محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797716327
اومدم حرف بزنم تا سبك بشم : چه كنم؟
واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام بچه ها،اومدم اینجا درد ودل کنم دلم خیلی گرفته و خسته ام.
دو ساله که ازدواج کردم شوهرمو خیلی دوس دارم اما قبلا یه تاپیک باز کرده بودم به نام دروغ در تالار مشکلات بزرگ در عین حال کوچک
گفته بودم که شوهر قبلا با یه دختره ای چت میکرده و بهش میگفته خواهر و حسابی هم دوسش داشته ،بالاخره با شوهرم حرف زدم و فهمیدم که رابطه ی پاکی بوده حالا خیلی از اون قضیه میگذره و تا حالا فهمیدم که شوهرم از این دوستان اینترنتی زیاد داشته ولی میدونم رابطه شون بد نبوده در حد درد و دل کردن...اما الان احساس میکنم که شوهرم از عشق خالیه انگار دیگه حال و حوصله ی حرفای عاشقونه رو نداره از دوران عقد این مشکلو داشتم همیشه دوس داشت تنها باشه الانم همین طوره ولش کنی شبانه روز حرف نمی زنه تو عالم خودشه اصلا ناز کشیدن و این حرفا بلد نیست یا شایدم دیگه نمی خواد...خلاصه احساس میکنم جای من و اون عوض شده حرفای عشقونه از من ناز کشیدن از من دنبالش بودن از من و... راستش دیگه خسته شدم....
(حرفاش به اون دخترا خوندم دیدم اصلا تا حالا به من از این حرفا نزده و من یه عمر آرزوشو داشتم)
گاهی بهش میگم آدم آهنی...میگه دوست دارم منم میدونم ولی آخه یه عکس العملی یه چیزی....
احساس میکنم اگر من حرف نزنم پیگیرش نباشم اونم تلاشی نمیکنه تا حالا هزار بار این کارو کردم ولی جواب نگرفتم...
گاهی دلم میخاد مثل خودش برم یکیو پیدا کنم و باهاش حرف بزنم واونم باهام حرف بزنه ولی باز به خودم میگم اینکار عینه خیانته و... وکلی به شیطون لعنت می فرستم خلاصه دوستان دلم خیلی گرفته کمکم کنید...
چقدر از این آدمها زیاد شده.نمیدونم چی بگم اما حتما به یه مشاوره سر یزن
خواهر عزیزم میتونم بهت بگم فقط صبر داشته باش با گذر زمان همه چی درست میشه بالاخره اونم یه روزی به خودش میاد و از این کارش خسته میشه. فقط صبر و توکل به خدا داشته باش.
چقدر از این آدمها زیاد شده.نمیدونم چی بگم اما حتما به یه مشاوره سر یزن
راستی بگم بعد از ازدواج با من دیگه از این رابطه ها نداره به هیچ عنوان من میدونم، ولی تاثیر خودشو گذاشته و جایی دیگه تجربه کرده و دیگه براش تازگی نداره....
واقعا چرا بعضی اداما اینطوری شدن
صبر کن درست میشه
شوهرت میدونه که تو اینارو میدونی که با اون خوب حرف میزنه
به نظر من پیش یه مشاور خوب برو و حتما با شوهرت در مورد این مسایل صحبت کن ولی سعی نکن برنامه های قبلیشو تکرار کنی که تو ذهنش بمونه و تازه بشه امیدوارم موفق باشی
سلام ببخشید منظور از اینکه صبر کن درست میشه یعنی چی آخه مگه ممکنه مشکلی اینجوری خود به خود حل بشه باید با یه مشاور حتمن صحبت کنی چون به نظر من اگه عکسالعملی نشان ندهی یا همین جور عادت میکنه یا فصلها بیشتر از ین میشه
ببخشید منظورم فاصله ها بود
دقت کن ببین چه چیزایی واسش جذابیت داره اون کارهارو انجام بده.
مردا بعضاً احتیاج به سکوت دارن.
سعی کن آرامش خودت رو حفظ کنی اون الان تو وضعیتی که دوست داره به یکی تکیه کنه و دنبال سنگ صبور میگرده.
پردیس جان از 100% مطمئن باش که 99% شوهرت دوباره ارتباط داره .وقتی میبینه که تو حساسی و از طرفی دوستت داره ازت پنهانش میکنه.اینجور آدما دست خودشون نیست .
ببینم اینکه برات وقت نمیذاره و باهات لام تا کام حرف نمیزنه باعث شده که بهش اعتراض کنی و یا حتی جر و بحث؟!
باید بگم که به زور نمیشه چیزی رو از کسی خواست و همینطور با جر و بحث و دعوا و مرافه ...
اون میره برای دیگری وقت میذاره واسش حرف میزنه کارهایی که باید برای تو انجام بده ،میده واسه دیگری.اونوقت که به تو میرسه خسته ست و حال و حوصله نداره و از طرفی با اعتراض تو روبرو میشه و همین باعث فاصله گرفتن میشه .
راستی فکر کن ببین تو گذشته ها کاری نکردی که ازت دلخور شده باشه.چه میدونم یه کاری که ازت انتظارشو نداشته ولی تو مداوم انجامش دادی؟!
بهترین کار اینه که پیش یه مشاور بری تا راه حل درستو پیش پات بذاره . من با iran-shiraz موافقم باید عکس العمل نشون بدی ولی نه با دعوا و زور یا بی محلی .
عزیزم امیدوارم مشکلت حل شه.برو پیش مشاوروخبرش رو به ما بده.خیلی برات ناراحت شدم برای من پیش نیامده ولی میتونم بفهمم که چقدر شخته.
اگه اخلاق شوهرت همينجوريه ، يعني در مقابل همه ساكته و در برابر هيچ مسئله اي عكس العمل نشون نميده نميتوني عوضش كني اما اگه با بقيه خوبه و فقط در مقابل شما ساكت ميشه بايد يه فكر اساسي بكني
اولين راهشم همون مشاوره است كه صحيح ترين راه رو جلوي پات بزاره كه خداي نكرده بدتر از اين نشه
من خيلي ها رو مي شناسم كه همسر دارن ولي يا يكي ديگه درد دل مي كنن و توجيهشون هم اينه كه همسرم به حرفام گوش نميده
ولي شما ظاهرا به حرفاش گوش ميدين و براش وقت ميزارين ولي اون بي توجهي مي كنه كه اين مسئله قابل تامله
مسلما خود شما شناخت بيشتري از همسر و اخلاقش دارين و بهتر ميتونين با سياست و فكر درست ، بهترين راه حل رو پيدا كنيد.
تا حالا غير از ارتباط اينترنتي ، مورد مشكوك ديگه اي هم ديدي ازش؟
يا رفت و آمد مشكوك ، تلفن، اس ام اس هر چي؟
يه چيز ديگه هم هست . ما يه همكاري داريم محرم اسرار همه هست. با همه همكارا از خانوم و آقا صحبت مي كنه و در مورد مشكلاتشون راهنمايي مي كنه و از همه چيز همه خبر داره البته رازداره . و از اين كار لذت مي بره . الحق كه مشكلات خيلي ها رو هم حل كرده . شاي همسر شما هم همچين روحيه اي داره
يه ذره از اين روزنه به مسئله نگاه كن و از اين راه وارد شو . يعني ازش مشاوره بخواه . نازش رو نكش . ازش راهنمايي بخواه ديگه بستگي به خودت داره كه مستقيما اين كارو بكني يا غيرمستقيم
سلام بچه ها مرسی از راهنمایاتون راستش شوهر من از صبح تا شب سر کاره و حسابی در گیره آخه مدیر پروژه اس و می دونم وقت این کارارو نداره بعدش هم ایمیلش هم وبلاگش خلاصه همه چیزش دسته منه و من هرروز چکش میکنم فکر نمی کنم از این رابطه ها داشته باشه مخصوصا الان دیگه فقط با سکوت کردن مشکلاتشو حل میکنه هر وقت خیلی ساکته یعنی یه چیزیش هست منم نمی دونم که گاهی بهش گیر میدم
خودش همیشه بهم میگه من از همه ی دخترا و زنا متنفرم تو دیگه ببین چی بودی که اومدم گرفتم و فکر میکنه من مثل زنای دیگه نیستم...
خلاصه بچه ها من خودم فکر میکنم اون چون حرفاشو با کسی دیگه زده الان منو به عنوان سنگ صبورش قبول نداره...
ولی نمی دونم چرا ته دلم بهش اطمینان دارم که از این کارا دوباره نمی کنه،یه حسی بهم میگه بهش اعتماد کن
تا حالا مورد مشکوکی ازش ندیدم
شوهر من یه همچین اخلاقی داره که سنگ صبور همه باشه گاهی دیدم دانشجواش باهاش حرف بزنن یا مادرش همش باهاش دردودل میکنه
من خودم زیاد این طوری نیستم یعنی دوس دارم به حرفای دیگران گوش بدم ولی زیاد بلد نیستم سنگ صبور باشم نمی دونم اشکال از منه؟
خب اخلاقمه میتونم عوضش کنم؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2038]
-
گوناگون
پربازدیدترینها