تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه،وفريبكارى پاك است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797092203




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

داستان شاه سلطان مار 2 : داستان های کوتاه


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: ناراحتي دختران پادشاه ديگر فايده اي نداشت وبايد به رسم پاد شاهان قبول سرنوشت ميكردند،هفت روزوهفت شب جشن عروسي غم انگيزي بر پا شد تا دختران به ترتيب به خانه بخت بروند،واما روزبدرقه كردن ملكه هاي زيبا فرا رسيد،دختر اولي ودومي همراه با تاجي تزيين شده با سنگهايي ازياقوت وزمرد والماس ولباسي ازحريربه رنگ ابي دريا كه هديه ازهمسرانشان بود ، بدرقه شدند ؛
واما ملكه كوچك قصه ما با چشماني گريا ن به درون چاه فرستاده شد؛واز اينجا داستان ملكه كوچك وزيبا ولي تنهاي ما اغاز شد ،،،،
راستي ياد م رفت بگويم كه اسم اين ملكه كوچك نگار است ؛نگار ساعتهاگريه كردوگريه كرد وگريه كرد؛ ناگهان درون چاه روشن شد وديو بسيار زشتي ظاهر شد نگار از ترس جيغ كشيد وغش كرد،وقتي به هوش امد ديو انجا نبود ولي صدايي به اوگفت اي دختر زيبا ازمن نترس من تلسم شدم وشاهزاده ام ،دختر كمي ارام گرفت وديو دوباره نمايان شد ونگار زيباي ما ديگر از ديوزشت نترسيد وبه ارامي به اونگاه كرد تا بتواند اين انسان طلسم شده را كه بختش مثل بخت اوسياه بود بهتر بشناسد ،ديوازاو پرسيد؛اي شاهزاده زيبا چرا به اين چاه امدي ؟ونگار كل ماجرا را براي ديو تعريف كرد وديوزشت قول داد كه اوراتنها نگذارد وكمكش كند ............ ادامه دارد(مادر بزرگ قصه گو منتظر نظراي شماست)

جریانش چیه؟؟
این اولشه یا آخرش ؟!!
از اولش تعریف کن دیگه
از همون یکی بود یکی نبود
اصلا نفهمیدیم چی شد کی اومد کی رفت!!!
مادر بزرگ قصه هم مادر بزرگ های قدیم ( شوخی کردم بهتون بر نخوره)
منتهی یه جوری تعریف کن اول و آخرش رو بفهمیم
مخلصیم

سلام گل نرگس عزیز.

حالا چرا قصه ات رو تیکه تیکه تعریف می کنی؟
چرا پشت سر هم نمی گی؟

كارمن نوشته است:سلام گل نرگس عزیز. حالا چرا قصه ات رو تیکه تیکه تعریف می کنی؟ چرا پشت سر هم نمی گی؟آره بگوراحتمون کن.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 929]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن