تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796360191




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سياست - ايران سه‌عنصري


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: سياست - ايران سه‌عنصري


سياست - ايران سه‌عنصري

تقي رحماني:دموكراسي براساس بينش عدالت‌طلبانه (برخورداري شهروندان ايراني از رفاه مطلوب) و ساختار و روش غيرمتمركز (كه حقوق همه اقوام ايراني در تعيين سرنوشت‌شان حفظ شود) مطلوب ماست. تعريف جديدي از ايران در قرن بيست و يكم لازم است تا همه منافع و باور همه اقشار طبقات، اقوام و زنان و مردان را (عدالت جنسيتي) دربربگيرد. اين ايران بايد بر سر محور اصناف و اقشار اجتماعي، اقوام و جنسيت باز تعريف شود كه نتيجه آن تحقق دموكراسي ملي غير متمركز عدالت‌طلب مي‌شود. با اين حال تعريف جديد از ايران مي‌بايد در مرحله عملي شدن، متناسب با شرايط باشد ولي اعتماد‌سازي ميان همه اقشار اقوام و مردان و زنان مي‌بايد در عمل نشان داده شود. به‌عنوان نمونه مسئله برابري جنس مرد و زن بايد با اخلاق مناسب همراه شود تا از تنش‌هاي بنيان‌برانداز خانواده ممانعت شود يا از حقوق اقشار و طبقات نبايد به جنگ طبقات منجر گردد، بلكه به تعامل طبقات اقشار اجتماعي بينجامد، يا اينكه حقوق اقوام در هر مدلي اعم از خودمختاري، خودگرداني و.... به فروپاشي ملي و تجزيه نينجامد. اما بايد توجه داشت اگر ايران جديد براساس سه اصل مزبور در چارچوب دموكراسي ملي بازتعريف نشود، امكان داشتن يك جامعه مطلوب و آزاد را از دست خواهيم داد و داراي كشوري پرتنش خواهيم بود كه تندبادهاي حادثه آن را به هر طرف خواهد برد، اما اين مسيرها راه سعادت يافتن توان مناسب ملي، شكوفايي اجتماعي منوط به رعايت حقوق همه ايرانيان اعم از زن، مرد، اقوام و اصناف و طبقات اجتماعي است.

ايران و تعريف‌هاي متنوع
ايران سرزميني است كه بنيادهاي شكل‌گيري بنيان دولت و ملت آن تاكنون چندبار تغيير كرده است. ايران دوران هخامنشي، ايران دوران ساساني، ايران دوران اسلامي، ايران صفوي، ايران پهلوي (متمركز، زبان‌محور). اين ايران‌ها داراي ويژگي‌هاي مشترك و متفاوتي هستند كه شناخت تفاوت‌هاي آنان براي تعريف ايران جديد بسيار راهگشاست. به عبارتي در شناخت اين تعاريف بايد ديد كه هويت‌هاي ديني، قومي، قبايلي، نژادي طبقاتي- اجتماعي و زباني به چه ترتيبي الويت‌بندي شده‌اند. ايران دوران هخامنشي؛ ساختار غيرمتمركز و شاهنشاه و دربار بر ديگر شاهان و دربارها نفوذ محدود و تعريف‌شده‌اي داشته، دين رسمي تبليغ نمي‌شود، زبان‌هاي مختلف به كار گرفته مي‌شده اما امتيازات قومي در روابط نقش فعالي داشته است. پس شاخصه ايران هخامنشي فقدان دين رسمي، زبان رسمي و واحد سراسري و همچنين ساختار غيرمتمركز قدرت است. ايران ساساني؛ ساختاري متمركز و مركزي و غيرمتمركز داشته كه با دوران هخامنشي داراي تفاوت بود، روابط خانوادگي ساختار قدرت ساساني بر رابطه قومي غلبه بيشتري داشته است. دربار، قدرت بيشتري از اشراف پيدا كرده است. دين رسمي واحد در امپراتوري تبليغ مي‌شده است و زبان رسمي و اصلي وجود داشته است. روحانيون از نفوذ بيشتري برخوردار بوده‌اند و به نژاد و قوم ايراني اولويت و برتري با توجيه زرتشتي داده شده به عبارتي امپراتوري ساساني نيمه متمركز، داراي دين واحد، هويت‌طلبي برتر قوم ايراني و دربار خانوادگي ساساني بود كه با تقسيم كار پادشاه، وزير و روحاني و مستوفي و نظامي در اداره كار مملكت و نظام طبقاتي- اجتماعي كاست‌گونه اداره مي‌شد.
ايران دوران اسلامي- خلفا
ايران دوران اسلامي- خلفا؛ متاثر از تجربه حكومت ساساني است تنها غير متمركزتر از دوران ساساني مخلوطي از حكومت‌هاي محلي‌- پادشاهي كه از اختيارات فراواني در حيطه قدرت خود برخوردار بوده‌اند، نظام ملوك‌الطوائفي در ايران، دوران خلفا در زير لواي دين واحد، اطاعت از خليفه‌، اولويت زبان عربي به‌عنوان زبان رسمي و نفوذ روحانيون در كنار خلفا و پادشاه تعريف شده است. در اين دوران برتري قوم و نژاد عامل تعيين‌كننده نبوده است و تا حدودي تنوع در مذهب شيعه و سني در حيطه امپراتوري به رسميت شناخته شده بود. حكومت امپراتوري عباسي در ايران، شكل ملوك‌الطوائفي، دين واحد با دو مذهب شيعه و سني، ‌زبان رسمي و زبان‌هاي اصلي متفاوت و قدرت غير متمركز را شكل داده بود.
ايران صفوي
ايران در دوره صفوي در زير لواي دين واحد (شيعه) دين دولتي يا دولت ديني شكل گرفت. پادشاه، روحاني، نظامي، مستوفي و وزير ساختار درباري ساختند، قبايل شيعه صاحب قدرت شدند، ساختار قدرت نيمه متمركز و زبان رسمي فارسي شد. مفهوم ايراني مسلمان شيعه همانند ايراني زرتشتي دوران ساساني هويت ستيزه‌گر داشت، نه هويت تفاهمي مانند دوران هخامنشي يا دوران خلفا. عامل قبيله، خانواده، مذهب و زمان نقش تعيين‌كننده و بارز در ساختار قدرت پيدا مي‌كرد. ايران صفوي هويت ستيزه‌گر و برتري‌طلب اما منزوي در منطقه براي ايران باعث شد كه داراي نقاط قوت و ضعف خاص خود باشد.
ايران پهلوي
ايران نوين در جامعه خوب اجرا نشد، رضاشاه، تومار مشروطيت را در هم پيچيد و ايراني براساس زبان واحد، فارس محوري، ايران باستان‌گرايي، ساختار متمركز متكي به ارتش و ادارات دولتي در جامعه ايجاد كرد، كه جامعه مدني را برنمي‌تابد. ايران جديد در مجموعه از مدل‌هاي گذشته ايران بيگانه بود. الگوي رضاشاه، آتاتورك در تركيه بود. رضاشاه به شدت از آتاتورك تقليد مي‌كرد، اما در اين تقليد هم موفق نبود. شاه در ايران حكومت كرد نه سلطنت، ارتش در عمل احزاب را نابود كرد. مجلس بازيچه شاه و دربار شد. زبان واحد و يكسان‌سازي آداب و رسوم به بهانه هماهنگي در تعليم و تربيت و آموزش و پرورش كه ايده مكتب بولن‌ها و به‌خصوص تقي‌زاده بود، بنيان فرهنگي متكثر ايراني را تضعيف كرد. چند عنصر مهم ايران پهلوي؛ ارتش مدرن، زبان واحد، تمركزگرايي، يكسان‌سازي آداب و رسوم، و حتي پوشش يكسان و تعليم و تربيت واحد در عمل خلاقيت ملي و مشاركت ملي را در جامعه تضعيف كرد.
ايران جديد تعريف نو لازم دارد.
حقيقت در قالب هويت‌ها تعريف مي‌شود، به همين خاطر متنوع مي‌گردد. از هويت‌گريزي نيست منتهي بايد هويت را به حقيقت خير و زيبايي نزديك كرد. هويت ايراني متكثر نوين مي‌تواند به حقيقت خير و زيبايي نزديك باشد. ايران‌زمين تاكنون دو گونه شكل‌گيري و نحوه تكوين دولت- ملت را از سرگذرانده است. پيدايش اوليه دولت ايراني به دليل فشار اقوام مهاجم و تخريب‌گر بوده كه موجب پيدايش دولت ايراني شده است. اما علت ماندگاري سرزمين و تمدن و ايران در صفحه روزگار و ويژگي توان خواستن دولت و ملت ايران براساس همبستگي و نظريه فرح ايزدي و حكومت سلطنتي بود كه مذهب نقش محكم و اساسي در هويت اثباتي ايراني داشته است. به عبارتي دولت سلبي تشكيل دولت- ‌ملت به خاطر هجوم خارجي با هويت اثباتي مذهب مشترك ميان پادشاه و مردم و اصول مشخصي كه پادشاه را ملزم به خدمت به مردم مي‌كرده و وارد مرحله جديدي مي‌شود تمدن ايراني را برخلاف تمدن‌هاي معاصر زنده نگه داشته است. با اين حال ملت ايران در شكل‌گيري هويت برنامه بر اساس دموكراسي ملي در پارادايم مدرن دولت- ملت‌سازي مدرن چندان موفق نبوده و در تحقق دموكراسي ملي كه مي‌توان آن را در قالب هويت‌سازي برنامه‌اي و توافقي تعريف كرد كامياب نبوده است.
هويت برنامه‌اي- توافقي در پارادايم
دولت- ملت مدرن، تمام اقشار، طبقات، اقوام و زنان و مردم صاحب حق هستند. در نتيجه اين دولت- ‌ملت‌سازي مدرن مدل دموكراسي ملي غيرمتمركز به خود مي‌گيرد. البته براي فربه‌سازي اين ملت- دولت‌سازي مدرن استفاده از فرهنگ، مناسبات و عقايد گذشته بعد از لحاظ كردن ويژگي‌هاي دولت-‌ملت مدرن انجام مي‌گيرد. تلاش بزرگاني چون اميركبير و مصدق در آماده كردن ساختار قدرت براي دموكراسي و كوشش بازرگان و شريعتي در هماهنگي دين با دموكراسي در اين راستا قابل ارزيابي است. اما آشتي دادن قدرت دولت و مذهب با دموكراسي بدون تكيه‌گاه اجتماعي و توجه به جامعه مدني و حوزه عمومي به روند مطلوب نمي‌انجامد. تعريف ايران براساس دموكراسي ملي در رابطه دولت- ملت مدرن، با لحاظ كردن مردم در تشكل و شكل گرفته در چارچوب هويت خود، معني مي‌يابد و در واقع امكان شكل‌گيري دموكراسي ملي همراه با رفاه را محقق مي‌كند. حوزه عمومي (جامعه مدني) تكيه‌گاه اصلي دولت- ملت‌سازي مدرن براي نقش و كنترل در دولت به مفهوم حاكميت است. جامعه مدني در دولت‌سازي مدرن از زمان پهلوي تاكنون در ايران ضعيف نگه داشته شده است. در برنامه هويت توافقي قرار است كه ايران براي همه ايرانيان باشد. اين كشور كثيرالا قوام همراه با تمام طبقات، اقشار، زنان و مردان در سازندگي، رهبري و رفاه آن شريك باشند.
دموكراسي ملي
شكل‌گيري دموكراسي ملي كه به نام هويت برنامه‌اي و توافقي ميان آحاد ملت در آن نام برديم و با انقلاب مشروطيت در ايران كليد خورد اما هنوز به انجام نرسيده سه جزء مهم و تعيين‌كننده دارد كه عبارتند از 1-‌ دولت قانونمند (نه قانوني) 2-‌ طبقه متوسط متشكل 3-‌ جامعه مدني يا حوزه عمومي كه از سازمان‌ها، نهاد صنفي و مدني شكل مي‌گيرد. انقلاب مشروطيت به نوعي توافق ملي براي حركت به سوي دموكراسي ملي بود كه با كودتاي 1299 ه.ش ناكام ماند و شكل‌گيري دموكراسي ملي در ايران ممكن نشده دولت قانونمند در ايران به دولت قانوني مبدل شده و طبقه متوسط متشكل نشد. در نتيجه نهادهاي مدني و صنفي مستقل وجود ندارد. به همين دليل دموكراسي ملي ممكن نشده است. نهادهاي مدرن و برخي نهادها و دواير دولتي و وابسته به دولت در عمل، مانع از شكل‌گيري احزاب سياسي قدرتمند مستقل از دولت‌ها و حاكميت‌ها شده و نهادهاي مدني ضعيف يا وابسته به حاكميت نگاه داشته شده‌اند، نتيجه اين ضعف فقدان جامعه مدني در ايران است. به عبارتي در جامعه ما نهاد مدني وجود دارد اما اين نهادهاي انساني قوي نيستند كه جامعه مدني و حوزه عمومي مستقل را شكل دهند به عبارتي جامعه مدني در ايران اندام‌وار نيست و حالت ژله‌اي‌وار دارد؛ چنين ويژگي از قدرت آن مي‌كاهد. كنترل بر ضعيف نگه داشتن جامعه مدني در رابطه ديالكتيكي كور باعث شده طبقه متوسط در جامعه ايران قدرتمند نشود. عدم شكل‌گيري طبقه متوسط موجب شده كه بورژوازي ملي قدرتمند از درون آن توانا ظاهر نگردد، اگر بپذيريم كه سه ركن مهم 1-‌ دموكراسي ملي غير متمركز و عدالت‌طلب، 2-‌ دولت قانونمند، 3- جامعه مدني (حوزه عمومي) و طبقه متوسط قوي است. پس بايد براي به‌دست آوردن و قدرتمند كردن اين سه ركن تلاش كنيم. چنين امري نياز به توافق بنيادين ميان روشنفكران و جريانات سياسي با يكديگر و توافق با اقشار و آحاد جامعه دارد و همچنين نياز فراوان به آن دارد كه از فرصت‌هايي كه ايجاد مي‌شود به نفع قدرتمند كردن سه ركن استفاده كنيم. به نظر مي‌رسد كه يكي از اقدامات نظري مهم ارائه منشور ملي درباره اصناف و نهادهاي مدني، زنان اقوام و ايراني باشد، تا در سايه اين منشور عدالت‌طلبانه توان ملي، نشاط ملي و انگيزه ملي در كشور ايجاد شود. در همين راستا تعريف جديدي از ايران در قرن بيست و يكم لازم است تا عدالت قومي، مدني و جنسيتي را شامل شود. اين ايران سه عنصري مي‌تواند با اتكا به تجربه گذشته با راه‌حل مشخص راه آينده را بجويد.
 سه شنبه 1 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن