واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: بورس و بازار - سياستهاي ارزي عامل گراني است
بورس و بازار - سياستهاي ارزي عامل گراني است
بهراد مهرجو: گراني، سياستهاي ارزي و بسياري ديگر از تحولات اقتصاد ايران به اصليترين موضوع مورد مناقشه ميان دولتمردان و اقتصاددانان و حتي فعالان بخش خصوصي بدل شده است. خاموشي رئيس سابق اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران هم در گفتوگوي كوتاه زير به بررسي اين جريان ميپردازد.
دولت قصد دارد سياستهاي جديد را در مورد نرخ ارز پيش گيرد، به اعتقاد شما اين سياستها مفيد خواهد بود؟
اين بحث جديدي نيست. از سالهاي دهه 60 موضوع ارز به عنوان يكي از مناقشات ميان بخش خصوصي و دولت به شمار ميآيد. متاسفانه اين مسئله در اقتصاد كشورمان مقفول باقي مانده است. همين بحث نرخ ارز در تورم كشور بسيار اثرگذار است. متاسفانه هم اكنون نيز كه همه در مورد تورم صحبت ميكنند باز هم به موضوع نرخ ارز پرداخته نميشود. در ميان مسوولان و كارشناسان اقتصادي تنها رئيسجمهور هنگامي كه در تلويزيون قصد معرفي طرح تحول اقتصادي را داشتند به اين جريان اشاره كردند. ايشان حرف درستي زدند. آقاي رئيسجمهور گفتند كه ما بايد سياست تثبيت قدرت ريال را داشته باشيم.
چرا كسي توجه نميكرد؟
اصلا هيچكس خود را وارد اين جريان نميكرد. شايد معذوريتهايي داشتند ولي هيچ كس خود را آغشته به اين موضوع نكرد كه افزايش نرخ ارز آسيبهاي بسياري را براي اقتصاد كشور ايجاد ميكند. وقتي دلار 7 توماني به 950 تومان تبديل ميشود، اين اتفاق گراني را در كشور ايجاد ميكند. رشد نرخ ارز وقتي اينگونه باشد در معنا گراني را به دنبال دارد. گراني حاصل سياستهاي اينگونهاي است كه مبناي علمي نيز ندارد. اكنون همه در كشور در مورد گراني اظهار نظر ميكنند ولي شايد كمتر كسي به موضوع نرخ ارز اشاره كرده باشد. اين هم حرف تازهاي نيست از سالها قبل به صورت مكرر اين جريان را اعلام ميكرديم ولي دولتها كمتر توجه ميكردند.
مانند اتفاقاتي كه در دوران تعديل رخ داد؟
اينكه تعديل بود يا اتفاق ديگر كاري ندارم. حرف ما اين بود كه سياستهاي ارزي كشور به شكلي بود و همچنان ادامه دارد كه حاصل آن تورم و گراني ميشود. اين جريان در آن دوره نيز وجود داشت و همچنان هم ادامه دارد.
البته در دوران اصلاحات اتفاقات ديگري رخ داد.
ولي باز هم تحول شگرفي نبود. از سال 1381 تا كنون نرخ يورو بارها افزايش يافته است. يورو در سال 81 قيمتي در حدود 670 تومان داشت ولي اكنون بهاي آن به 1450 تومان رسيده است. حالا اين تفاوت قيمت به چه اتفاقي دامن ميزند. اين رشد آيا اين گرانيهايي كه رخ ميدهد در كنار عوامل بسياري كه وجود دارد از اين جريان نرخ ارز نشأت نميگيرد؟ رشد 130 درصدي نرخ يورو واقعا در كجا خود را نشان ميدهد؟ اين اتفاق به صورت قطعي پايههاي افزايش قيمت ميشود. حالا اين ماجرا را ما از دهه 60 تاكنون كه به پايان دهه 80 نزديك ميشويم بارها عنوان كردهايم ولي واقعا چه كسي توجه ميكند كه حاصل اين رفتارها چه خواهد بود.
اين تغيير سياستها بايد از سوي دولت باشد؟
دولت و يا مجلس بايد به اين موضوع رسيدگي كنند. فرقي نميكند كه كداميك توجه داشته باشند. ما تنها نتيجهاي را ميخواهيم كه براي اقتصاد كشور مفيد باشد. سياستهاي تغيير نرخ ارز موجب اين اتفاقات شده است. حالا اينكه ديگر در اختيار افرادي همچون من نيست.
ميگوييد تغيير اين سياستها موجب كاهش تورم ميشود؟
اگر ما واقعا ميخواهيم تورم را كاهش دهيم بايد در اين مورد هم منطقي و هم قاطعانه تصميم بگيريم.
يعني دقيقا چه كاري؟
اينكه بگويم ما از دلار جدا ميشويم خود را به يورو ميبنديم و قيمت آن را نيز در هزار تومان فيكس ميكنيم.
سود اين حركت از دلار به يورو چيست؟
خير، اگر اين كار را درست انجام داديم بهاي دلار ميشود 350 تومان. چرا از اين سو به ماجرا نگاه نميكنيم. سالها است كه اين حرفها را ميزنيم ولي متاسفانه توجهاي نميشود.
دولت ميگويد از طريق اين سياستها تشويق صادرات ميكند.
اين اشتباه است. از همان سالها ميگفتيم اگر ميخواهيد تشويق صادراتي كنيد راههاي ديگري هم وجود دارد. شيوههايي كه در بسياري ديگر از كشورهاي دنيا نيز پيش گرفته ميشود. هر كالايي نرخ خودش را براي تشويق كردن دارد. شما وقتي نرخ ارز را تغيير ميدهيد يعني نرخ كالاها را عوض كردهايد. پس از آن قيمت كالاها و توليدات داخلي گران ميشود.
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]