تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه دیدید که مردی باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود،چنین ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796937641




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ملکه ی اسمش را مبر: فهیمه رحیمی


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک:
[تصویر: 251205271942388214921222138574251841278.jpg]


فهیمه رحیمی در طول ۱۷سال نویسندگی اش، ۲ مصاحبه مفصل بیشتر نکرده است. یکی در سال ۷۶ با مجله زنان و یکی هم در سال ۸۵ با روزنامه کارگزاران.
هر دوی این مصاحبه ها یک ویژگی مشترک دارند؛ مقدمه ای طولانی دارند و در آن مصاحبه کنندگان شرح می دهند که با چه مشقتی توانسته اند رحیمی را گیر بیاورند و پس از اینکه رحیمی بارها قرار مصاحبه اش را عقب می انداخته است، بالاخره موفق به مصاحبه با او شده اند.
در واقع، به هیچ وجه کار سختی نیست که از رحیمی تصویر نویسنده ای بسیار مشهور و بسیار منزوی مثل جی.دی سالینجر آمریکایی بسازیم؛ رحیمی از مصاحبه گریزان است و به ندرت مقابل دوربین مجلات حاضر می شود و و قتی هم که مطبوعات از او درخواست عکس می کنند، کلی عکس پرسنلی حاضر و آماده برای فرستادن دارد. پای تلفن به سختی قابل دسترسی است و در خیلی مواقع دخترش تلفن هایش را پاسخ می دهد.
فهرستی که پارسال وزارت ارشاد از پرفروش ترین رمان های بعداز انقلاب ارائه کرد بار دیگر یادآوری کرد که او چه محبوبیتی میان خوانندگان فارسی زبان دارد. رحیمی با داشتن ۷ کتاب در میان ۴۷کتاب پرفروش پس از انقلاب، رکورددار آن فهرست بود.
فهیمه رحیمی متولد???? است و در کودکی ساکن خیابان ۱۷ شهریور بوده است. آن طورکه خودش تعریف می کند نخستین فعالیت ادبی جدی اش نوشتن قطعه ای ادبی با عنوان دلم برای پروانه می سوزد در ۹سالگی بوده است.
این قطعه آن قدر مورد توجه مادرش( که خودش انشاءنویس متبحری بوده) و نیز مدیر و معلم های مدرسه اش قرار می گیرد که باعث ایجاد انگیزه در او برای ادامه فعالیت های ادبی اش می شود. او از ۱۳-۱۲سالگی شاهکارهای ادبیات جهان مثل جنگ و صلح را خوانده است.
کتاب های پلیسی مثل کتاب های مایک هامر و جیمز باند هم در آن دوره پای ثابت برنامه مطالعاتی او بوده اند. رحیمی در ۱۷ سالگی ازدواج می کند که حاصل آن، یک پسر و یک دختر است. دخترش در حال حاضر انتشاراتی دارد (انتشارات آوای چکامه) و کتاب های مادرش را منتشر می کند.
رحیمی در جوانی، تجربة خبرنگاری هم داشته است و مدتی به صورت ناپیوسته خبرنگار ورزشی بوده است. در ضمن، از زندگی خصوصی زنان شکست خورده نیز گزارش تهیه می کرده است؛ احتمالا خیلی از این گزارش ها، بعدها به صورت منبع الهام او برای نگارش آثار داستانی اش درآمده اند.
رحیمی، تجربه کار در زمینه ادبیات کودکان را هم دارد. به گفتة خودش ۲۳ اثر برای کودکان نوشته که تا به حال برای چاپ آنها اقدام نکرده است.
او، هم تجربه تحصیل در دانشگاه و هم تجربة تحصیل در حوزه را دارد. برطبق منابع موجود، او در دانشگاه، رشته ادبیات می خوانده که البته آن را نیمه کاره رها می کند. رحیمی دلیل نیمه کاره گذاشتن تحصیلات دانشگاهی اش را در مجله زنان بارداری اش اعلام کرده و در روزنامه کارگزاران دلیل این اقدام را جلوگیری شوهرش از تحصیل او به خاطر جو نامناسب دانشگاه ها در پیش از انقلاب دانسته است.
پس از رها کردن دانشگاه، ۳سال در حوزه علمیه آب منگل(مشایخی) تهران، دروس دینی خوانده که آن هم به خاطر نقل مکان به کرج نیمه کاره می ماند. در کرج به عضویت کتابخانة بزرگ آن شهر و حلقه ادبی پروین اعتصامی درمی آید و همانجاست که رئیس این حلقه ادبی و مدیر کتابخانه، محمود اقبالی دست نوشته های او را می خواند و او را به بازنویسی و چاپ آنها ترغیب می کند.
رحیمی با عنوان یک نویسنده تازه کار برای پیدا کردن ناشر دچار دردسرهای زیادی می شود. اما بالاخره موفق به انتشار اولین کتابش با عنوان بازگشت به خوشبختی در ۱۳۶۹ می شود. این کتاب با حمایت برادران شهبازی (نشر پگاه و نشر چکاوک) چاپ می شود که تا سال ها نقش مهمی را در انتشار کتاب های او ایفا می کند.
بازگشت به خوشبختی با استقبالی فراتر از انتظار رو به رو می شود و باعث تثبیت جایگاه رحیمی به عنوان یک نویسنده عامه پسند می شود. رحیمی از آن زمان ۲۷رمان دیگر نیز نوشته است.
از زمان چاپ بازگشت به خوشبختی روز به روز بر محبوبیت او اضافه شده است؛ اوج این محبوبیت در سال های ابتدایی دهة ۷۰ بود. رحیمی در حال حاضر هم آن قدر طرفدار دارد که پاسخ گویی به نامه ها و تماس های خوانندگانش روزانه ۳-۲ ساعت از وقتش را به خود اختصاص می دهد.
نگارش هر کتاب برای رحیمی به طور متوسط ۶ماه زمان می گیرد. او صبح های زود و نیمه شب ها می نویسد. او معمولا در اتاقی دربسته می نویسد و هنگام نوشتن در اتاق کارش موسیقی ملایمی در حال پخش است؛
هرچه در ضبط باشد گوش می دهم. فقط موزیک باشد. او اغلب سوژه هایش را از رخدادهای واقعی می گیرد. برای نمونه، ماجرای کتاب های کوچه باغ یادها و بازگشت به خوشبختی براساس رویدادها و شخصیت های حقیقی نوشته شده اند. او برای سوژه یابی به دادگستری هم مراجعه می کند و گاهی هم به برخی از دوستانش که مشاورند سر می زند.
نگارش هر کتاب برای رحیمی به طور متوسط ۶ماه زمان می گیرد. او صبح های زود و نیمه شب ها می نویسد. او معمولا در اتاقی دربسته می نویسد و هنگام نوشتن در اتاق کارش موسیقی ملایمی در حال پخش است؛ بعد از انتخاب سوژه، نوبت به مرحله تحقیق می رسد. این مرحله به تناسب نوع سوژه فرق می کند. مثلا رحیمی برای نگارش رمان پاییز را فراموش کن به خرم آباد سفر کرده است و همه مکان های آن رمان، واقعی اند. رحیمی راجع به شیوة داستان نویسی اش حرف عجیبی می زند:
شخصیت های داستان های من، خودشان سرنوشت شان را تعیین می کنند. و در جایی دیگر می گوید: من داستانی دارم که ۳ بار نوشته شده و ۳ بار قهرمان خودش خواسته که به این حالت زندگی کند. واقعیتش این است که دست آخر (به قهرمانم) گفتم هر بلایی که سر خودت می آوری بیاور و قلم را گذاشتم زمین. خیلی وقت ها خواسته ام چهرة پلیدی را نشان بدهم ولی می بینم با روح حساس ایرانی اصلا جور در نمی آید. قهرمان بد داستان در نهایت به خود می آید و خوب می شود؛ این دست من نیست. فهیمه رحیمی ۲بار به خاطر درخواست خوانندگانش اقدام به دنباله نویسی بر رمان هایش کرده است. او هنگامه را به عنوان دنباله زخم خوردگان تقدیر نوشت. به گفته رحیمی خوانندگان آن قدر از سرنوشت تراژیک شخصیت های زخم خوردگان تقدیر افسرده شده بودند که او برایشان هنگامه را نوشت و در آن شخصیت های زخم خوردگان تقدیر را عاقبت به خیر کرد. همچنین ماندانا به عنوان دنباله پنجره (محبوب ترین رمان رحیمی از نظر خوانندگان) نوشته شده. رحیمی خودش از میان آثارش، اتوبوس را به بقیه ترجیح می دهد.
فهیمه رحیمی در جوانی در شب شعرها شعر می خواند و دوست داشت شاعر شود. این علاقه به شاعری را از میان شعرهایی که لابه لای رمان هایش می آورد هم می شود فهمید.
شاعرانی مثل فرخزاد، سهراب سپهری و فریدون مشیری، جزو شعرای محبوب او هستند.
او ضمنا از نبود یک جو سالم برای نقد آثار ادبی عامه پسند ناراضی است و از نظرات منتقدین ادبی سر در نمی آورد: به نظر من هر کتابی خوانندة خودش را دارد. من نویسنده اگر عامه نویسم، این کار را به هیچ وجه حقیر نمی دانم.
فکر نمی کنم کسی که خیلی جدی می نویسد از من برتر است… هدف من این است که نسل جوان را کتابخوان کنم. همه جا هم گفته ام که خودم را نویسنده نمی دانم؛ من مادری هستم که دوست دارم نسل جوانم کتاب بخواند، کتاب ایرانی بخواند.
مصاحبه تلگرافی

قرارمصاحبه گذاشتن با خانم فهیمه رحیمی، از سخت ترین کارهاست. او اصلا حاضر به مصاحبه نیست و حتی قرارهای قطعی مصاحبه را هم در آخرین لحظات به هم می زند. این اتفاق، ۲ بار برای ما افتاد. حتی یک بار سر قرار حاضر شدیم و خانم رحیمی نیامد.
فقط یکی از دفعات که قرار شد سر فصل سؤالات را برایشان بفرستیم، نامه ای با جواب های کوتاه یک خطی در پاسخ به آن سؤال های کلی ما فرستاد که حالا می شود عین آن نامه را به جای مصاحبة انجام نشدة او خواند.
آغاز نویسندگی و اولین داستان ها؟
_به طور جدی و مستمر بعد از انقلاب اسلامی و اولین اثر هم بازگشت به خوشبختی.
گروه مخاطبان؟
_من از هر گروه سنی نامه دریافت می کنم، اما هدفم بیشتر جوانان هستند.
منبع الهام سوژه ها؟
_اکثر سوژه ها برگرفته از تخیل هستند، اما چند اثر هم با سوژه واقعی نوشته ام.
چرا فقط عاشقانه می نویسید؟
_چون معتقد هستم خداوند خود عاشق ترین عاشق هاست و بدون عشق، زندگی فناست.
انتقادها از شما؟
_انتقاد اگر بگویم ندارم، شاید گمان کنید که دارم غلو می کنم. اما حقیقت است. با این حال اگر پایان ناخوش یک سرگذشت، احساسات برخی از خوانندگان را جریحه دار ساخته و بر من خرده گرفته اند که چرا پایان داستان غم انگیز تمام شده را بتوان (به حساب) انتقاد گذاشت، بله انتقاد داشته ام.
نویسندگان مورد علاقه؟
_بزرگ علوی، ارنست همینگوی، رومن رولان و خواهران برونته.
کتاب های مورد علاقه؟
_مجموعه اشعار شاعرانی چون سهراب سپهری و احمد شاملو.
عادات نوشتن؟
_صبح گاه بعداز نماز صبح، سکوت و دور بودن از آلودگی صوتی و ترجیحا روستایی دور از تهران.
فاصلة بین دو اثر؟
_مطالعه، سفر و حل کردن (مجله) جدول عنوان برای رفع خستگی .
توصیه به جوان ها برای نویسندگی؟
_خوب نگاه کردن، یادداشت برداشتن، به خاطر سپردن، مطالعه کردن، سپس نوشتن و نوشتن، خواندن و نوشته را دوباره خواندن.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 820]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن