تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى از شما موهاى سبيل و موهاى زير بغل و موى زير شكم خود را بلند نكند؛ چرا كه شيطان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796354481




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بعضیها!!! : دل مشغولیهای روزمره


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام دوستان.

بعد از مدتی غیبت امروز تصمیم گرفتم یه مساله جدید بنویسم.البته ممکنه به نظرتون مهم نباشه.

خواستم بگم دیدین گاهی آدمها همدیگه رو تو مهمونی ها یا بیرون محل کار یا تو کلاس یا یه غریبه توی تاکسی میبینن سریع تو دلشون میگن : عجبا!بعضیها چرا اینجورین.مثلا یکی توهین میکنه آدم میگه تو دلش بعضیها چقدر بی توجهن!

یا یکی تو تلویزیون یه چیز خوب میگه آدم تو دلش میگه بعضیها چه با سوادن!

از این بعضیها تو دل همه ما هست.میگم بیایم بنویسیم که امروز برامون چه بعضیهایی رخ داده!حسنش اینه که هم با طرز فکر آدمهای دیگه آشنا میشیم و هم اینکه میفهمیم این فقط ما نیستیم که راجع به اتفاقات یا آدمهای دیگه طور خاصی فکر میکنیم.
حسن دیگه هم اینه که یادمیگیریم از هم که میشه به آدمها طور دیگه ای هم نگاه کرد مثل فلان دوست تو سایت!
اولین بعضیا رو هم خودم مینویسم:
بعضیها فکر میکنن که لذت زندگی در اینه که فقط بخوابی پاتو دراز کنی بگی آخیش چه بیکارم!به به! :
امروز دوستم بهم اس ام اس زد که بچه مگه مریضی که وقتی مریضی میای آزمایشگاه!بمون تو خونه استراحت کن لذت ببر بدبخت!گفتم بفرما یه کم ادب میل کن!



با تشکر فاطمه خوشبخت

فاطمه جون ! امروز عصر من و دوست محترمم رفته بودیم سر قرار همیشگی مون تو پارک... همون نیمکت همیشگی!! که هر وقت می رفتیم اونجا کسی روش نشسته بود و همیشه واسه ما خالی بود... از دور دیدیم بعععععله نیمکت عزیزمون که به قول دوستم سندش به نام مونه روش دو نفر نشستن گرم صحبت گفتیم چیکار کنیم چیکار نکنیم... یه دور (نصفه) تو پارک زدیم و دوباره برگشتیم باز دیدیم اینا نشستن حتی قصد بلند شدن هم ندارن... (طفلکی ها نمی دونستن نیمکت تو پارک صاحب داره)
ما هم رفتیم دو تا نیمکت اون طرف تر نشستیم بعد اینقد به اینا نگاه کردیم بنده های خدا به خودشون شک کردن!!!! البته ما داشتیم به دیوار پشت سرشون نگاه می کردیم داشتیم می شمردیم چندتا آجر داره اونا هم کم نیاوردن ( فکر کنم داشتن درختای پشت سر ما رو می شمردن)
بعد دیگه همین جوری گذشت!!!
بعد خیلی اتفاقی خیلی خیلی اتفاقی هم ما از رو نیمکت پا شدیم هم اونا...اون خانوم و آقا از اون طرفی رفتن ما هم از این طرفی... دیگه وقت رفتن شده بود و ما برای اولین بار در تاریخ پارک رفتنمون رو نیمکت عزیزمون نتونسیم که بشینیم!!!
حالا این همه رو که گفتم یادم رفت چی می خواستم بگم آخرش...
آها !!!
تو راه برگشت من و دوستم داشتیم فکر می کردیم که اون بیچاره ها در مورد ما دارن چیا که فکر نمی کنن...
کلی هم به فکرای اونا خندیدیم...داشتیم به قهقرا می رسیدیم که دیگه تاکسی اومد و از هم جدا شدیم...
ولی به جمله ی بعضی ها رسیدیم...
که بعضیا عجب آدمایی هستن!!!! (خودمون)
همه ی آدم ها موجودات عجیبی هستن .... من و دوستم... اون دونفر که رو نیمکت ما نشسته بودن... شما... دوستتون... همه...!!!
یاد این جمله افتادم:
هر آدمی یه دنیاست، واسه شناخت یه دنیا باید یه دنیا چیزی یاد گرفت!!!
نمی دونم حرفام ربطی به موضوع شما داشت یا نه ولی همین جوری گفتم بگم دیگه!!!


سلام دوستان عزيزم به همه كه هم مي نويسن و هم ميان مي خونن و ميرن و چيزي هم نمي نوسن
فاطمه جون اميدوارم سر حال اومده باشي و همان فاطمهخوشبخت اوليه باشي موضوع جالبي رو گفتي من فقط يهپيشنهاد هم دارم به خاطر اينكه خيلي غصه نخوريم زياد zoom نكنيم چون دچار سردرد و معده درد د م يشيم خودمو ميگما .
ا زآخرين بعضيها مي نويسم . امان ا زدست بعضي راننده هاي خطي غير خطي ها رو بي خيال شيم بهتره
هر كدومشون ا زيه راه ميرن يكي يه ربعه مي رسه يكي 45 دقيقه خدا سلامت يبده به اونهائي كهبه فكر مسافرا هستن .
و اما بعضيهاي ديگه مثل آقاي همسر
والا ما وقت درس مي خونديم و امتحان هم داشتيم ناهار و درست مي كرديم و حاضر مي زاشتيم آقا مي اومد و مي خورد خودمون گرسنه ميرفتيم چون ديگه وقت نمي شد بخوريم شام هم به موقع بود و به رومون نمي آورديم درسي و امتحاني همش به فكر آقا ي همسر بوديم و جان جان گفتم و توجه زيادي
ولي اگر همسر يه امتحاني به خاطر كارش داشته باشه خودش رو هم نميشناسه فقط سلام تو اتاق ... و يكي بود يكي نبود
من كه هميشه از كارهاي خودم و همسر هنگ ميكنم ما و فكر ما كجا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعضي ها كجا ؟
مي دونيد خانمها ! چرا آقايون موفق ترن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چون اونها بيش از يك كار نمي تونند انجام دهند بيش از يك چيز چيز ديگه اي نمي بينند و نمي شنوند و آن يك چيز هم كامل و با تمركزه
ولي ما خانمها آشپزي و فكر خريد و تلويزيون محبت و توجه به ديگران و صحبت با تلفن و هماهنگي و فكر شام فردا و برنامه ها ي ديگه رو با هم انجام مي ديم البته خو ب هم انجام مي ديم ولي بايد با اين بعضيها در روز و روزها كنا ربيام ديييييييييييييييييگه

سلام
منم به همه سلام میکنم.ممنون بهاره جونم که جواب دادی.از پیشنهادت هم ممنونم البته من همه جور بعضیها رو گفتم هم شاد هم ناراحت.

بعضیها صبح من نمیدونم از کدوم دنده بلند میشن که انگار با عالم و آدم دعوا دارن و باید مقدار زیادی با خلاقیت تمام به این و اون گیر بدن تا حالشون جا بیاد!امروز سوار یه تاکسی شدم یه چهارراه از بهبودی تا توحید.200 تومان هم دادم بهش.یه کم پشت و روش کرد آخرش گفت همین؟از بالای عینکم یه ذره نگاهش کردم(مثل وقتی همسرم نگاهم میکنه از رو میرمها!)گفتم میخواید یک صفر جلوش بنویسم؟بعد هم پیاده شدم چون من از راننده تاکسی ها میترسم!تقصیر خودشونه خب!

یه بعضیهای نامردی هم بگم

این استاد راهنمای من منو خیلی آزار میده.اصولا همش سیگار میکشه تو صورت من می فوته!....

هر چی گفتم من وقت کم دارم بیاید بنویسیم کارا رو شروع کنم هی لفتش داد.امروز که الکی باز هم از روی مرض رفتم دانشگاه دیدم اومده آزمایشگاه با احترام میگه خانم لطفا تشریف بیارید اتاقم!بچه ها گفتن چه با ادب شده یه شبه!


رفتم گفت خانوم من امروز فلان بیمارستان بودم گفتم دانشجوم بیاد اینجا کار کنه؟گفتن فلانی؟همون که اینجا بستریه؟

تو چرا به من نگفتی؟.....بیا از فردا کارتو شروع کن.
القصه:

بعضیها انگار تا نفهمن آدم داره میمیره به آدم رحم نمی کنن!

ای وای فاطمه جان
از دست این راننده تاکسی ها، نمی دونم چرا بعضیهاشون به حق خودشون راضی نیستند و برای مسیرها خودشون قیمت تعیین می کنند.
راستش منم از راننده ها می ترسم تا یه چیزی بهشون می گی کلی حرف بارت می کنند( البته نه همشون )

سلام فاطمه جون
ما توخونمون يك بعضي ها داريم و يك ديگران . هروقت با همسرمحترم دعوامون ميشه يا كمي جرو بحث مي كنيم ميگه بعضي ها رم ديديم يا مي گه ديديم ديگران ...واي كه در اينلحظه دلم مي خواد خودشو با اون ديگران و بعضيهاشو درجا اعدام كنم ولي حيف نمي شه

سلام
دوستان
در زبان فارسي برخي واژه ها و عبارات كاربرد هاي متفاوتي دارند مثل همين كلمه ي بعضي ها !!!!
واقعيتش اينه كه بعضيها !!! واقعا بعضي وقتا رو فاز درست و حسابي نيستند و ممكنه رفتار هايي ازشون سر بزنه كه قدري شماتت پذير باشه مثل رفتار راننده تاكسي ها و.... و سرزنش اونا رو با اين اصطلاح شروع مي كنيم

ولي گاهي اوقات ما دقيقا از اين واژه استفاده مي كنيم كه حرف دلمون رو از زبون ديگران بگيم مثل بعضي ها مي گن .........

گاهي اوقات چون طفره مي ريم از اينكه به طور شفاف سراغ اصل قضيه بريم از اين واژه استفاده مي كنيم

من فكر مي كنم چيزي كه مهمه اينه كه ببينم اگه در موقعيت بعضيها قرار بگيرم منم همون كار رو مي كنم به عبارت بهتر من چقدر كار هاي غير متعارف انجام دادم و مشمول اين عبارت بعضيها شدم ؟؟
موفق باشيد

امان از دست بعضیها!!!!!!!!!!!

جاتون خالي امروز يه چيزي شد كه ديگه داشتيم مي مرديم از خنده...
طهر بعد از كلي اماده شدن و تيپ زدن واسه رفتن به دانشگاه،بالاخره با دوستم يه جا قرار گذاشتيم كه برم دنبالش و ازونجا بريم سمت دانشگاه.هيچي خلاصه جونم واستون بگه....همينطور كه داشتيم دنبال جاي پارك مي گشتيم ديديم ااااا،يه موتوره با 2تا اقاي به قول شبنم جون گوشاي اينه بغل و تيپ خفن و يه چيز تو مايه ي همون بلوزايي كه تو بخش لباسا گذاشتم و شلوار پيلي دار ويه چيز تو اين مايه ها ....دارن 2 ساعته دنبال ما ميان.هيچي خلاصه يكم بحث كرديم راجبشون و خنديديم كه يكيشونو انتخاب كن واسه تو و يكي واسه من و ازاين صحبتا كه يه جا پيدا كرديم و اينام همچنان پشت سر ما...
هيچي خلاصه گفتيم حواسمون باشه به خودمون و اينا(ظهر بود و كوچه خلوت و...)خلاصه خودمونو زديم به اون راهو اخما تو هم و خيلي متشخص و به خيال خودمون شيك و پيك ....پياده كه شديم 2قدم رفتيم يهو همون 2تا جيگرا عربده زدناين دوتا جوادارووووووووووووووووووووو
حالا مارو ميگي كپ كرديم ... هيچي خلاصه گفتن و رفتن كه رفتن
انقد خنديديم خلاصه كه نگو...نمرديم و 2تا خوشتيپم بهمون گفت جواددددددد گفتم نگا كن 2ساعت چرخيدنو دنبالمون اومدن كه همينو بگن
خلاصه اين بود كه من با خودم فك كردم بعضيا چه اعتماد به نفسي دارن...جلل خالق واقعا.


بهاره اون لحظه که این حرف رو بهتون گفتن قلبت واسه خودت نخارید (اونهمه جلو آینه به خودت رسیده بودی)

نيما تا يه 2 ديقه كلا داشتيم جمله رو تو مغزمون مرور مي كرديم ولي اگه كس ديگه اي گفته بود فك كنم كمتر بهمون بر مي خورد.ولي كلي خنديديم.

سلام بهاره جون خوشحالم كه خيلي خنديدي ولي شايد از انظر اونا هم خودشون خيلي شيك بودن طفلكي ها الان هم كلي ذوق كردن به دوتا دخترخانم خوشگل شيك متلك گفتن . بذار حال كنن ما يك همسايه داشتيم فاميلشون از شهرستان اومده بود تهران شنيده بود كه توي تهران بعضي از مردا به زنها متلك مي گن خودش ميگفت فكر مي كردم اگر متلك بگم ديگه كسي نمي فهمه از شهرستان اومدم خلاصه به يك خانم خوش تيپ مي رسه مي خواسته متلك بگه ولي كلا نمي دونسته متلك چيه هست فقط مي دونسته يك چيزي بايد بگه بعد بخنده به خانومه مي گه خانم متلك خانومه يكي چپ چپ نگاش مي كنه رد ميشه مرده دنبالش مي ره مي گه خانوم دوتا متلك ( تازه تيپ مرده هم مثل مزاحماي شما بوده فك كن ) خلاصه دردسرتون ندم خانومه با لنگه كفش دنبالش مي كنه و كلي بهش بدوبيراه مي گه مرده مي ياد خونه فامليشون مي گه به يه خانومه متلك گفتم ولي نمي دونم از كجا فهميد من دهاتيم دنبالم كرد.

بعععععععععععضضضضضضضضضضييها نبببببببببببببببود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
امان از دست اين بعضيها واقعا از سنشون هم خجالت نمي كشن
ميدونيد بعضي وقتها از دست بعضي هاآدم چيكا ركنه ؟
ديشب خواهر باردارم كلي گريه كرده بود از دست مادر شوهر
ديروز مرخصي گرفتم باخواهرو مادرم لباسهاو وسايل سيموني رو برديم خونشون . از روز قبل گفتيم مي ريم كمد و تخت و غيره را تميز مي كنيم و لباسها رو تو كمد مي زاريم از به هم ريختگي كه در اومد ساعت3-4 ميريم جلو در خونشون (مادر شوهرش تو همان آپارتمانه )‌+(جاري) كه تشريف بياريد . مي دونيد ماكلا رسم نداريد كه همه چيز رو نشون بدهيم و مامانم كمي خجالتي حتي جهاز هم نشون نمي ديم مي گه زشته وظيفه ما كه اينها رو بدهيم و نشون دادن نمي خواد يعني چي؟‌
آخه چند جا رفتيم هي مي گفتن اينها رو از اونجا خريديم يا اين قيمت راستش ما اهلش نيستيم . بگذريم با اينكه كلي بنده خدا همه چي داده بود و هر ماركي كه خواهرم دوست داشت و ديده بود و كامل .
ساعت سه و نيم بود آبجيم رفت ديد خونه نيست ما هم تا 5 مونديم خونه نيومد ما هم برگشتيم شب ساعت 7 رفته بود گفته بود تشريف بيارييد ميخواهم يه چيزي نشونتون بديم گفته بود من نمي يام چيزي ببينم گفته بوده بيايين كارتون داريم گفته بوده ما با شما كاري نداريم خواهر من هم اومده بوده كلي گريه كرده بوده شوهرش رفته گفته بيايين با زهم گفتن چرا از صبح به من نگفتن . به قول خواهرم بگيم تشريف بياريد حمالي
به خدا ما كلي ميز و تخت و غيره رو جا به جا كرديم پرده عوض كرديم و ناهار درست كرديم تازه رفتيم تا سر خيابون چند تا خريد هم كنيم نه مهموني نه كاري بيخودي دل خواهر من رو شكونده بود
به نظر شما خدارو خوش مي ياد يه پا به ماهو كه تا يكماهه ديگه بچه دا رميشه آدم هر هفته و هر روز غصش بده
بعضي ها چقدر مغزشون كوچيكه

,واااااااااي عاطفه جون خيلي باحال بود ااااخيييي اقاهه يكمم گناه داشته،بيچاره چقد ساده بوده.يه چيز راجع به متلك و متلك گفتن شنيده بوده،دلش خواسته

من اگه 20سال،30سال،40سال ديگه ام مادر شوهر شدم،سعي ميكنم عروسمو غصه ندم.من بعضي وقتا فك مي كنم اگه كسي همچين رفتارايي با خواهر خودم(10سالش بيشتر نيستا)يا بچه ي نداشته ي خودم( )(كلا هركي كه دوسش دارم)داشته باشه،چقد شاكي ميشم ادم وقتي ميبينه يا ميشنوه غصه ميخوره.تازه خواهر شمام كه يه فسقلي تو شكمش داره...

فك كنم اگه ادما خودشونو بذارن جاي هم كمتر به هم پيله مي كنن و رو اعصاب هم را مي رن.

به قول مامان بزرگم:چمي دونم والللللا

حتما دل بهاره از بابت خواهر شما (بهاره جون ) خاریده چون قلب منم کمی خارش گرفت
خانم باردار رو که نباید غصه دارد بعضی ها اصلا رعایت نمی کنن من جوشی می شم
فردا پس فردا یه فسقلی (به قول بهاره) به دنیا میاره
بعضی هاباید بفهمن که اگه می خوان یکی رو اذیت کنن بذارن به وقتش لااقل ضررش به نوه ی خودشون نرسه

من نمی تونم پیغام خصوصی ارسال کنم یکی پیدا بشه یه پیغام خصوصی به من بده ببینم می تونم پیغام خصوصی دریافت کنم یا نه
ببخشید هیچ ربطی به بحث بعضیها نداشت ولی تو تالارهای دیگه نمی تونم پست بدم تنها جایی که تونستم پست بدم اینجا بود






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 470]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن