واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دو چهره از دو دین تاثیرکدامیک بیشتر است؟
آنانکه اخبار فرهنگی و هنری را همواره دنبال می کنند مطلع اند که هفته های اخیر شاهد به ثمر رسیدن شگفتی دیگری در عرصه هنر سینما در تقریباً نیمی از کشورهای جهان بود. فیلم "مصایب مسیح" از مل گیبسن جنجال به پا کرد و طی روزها و هفته های متوالی عنوان پرفروشترین فیلم را از آن خود ساخت. این فیلم نه به شخصیت حضرت مسیح می پردازد و نه به اهداف دین و رسالت وی ، تنها12 ساعت پایانی زندگی آن حضرت را به تصویر می کشد و صد البته با توجه به روایت اناجیل اربعه، که حضرت مسیح بر صلیب رفت و بر روی صلیب طلب آمرزش برای مردم کرد، وجای شک نیست که این داستان با قرائت قرآن و اسلام مغایرت دارد.قصد آن نیست که به بررسی این فیلم و موارد اختلاف آن با اسلام پرداخته شود بلکه مقصود در ابتدا مقایسه این فیلم با فیلم " رسالت " (که در ایران با نام محمد رسول الله پخش شده است ) و سپس نقدی بر روشهای تبلیغ و معرفی رسول مکرم اسلام به جوانان و علاقمندان است .فیلم رسالت یا محمد رسول الله در سال 1976و با کارگردانی مصطفی عقاد ساخته شد وقصد داشت زندگی پیامبراکرم را به تصویر بکشد ، گرچه این فیلم به عنوان اولین فیلم در این زمینه خود کاری سترگ بوده است ولی گویی تنها برای صحه گذاشتن بر برداشت غربیان از رسول مکرم اسلام ساخته شده بود.غربیان پیامبراسلام را تنها پیامبرخدا می دانند که دست بر شمشیر برد ، برای برقراری حکومت جنگید و موفق به تشکیل حکومت شد ، و غالب تصاویر وصحنه ها در این فیلم صحنه نبرد های رسول اکرم را به تصویر می کشد و تنها به جنگ های پیامبر می پردازد. علاوه بر این با توجه به ممنوعیت ارائه چهره ایی از رسول اکرم ( بر اساس نظر علمای اسلام اعم از شیعه وسنی ) عملاً شخص اول فیلم حمزه سیدالشهدا با بازی خوب آنتونی کوئین است وشخصیت حضرت پیامبر در سایه شخصیت حمزه قرار گرفته است ، حمزه از جانب رسول خدا سخن می گوید وفرامین خدا را صادر می کند و به عبارت دیگر فیلم ، نام محمد رسول الله دارد ولی بیشتر درباره رشادت حمزه وفداکاری های او در صدر اسلام است که این خود از عیوب آشکار آن بوده ، سطح تاثیر فیلم را بسیار کاهش می دهد .چهره ایی که از حضرت رسول اکرم در فیلم محمد رسول الله به نمایش در می آید را به لحاظ تاثیر می توان با مسیح در فیلم مصائب مسیح مقایسه کرد البته بدون در نظر گرفتن سال ساخت این دو فیلم ، که در این صورت تنها تکنیک فیلم تغییر می کند ونه میزان تاثیر آن ؛ میزان تاثیر در این مورد به دو عامل بستگی دارد یکی تاثیر گذاری حقیقی خود شخصیت روایت شده و دیگری نوع وشیوه روایت ، که در اینجا سعی برآن است در حد مقدور هر دو مورد بررسی گردد. پیش از گسترش مسیحیت در اروپا، آن مناطق تحت تاثیر آئین هلنیسم یونان و یا خدایان چندگانه روم بود که تنها در نام خدایان با یکدیگر اختلاف داشتند این خدایان ازدواج می کردند، فرزندانی به دنیا می آوردند، بیمار می شدند و می مردند ، و در طی زندگی خویش چندان خداگونه ( آنچنان که ما ادراک می کنیم یعنی مبرا از هر اشتباه ) هم نمی زیستند آنها نیز مبتلا به شرارتهایی بودند که انسان به آنها دچار است . آیین مسیح در چنین بستری شدیداً با آن در می آمیزد و به جای آنکه مسیح ، رسول خدا تلقی گردد با تاثیر پذیری از آیین های کهن آن مناطق در قالب تثلیث ، خدا ، پسر خدا و فرستاده ویژه وی دانسته می شود ، در این اندیشه مرز میان خدا و پیامبرخدا چنان مغشوش و درهم است که بازشناسی آنان از یکدیگر میسر نیست و وقتی یک مسیحی خدا را یاد می کند مشخص نیست که مخاطب وی ، خدای واحد است یا عیسی مسیح . چنانکه کودکی مسیحی در نامه ایی به خدا وی را همراه با خانواده اش برای صرف ناهار دعوت می کند ( برگرفته از کتاب نامه بچه ها به خدا – دیوید هلر ) ، شاید بگویید این ناشی از تخیلات کودکانه است ، ولی این تخیل باز هم نیازمند یک زمینه تربیتی وفکری است که از بزرگسالان به کودک منتقل شده است ، نمونه این زمینه فکری را در همین فیلم مصائب مسیح می بینیم که مسیحِ مل گیبسن بر روی صلیب و در حال شکنجه فریاد می زند" پدر آنها را ببخش آنها نمی دانند " در چنین دنیا و آیینی ، مسیح علیرغم پذیرش گسترده و عام ، به هیچ وجه نقدپذیر و عقلانی نیست. سوال وپرسش درباره وی و نحوه آفرینش و چگونگی حیات و ممات وی ممنوع است و تنها جنبه تعبدی و لازم الاجرا دارد. حال سوال این است چنین پیامبری که ریشه در خرافات دارد، نیمه انسان- نیمه خداست و با آئین های کهن برگرفته از جهل آدمی در آمیخته است، چگونه چنین گسترش مکانی می یابد، فیلم پرفروشی از آن می سازند و بینندگان بسیاری را در سراسر دنیا به تماشا دعوت می کنند ؟از دیگر سو پیامبر مکرم اسلام ( ص ) قرار دارد با چهره ایی کاملاً انسانی! " بنده ستوده ومحبوب خدا "( به اعتبار نام مبارک ایشان ) با زندگی ملموس زمینی که در عین حال که انسانی و قابل فهم ودر دسترس وحتی قابل الگوبرداری است در آنچه که هست نمی ماند ؛ همین انسان شرف می یابد که محبوب خدا باشد " حبیب الله " باشد به عرش اعلا عروج کند ، رخ در رخ ملکوت خدا بنشیند و مخاطب " لولاک لما خلقت الافلاک " گردد . رسول اکرم (ص) مردی است از جنس همین مردم، و برخاسته از میان همین مردم و برای همین مردم ، نیامده تا قربان بزرگ برای مردمش وتوجیه کننده یا جواز دهنده گناهان وشرارت های آنان باشد ( همچون مسیح غربیان ) ، بلکه مبعوث شده تا " لاتمم مکارم الاخلاق " باشد ، آمده تا عشق وعقل را در هم آمیزد و راه سعادت بشر را از میانه این دو بنمایاند ، آمده تا انسان را از تاریکی های جهل با نور ایمان و دعوت به تعقل به روشنایی های الهی راه بنماید و اوست پیامبری که سیمای یک مجاهد در راه خدا ویک عارف را می توان توامان در چهره اش یافت ، " محمد ترکیبی از موسی وعیسی است گاه او را در صحنه های مرگبار جنگ می بینیم ... و گاه هم اورا می بینیم که هر روز در رهگذرش یهودیی از بام خانه اش خاکستر برسرش می ریزد و او نرم تر از مسیح ... روی در هم نمی کشد و یک روز که از کنار خانه وی می گذرد و از خاکستر مرد خبری نمی شود می پرسد : امروز رفیق ما به سراغ ما نیامد ؟ وچون می شنود که بیمار شده است به عیادتش می رود " ( شریعتی علی – سیمای محمد – ص 35 ) . اینجا جای این سؤال باقی است که با توجه به دنیای امروز که دنیای تعقل گرا و خردورز است ، دنیایی سراسر سؤال و پرسش است چرا پیامبراکرم با سیمای انسانی، زندگی باورپذیر و رسالتی همه فهم با بد فهمی روبروست و مسیح دروغین غربیان( و نه البته عیسی بن مریم (ع) رسول خدا) با زندگی سراسر اسطوره ایی، غیرقابل باور و از همه مهمتر غیرقابل پرسش و نقد با تبلیغات گسترده حتی دژهای کشورهای اسلامی را هم فتح می کند.؟ پس فرض اول باطل است چرا که شخصیت پیامبر به دلایلی که برشمردیم در میزان وعمق تاثیر قابل مقایسه با مسیح مل گیبسن نیست . پس باید پرسید در عملکرد ما مسلمانان چه قصوری نهفته که پیامبراکرم را که می تواند کام عطشناک انسان امروز را با تعالیم انسانی خویش سیراب سازد چنین مهجور کرده است. همه اینها در یک پاسخ خلاصه می شود و آن اینکه مبلغین ما روش های نوین تبلیغ را باور نکرده اند. دنیای امروز دنیای اطلاعات ، هنر و سرعت است. ولی دنیای اسلام هنوز به وسایل تبلیغی چون خطابه و منبر متوسل است و اگر هم از وسایلی نظیر اینترنت و وب سایت استفاده می کند باز هم همان خطابه منبری را به صورت مقاله بر روی اینترنت قرار می دهد ، در عرصه فیلم و سینما هم همان کاستی ها وجود دارد چنانکه اولین و آخرین فیلمی که درباره پیامبراکرم ساخته شده همان فیلم معروف محمد رسول الله است. ما در به تصویر کشیدن چهره حقیقی پیامبراکرم کوتاهی کرده ایم. ساده زیستی ایشان را فقط بر روی منبر فریاد کرده ایم و غافل از این بوده ایم که دنیای امروز این نوع روش تبلیغ را نمی پسندد و به آن اعتنا نمی کند ، بهتر است به آن دورها ننگریم. همین جوانان مسلمان زاده خودمان را بنگریم که در گوش همه آنان به عنوان اولین کلام " محمد رسول الله" را زمزمه کردیم و با مهر پیامبر پرورش دادیم ، ولی بازهم در میان همین جوانان با بد فهمی نسبت به زندگی پیامبر اکرم روبروئیم. نفهمیدن و یا ندانستن بسیار بهتر از بدفهمیدن است. در این زمانه که تبلیغات منفی دنیای غرب برای ارائه چهره ایی خشن از اسلام و سیمایی جنگ طلب از حضرت رسول در کار است و با استفاده از تبلیغات موثر و در اختیار داشتن رسانه های بزرگ و مهم اذهان بسیاری از مردم دنیا را آلوده می سازد ( که نمونه بسیار کوچک آن کتاب آیات شیطانی است )لازم است که مبلغان ما برای پاسداشت مقام رسول حق محمد مصطفی(ص) با تغییر شیوه ها و روش ها و با بهره گیری از دانشِ محققان ، هنرِهنرمندان و تجارب صاحبان فن در عرصه سینما با این موج مقابله نمایند. در داخل کشورسؤالات بسیاری برای جوانان مطرح است سؤالاتی که با تعصب و بسته انگاریِ بسیاری از علما بی پاسخ می ماند. به گونه ایی که امروزه یک جوان مسلمان پرسش در عرصه دین را یک امرمحال و گناه تلقی می کند و این با روح آنچه رسول اکرم تبلیغ می نمودند بسیار متفاوت و مغایر است. دینی که عقلانی و استدلال پذیر است در نتیجه عملکرد عالمان به دینی صرفاً تعبدی مانند دین مسیحیت اروپا تبدیل شده است. هم اینک در اذهان بسیاری از جوانان پرسش هایی درباره زندگی و شیوه رفتار پیامبراکرم وجود دارد که باید به دور از تعصب و با زبان امروز بدان پاسخ گفت. مدح و ثنا از جان عاشق برمی آید و تنها بر جان عاشق است که اثر می گذارد در صورتیکه دنیای امروز و جوان امروز نیازمند پاسخی است که ذهن او را اغنا کند، به پرسش ها و خلأهای فکری او پاسخ گوید و انصاف نیست این حقیقی ترین پیامبر حق مردی که چهره او را تحریف نیالوده (چون موسی ) ، و اسطوره لکه دار نکرده است (چون عیسی ) در چارچوب اذهان کوچک ما زندانی باقی بماند. شاید بسیاری را عقیده بر آن باشد که خداوند حافظ نیک نامی و اعتلای نام رسول حق محمد مصطفی خواهد بود. ولی توجه داشته باشید توکل در زمینه عمل ماست که معنا می یابد و نه در کسالت و کاهلی ما. اگر ما یک مسلمان راستین هستیم، اگر در روزهایی مانند عید مبعث و میلاد پیامبردلمان سرشار از سپاس خداست که ما را به شرف اسلام شرافت داده است، اگر دین اسلام را یگانه دین کامل و برحق می دانیم پس لازم است در اولین گام به معرفی راستین اساس این دین یعنی حضرت رسول اکرم بپردازیم ، چرا که" برای شناخت دقیق تصویر کلی و تمام هر مذهبی شناختن خدای آن ، کتاب آن ، پیغمبر آن و دست پرورده خالص آن ضروری است و این روش ساده ترین ، ممکن ترین ، و در عین حال علمی ترین روش شناخت یک مذهب است " ( شریعتی علی – سیمای محمد – ص 21) ، ولی باید زبان امروز را دریابیم و در عصر فن آوری اطلاعات با اسباب دوره صفویه تبلیغ نکنیم. میلاد حضرت رسول اکرم فخرعالم و مایه شرف دنیای اسلام در پیش است بیائیم از روح قدسی آن یگانه بزرگمرد، مدد جوئیم و در اعتلای نامش بکوشیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 436]