزیش هم رفته بود حالا وضع شما که بهتره ان شالله که همه چیز به خوبی و خوشی تموم میشه شما هم میرین سر خونه و زندگی خودتون تا وقت هست از دوران نامزدی کمال استفاده رو بکنید چون دیگه این دوران گیرتون نمیاد خوش باشید
moje darya نوشته است:
درسته باید صبر می کردیم ولی من شوهرم غریبه هستش. افراد پیرم تو فامیل زیاد داریم.اگه بخوایم صبر کنیم اصلا باید عروسی گرفتن و کنسل کنیم.
عزیزم انشاالله که کارتون بشه مبارکتون هم باشه
عزیزم جشن تولد مال شوهر عمه بوده و کلا ایرادش خود بخود منتفی میشه (چون شوهر دخترشه)ولی خب عروسی رو تا سال پدربزرگت عقب بندازین تا بیچاره مامانت بعدا هی طعنه و متلک نشنوه که اگه پدر خودش بود عقب مینداخت ولی برای پدر شوهر ارزش قائل نشد
عزیزم ما که تالارمونو رزرو کردیم مادر بزرگ همسری فوت کرد دقیقاً روز عروسی ما یا فرداش میشد 40 مادر بزرگ ولی همون شب اول بابای همسری گفت عروسی حمید سر جاشه 40 رو یه هفته هم زودتر گرفتن که کلاً همه مراسم ها تموم بشه بعد ما عروسی کنیم
به نظر من با مادرت صحبت کن تا به بابات بگه خوب نیسن دختر انقدر عقد کرده بمونه به ضرر دخترمونه و بگو فلان فامیل پیر همسرتم مریضه ممکنه خدایی نکرده اونم فوت بشه بازم عروسیشون عقب میوفته باید حس دلسوزی باباتو بر بینگیزید!!!!!!!
free جون دوست شما پدر داماد فوت کرده نه پدر بزرگش
ببینین مادر بزرگ من خرداد فوت کرد و آذر ماه برای من خواستگار اومد . پدر بزرگم نه تنها ناراحت نشد بلکه چون خونشون بزرگ بود جشن نامزدی من اونجا برگزار شد.تیر ماه هم عروسی کردم.
بابا درک هم خوب چیزیه.چون یه پیر مرد فوت شده درسته که دوتا جوون نرن سر خونه زندگیشون؟اصلا روزی که شما تاریخ تعیین کردید چرا نگفتن گذاشتن حالا که چیزی تا مراسم نمونده دارن میگن.
به نظر من با بابات مشورت کن.اگر اون راضی باشه یعنی درک کرده که کار خانوادش اشتباهه.
هرکی هم هر حرفی میخواد بزنه ،بزنه .مهم اینه که پدرت (که پدرش فوت شده) بهتون اجازه بده.
بعدشم شاه راضی شده وزیر راضی نمیشه!!!!!!!!!!!!
حالا که بابات اوکی داده عروسی رو بگیر اینها که دو تا جوونو تو این موقعیت درک نمی کنن به جهنم نیان والااااااااااااااااااااااااا
حرسم در اومد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]