محبوبترینها
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
تفاوت ها و شباهت های بالابر ، وینج و جرثقیل زنجیری کدامند ؟
سامانه نوبل فارم مرجع تخصصی آنلاین در صنایع دام، طیور، آبزیان و صنایع وابسته
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1793356655
- چرا به دامان كسي رفتيد كه امام (ره) از دست او مرگ خود را از خدا خواست؟
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: به گزارش خبرنگار سياسي باشگاه خبري فارس «توانا» در بخشهاي گذشته سوالهايي قتلها، شهيد تراشيها، بازداشتها و اعترافات سوالهايي از موسوي پرسيده شد كه در بخش پاياني اين سوالات به موضوعاتي درخصوص حمايتهايي رسانه اي از جريان فتنه و شخص موسوي، برندازي نرم و موضوع هستهاي ميپردازد: 2. حمايتهاي رسانهاي 492. جناب آقاي موسوي! چرا همه رسانههاي استكباري همچون صداي آمريكا، راديو فردا (با بودجه كنگره آمريكا)، بيبيسي (با بودجه دولت انگليس)، راديو زمانه (با بودجه پارلمان هلند) سيانان، و ... در اين مدت يكپارچه از شما حمايت كردهاند؟ جناب آقاي موسوي! جنابعالي در بيانيه شماره 9 خود به درستي تاكيد نمودهايد كه ماجراي اختلافات بعد از انتخابات «يك اختلاف خانوادگي است كه اگر خامي كنيم و بيگانگان را در آن دخالت دهيم به زودي پشيمان خواهيم شد» لطفا پاسخ دهيد كه: 493. چرا ستاد شما در قيطريه_ كه به مهدي هاشمي رفسنجاني تعلق دارد _ به استوديوي تلويزيون بيبيسي فارسي تبديل شده بود؟ 494. اگر اين اقدام ستاد قيطريه بدون اطلاع شما بوده است، چرا آن را محكوم نكرديد؟ 495. چگونه است كه آن شبكه استعماري، صحنه ورود ماموران ايراني به اين ساختمان را به طور زنده پوشش خبري و تصويري ميدهد؟ 496. جناب آقاي موسوي! ميدانيم كه اغتشاشات و آشوبهاي خياباني، كار بيگانگان بود و به اعتراضات سالم معترضين ربطي نداشت. چرا جنابعالي در بيانيه خود، دامن بيگانگان را از اين اتهام مبرا ساختيد و با چه سندي، دولت و نيروهاي اصولگرا را به اين اقدامات متهم نموديد؟ جناب آقاي موسوي! ميدانيد كه چند ماه قبل از آغاز سال 88 خبرگزاري صهيونيستي آسوشيتدپرس در كوير لوت، عمليات آموزش خبرنگاران خود را، براي ايفاي نقش در جريان آشوبهاي پس از انتخابات، اجرا كرد كه فرزندان برخي از شخصيتهاي دوم خردادي نيز در ميان آن خبرنگاران به چشم ميخوردند. يكي از آموزشهاي اين خبرگزاري در قالب بهرهگيري از موبايل ماهوارهاي بود. آنان در اين عمليات، استفاده از اين وسيله ارتباطي را در شرايط خاص _ نظير شرايطي كه در اوج انتخابات، كشور به آشوب كشيده شده و هيچگونه دسترسي به ابزارهاي اطلاعرساني وجود ندارد_ به اين افراد آموزش ميدادند. حال از شما سوال ميكنيم: 497. مرگ شما واقعا بر قانونگرايي و اطاعت از رهبري و پيروي از خط امام و آرمانهاي انقلاب و شهداء تاكيد نميكرديد؟ پس چرا آسوشيتدپرس ماهها قبل، از عكس العمل شما در قبال نتايج انتخابات خبر داشت و آشوب را در ايران پيشبيني ميكرد؟ 498. در اين صورت آنها چطور پيشبيني ميكردند كه اين سخنان، همگي شعار است و شما در عمل بر چهره نظام اسلامي پنجه ميكشيد؟ جناب آقاي موسوي! شما و آقايان كروبي و رضايي هر سه مدعي بوديد كه در زمان امام راحل مسئوليتهاي كلان داشته و از ايشان احكام مختلفي دريافت كردهايد و همواره پشت سر امام و رودرروي آمريكا موضعگيري كردهايد. سوالات: 499. چرا در جريان انتخابات، عناصر اصلي ستادهاي هر سه كانديدا با VOA و BBC فارسي ارتباط برقرار كرده و مصاحبه و اطلاعرساني ميكردند؟ 500. آيا شما مشاور سياست خارجي نداشتيد؟ آيا به شما نگفته بودند كه VOA ابزار ديپلماسي عمومي در سياست خارجي آمريكا است و كار آن، تاثيرگذاري بر افكار عمومي ايران است؟ چرا به مهرههاي اصلي ستادتان اجازه مصاحبه با رسانههاي بيگانه را داديد؟ 501. چرا شما كه روزي در كنار امام با آمريكا و انگليس مقابله ميكرديد، امروز در زمين دشمن بازي ميكنيد؟ **** 502. جناب آقاي موسوي! در شرايطي كه در آسيا تعداد افرادي كه به زبانهاي چيني يا عربي صحبت ميكنند بسيار بيشتر از مخاطبان فارسي زبان است، چرا دولت انگليس در ماههاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري ايران دست به راهاندازي شبكه فارسي زبان تلويزيون بي.بي.سي ميزند و اين در حالي است كه اين شبكه تقريبا بيشترين نقش را در آشوبهاي خياباني تهران ايفا ميكرد؟ جناب آقاي موسوي! مسبوقيد كه مجله آمريكايي Foreign Policy وابسته به محافل رسانهاي صهيونيستي در شماره دسامبر 2009 (آبان 1388) در گزارشي ويژه، فهرستي از صد متفكر برتر جهاني را منتشر كرد. در اين فهرست «بن برنيك» رئيس بانك فدرال آمريكا رتبه نخست و باراك اوباما در رتبه دوم قرار دارند. همچنين بيل و هيلاري كلينتون در رتبه 6 وبيل گيتس (ثروتمندترين مرد جهان و صاحب مايكروسافت) در رتبه 12، ديك چني (معاون جنگ طلب جورج بوش دوم) در رتبه 13، جورج سوروس (رئيس انستيتو جامعه باز و طراح انقلابهاي مخملين) در رتبه 38، عبدالكريم سروش در رتبه 45، هنري كيسينجر صهيونيست معروف و وزير خارجه اسبق آمريكا در رتبه 55 و فرانسيس فوكوياما در رتبه 65 قرار دارند، اما آنچه جالب توجه و شگفتآور است، اينكه همسر جنابعالي (خانم زهرا رهنورد) به خاطر همراهي با شما و جنبش سبز، ضمن پيشي گرفتن از نامبردگان فوق، در رتبه سوم اين فهرست قرار دارند. قابل توجه اينكه، همين نشريه همسر شما را «يكي از نيروهاي محرك پشت [=حامي] جنبش نوپاي فمينيست در ايران» ميخواند. در اين زمينه سوالات زير مطرح است: 503. همراهي خانم رهنورد با شما براي محافل امپرياليستي چه ارزشي داشته كه ايشان را بر آقاي بيل كلينتون (رئيس جمهور اسبق آمريكا و عامل قتل عام اعضاي فرقه داويديه) مقدم داشتهاند؟ اگر جنبش سبز، يك جريان مستقل و بومي شمرده ميشود چرا خانم رهنورد به خاطر همگامي با جناب عالي در اين فهرست حتي مقدم بر ديگ چني (معاون جنگطلب جرج بوش و طراح حمله آمريكا به عراق و افغانستان) قرار گرفته است؟ اگر به گفته شما، جريان سبز به معناي پيروي از اهل بيت عصمت و طهارت (عليهمالسلام) شمرده ميشود چرا يكي از سران شاخص آن در اين رنكينگ 35 رتبه بالاتر از جورج سوروس (نظريهپرداز انقلابهاي مخملين) ميايستد؟ و بالاخره اگر جناب عالي خود را پيرو آرمانهاي امام و شهدا ميدانيد، چگونه است كه همسرتان به خاطر همراهي با شما از سوي يك نشريه استكباري 52 رتبه بالاتر از هنري كيسينجر صهيونيست قرار ميگيرد؟! 504. اگر ايشان محرك پشت پرده جنبش فمينيستي در ايران است آيا حجاب او (آن هم از نوع چادر و مانتو) نوعي نفاق و دروغگويي و تلاش در جهت فريب افكار عمومي ايرانيان مسلمان شمرده نميشود؟ 505. با اين وجود آيا شما هنوز هم همسرتان را «مهمترين روشنفكر زن ايران» ميخوانيد؟ 506. اگر شما و همسرتان مدعيات اين نشريه آمريكايي _ صهيونيستي را قبول نداريد، چرا آن را محكوم نكرده و از آن تبري نجستيد؟ *** 3. براندازي نرم جناب آقاي موسوي! جناب عالي در دوران عزلت بيست سالتان در خلال سخنراني جالبي كه در اوايل روي كار آمدن دولت اصلاحات در دانشكده فني دانشگاه تهران ايراد كرديد، بحث «توهم توطئه» را يك فريب و نيرنگ استعماري خوانديد و در بخشي از آن سخنراني به درستي گفتيد: «اين نظريه [توهم توطئه]در جهان پرآشوب و پرخطر... به ما توصيه ميكند كه خوشبين باشيم و با اين فكر كه انشاءالله توهم است و توطئهاي در ميان نيست، چشم خودمان را به روي اهداف قدرتهاي بزرگ در منطقه ببينديم و لبخندهاي آنها را باور كنيم.» شمادر بخش ديگري از اين سخنراني خواندني ضمن اشاره به توطئههاي مختلف آمريكا و اسرائيل اظهار كرديد: آنها يك ريز ميگويند ما در مورد غرب و آمريكا و اسرائيل دچار توهم توطئه هستيم و در بيرون توطئهاي نيست و شما آسودهايد. من اين را به ورود ويروسهايي به بدن كه قدرت ايمني آدمها را از او سلب ميكند، تشبيه ميكنم. و در ادامه تاكيد نموديد: «بنده مسئله نگاه به توطئههاي خارجي را به عنوان يك نظر افراطي تلقي نميكنم و عين واقعبيني تلقي ميكنم و عدول از آن، به معناي سرنگون شدن و رفتن به مصاف خطرهاي بزرگ است...» حال با توجه به اين نكات صحيح كه خود شما بيان نمودهايد، لطفا به سوالات زير به طور شفاف پاسخ دهيد: 507. آيا دست بيگانگان را در وقايع و آشوبهاي پس از انتخابات، فعال نميدانيد؟ 508. آيا همچنان معتقديد كه اين جماعت آشوبگر و ساختارشكن_ كه خيلي از آنها اساسا در انتخابات شركت نكرده و راي هم نداده بودند _ همچنان به دنبال راي خود هستند و قصد ديگري ندارند؟ 509. آيا شما همچنان در حوادث پس از انتخابات، طراحي براندازي نرم و انقلاب مخملين را از سوي قدرتهاي بزرگ انكار ميكنيد؟ يا بر خلاف نظر پيشينتان آن را نوعي «توهم توطئه» ميدانيد؟! *** جناب آقاي موسوي! بنيانگذار مقاومت دانشجويي و انقلاب رنگي در صربستان (سدجا پپويچ) ضمن راهنمايي گروههاي مخالف ايران و جنبش سبز به استفاده از روشهاي كمخطر، فراخواني سايت تويتر مبنيبر روشن كردن چراغهاي اتومبيلها و نيز ايستادن با قرآن در برابر نيروهاي امنيتي را شروعي خوب در انقلاب رنگين ايران عنوان كرد و خواستار استفاده از تكنيكهاي بيشتري شد. وي استفاده از پوشش سبز به عنوان رنگ نمادين اسلام و تكرار شعارهاي يادآور انقلاب اسلامي سال 57 را روشهاي مناسب ديگر دانست. 510. با اين وجود آيا شما دست داشتن بيگانگان در انتخابات را انكار ميكنيد و آن را «توهم توطئه» ميخوانيد؟ طرفداران شما در اعتراضات خود از روشهايي استفاده كردهاند كه مورد تاييد كارشناسان انقلاب رنگي در ايران قرار گرفته است. چرا جنابعالي به هواداران خود اجازه داديد كه از روشهايي كه به براندازي نظام منجر ميشود، بهره بگيرند و چرا مانع آنها نشديد؟ 511. جناب آقاي موسوي! جين شارپ نظريهپرداز انقلاب مخملين به آسوشيتدپرس گفته است كه ترجمه فارسي كتاب راهنماي او براي انقلاب مخملين هزاران بار از طريق پايگاههاي اينترنتي دانلود شده است. آيا به نظر شما بايد بپذيريم كه اين مسئله طبيعي بوده و از اجراي دستورالعملهاي شارپ براي انقلاب نرم در ايران حكايت نميكند و ربطي به اعتراضات پس از انتخابات ندارد؟ ايا بايد به خود بقبولانيم كه اين اعتراضات، خودجوش بوده و ريشه در يك جريان برانداز ندارد؟ *** جناب آقاي موسوي! مسبوقيد كه خانم كاندوليزا رايس وزير خارجه پيشين امريكا هنگام تصويب بودجه 85 ميليون دلاري در كنگره براي تغيير نظام جمهوري اسلامي گفت: «ما توانستيم با يك براندازي نرم از لهستان و با جنبش همبستگي تا پشت مرزهاي روسيه، انقلاب رنگين را سامان دهيم و رژيمهاي حاكم را ساقط و رژيمهاي دموكراتيك موردنظر آمريكا را به قدرت برسانيم تنها راه براي تغيير نظام در ايران استفاده از همين تجربه است.» 512. به نظر جنابعالي آيا آشوبها و اغتشاشات اخير در ايران را ميتوان نوعي براندازي نرم دانست؟ 513. آيا بهرهگيري از رنگ سبز در انتخابات ايران و اغتشاشات پس از آن با انقلابهاي رنگين مورد ادعاي خانم رايس سنخيتي ندارد؟ *** جناب آقاي موسوي! ميدانيد كه باراك اوباما در اقدامي خصمانه عليه ملت ايران در آستانه 13 آبان سالروز تسخير لانه جاسوسي آمريكا و روز ملي مبارزه با استكبار جهاني بودجه 55 ميليون دلاري پنتاگون براي جنگ نرم عليه ايران _ كه پيشتر به تصويب كنگره آمريكا رسيده بود _ را امضا و ابلاغ كرد. 514. جنابعالي كه مدعي پيروي از راه و مرام امام خميني (ره) هستيد، چرا در برابر اين اقدام خصمانه ايالات متحده هيچ موضعي اتخاذ نكرديد؟ *** جناب آقاي موسوي! مسبوقيد كه موسسه بروكينگز مركز اصلي تحقيقات استراتژيك دموكراتهاي آمريكاست كه در حال حاضر وظيفه تصميمسازي براي تصميمگيرندگان دموكرات در كاخ سفيد را برعهده دارد و امروزه شاخصترين مركز مطالعاتي است كه پشتيباني فكري دولت اوباما را انجام ميدهد. اين موسسه طرح «كدام راه به ايران؟» (which Path To Persia?) را به دولت اوباما داده و در بخش مربوط به انقلاب مخملي در ايران 9 خصيصه را ذكر كرده و در خاتمه به اين نتيجه رسيده كه بهترين و كمهزينهترين گزينه براي تغيير حكومت در ايران، انقلاب مخملي است. سپس چهار گروه را به عنوان رهبران معنوي انقلاب مخملي معرفي كرده است. سوالات: 515. آيا ميدانيد كه در اين گزارش مهمترين و اولين گزينه براي هدايت انقلاب مخملي در ايران، جريان اصلاحطلبي است؟ 516. آيا ميدانيد كه رضا پهلوي در اين ميان در گزينه چهارم قرار دارد؟ 517. ايا اين بدان معنا نيست كه از نظر كاخ سفيد، اصلاحطلبان ايران بهترين كساني هستند كه ميتوانند به عنوان سربازان بومي كاخ سفيد عمل كنند و انقلاب مخملي را به انجام برسانند. *** جناب آقاي موسوي! لرد بالتيمور نويسنده غربي طي مقالهاي در پايگاه خبري «خانه شفافسازي اطلاعات» پيرامون دخالت رسانههاي غربي در وقايع پس از انتخابات ايران ميگويد: "بسياري از معترضان ايراني_ كه شامل جواناني هستند كه به سبك غربي لباس پوشيدهاند_ پلاكاردهايي را در دست داشتند كه بر روي آنها به انگليسي مطالبي نوشته شده بود كه يكي از آنها شعار «راي من كجاست؟» بود. " وي سپس اين سوال را از هواداران شما پرسيده كه پاسخ آن را از شما ميخواهيم: 518. اگر رايدهندگان جوان ايراني كه به خيابانها آمده بودند، قصد داشتند كه اعتراضات خود را به دولت ايران بيان كنند، چرا به زبان اين كشور سخن نگفتند؟ *** جناب آقاي موسوي! آقاي پاول رابرتس معاون اسبق وزارت خزانهداري آمريكا در مصاحبه اختصاصي با مجله آمريكايي Foreign Policy پيرامون اقدامات N.E.D (بنياد ملي دموكراسي) كه در حقيقت كيي از پايگاههاي حمايت از كودتاهاي مخملي است، ميگويد: كنت تيمرمن _ كه يك نومحافظه كار است و رياست بنياد دموكراسي را برعهده دارد _ روز 11 ژوئن (= 21 خرداد يعني يك روز قبل از انتخابات در ايران) نوشت: صحبت از يك انقلاب سبز در ايران است .... N.E.D (در طول دهه گذشته ميليونها دلار را صرف گسترش انقلاب رنگي در كشورهايي همچون اوكراين و صربستان كرده و تكنيكهاي ارتباطي و سازماني مدرن را به كارگران آموزش داده است. بخشي از اين پول به دست حاميان موسوي_ كه با سازمانهاي غيردولتي در خارج از ايران كه N.E.D بودجه آنها را تامين ميكند، ارتباط دارند_ رسيده است. سوالات: 519. اين پولها، چگونه در ستاد شما جذب شد و به چه شكلي هزينه گرديد؟ 520. چرا جناب عالي اين پولها را پذيرفتيد؟ اگر نپذيرفتهايد چرا اين ادعا را تكذيب نكرديد؟ *** جناب آقاي موسوي! «پاول رابرتس معاون اسبق وزير خزانهداري آمريكا در مصاحبه اختصاصي با مجله آمريكايي Foreign Policy تاكيد ميكند: «شواهد قابل استنادي موجود است كه نشان ميدهد آمريكا يك انقلاب رنگي در ايران ايجاد كرده است» وي در بخشي ديگر از مصاحبهاش ميگويد: «در انتخابات اخير ايران، مدارك مستدلي وجود دارد كه نشان ميدهد دولت آمريكا در اين اعتراضات دست داشته است.» 521. آيا شما همچنان دست داشتن ايالات متحده در اين اعتراضات را انكار ميكنيد؟ چرا به نحوي اقدام كرديد كه زمينه براي بهرهبرداري بزرگترين دشمن امام و ملت ايران _ يعني آمريكاي جنايتكار _ فراهم شد؟ جناب آقاي موسوي! جناب عالي پس از انتخابات رنگ سبز به عنوان نماد تبليغاتي خويش در انتخابات، بارها اظهار داشتيد كه به كارگيري اين رنگ، نشانه سيادت و احترام به اهل بيت عليهم السلام است. 522. آيا استفاده از شال و مچبند سبز، روژ لب سبز، لاك ناخن سبز، عينك و روسري سبز، رنگ موي سبز، و روبان سبز به گردن سگ در ميان طرفداران شما نيز نشان از همان چيزهايي است كه شما گفتيد؟ آيا اكثر افرادي كه رنگ سبز را به عنوان نماد كانديداي موردنظر خويش به كار ميبردند، كمترين رابطهاي با سيادت واقعي داشتند؟ آيا آنها ابتداييترين آداب اسلامي را نيز رعايت ميكردند؟ 523. به نظر شما براي اين جماعت، رنگ سبز، نشانه و نماد حركتي نبود كه آمريكاييها آن را انقلاب رنگي يا مخملي ناميدهاند؟ *** 524. جناب آقاي موسوي! يك نفر از حاميان جدي شما قبل از انتخابات اعلام كرد كه «من قويا تاكيد ميكنم، شكست احمدي نژاد، شكست رهبري است» و آقاي سعيد حجاريان در جاي ديگر گفت: «فرصت را از دست ندهيد، ما مي توانيم مردم را به خيابانها بكشيم. از اين فرصت استفاده كنيد و سر هرم را بزنيد.» و چهره برجسته ديگري ميگويد: «اگر موسوي راي بياورد و رئيس جمهوري شود، ولايت را ما تعيين ميكنيم.» آيا اين جملات _ كه اطرافيان شما و بزرگان احزابي كه نزديكترين متحدان جنابعالي هستند، بر زبان آوردهاند_ نشان دهنده آن نيست كه بحث اصلي، براندازي نظام و ولايت فقيه و تغيير ساختار بوده است. *** جناب آقاي موسوي! رالف فوربس طي مقاله اي _ كه با عنوان: «نخبگان جهاني: سيا در پشت جنگ كثيف عليه ايران» در هفتهنامه آمريكن فري پرس درج نمود_ اذعان كرد كه يكي از مقامات وزارت خارجه آمريكا از پايگاه اينترنتي «تويتر» خواست تا برنامه تعميراتي خود را به تعويق بيندازد، زيرا بر اساس اين برنامه، سرويسهاي تويتر طي زماني كه در ايران جزو ساعات روز و اوج التهاب سياسي است، قطع ميشوند. جالب توجه اينكه دولت اوباما در ابتدا اعمال نفوذ بر تويتر را تكذيب كرد اما در ناهيت اين اقدام خود را پذيرفت. وي با اشاره به اين حقيقت كه سايت تويتر داراي زبان فارسي نبوده است، به يك آگهي اشاره ميكند كه به اين مضمون در يك سايت وابسته به سيا منتشر شده بود: «حمايت خود از دموكراسي در ايران را با افزودن پوشش سبز به عكس نمادين خود در تويتر، تنها با يك كليك نشان دهيد.» 525. با ديدن اين قبيل حمايتها از سوي امپرياليسم رسانهاي اين سوال پيش ميآيد كه چرا رسانههاي غربي تا اين حد از شما و جنبش سبز حمايت كردند؟ 526. چرا شما با ديدن اين حمايتهاي آشكار كانونهاي امپرياليستي و صهيونيستي از خودتان، در موضع خويش تغيير ايجاد نكرديد و عليه اين محافل قد برنيافراشتيد؟ *** جناب آقاي موسوي! چند ماه قبل از انتخابات رياست جمهوري ايران يكي از اعضاي ستاد شما (و عضو مجمع روحانيون مبارز) در ديدار با يكي از مسئولان حزبالله لبنان، به وي گفته است كه ظرف چند ماه آينده در ايران حوادثي رخ خواهد داد كه صلاح حزبالله در آن است كه خود را كنار بكشد و به نفع يك طرف موضعگيري نكند؛ 527. آيا اين قبيل خبرها از اطلاع و آمادگي شما _ يا لااقل ستادتان _ از بروز اغتشاشات، حكايت نميكند؟ 528. آيا اين خبر مويد نظر كساني نيست كه معتقدند، ادعاي تقلب صرفا يك بهانه بود و حتي در صورت پيروزي شما نيز اعتراضات و آشوبها رخ ميداد تا جايي كه اصل ولايت فقيه و اسلاميت نظام كنار گذارده شود؟ *** جناب آقاي موسوي! حدود 9 ماه قبل از انتخابات رياست جمهوري، يك مسئول انگليسي در ديدار با سفير يكي از كشورهاي منطقه به وي گفته بود كه «در سال آينده حوادثي در ايران رخ خواهد داد كه منجر به بروز تحولات و تغييرات بنياديني در آن كشور خواهد شد» و توصيه كرده بود كه «به صلاح كشور شما است كه از ايران فاصله بگيرد تا از اين تحولات، آسيب زيادي نبيند.» حال اين سوالات مطرح ميشود كه: 529. او از كجا اين وقايع را پيشبيني ميكرد؟ 530. چطور شما هماهنگ با مطامع و منافع انگليس حركت كرديد؟ 531. آيا اين اخبار مويد نقشآفريني بيگانگان در فتنه اخير نيست؟ 532. آيا اين شواهد از براندازي نرم و انقلاب مخملين حكايت نميكند؟ *** 533. جناب آقاي موسوي! خانم فائزه هاشمي از طرفداران جنابعالي در انتخابات اخير در مصاحبه با سايت جوان فردا (ارگان جوانان حزب كارگزاران) با لحني تائيد آميز از انقلاب مخملين ياد كرده و آنرا به معناي اصلاحطلبي و بيان مسالمتآميز ضرورت اصلاحات و تلاش براي انجام آن دانسته و اذعان كرده كه «اين چيز بدي نيست» با وجود اظهارات خانم فائزه هاشمي و شباهتهاي فراوان موجود ميان انقلاب هاي رنگين در بعضي كشورها با وقايع قبل و بعد از انتخابات اخير در ايران و با توجه به اعترافات دوستان بازداشت شده شما در دادگاه و تلويزيون و نيز با عنايت به همكاري خواسته و ناخواسته شمار قابل توجهي از اعضاي ستاد جنابعالي با بيگانگان، لطفا نظر خويش را پيرامون طراحي و اجراي گونهاي از انقلاب رنگي در ايران بيان فرماييد. 534. جناب آقاي موسوي! خانم فاطمه حقيقتجو عضو حزب مشاركت و نماينده اين فراكسيون در مجلس ششم كه وابسته به جنبش سبز است و در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به شدت از جنابعالي حمايت ميكرد، اخيرا در مصاحبهاي كه _ بدون حجاب و با بلوز و دامن كوتاه! _ با بيبيسي انجام داد، به دفاع تمام عيار از سكولاريسم به عنوان تنها راه برونرفت ايران از مشكلات پرداخت. نظر جنابعالي در مورد سخنان اين هوادارتان _ كه با نظر امام راحل در تعارض جدي است _ چيست؟ جناب آقاي موسوي! در ديدار اعضاي هيئت ويژه مجلس شوراي اسلامي با آقاي هاشمي رفسنجاني، ايشان اعلام كرد كه «ابطال انتخابات، كف خواستههاي موسوي است.» 535. آيا شما اين سخن را تاييد ميكنيد؟ 536. اگر اين سخن آقاي هاشمي را تاييد نميكنيد چرا آن را تكذيب نكرديد؟ و اگر تاييد ميكنيد سقف خواستههاي شما چيست؟ 537. آيا شما براي ساختارشكني وارد اين انتخابات شديد؟ هدف واقعي شما از حضور در انتخابات اين دوره چه بود؟ *** 4. موضوع هستهاي و حوادث اخير جناب آقاي موسوي! آقاي محسن مخملباف كه خود را سخنگوي ستاد جنابعالي در خارج از كشور معرفي ميكند، در اول مهرماه 1388 با صدور بيانيهاي خطاب به جهانيان كه سايتها و رسانههاي ضدانقلاب آن را انتشار دادند، مدعي شد «من به عنوان كسي كه از نزديك با دستاندركاران جنبش سبز در تماسم و از ديدگاههاي آنان به طور دقيق اطلاع دارم، مسئول شدهام به دنيا و به ويژه آمريكا اعلام كنم كه جنبش سبز ايران بمب اتمي نميخواهد... جنبش سبز ايران، نگرانيهاي جامعه جهاني را درك ميكند و خود نيز نگرانيهاي مشابهي دارد...» در ارتباط با بيانيه ايشان چند سوال زير مطرح است: 538. آيا او براي بيان اين سخنان، از سوي شما نمايندگي داشت؟ اگر نماينده شما نبود چرا اظهارات وي را تكذيب نكرديد؟ 539. آيا بيانيه مذكور، اين مطلب را القا نميكند كه فقط شما و جنبش سبزتان هستيد كه بمب اتمي نميخواهيد ولي رقيب انتخاباتي شما به دنبال بمب اتمي است؟ 540. آيا شما به خاطر رئيس جمهور شدن خودتان و شكست دادن آقاي احمدي نژاد حاضر هستيد مصالح ملت ايران را به پاي منافع شخصي خويش به خطر اندازيد؟ 541. آيا شما ميخواهيد با طرح چنين سخناني، مسئولان كنوني ايران را در صدد توليد بمب اتمي معرفي كنيد و بدين شكل امنيت ملي را فداي انتقام جويي از رقيب خود در انتخابات نماييد؟ 542. آيا طرح چنين سخناني مويد آن نيست كه شما ميدانيد انتخابات رياست جمهوري در سلامت كامل برگزار شده و با اين ادعاها در صدد انتقام گرفتن از عامل اصلي شكست خود_ يعني ملت بزرگ ايران _ هستيد؟ 543. آيا شما به عنوان يك عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام اين مواضع خود را منطبق با مصالح نظام مقدس جمهوري اسلامي ميدانيد؟ 544. جناب آقاي موسوي! پاول رابرتس معاون اسبق وزارت خزانه داري آمريكا پيرامون اعتراض به انتخابات رياست جمهوري و تاثير آن در وجهه بينالمللي ايران و پيامدهاي آن، در مصاحبه با مجله آمريكايي Foreign Policy ميگويد: «اين اعتراضات به آمريكا كمك كرد وجهه ايران را تخريب كند و زمينه را براي فشارها يا تحريمهاي بيشتر و حتي حمله نظامي فراهم كرد.» چرا جنابعالي به شكلي عمل كرديد كه زمينه فشار و تحريم و حتي حمله نظامي عليه ملت ايران را براي دشمنانش فراهم كرد؟ جناب آقاي موسوي! ميدانيد كه روزنامه صهيونيستي «هاآرتص» خبر دروغ ملاقات دو مقام اتمي ايران و اسرائيل را منتشر كرد كه به صراحت از سوي آقاي سلطانيه نماينده ايران در آژانس تكذيب شد. اما سايت كلمه _ وابسته به جناب عالي _ترجيح داد به جاي درج تكذيب صريح طرف ايراني و انعكاس دروغ بودن خبر اين روزنامه صهيونيستي، گزارشي را تحت عنوان «مذاكره سلطانيه با نماينده اسرائيل» منتشر كند و در عين حال، حتي يك خط از تكذيب صريح مقامات ايراني را نيز درج ننمايد. 545. چرا سايت وابسته به جناب عالي، خوش خدمتي به صهيونيستها را در دستور كار خويش قرار داده است؟ 546. آيا اينسايت حتي به قيمت حمايت از صهيونيستها و نشر دروغپردازيهاي آنان حاضر است با دولت دهم و رئيس جمهور منتخب و قانوني ملت ايران مخالفت ورزد و منافع و مصالح ملي را فدا كند؟ 547. آيا شما با اين اقدام سايت خود موافق هستيد؟ اگر نه، چرا آن را محكوم نكرديد؟ *** جناب آقاي موسوي! رضا پهلوي فرزند ديكتاتور مخلوع ايران طي مقالهاي در روزنامه انگليسي ديلي تلگراف ضمن بياثر خواندن تحريمها نوشته است: «اكنون زمان آن است يك چيز جديد را براي مقابله با ايران، امتحان كنيم و آن، تقويت جنبش سبز ايران است». وي در بخشي ديگر از اين نوشته، جنبش سبز را بزرگترين متحد گروه 1+5 دانسته و به اعضاي 1+5 توصيه كرده تا فعالان جنبش سبز ايران را در آغوش بگيرند. 548. به نظر جنابعالي چرا اين عنصر بيوطن و منفور و مطرود ملت ايران پس از سي سال توطئه عليه نظام اسلامي، تازه به اين نتيجه رسيده است كه بايد از شما و جنبش سبزتان حمايت كند؟ 549. او در شما و جنبش سبز چه ديده است كه با آن همذات پنداري ميكند و به سران ظلم و استكبار در دنيا توصيه مي كند تا اين جنبش را در آغوش بگيرند و از آن حمايت نمايند؟ 550. چرا شما حساب خود را از اين خيانتكاران جدا نميسازيد؟ *** جناب آقاي موسوي! ميدانيد خانم فاطمه حقيقتجو از هواداران شما در انتخابات رياست جمهوري و عضو فراكسيون مشاركت در مجلس ششم _ كه به آمريكا پناهنده شده و عيه ملت ايران به فعاليت مشغول است_ اخيرا طي سخناني در دانشگاه بوستون آمريكا اعلام كرد كه «تعميق جنبش سبز به موفقيت غرب در مذاكرات هستهاي با ايران منجر خواهد شد و برعكس، شكست آن به بازگشت ايران به مواضع قبلي و شكست مذاكرات منجر خواهد شد.» 551. ايا نظر جنابعالي نيز پيرامون جنبش سبز همين است يا خير؟ 552. اگر اين طور نيست، چرا اظهارات اين عضو حزب مشاركت_ از احزاب حامي شما در انتخابات رياست جمهوري_ را تكذيب نكرديد؟ 553. جناب آقاي موسوي! جنابعالي در دوران نخستوزيري خود روابط گرمي با كشورهاي بلوك شرق داشتيد و طرفدارانتان، تمام منتقدان شما را طرفدار «اسلام آمريكايي» ميخواندند و ميكوشيدند با اين حربه، آنان را از صحنه بيرون كنند، اما در خلال تبليغات انتخاباتي اخير و پس از انتخابات، گروهي كه خود را طرفدار شما اعلام ميكنند، در اقدامي تامل برانگيز و انحرافي، شعار مرگ بر روسيه و مرگ بر چين سر ميدهند و شعار مرگ بر آمريكا، مرگ بر انگليس و مرگ بر اسرائيل از زبان آنها شنيده نميشود. چرا جنابعالي در مقابل اين حركت، هيچ موضعي اتخاذ نكرديد؟ جناب آقاي موسوي! شما در يكي از نخستين سخنرانيهاي انتخاباتي تان در دانشكده فني دانشگاه تهران براي تبيين يكي از اصليترين روياهاي خود به يكي از اساطير يونان باستان: ژانوس (خداي دروازهها، پلها و مرزها) كه دو سر دارد و هر سر او به يك سو مينگرد، تمثيل جستيد. از نظر استعاري در فرهنگ غرب، ژانوس به عنوان امكاني براي جمع كردن ضدها و فائق آمدن بر تضادهايي اطلاق ميشود كه مردم را بخش بخش و متفرق ميسازد و اتحادي ميآفريند و البته روشن بود كه شما خود را شاهزاده و شهسوار اين رويا ميدانستيد. 554. حال سوال اين است كه عملكرد شما در بعد از انتخابات، همچون ژانوس وحدتآفرين بود يا غريبترين فتنه 30 سال اخير را ايجاد كرد كه ممكن بود شكاف عظيمي در جامعه ايجاد كند؟ 555. آيا ميتوان منظور جنابعالي از اين تمثيل را در اصل، اتحاد ميان همه عناصر ضدانقلاب و اپوزيسيون داخل و خارج از كشور حول محور شما دانست؟ 556. جناب آقاي موسوي! آقاي برنت اسكو كرافت مشاور امنيت ملي دو رئيسجمهور پيشين آمريكا در مصاحبهاي با شبكه الجزيره ابراز داشت: «اين واضح است كه آمريكا در ميان تظاهرات معترضان به نتايج رسمي انتخابات رياست جمهوري ايران نيروهاي اطلاعاتي داشته است» و آقاي سيمور هرس نيز پيرامون نقش آمريكا در آشوبها ميگويد: نيروهاي ويژه اطلاعاتي آمريكا سالهاست كه در ايران فعاليتهاي سازماندهي شده دارند و تنها سادهلوحترين افراد، ارتباطات گسترده سازمانهاي اطلاعاتي آمريكا در ايران و از جمله از ميان برخي دايرههاي قدرت را نفي ميكنند.» به نظر جنابعالي نيروهاي ويژه اطلاعات آمريكا در ميان تظاهرات طرفداران شما چه ميكنند؟ و چرا به شما و تظاهرات طرفدارانتان اين قدر، دل خوش كردهاند؟ جناب آقاي موسوي! آقاي باراك اوباما رئيس جمهوري ايالات متحده در اولين واكنش خود به انتخابات ايران در روز رايگيري گفت: «ما از آنچه به نظر ميرسد وقوع يك بحث جدي در ايران باشد، بسيار خوشحاليم» دو روز پس از انتخابات و در آغاز آشوبها و اغتشاشات تهران آقاي راجرت گيبنو، سخنگوي كاخ سفيد اظهاراتي داشت كه سخنان آقاي اوباما را تفسير ميكرد؛ او در واكنش به آشوبهاي تهران گفت: «ما مانند ساير ملتهاي جهان از بحث جدي و هيجاني كه اين انتخابات در ايران و به خصوص در بين جوانان پديده آورده است، تحت تاثير قرار گرفتهايم.» 557. اكنون اين سوال مطرح است كه قرار بود چه بحث جدياي در ايران رخ دهد كه موجب خوشحالي فراوان رئيس جمهور آمريكا شده است؟ 558. آيا بحث «توهم تقلب» كه پس از انتخابات موجب ايجاد آشوبهاي خياباني شد، همان بحث جدي نبود كه اوباما از آن سخن گفت؟ *** و) مراجع عظام و روحانيت جناب آقاي موسوي! ميدانيد كه شيخ يوسف صانعي در انتخابات دهم به شدت از شما حمايت كرد و حتي راي دادن به آقاي احمدي نژاد را _به عنوان دروغگو_ حرام و گناه كبيره خواند! ايشان اخيرا در سخناني بيسابقه به بعضي مراجع عظام نيز شديدا حمله كرده و در مورد آن بزرگواران، تعابير بسيار زشتي به كار برده كه به جهت حفظ حرمت مرجعيت از نقل آن خودداري ميكنيم. وي همچنين خود را مخالف نظام خوانده است. 559. جناب عالي كه به ديدار مراجع عظام شتافتيد و از آنان استمداد كرديد، آيا حمله آقاي صانعي به آن بزرگواران را تاييد ميكنيد يا خير؟ 560. اگر تاييد نميكنيد و واقعا به مراجع اعتقاد داريد و نميخواهيد از آنان به ؟ ابزار در جهت رسيدن به مقاصدتان استفاده كنيد، چرا اين سخنان را محكوم نساختيد؟ 561. جناب آقاي موسوي! جنابعالي كه بر تبعيت از مراجع عظام تقليد تاكيد ؟ ؟، را در وقايع پس از انتخابات به توصيهها و نصايح دلسوزانه آن بزرگواران (همچون حضرات آيات: صافي گلپايگاني، سبحاني، نوري همداني و مكارم شيرازي) وقعي ننهاديد؟ *** جناب آقاي موسوي! مسبوقيد كه يادگار گرامي امام امت، مرحوم حجتالاسلام حاج سيداحمد خميني در رنجنامه خود خطاب به آقاي منتظري چنين نگاشت: «در ملاقات آخر خود با امام، شما نيم ساعت حرف زديد و امام سكوت كردند. وقتي بلند شديد برويد، امام فرمودند: بيشتر حرفهاي شما درست نبود، خدا انشاءالله مرا ببخشايد و مرگم را برساند، امام تنها همين دو جمله را فرمودند. آيا از خود پرسيدهايد كه چه كردي كه امام مرگ خود را از خدا خواسته است و آن را به اطلاع شما رسانده است؟» 562. جناب آقاي موسوي! حتي اگر جنابعالي خود را محق نيز ميدانستيد، آيا درست بود كه براي رسيدن به حق خويش به دامان چنين كسي چنگ زده و از او استمداد كنيد؟ 563. آيا در مقابل بيت گرامي امام راحل براي اين رفتار خود پاسخي داريد؟ 564. اگر امام امت اكنون زنده بودند و چنين حركتي را از نخستوزير هشتساله خود در دوران دفاع مقدس ميديدند، آيا بار ديگر از خدا مگر خود را نميخواستند؟ *** جناب آقاي موسوي! جناب عالي در خلال تبليغات انتخاباتي به درستي بر توجه كافي به رهنمودهاي مراجع عظام تاكيد نموديد. از سوي ديگر مطلعيد كه حضرت آيتالله مكارم شيرازي اوايل مهرماه طي سخناني اعلام كردند كه «گروهي در انتخابات از خارج دستور ميگرفتند و مخرب بودند و آتش بيار معركه بودند و كارهاي بدي كردند.» ايشان افزودند: «ما ميگوييم گروهي كه از غرب دستور ميگرفتند، شناسايي و مطرود شوند.» 565. حال با اين دو مقدمه، لطفا نظر خود را پيرامون اين گروه مخرب و نيز سخنان آيتالله مكارم بيان فرماييد. جناب عالي براي شناسايي و طرد اين گروه اخلالگر از ميان صفوف طرفدارانتان چه اقدامي انجام داديد؟ جناب آقاي موسوي! بعضي از طرفداران و رسانههاي حامي جناب عالي كوشيدند كنارهگيري حضرت آيتالله جوادي آملي از اقامه نماز جمعه شهر قم را نوعي اعتراض به شرايط كشور پس از انتخابات و حمايت از جناب عالي قلمداد نمايند. اگر شما اين قبيل تبليغات را قبول داريد، آيا مطلعيد كه ايشان در خطبههاي نماز جمعه قم در روز سوم مهرماه با اشاره به حوادث پس از انتخابات، عملكرد طرفداران شما را مورد نقد قرار داده و خطاب به دشمنان نظام فرمودند: «دشمن اگر به فكر افتراق داخلي، شورش و اغتشاش است، اين مسئله را دو سال تجربه كرد و هرجا كه ممكن بود، اين روش را به كار گرفت، دشمنان بايد اين خيال خام را از سر خود خارج كنند، نه جنگ تحميل شده از خارج ميتواند ملت ما را از پا در بياورد و نه اغتشاش و جنگ داخلي ميتواند مشكلي را ايجاد كند، زماني كه دستشان سلاح بود، آنها دو سال جنگ داخلي را تحميل كردند اما كاري از پيش نبردند، حالا با چهار تا شيشه شكستن كه مشكلي ايجاد نميشود و وقتي شما جنگ با گلوله را تجربه كرديد و كاري از پيش نبرديد، اين بيعقلي است كه بخواهيد با چهار تا سنگ به نتيجه برسيد؛ اين نشانه بيعقلي است. نه جنگ داخلي و نه جنگ خارجي، توان مقابله با اسلام را ندارد... كساني كه در قلبشان بيماري سياسي دارند... مرتب گوش به بيبيسي دارند اينها مرتب با بيگانه ارتباط دارند... اينكه تا خبري شد، بخواهيم از خارج كمك بگيريم، ايني ك مرض است.» ايشان همچنين روز 24 مهرماه در ديدار با تعدادي از دانشجويان كشور عليه بعضي جريانها موضع گرفتند و فرمودند: «اگر كسي از نظر سياسي گرايش به بيگانه داشته باشد، از نظر فقهي مرتكب حرام شده و از نظر حقوقي بايد محاكمه شود و از ديدگاه اخلاقي اين گونه افراد دچار مرض سياسي هستند.» ايشان صراتحا افزودند: «كساني كه دچار امراض بداخلاقي در زمينه سياست هستند [اينها]، گرايش به بيگانگان دارند و با اميد به سقوط نظام و بازگشت طاغوت، با رسانههاي ضدانقلاب، آمريكايي و اسرائيلي تعامل برقرار ميكنند.» 566. با اين سخنان و مواضع باز هم ميتوان كنارهگيري ايشان از نماز جمعه را نوعي حمايت از جنبش سبز دانست؟ 567. ايا جز طرفداران جنابعالي كسي با بيبيسي و صداي آمريكا و ساير رسانههاي ضدانقلاب، تعامل برقرار ميكند؟ ز) خاتمه جناب آقاي موسوي! در چند ماه پس از انتخابات، ابتدا شما با ادعاي اثبات نشده تقلب، اعتماد عمومي به نظام را به چالش كشيديد، و سپس با لشگركشي خياباني، آرامش را از جامعه سلب نموديد و با سكوت در مقابل اغتشاشات و نابودي اموال عمومي، امنيت را بر مردم ايران نپسنديديد... آنگاه در فاز بعدي، مقابل حمايت هاي سران استكبار از خود، سكوت پيشه كرديد و به دهان آنان نكوبيديد و همزمان در برابر شعارهاي ساختارشكنانه جمعي از طرفدارانتان، به شيوه سكوت تاييدآميز روي آورديد و در پيام روز قدس و روز 13 ابان به هيچ وجه متعرض اسرائيل و آمريكا نشديد و به آنان از گل نازكتر نگفتيد تا مبادات بر دامن كبريائيشان غبار تكدر خاطر بنشيند! آقاي موسوي! برخي بر آنند كه شما روزي فيالواقع آرمانخواه بوديد و خط امام را صراط مستقيم هدايت همه انسانها ميدانستيد. آنها در توجيه اين همه انفعال و وادادگي و سكوت جنابعالي به اين نتيجه رسيدهاند كه شما از سوي سرويسهاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس و اسرائيل بازي خوردهايد، بدين معني كه آنها خلافهايي را سر راه شما قرار داده و شما را بدان آلودهاند، آنگاه از شما، سند و مدرك و فيلم و عكس تهيه كرده و اينك با تهديد به افشاي آنها، از شما بهرهبرداري ميكنند. 568. چنانچه اين تحليل صحيح باشد، آيا ملت ايران را بزرگتر و بزرگوارتر از آن نمي دانيد كه اگر صادقانه توبه و اعتراف كنيد، از گناه شما در گذرد؟ 569. فكر نميكنيد اگر شما به استكبار پشت نماييد و آبروي خود را با خدا معامله كنيد، خدا نيز كه معزالاولياء است در تاريخ ايران _ و بلكه جهان _ شما را سربلند خواهد ساخت؟ 570. آيا ميدانيد كه جمال عبدالناصر پس از شكست سنگين از صهيونيستها در جنگ شش روزه، هنگامي كه فروتنانه در پيشگاه ملت مصر به خطا و اشتباه خود اعتراف و استعفا كرد، به اوج محبوبيت در مصر نايل شد و علاوه بر آن كه تا پايان عمر رئيس جمهور مصر باقي ماند، تنها كسي بود كه در طول تاريخ معاصر، رهبري بلامنازع جهان عرب را نيز به دست گرفت؟ جناب آقاي موسوي! پس از تاييد صحت انتخابات، جنابعالي با صدور بيانيهاي ضمن محكوم ساختن اين اقدام شوراي نگهبان نوشتيد: از اين پس ما دولتي خواهيم داشت كه "اكثريتي از جامعه كه اين جانب نيز يكي از آنان هستم مشروعيت سياسي آن را " نميپذيرد. 571. در اين صورت چرا شما با علم به اينكه رئيس جمهور در عين حال رياست عاليه فرهنگستانهاي جمهوري اسلامي ايران را نيز برعهده دارد، آنقدر از رياست فرهنگستان هنر استعفا نداديد تا شما را بركنار كردند؟ 572 جناب آقاي موسوي! مسئوليت اصلي خونهايي كه ريخته شد و عزت نظام كه خدشهدار گشت و اعتماد ملت كه ترك برداشت و خسارتهاي جبران ناپذيري كه به اموال عمومي و خصوصي وارد آمد، با چه كسي است؟ آيا اگر شما براي پيگيري شكايت خود از مجاري قانوني عمل ميكرديد، اين اتفاقات ميافتاد؟ «572» سوال خطاب به موسوي پرسيده شد، تا بداند چشمان تيزبين افسران جنگ نرم براي مقابله با فتنهسازان كه در پستوها جمع ميشوند و بر عليه كيان انقلاب اسلامي توطئهميچينند، بيدار است. هزاران سوال ديگر در اذهان امت وجود دارد كه در موقع خود يعني محاكمه در پيشگاه ملت، پرسيده خواهد شد. 999 منتظر اخبار ، انتقاد وپیشنهاد شما هستیم:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]
-
گوناگون
پربازدیدترینها