تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796784511




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

من و مامانم و شوهرم : چه كنم؟


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام. تا حالا بین مادرتونو شوهرتون گیر کردین؟مامان من هیچ رقمه با شوهرم کنار نمیاد.شوهرم هم بدتر از اون.این مساله واقعا جدی شده.میام مفصل توضیح میدم.الان اعصابم وحشتناک داغونه.نمیتونم بتایپم.
.

عزیز دلم زیادی خودت رو اذیت نکن
آدما مختارن باهرکی هرجور میخوان رابطه داشته باشن. تو خودت رو به بیخیالی بزن.فقط از خوبی های اون یکی  پیش اون یکی بگو. فقط تعریف کن ازشون جلوی اون یکی
خودتو ناراحت نکن. انشالله مقطعیه و میگذره
خدارو شکر مامان من و شوهرم خوبن باهم.گاهی هم یه گله هایی از هم داشته باشن اصلا نمیذارم طرف مقابل بفهمه و خودم اصلاحش میکنم.

برا منم پيش اومده واقعا خيلي اعصاب خورد كنه. آدم نميدونه طرفه كيو بگيره.

انشالا رابطه شون خوب بشه.تو هم سعی کن  هر چی پشت سر هم میگن به گوششون نرسه که اوضاع بدتر بشه.

فقط پشت مرد زندگیتو خالی نکن که بد میبینی........پشتتو خالی میکنه بدجوووور

اميدوارم به زودي مشكلت حل بشه ولي حق داري خيلي سخته
دو طرف رو راضي نگه داشتن سخته و اصلاح اين روابط خيلي زمان مي بره

اصلا نمیتونن جلو زبونشونو بگیرن.مثلا الان مامانم رفته مسافرت.به شوخی میگفت شاید اونجا بمونم.شوهرم میگغت مگه تحفه میخوان؟یا یکی از فامیلا شوهرم همسفر مامانم بود شوهرم به مامانم گفت میگم همه جا هواتو داشته باشه.مامانم گفت من با اون کاری ندارم.مگه دست و پا چلفتی ام؟موقع رفتن مامانم همه بوس کرد  اما اصلا سرشو بالا نیاورد با شوهرم خداحافظی کنه.همین هم شد یه بهانه و من 2 روزه دارم از مادرشوهرم نیش و کنایه میشنوم که مامانت پسرمو کوچیک کرد.به خدا دیگه ذله شدم.از شوهرم به خاطر حرف مامانم کنایه میشنوم.ااز مامانم به خاطر حرف شوهرم.یکی نیست بگه منم ادمم.اعصابم یه ظرفیتی داره.این وسط مادرشوهرم هم شده اتیش بیار معرکه.حرفی که من نمیزارم به گوش مامانم یا شوهرم برسه اون میرسونه.اخه با مامانم دوسته.دیگه نمیدونم چکار کنم.نه از مامانم میتونم دل بکنم نه از شوهرم.اخرش هم من میمونم و چشم گریون.همیشه برنامه همینه.

سر عروسیمون هم همین برنامه پیاده شد.خونه ای که گرفتیم قدیمی بود.مامانم هم گفت حیفه 30 میلیون جهیزیه که من دادم و داره میره تو این خونه.شوهرم هم میگفت اینا 4تا در و تختست.بیاید ببرید میخوام ماشینمو بفروشم خودم وسیله بخرم.الان که 11ماه از عروسیمون میگذره هنوز که هنوزه شوهرم جلو مامان عیب رو جهاز من میزاره.به خدا مامانمینا از هر چیزی بهترینو واسه من خریدن اما کو ادم قدرشناس...................

امان امان از دست مادر شوهرم.همه چیزو میزاره کف دست مامانم یا شوهرم.خسته شدم به خدا.الان 3 روزه مامانم رفته مسافرت شوهرم هم قهره.روزی که میخواست بره مامانم تو ترمینال شوهرم به جای اینکه کنار  من باشه رفته بود ساک وچمدونای  فامیلشونو عین نوکر ازین طرف به اون طرف میبرد که تو اتوبوس مناسب بزاره.(کلا خیلی خیلی خیلی تعصب فامیلشو داره)قبول دارید رفتار هر دوتاشون اعصاب خورد کنه؟من چکار کنم؟الان وسط امتحانا دانشگام مغزم به خدا هنگ کرده............

رايحه جان من هيچ وقت همچين مشكلي نداشتم ولي دركت ميكنم چون خودمو گذاشتم جاي تو ديدم واقعا سخته 
 
رابطه بين داماد و مادر زن و عروس و مادرشوهر چون نسبت خوني ندارن يك حرف بينشون ممكنه كينه چند ساله ايجاد بكنه
 
همون زماني كه مادرتون جهيزيه 30 ميليوني شما رو (از ديد همسرت) كوبيد سر ش و گفت اون خونه مناسب اين جهيزيه نيست درواقع جنگ
 
بين اين دوتا علم شدهبه نظر من پيش همسرت از مادرت حمايت نكن نگو نه منظوري نداشت بگو متاسفم ولي تقصير من چيه مثلا مادرت
چرا بمن كنايه ميزنه مگه من راضيم مادرم اون حرف رو بهت بزنه يا منم ناراحت شدم مادرم ازت خداحافظي نكردو از اين حرفها
 
درمورد مادرتم شوهرت بد گفته مگه تفحه ميخوان اون كوچكتره و بايد احترام نگه داره از اين حرف معلومه خيلي ازش كينه بدل داره
 
به نظرم اگه بيطرف باشي بهتره
 
خوشبخت باشي
 

آخی.کاری نمیتونی بکنی گلم.ولی هرکاری که شوهرت کرد توهم متقابل انجام بده.بفهمه چی میکشی...

عزیزم غصه نخور.مگه مامانتون مخالف ازدواجتون بودن؟
با مادر شوهرت حرف بزن   و ازش بخواه این وسط اتیش نسوزونه تا بتونی اروومشون کنی.
 

مشکل اصلی ما بر میگرده به زمان خواستگاری.مامانم  و مادرشوهرم و یه خانومه دیگه 3تا دوست صمیمی بودن.هر 3تاشون هم فرهنگی بودن ویه جا کار میکردن.تا اینکه این خانوم از طرف مادرشوهر من واسطه میشن که بیان خواستگاری.منم قصد ازدواج نداشتم ولی موقعیت شوهرم خوب بود.مامانم گفت بزار بیان نخواستی بگو نه .ولی امدن و من پسندیدم.قبل از نامزدی و کلا مراسم این خانوم کلی از شوهر من بد میگه که پسره اله و بله.از طرفی پیش شوهرم هم از مامانم بدگویی میکنه و کار  به روبرو کردن میرسه و خانوم میزنه زیر حرفش و مامانم هم میگه دخترمونو نمیدیم.خلاصه با کلی برو بیا و خواهش و تمنای مادرشوهرم و پدرشوهرم و ....ما نامزد شدیم.اما اما اما......اما از اون موقع تا حالا هنوز که هنوزه ذهنیت مامانم و شوهرم نسبت به هم خرابه!خدا لعنت کنه باعث بانیه این همه مشکلو.خدا کنه هرچی من میکشم صد برابر بدتر به سر دختراش بیاد.جریان مامان و شوهرم برمیگرده به این قضیه.

نیکی 20 نوشته است:
عزیزم غصه نخور.مگه مامانتون مخالف ازدواجتون بودن؟
با مادر شوهرت حرف بزن   و ازش بخواه این وسط اتیش نسوزونه تا بتونی اروومشون کنی.
 

 
 
مادر شوهر من مارمولکیه که دومی نداره.طوری اتیش میندازه تو زندگیه من نمیفهمم از کجا خوردم بعدا میفهمم کار خانومه.از طرفی چنان با من برخورد میکنه که همه میگن این خانوم عروسشو از جونش بیشتر دوست داره.شوهرم هم بدش میاد من از خانوادش چیزی بگم.یعنی اگر مشکل از اونا هم باشه طرف منو نمیگیره.هر چند میدونم بعدا میره با خانوادش هم دعوا میکنه.اما چه فایده؟این وسط اعصابه منه که بهم میریزه.

morvaryd نوشته است:
آخی.کاری نمیتونی بکنی گلم.ولی هرکاری که شوهرت کرد توهم متقابل انجام بده.بفهمه چی میکشی...

 
من نمیتونم.یعنی در شان خودم نمیبینم که مثل شوهرم با بی احترامی با اونا برخورد کنم.البته میدونید تو فامیل شوهرم این طرز حرف زدن بعید نیست.همه با هم اینجور حرف میزنن ولی تو فامیل یا خانواده من اینجور نیست.من و برادرم  جلوی بابام حتی بهم دیگه تو هم نمیگیم با اینکه خیلی با هم صمیمی هستیم ولی تو جمع فامیلیه شوهرم مثلا مادرشوهرم که یه خانومه بدترین فحشای ناموسی میده به کسی هم برنمیخوره.در واقع لحنه صحبتی مثل لحن صحبته شوهرم براشون کاملا عادیه.تازه منم مسخره میکنن که پاستوریزه ام.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن