تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حقّ فرزند بر پدر ، آن است كه نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربيت كند و قرآن به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797986310




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آخرین بزرگ سینما رفت


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: «فیلم به مثابه رویا، فیلم به مثابه موسیقی، هیچ شکلی از هنر همچون فیلم - که مستقیم به عواطف ما، عمیق، درون اتاق تاریک و روشن روح ما رخنه می کند - از ورای خودآگاهی معمول ما فراتر نمی رود. انقباضی کوچک در عصب باصره ما، اثری تکانه یی، ثانیه یی بیست و چهار قاب منور، تاریکی در میان آنها و عصب باصره ناتوان از ثبت تاریکی. وقتی پشت میز تدوین، نوار فیلم را قاب به قاب مرور می کنم، هنوز آن حس سحرآمیز گیج کننده کودکی ام را احساس می کنم؛ در تاریکی گنجه لباس ها، به آهستگی از قاب ها، یکی پس از دیگری می گذرم؛ تغییرات غیرمحسوس را مشاهده می کنم؛ باد هر حرکت را تندتر می کند. سایه های لال یا گویا، بدون طفره به سوی نهانی ترین اتاق من می چرخند... فکر می کنم بر سال های اولیه زندگی ام، که با شادی و کنجکاوی توام بود، تکیه دارم. تخیل و حسیات من تغذیه می شد و هیچ چیز تیره یی به یاد ندارم. در واقع روزها و ساعت ها، با شگفتی ها، مناظر غیرمنتظره و لحظه های جادویی سپری می شد. هنوز می توانم در میان دورنمای کودکی ام گردش کنم و دوباره نورها، بوها، آدم ها، اتاق ها، لحظه ها، حرکت ها، آهنگ صداها و اشیا را تجربه کنم.» فانوس خیال / اینگمار برگمان به نظرم برگمان تنها کسی است در سینما که تا آخر عمر توانست در میان دورنمای کودکی اش گردش کند و همچنان نورها، بوها، آدم ها، اتاق ها و... را تجربه کند. این تجربه نزد او فقط تثبیت نشد، بلکه به یک جهان تبدیل شد. یک جهان خاص رویایی که آدم هایش - زن ها، بچه ها، مردها - در آن زیست می کنند. جهانی پرتنش، پررنج، خشن، تیره و روشن، همگی در این جهان در تنهایی، در عدم رابطه، در بیماری، به دنبال چیزی هستند. عشق یا خدا؟ دیگر معلوم نیست کجای این جهان برگمانی، کجایش واقعیت دارد و کجا خیال؟ برای برگمان و برای ما، همه این جهان ملموس است. برگمان مدام در این جهان گردش می کند و از یک اتاق به اتاق دیگر می رود و آدم ها را می بیند و خلق می کند و ما را به تماشا می برد. تمامی فیلم هایش از «بحران» (۱۹۴۵) و «زندان» (۱۹۴۸) تا «فانی و الکساندر» (۱۹۸۲) و «ساراباند» (۲۰۰۴) تکه هایی هستند از این جهان پرکابوس رویایی و سندهایی گویا، عریان، انتقادی و نوستالژیک، از زندگی تجربه کرده او. منبع همه آنها، تجربیات جوانی و نوجوانی، به ویژه خاطرات کودکی او است؛ از اولین عشق که به مادر دارد و اولین حسادت به برادر بزرگ تر و خواهر کوچک تر، از اولین دوستی ها با همبازی، اولین ترس ها از تاریکی و حیوان در کمد لباس تا دوری و نفرت از پدر و طغیان علیه او که در آخر به آشتی می انجامد و بخشایش، محبت و... مذهب، مسائل روانی، عدم ارتباط انسان ها در عین درگیری همیشگی، خشونت و بی رحمی، جبر، نیاز، معصومیت، ترس، تنهایی و... تمامی این درونمایه ها در فیلم های برگمان حضوری گسترده و مداوم دارند. اغلب هم کهنه و تکراری نمی شوند. برگمان آنها را که از لحظات زندگی و عواطفش برآمده اند، غنایی می کند؛ حسادت کودکانه، رابطه با مادربزرگ، تاثیر از یک لبخند، یک نجوا، یک آیین مذهبی، یک چشم انداز، دریاها، سایه روشن ها، رنگ ها، ساعت ها، تیک تاک ها، نقش های در و دیوارها، تابلوها، نگاه ها، دست ها و همه و همه چیز آنچنان در فیلم های برگمان ارتقا می یابند که شکل درونی - و غنایی - به خود می گیرند و در روح حک می شوند. به یاد بیاورید نگاه عجیب و پرشفقت دکتر بورگ را در نمایی درشت که دیزالو می شود به خاطره پدر و مادرش در پایان فیلم توت فرنگی های وحشی، که چقدر غنایی است. غنایش برای همیشه روح تماشاگر را نوازش می دهد و به «خود» می آورد. این نگاه که جمع بندی کل فیلم است، به باور من از ماندگارترین لحظات تاریخ سینما است. گویی برگمان در آن نگاه، قطره یی از عشق، نیاز - و طلب- به آن را دمیده. گویی آن را با تمام وجود خویش آفریده و گویی ویکتور شوستروم پیر نیز، بخشی از قلب خود را در آن نگاه جادویی جا گذاشته است. و برگمان تقریباً در همه آثارش - به خصوص توت فرنگی ها، فریادها و نجواها، فانی و الکساندر، پرسونا، ساراباند و... - تکه هایی از روح و نگاه خویش را جا می گذارد. پس او زنده است. در ۵۰ فیلم و ۱۰۰ نمایش. جهان او با آدم هایش رفتنی نیستند و تا سینما هست و سایه های لال یا گویا روی پرده سفید جادویی، برگمان می ماند و ما را مشوش می کند و طالب رابطه انسانی. مسعود فراستی یادداشت: روزنامه اعتماد آفتاب




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 831]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن