محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797859217
کمک به یه دوست تازه عقد کرده پر استرس : دل مشغولیهای روزمره
واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام دوستای خوبم یه همفکری میخوام باهاتون بکنم ازتون راهنمایی میخوام
موضوع از این قراره دوست صمیمی من تازه عقد کرده و دانشجوه و به دلایلی خصوصا چون از رشته اش خوشش نمیاومد درسش تو دانشگاه طول کشیده و 3 ترم دیگه از درسش باقی مونده و خانواده اش طبق محاسبات خودشون فکر کردند دوست من امسال یعنی خرداد 90 درسش تموم میشه ولی طبق گفته دوستم درسش بهمن 91 تموم میشه خانواده شم موقع خواستگاری به شوهرش گفته بودن درسش رو به اتمامه تا عقد که پیش میرن البته دوست من هیچی در این باره موقع خواستگاری نمیگه و به شوهرش نمیگه ترم اخرم شوهرش از خانواده دوستم فهمیده بود ترم اخره و دوست منم عذاب وجدان میگیردش که چرا به شوهره راستش رو نگفتن و چند روز قبل عقد بهش میگه که من درسم هنوز تموم نشده و شوهره هم مثل اینکه بهش میگه خوب این موضوع رو چند ماه پیش بهم میگفتی حالا چند ترم ات باقی مونده دوست منم میگه یه دفعه نمیدونم از ترس اینکه سرزنشم نکنه گفتم یه ترم دیگه ولی درجا پشیمون شدم و حالا بنده خدا عذاب وجدان داره شب و روزش شده استرس اینکه چطوری به خانوادش و شوهرش بگه درسش سال دیگه تموم میشه من هرچی فکر میکنم که چی به شوهرش و خانوادش بگه چیزی به ذهنم نمیاد گفتم بیام با شما دوستای خوبم مشورت کنم شاید یه راهکاری جلوی پای دوستم بذاریم
به نظرم بهترین کار اینه که ماجرا رو از اول واسه همسرش بگه، که من در جریان نبودم مامان اینا چی گفتن؟ و ......... تا آخرش یعنی تا همین الانش
ستاره جون مرسی از راهنماییت میدونی اون میگه من از دهن خودم دروغ دراومده که به جای اینکه بگم 3 ترم گفتم 1 ترم حالا میگه الان اگه شوهرم بفهمه میگه خود تو هم با هام صادق نبودی حالا خانواده ات نمیدونستم ولی تو چرا خودت دروغ گفتی این بنده خدا اعصابش خرده میگه یه وقت شوهرم دعوام نکنه اگه راستش رو بفهمه میگه به جان خودم نمیخواستم بهش بگم یه ترم از دهنم در رفت میگه از ترسم گفتم
عزیزم توضیح دادن این مسئله راحته، خب همینا رو که به شما که دوستشی گفته به همسرش بگه، بگه هول شدم واسه اینکه مامان قبلاً گفته بوده درسش تمومه، (ی فشار روم بوده واسه همین موضوع)اینجوری شد(اشتباه لفظی)، مشکلی پیش نمیاد انشالله
به نظر من بذاره تا زمان کمی بگذره . آخه کار دانشگاه که حساب کتاب نداره . یه وقت می افتی از یه درسی . یه ترم ارائه نمی شه و...
up
عزیزم هیچی مثل حقیقت شیرین نیست. اگه دوستت همین الان همه چیز رو تعریف کنمه و مسائل رو روشن کنه از هر کاری بهتره. نباید اجازه بده حس اعتماد تو وجود همسرش از بین بره.
خوشبخت باشن انشالا
به نظر منم بهتره بگه حضوری نمیتونه شرایط رو طوری کنه و تو یه نامه واسش بنویسه
شرایط عاطفی
بهتره حقیقت رو بگه بعدا بفهمه خیلی بد میشه
up
آخه چرا دروغ گفته! بهتر نيست راستش رو بگه و به همسرش قول بده كه هميشه حقيقت هر چي كه باشه رو ميگه
از اول زندگي دروغ بگه و همسرش بفهمه كه ديگه بهش اعتماد نميكنه
يه روز که حسابي هم خودش هم شوهرش سر حال بودن با يه لحنه بچه گانه پيشش اعتراف کنه و مثلاً بگه باباييييييي يه چيزي بگگگگگگم ؟؟ دعوام نکنيااااااااااا.....من بيشتر از 1ترم از درسم مونده ولي ترسيدم فکر کني من تنبلم رووم نشد بهت بگم....
به نظر من اگه حقیقتو نمیتونه بگه بره پیش شوهرش بگه رفتم کارنامه کلی مو گرفتم دیدم کلی واحد پاس نکرده دارم بعضی از واحد ها هم که اصلا این ترم ارائه نمیشن معرفی به استادم نمیشه برداشت احتمالا 2.3 ترم دیگه دارم
بعدشم بگه من از ترم اول 18 واحد برداشتم هیچ ترمی 20 تا یا بیشتر برنداشتم به خاطر همین طول کشیده
به هر حال حقیقت رو باید بگه...
کار ینکنه که همسرش فک کنه این همیشه بهش دروغ میخواد بگه و بهش اعتمادش رو از درست بده...
گفتن یه حقیقت و جرات گفتن حقیقت خیلی بهتر از ترس از نگفتن حقیقته...
یه بار میگه و خیالش راحت.. ولی الآن با دروغاش هی داره به استرس زندگی خودش اضافه میکنه
حالا درسش یه کم مونده دیگه... مگه گناه کرده؟؟
وا!!
مرسی از راهنماییتون دوستای دیگه هم لطفا بیاین مشورت و کمک مرسی
بهترین کار گفتن حقیقته
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]
-
گوناگون
پربازدیدترینها