تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كه من براى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797008826




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با این استرس کاری چه کنم؟ : چه كنم؟


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام به همه ی خانومای محترم
دوستان من مشکل اساسی با محیط کارم دارم که نمی دونم این مشکل و چطوری باید حل کنم؟؟؟
حدود 1 ساله که شاغل شدم و قبلش هیچ تجربه ای از محیط کاری نداشم. ترم آخر کاردانی بودم که این کار و پیدا کردم. از اونجایی که دانشجو بودم و هر دانشجویی دوست داره با حقوق بالا جایی مشغول به کار بشه منم کلی ذوق زده شده بودم و فکر می کردم دیگه الان آخرشه و ... اما درسته که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها!!! به دلیل عدم شناخت کافی من از محیط کاری اونم از نوع دولتی و البته پی بردن همکاران محترم به این موضوع نتونستم با اعتماد به نفس بالا کارم و شروع کنم و همیشه استرس داشتم نشون به اون نشون که وقتی کسی ازم می خواست کاری انجام بدم اسرسم به 10000 می رسید هیچ وق نتونستم خودم اونجوری که واقعاً هستم نشون بدم حالا همه ی اینا به کنار چون دانشجو بودم و ترم آخر مجور شدم برای امتحاناتم 3 روز مرخصی بگیرم که البته اولش جناب مدیر مخالفت کرد ولی با اصرارهای من قبول کرد ولی مرخصی رفتن همانا و تهدید به اخراج بعد از بازگشت پیروزمندانه از مرخصی همان! که البته با اندکی آبغوره گرفتن حل شد و قبول کردند که از این خطای ما درگذرند! از اون روز به بعد دائم نگران اینم که نکنه از کار اخراجم کنن؟؟؟؟!!! و به خاطر همین مسئله الان 8 ماهه که فقط یک روز مرخصی گرفتم اونم به خاطر این بود که کارشناسی قبول شده بودم و باید شخصاً می رفتم برای ثبت نام. این استرس مثل خوره افتاده به جونم و از همه بدتر اینکه نمی تونم کارایی خودم رو اونجور که باید باشم نشون بدم.
دوستای خوبم ممنون میشم اگه کمک کنین

چقدر رشته تحصيليت با كارت مرتبطه؟
آموزشهاي لازم براي كارت ديدي؟
رابطت با مسئول مستقيمت چطوره؟
تو رده كاري خودت همكار خانوم داري؟
در حال حاضر ارتباط كاري با مديركلتون داري؟
 

راحیل جون مرسی که وقت میذاری عزیزم
1. کارم اصلاً مرتبط با رشته تحصیلیم نیست رشته تحصیلی من حسابداریه ولی اینجا مسئول دفترم
2. نه هیچ زمینه ای راجبش نداشتم
3. ماشالا من 4 تا مسئول مستقیم دارم راحیل جون و همین بیشتر می کنه استرسم و
4. من اصلاً همکار خانوم ندارم و تنها خانم این بخش هستم عزیزم یعنی صبح تا شب رسماً هچ خانومی نمیبینم این دیگه خیلی بده
5. مدیر کل هفته ای یک بار برای سرکشی میاد عزیزم و ارتباط زیادی ندارم باهاش

شما که خوبه فقط سر کار استرس داری من 24 ساعته در استرسم

خب مرجان جان به نظرم مهمترين موضوع اينه كه ازشون بخواي يه نفرو مسئول مستقيمت كنن. بعد اون رييس ميتونه وظايفتو مشخص كنه و شما هم عملكردتو به اون نشون بديو... اما مهمترين كار اينه كه يه رئيس داشته باشي. چون مشخصه كه آدم نميتونه همه رو از خودش راضي كنه اما يه نفرو چرا. بعدشم موفقيت تو كار بيشتر به اين بستگي داره كه تو محيط كاريت روت حساب كنن اينم به دو تا موضوع بسته اس:1. عملكرد كاريت2. شخصيتت

عزیزم، یه مقدار از استرس بخاطر همزمان بودن تحصیل و کار هست و معمولاً چون بعضی از روسا واسه مرخصی دادن خصاصت به خرج میدن باعث میشه استرس پیدا کنی،، ضمناً احتمالاً هنوز به کار وارد نیستی واسه همین یه مقدار استرس داری،
به نظر من یه مقدارش طبیعیه،، سعی کن فعلا یکم تو محیط کار با رئیست مدارا کنی تا درست تموم بشه،، چون فعلاً واسه ساعت دانشگاه به امضاش احتیاج داری
موفق باشی عزیزم

مرسی از همه که وقت گذاشتین
راحیل جون انکه یک نفر و مسئول مستقیمم باشه رو یک بار مطرح کردم ولی به دلیل حسادت بقیه همکارا که می گفتن چرا این باید زیر دست فلانی باشه کنسل شد و هزار مسئله دیگه به وجود اومد. مشکل اساسی الانه من اعتماد به نفس که سر کار از 100 به 50 میرسه در ضمن این آقای مدیر کل ما اینقدر بداخلاقه که هفته ای یه بار که میاد هزار بار آرزوی مرگ میکنم یه جوری رفتار می کنه که انگار از عملکردم راضی نیست در صورتی که من کارم و درست و به موقع انجام میدم یه بدی دیگه ای که داره اینه که اگه مشکلی هم باشه به خودم نمی گه هزار نفرو واسطه میکنه که بم بگن. از رفتاراش از نگاهاش میترسم.نمی دونم چیکار کنم

آره روبی جون یه مقدارش به خاطر همینه ولی الان مسئله مرخصی گرفتن ندارم فقط کلاسای 5 شنبه و جمعه رو میرم بقیه رو نمی رم مشکل من اینه تو محیط کاری چجوری باید رفتار کنم؟؟؟؟؟

marjan fff نوشته است:
مرسی از همه که وقت گذاشتین
راحیل جون انکه یک نفر و مسئول مستقیمم باشه رو یک بار مطرح کردم ولی به دلیل حسادت بقیه همکارا که می گفتن چرا این باید زیر دست فلانی باشه کنسل شد و هزار مسئله دیگه به وجود اومد. مشکل اساسی الانه من اعتماد به نفس که سر کار از 100 به 50 میرسه در ضمن این آقای مدیر کل ما اینقدر بداخلاقه که هفته ای یه بار که میاد هزار بار آرزوی مرگ میکنم یه جوری رفتار می کنه که انگار از عملکردم راضی نیست در صورتی که من کارم و درست و به موقع انجام میدم یه بدی دیگه ای که داره اینه که اگه مشکلی هم باشه به خودم نمی گه هزار نفرو واسطه میکنه که بم بگن. از رفتاراش از نگاهاش میترسم.نمی دونم چیکار کنم

مرجان جون همكارم تعريف ميكرد كه قبلا يه مديري داشته كه ازش خيلي ميترسيده وهر وقت اين مديره ميومده تو اتاقشون ميگفت حتما ازم ايراد مي گرفت و سرم داد ميزد. هر وقتم كه زنگ ميزدن كه مدير كارت داره قلبم ميومد تو حلقم و تا برم اتاقش هر چي دعا و سوره و.. بلد بوده ميخونده ميرفته. ميگفت هميشه جلوش هول ميشدم و اشكم ميومد و نميتونستم جواب سوالاشوبدم بعدش يادم ميومد كه بايد اينطوري ميگفتم و..خلاصه يه روز كه مديره صداش ميكنه تو اتاقش ميگفت ديگه طاقتم طاق شد داشت باتهام صحبت مي كرد زدم زير گريه و شروع كردم حرف زدن. ميگفت بهش گفتم آقاي فلاني فكر نكنين به كارم وارد نيستم كه نميتونم درست جواب بدم بخاطر اينه كه از شما مي ترسم جلوتون كه ميام زبونم قفل ميشه و بغضم ميگيره و.. ميگفت بهش گفتم از وقتي كه زنگ ميزنن ميگن بيا مدير كارت داره يكريز تا الان آيت الكرسي خوندمو... خلاصه ميگفت مديره با تعجب نگام كرد بعد رفت يه ليوان آب برام ريختو دستمالم گذاشت جلوم. خوب كه خالي شدم گفت خب حالا منو نگاه كن ... اصلا هيچ دليلي براي ترس وجود نداره منكه لولو نيستم. ميگفت اونروز مديره كلي دلايل كارشو طرز برخوردشو گفت(مثل اينكه مدير بايد اينطوري باشه وگرنه كارمندا سو استفاده ميكنن و...) ميگفت بعدشم با روي خوش بدرقم كرد. ميگفت همون شد از اون روز به بعد رفتار مديره 180 درجه تغيير كرد. ميگفت اينقدر رعايتمو ميكرد كه نگو.حالا ميخواي تو هم يه بار امتحان كن. باور كن صداقت بهترين سياسته تو كار و كاسبي. منكه هر چي بدست اوردم از حرف صادقانه بوده.

راحیل جون چند بار خواستم اینکارو بکنم اما می ترسم همین براش بشه بهانه و ... خیــــــــلی بداخلاقه
الان که مثلاً بهتر شدم قبلاً همش کارم شده بود گریه . نمی دونم شاد این کارو امتحان کردم حالا. برام دعا کن

عزیزم اداره های دولتی متاسفانه همین جورین . من 11 سال توی یه اداره دولتی کار کردم و همیشه دو سه تا رئیس داشتم و از اون بدتر همه کارمند های سابقه بالاتر هم خودشونو رئیس من می دونستند.
قراردادی بودن آدم هم یه برگ برنده دیگه هست که متاسفانه دستشونه و من در تمام مدت 11 سالی که کار می کردم هر روز می خواستن اخراجم کنند و آخر نکردند تا خودم به دلیل ازدواج و جابجایی استعفا دادم . فقط می خوام بهت بگم که اینا شگردشونه که از آدم  کار بکشن و تا هم بگی نه فوری بگن اخراج
من به جای 4  5 نفر اونجا کار می کردم یعنی جای خودم  که کار می کردم هیچی جای سه نفر دیگه هم که پیر بودن و سالهای آخر خدمتشون بود و حال نداشتن کار می کردم ( چون اونا خوششون نمی اومد دست به کامپیوتر بزنن و بلد بشن ) . یه نفر دیگه هم بود که بازنشست شده بود ( یه خانمی ) بعدش باهاش قرارداد انجام کاری بسته بودن و دوبار مشغول به کارش کرده بودند اما کار نمی کرد کاراشو من می کردم و اون دوجا دوجا حقوق می گرفت بعدش همش یا بافتنی می بافت یا سبزی پاک می کرد. ما که تا 4 کار می کردیم اون 12 می رفت خونه می گفت شوهرم اگه من نرم خونه ناهار نمی خوره .
اینا که هیچی . هرکسی هم حامله می شد می گفتن نباید با کامپیوتر کار کنه و اشعه اش براش بده اونوقت من باید کارشو می کردم و بعدش هم که مرخصی زایمان می رفت باز کارش به عهده من بود .
دردسرت ندم من هم مسئول ضمانت نامه ها بودم هم تامین اعتبار می کردم هم سند می زدم هم کارهای وام با من بود . دیگه هر کسی هم مریض بود یا نمی اومد یا می زائید یا می مرد  کارش با من بود . بعدش هر روز صبح یه مدیر منو تو اتاقش می خواست  و می گفت خانم ما به شما احتیاج نداریم شما نیروی مازاد هستی .
بعدش اگه دو تا مدیر با هم خرده حساب داشتند من بدبخت رو وسط می نداختند مثلا یکی دستور شفاهی می داد که فلان کار رو بکن اون یکی دستور شفاهی می داد که نه به هیچ وجه فلان کار رو نکن . اگه نمی کردم اون یکی می خواست منو اخراج بکنه و اگه می کردم اون یکی .
اونوقت اگه یه روز مرخصی می گرفتم پاشنه در خونه و تلفن رو می کندن برای اینکه هیچ کس نمی تونست عین من براشون کار کنه اصلا خیلی کارها رو فقط خودم می دونستم چی به چیه . می خوام بگم اینقدر محتاج من بودن اما با پرروئی تمام می گفتن تو نیروی مازادی .
نمی دونم بهت بگم چکار کنی چون خودمم 11 سال هر تلاشی کردم به نیتجه نرسیدم فقط خواستم بگم تنها کسی نیستی که این مشکل رو داری پس سعی کن دیگه خودت خودتو داغون نکنی . یه کم بیخیال باش و آتو دستشون نده . باور کن ماه های آخر من خودم هر روز می رفتم در اتاق مدیر می گفتم آقای فلانی امروز نمی خواین منو اخراج کنید ؟
ماشالا ماشالا یک از یک هم اخلاقشون و رفتار اجتماعیشون گند تر.
من که به نوعی نجات پیدا کردم اما خدا صبرت بده و امیدوارم خدا یه آرامشی بهت بده و یه قدرتی که بتونی تحمل کنی.

maahbod جون مرسی واقعاً آرومم کردی . دقیقاً همین شرایطی که برای تو بود برای منم هست دائم می شنوم که شما نیروی مازاد هستی و ... دارم دیوونه می شم ولی خدا کنه همونجوری بشه که شما گفتی. بازم مرسی عزیزم

یه خواهشی ازتون دارم ، من چون این کار اولین تجربه کاریم  هست و متأسفانه هیچ جای دیگه ای کار نکردم و اینجا هم هیچ خانومی نیست که بتونم از تجربه اش استفاده کنم می خوام شما کمکم کنید که بدونم چجوری باید توی محیط کاری رفتار کنم که هم اعتماد به نفسم بره بالا و هم از محیط کار لذت ببرم. مرسی

عزيزم اصلا  نگران نباش منم توي يه اداره دولتي قراردادي بودم حتي تا زماني كه حكمم رسمي آزمايشي بود هم جوري رفتار ميكردن كه انگار الانه كه ميخوان اخراج كنن ولي بالاخره اين حكم استخدام رسمي زده شد.
اتفاقاً منم همزمان با كار درس ميخوندم و رشته ام هم حسابداري بود. البته شرايطم خيلي بد نبود چون همكارم و رئيسم آدمهاي خوبي بودن ولي خب درس و كار باهم سخته ولي يه كم كه بگذره خودت متوجه ميشي كه بايد چطوري رفتار كني. فقط وقتي بهت حرفي ميزنن سعي كن به اعصابت مسلط باشي و آرامش خودتو حفظ كني.
در كل نگران نباش درست ميشه.

 سلام عزیزم خوش به حالت که بعد کاردانی تونستی بری سرکار و به درست هم ادامه میدی.احسنت!
منم برای کارآموزی چند هفته ای هست که میرم به یه اداره دولتی.منم وقتی یه کم کارم زیاد میشه انقده استرس میگیرم که حتی دستم می لرزه و چشمام سیاهی میره!!!
سوتی هم زیاد میدم اما خوشبختانه کارمندهای محترمی اونجا هستن و راهنماییم میکنن و فعلا از خطاهام چشم پوشی میکنن.تا کی نمیدونم؟!
منم اعتماد به نفسم زودی افت میکنه، مثل خودتم.پس وقتی یه اشباهی میکنی مدام خودت رو سرزنش نکن.یه کم بی خیال باش.سعی کن با همه همکارانت هم رابطه خوبی داشته باشی حتی اگه آدم های جالبی نیستن.جو رو برای خودت سخت نکن عزیزم.خوشبینی رو در خودت تقویت کن.به این فکر کن که رو پای خودت ایستادی ،شغلی داری و مجبور نیستی مثل آدمای تحصیل کرده اما بیکار در به در دنبال کار بگردی...
به مرور هم تو کارت پیشرفت میکنی گلم نگران نباش.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن