تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796777224




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آرمان‌شهر سپهری (با نگاهی به شعر پشت دریاها)


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: تداوم تصاویر یكی از مشخصه‌های بارز شعر اوست. در شعر سپهری آن‌قدر تصویر پشت تصویر وجود دارد كه گاهی به مخاطب فرصت نفس كشیدن هم نمی‌دهد...   از میان هنرمندانی كه سعی در ارایه نوعی جهان‌بینی خاص و مشرب فكری دارند «سهراب سپهری» چهره برجسته‌ای است كه از ابعاد گوناگون فلسفی ـ عرفانی قابل بحث و بررسی برخوردار است. در شعر معاصر فارسی شاید سهراب سپهری تنها شاعری باشد كه اندیشه‌ای بسامان و مدو‌ّن را در دوران كمال شعری خود بیان می‌‌كند ـ این برداشت را نباید یك داوری ارزشی پنداشت، چه ارزش را نقد ادبی و كاركرد اجتماعی را جامعه‌شناسی هنر با معیارهای دیگری تعیین خواهد كرد‌‌ ـ شعر سپهری از آن رو ارزش والایی می‌یابد كه هم شعر است و هم در تمامی ابعاد آن، از گزینش واژه‌ها گرفته تا تصویرسازی، در شكل ذهنی و در تركیب‌بندی درونی بیانگر اندیشه‌‌ای بسامان است. شاید یكی از دلایل زبان ساده، بی‌آلایش و زیبای سپهری نیز در آن باشد كه شعر سپهری شعر معناست. شعر «پشت دریاها» از منظومة «حجم سبز» دارای چنین ویژگیهای زبانی و ادبی است، در این شعر از نشانه‌های زبانی به شكل ساده استفاده شده و رمزها و استعاره به سادگی دلالت بر مفاهیم آشنای ذهن دارد. «قایق» ـ «آب» ـ «تور» ـ «مروارید» ـ «شب» و «پنجره» از واژه‌های كلیدی این شعر به حساب می‌آیند، عناصری برخاسته از طبیعت كه در مجموعه‌ای از نظام همگن و منسجم گرد آمده‌اند. مطمئنا‌ً زبان و پی‌ریزی ساختار منسجم كلام در شعر سهراب از یك سو و همسان‌سازی آن با عناصر زندگی، آن هم نشانه‌ها و مفاهیم ساده آن از سویی دیگر از ویژگیهای برجسته در كلام اوست و درواقع راز ماندگاری شعر در همین هم‌گرایی است و در واقع سهراب در شعر و كلام خود حضور دارد، نفس می‌كشد و به راستی در رگ حرف   حرف خود خیمه زده است. در تمام شعر سپهری این ویژگیها را می‌توان دید. در شعر «پشت دریاها» نیز به مانند تمام شعرهایش با ابداع زبانی شاعرانه و توسل به طبیعت و اجزای آن به مثابه اسطورة كل، توانسته است چشم‌اندازی بگشاید كه تماشایی است.«قایقی خواهم ساخت / خواهم انداخت به آب.دور خواهم شد از این خاك غریبكه در آن هیچ كسی نیست كه در بیشة عشققهرمانان را بیدار كند.» شاعر در بند او‌ّل، عل‍‍ّت سفر خود را بیان كرده و به نوعی بیانگر حالات عرفانی و خلوتهای شاعرانه خاص‌ سپهری است. شاعری كه هرگز صبحی بی‌خورشید را تجربه نكرده و روزگاری در این اندیشه بوده كه با هجوم گلها چه كنیم؟ اكنون در بیشه عشق كسی به فكر بیداری قهرمانان نیست و خاك این دیار غریب و ناآشناست. به راستی راز ناآشنایی این دیار در چیست؟این تفكر و پاسخ به چراهای زیاد دیگر در منظومه فكری سپهری مطرح شده و اكنون شاعر به عناصری اشاره دارد كه بار معنایی منفی دارد و با این تصویرسازی می‌توان به راز غربت شاعر پی برد.«قایق از تور تهیو دل از آرزوی مرواریدهمچنان خواهم راند.»   در این بند واقعیت اوضاع اجتماعی شاعر ـ‌‌‌ با توجه به فضای اصلی شعر‌‌ ـ بیان می‌شود، واقعی‍ّتی برخاسته از درون شاعر و با تفر‌ّدی كاملا‌ً منحصر‌به‌فرد. بنابراین دور از انتظار نخواهد بود اگر بگوید:«نه به آبیها دل خواهم بستنه به دریا ـ پریانی كه سر از آب به درمی‌آرندو در آن تابش تنهایی ماهی‌گیرانمی‌فشانند فسون از سر گیسوهاشان» در این بخش، كلام كاملا‌ً تصویری می‌شود. زبان سپهری اساسا‌ً زبانی است كه زاده تصویر است نه زاده نفس زبان. تداوم تصاویر یكی از مشخصه‌های بارز شعر اوست. در شعر سپهری آن‌قدر تصویر پشت تصویر وجود دارد كه گاهی به مخاطب فرصت نفس كشیدن هم نمی‌دهد.باز هم تأكید می‌كند:«همچنان خواهم راندهمچنان خواهم خواند:دور باید شد، دورمرد این شهر اساطیر نداشت.زن این شهر به سرشاری یك خوشه انگور نبود.»   از این قسمت به بعد، شاعر همچنان به بیان تصاویری می‌پردازد كه فلسفه سفر او را به وجود آورده است در این شهر كه «اساطیر» و «قهرمانان» هستی ندارند و زن كه نماد سرخوشی است به سرشاری انگور نیست. همچنان كه: «هیچ آیینه تالاری، سرخوشیها را تكرار نكرد.چاله آبی حت‍‍ّی، مشعلی را ننمود.»شاعر بدون اندكی تردید، عزم خود را جزم كرده است:«دور باید شد، دور.شب سرودش را خواندنوبت پنجره‌هاست» عنصر «شب» را در مجموعه «خاك غریب» و شهر «بی‌اساطیر» می‌‌توان جای داد و پنجره دریچه‌ای است كه شاعر از آن به سوی آرمان‌شهر خویش می‌نگرد، آرمان‌شهری كه هر چند ناكجا‌آباد سپهری است اما باید به سوی آن برود.آرمان‌شهر سهراب سپهری كه حتما‌ً دنباله «شهر» را یدك نمی‌كشد و چیزی جز بازگشت به بدوی‍ّت نیالوده نیست همچون هر آرمان‌شهر دیگری «سراب» است با این تفاوت كه شاعر خلاق می‌تواند بر مبنای آن شعر و اندیشه خود را فارغ از ملاحظات دست و پاگیر سن‍ّت و عادت بیافریند.برای همین در بند بعدی دوباره تكرار می‌كند:«همچنان خواهم خواندهمچنان خواهم راند.»   تا اینجا اندیشه سفر و فلسفة گریز شاعر (از خود یا اجتماع خود و یا هر چیز دیگر) در كلام خلق شده است، اندیشه‌ای كه سهراب دیری بدان پرداخته است و بسا كه برای رسیدن بدان از دهلیزهای تنگ و باریك طبیعت و عشق گذر كرده است و اكنون آنچه را كه از سرود پنجره‌ها بازیافته، چنین به تصویر می‌كشاند. آرمان‌شهر خود را در افقی بازتر می‌نمایاند.«پشت دریاها شهری استكه در آن پنجره‌ها رو به تجل‍ّی باز استبامها جای كبوترهایی است كه به فوارة هوش بشری می‌نگرند.دست هر كودك ده سالة شهر، شاخة معرفتی استمردم شهر به یك چینه چنان می‌نگرندكه به یك شعله، به یك خواب لطیف.» در این بند، آرزوهای شاعر نمود یافته و در قالب تصویر درآمده است. عناصر مثبتی همچون «شاخه معرفت» و «فواره هوش بشری» در بخش تجلی و پنجره می‌گنجد و نظام همگن آرمان‌شهر را تشكیل می‌دهد.برخورد عاشقانه و عرفانی سهراب با اشیای پیرامون و محیط زندگی‌اش ما را ناگزیر می‌كند تا پیوندی میان اصالت كلام او و اجزای طبیعت بیابیم ضمن اینكه در اصل، فكر و خط اندیشگی وی «سفر» از شهر و دیاری است كه مطلوبش نمی‌یابد و قبلا‌ً نیز در شعر، آرزوی آن را در سر پرورانده است.شعر «ندای آغاز» از این دید موازی و همسان با شعر «پشت دریاها» است. كفشهایم كوچه كسی بود صدا زد: سهراب؟ در ابتدای این شعر گویی به شاعر الهام می‌شود كه «بوی هجرت می‌آید» این هجرت به خاطر این است كه شاعر حرفی از جنس زمان نشنیده وگرنه به این صراحت نمی‌گفت:«باید امشب بروم»او در «ندای آغاز» هم نشانه‌هایی از آرمان‌شهر خود می‌دهد، سمتی كه «درختان حماسی پیداست و رو به آن وسعت بی‌واژه كه همواره مرا می‌خواند.» كلام سپهری به كمال رسیده و در بیان شاعرانه و زیبای نظام همگن اندیشه‌هایش «جهان‌بینی» عمیقی مشاهده می‌شود، این نظم و چارچوب فكری، ناشی از آن است كه سهراب سپهری به واقع شاعری است برخوردار از یك نظام عمومی اندیشه و به معنای فلسفی آن متفكری است صاحب یك دستگاه فكری جامع و مكتب منسجم و همگن‌ ـ چنان كه پیش از این اشاره شد و نمونه‌هایش را در دو شعر همسان ملاحظه كردیم. او می‌داند كه چه می‌خواهد بگوید و فی‌الواقع سیر و سلوك معنوی او از آغاز هشت كتاب تا پایان در راستای تبیین نظام خاص اندیشه اوست.   در بند دیگر می‌گوید:خاك، موسیقی احساس تو را می‌شنودو صدای پر مرغان اساطیر می‌آید در باد.«خاك غریب» از عنصری منفی به مثبت و از شهری كه مرد آن اساطیر نداشت، اكنون به شهری كه هوای آن صدای پر زدن مرغان اساطیر در باد، شنیده می‌شود، حركت می‌كند.این سیر و حركت اگرچه در طول و خط یك مسیر در جریان است، با این وجود شعر از نظر ساختار، شكلی دایره‌وار دارد یعنی سطر پایانی شعر همان سطر آغازین است جز اینكه با تأكید بیشتر «خواهم» به «باید» تغییر می‌كند.«پشت دریاها شهری است / كه در آن وسعت خورشید به اندازة چشمان سحرخیزان است. شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند.»سپهری در این تصویر پایانی با برتری برخی از سویه‌های تشبیه خود «چشمان سحرخیزان» را برتر از وسعت خورشید (روشنی) می‌داند، آنان كه به رستگاری رسیده‌اند و از سفر خویش توشه برگرفته‌اند. «شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند» در این سطر از تمام تصاویر و عناصر طبیعت كه در شعر «پشت دریاها» حضور جد‌ّی داشتند پرده‌گشایی می‌شود و آرمان شاعر در یك جست‌وجو به انجام می‌رسد.1) آب = قایق 2) روشنی = خورشید    3) اسطوره = فواره هوش بشریهر یك از سازه‌های مجموعه همگن و نظام فكری در این شعر است، اگر كلمات و تصاویر به صورتی دایره‌وار به هم می‌پیوندد اما از نظر سیر فكری جریان همچنان ادامه دارد و تكرار می‌شود.پشت دریاها شهری است!قایقی باید ساخت. «پشت دریاها» نقطه عطف اندیشه سپهری است. اوجی است كه تمام فراز و فرود جریان فكری شاعر در آن موج می‌زند، به راحتی می‌توان نمودار فشرده سیر و سلوك معنوی شاعر را در این شعر از مجموعه «حجم سبز» به تماشا نشست. شاخصة مهم شعر، سفر و سلوكی است كه در آب، آغاز می‌شود و باید در آب پایان گیرد، در یك كلام آرمان‌شهر شاعر و دل‌زدگیهای او از عادتهای روزمر‌‌ّه و فرار از آنها به روشنی تنها در این شعر دیدنی است.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 709]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن