تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 29 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هان! ميان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نيست. از آن حضرت درباره معناى اين فرمايش س...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796428993




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام سجاد(ع) سرچشمه كمالات انسانى


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: امام سجاد(ع) سرچشمه كمالات انسانى

امام سجاد(ع) زینتعابدان، بزرگمرد عبادتو عرفان، مجاهدی بزرگ فىسبیل الله نیزبود ، او كه كانون علم و اندیشه ومعرفتبود ، تواضع ویژه‏اى داشت، و در عین آن كه شكوه و جلال و ابهت خاصى داشت ، ازحلم و بردبارى و سعه صدر مخصوصىبهره مند بود، و در یك كلمه كانون همه كمالات‏انسانى و ارزشهاى والاى معنوى و زیبنده این شعر معروف بود كه:رخ زیبا،ید بیضا،دم عیسى دارى    آن چه خوبان همه دارند تو تنها دارىدر این گفتار برآنیم تا به چند نمونه از رفتار آن حضرت درزندگى اشاره كنیم ، به‏این امید كه درس‏هایی سودمند از شیوه زندگى درخشان آن‏ امام همام بیاموزیم:زینت پرستش كنندگان الهىآن حضرت با عنوان زین‏العابدین و سجاد خوانده مى‏شود ، چرا كه قبل از هر چیز بندهمخلصو صالح خدا بود ، و سجده‏هاى طولانى او، هربیننده را به سوى خدا و پرستشآفریدگار جذب مى‏كرد.خداوند در حدیث لوح كه نامه‏اى از سوى خدا به پیامبر اكرم(ص) است او را چنین معرفىمی کند: « سید العابدین و زین اولیائى الماضین : او آقاى عبادت‏كنندگان و زینت اولیاى پیشین من است.» یوسف بن اسباط مى‏گوید:پدرم گفت :نیمه‏هاى شب به مسجد رفتم ، جوانى را كه به سجده افتاده بود دیدم كه چنین باخدا راز و نیاز مى‏كند: «سَجَدَ وَجهی متعفرا فی التُّرابِ لِخالقی و حَق له; صورتم خاك‏آلود، براى آفریدگارم سجده كرد، كه خداوند سزاوار سجده است.» به محضرش رفتم،دریافتم امام سجاد(ع) است، صبر كردم تا هوا روشن شد، به نزد ایشان رفتم و عرض‏كردم: «اى فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت مى‏دهى ، با این كه خداوند تورا برترى بخشیده و تو در پیشگاه خدا مقام بسیار ارجمندى دارى؟» او با شنیدن‏این سخن منقلب شد، گریه كرد وگفت: پیامبر (ص)فرمود:«هنگامى كه روز قیامت‏ برپا گردد هر چشمى جز چهار چشم گریان است:1- چشمى كه از خوف خدا بگرید ؛2- چشمى كه در راه (جهاد) براى خدا نابینا شده باشد ؛3- چشمى كه از حرام‏هاى خدا پوشیده شده باشد ؛4- چشمى كه شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد... .»عبادت امام سجاد(ع) پرستش كاملا آگاهانه و بسیار عمیق بود ، او با لذت و شیفتگى مخصوص ، آمیخته با عرفان كامل، خدا را عبادت مى‏كرد. ارتباط و پیوند او با خدا به گونه‏اى بود كه روایت‏شده:شبى براى عبادت برخاست ، هنگام وضو، چشمش به ستارگان آسمان افتاد، و هم چنانکه‏به ستارگان مى‏نگریست ،  در اندیشه آفریدگار و آفرینش آنها فرو رفت، حیران وبهت زده در حالى كه دستش در آب بود، به آسمان چشم دوخت [هم چنان در این حال بود] بود تا صداى اذان صبح را شنید.فاطمه(س) یكى از دختران امیرمؤمنان على(ع) از جابربن عبدالله انصارى تقاضاكرد كه نزد امام سجاد(ع) برود و از آن حضرت بخواهد كه جانش رااز آسیب عبادت بسیار حفظ كند، جابر نزد امام سجاد(ع) رفت وآن حضرت را از تحمل آن همه رنج طاقت فرسا در عبادت برحذر داشت.امام سجاد(ع) به او فرمود: «اى همنشین رسول خدا(ص)! جدم رسول خدا(ص) آن قدرعبادت كرد كه پاهایش ورم كرد، شخصى به او عرض كرد: چرا آنقدر به خود رنج‏مى‏دهى؟ فرمود: «افلا اكون عبدا شكورا ؛ آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم.» جابر به امام سجاد(ع) عرض كرد:«جان عزیزت در خطر است، كم‏تر خود را در فشار قرار بده.» امام سجاد(ع) فرمود:« اى جابر همواره راه ‏پدرانم (پیامبر و على) را مى‏پیمایم، و آنها را الگو قرار مى‏دهم تا به آنهابپیوندم.»صحیفه سجادیه، یكى از نمادهاى عرفانى و زاییده اندیشه‏هاى معرفت‏شناسانه امام سجاد(ع) است كه به عنوان زبور آل محمد(ص) شناخته شدهاست، و با مطالعه‏آن، مى‏توان به عظمت ‏بى‏كران پرستش آگاهانه آن بزرگوارآگاه گردید.توجه عمیق به بینوایانامام سجاد(ع) به تأمین معاش زندگى افراد بى‏بضاعت ومستمند ، توجه عمیق و اقدام همه جانبه داشت ، علاوه بر اینكه با نظم خاصى از صد خانواده فقیر مدینه سرپرستى مى‏كرد، به بینوایان دیگر نیز توجه ‏داشت ، او نان و آذوقه را خود بر دوش مى‏گرفت و به صورت‏ناشناس و محرمانه براى آنها مى‏برد ، نیازمندان هرگاه او را مى‏دیدند بهیکدیگرمى‏گفتند:صاحب الجراب (صاحب انبان) آمد. آن بزرگوار وقتى كه فقیر را مى‏دید نه ‏تنها تحقیرآمیز به او نگاه نمى‏كرد، بلكه با شادمانى مى‏گفت:«مرحبا بمن یحمل زادى الى الآخرة ؛ آفرین به كسى كه توشه مرا به سوى آخرت حمل‏مى‏كند.» یكى از شخصیت‏هاى عصر آن حضرت به نام زهرى مى‏گوید: یك شب سرد وتاریك زمستانى امام سجاد(ع) را دیدم ؛ بار آرد و هیزم بر پشت گرفته بود و عبورمى‏كرد، پرسیدم: این بار چیست؟فرمود: قصد سفر دارم ، این توشه سفر است كه آماده كرده‏ام تا به محله حریز ببرم.غلام خود را به آن حضرت معرفى نمودم و عرض كردم: «شما زحمت نكشید، این غلام من‏استو آن بار شما را حمل مى‏كند.» فرمود: نه. عرض كردم: پس اجازه بدهید خودم‏ آن را حمل كنم، فرمود: «من زحمتى را كه موجب نجات من در سفر خواهد شد، وپیمودن راه سفر مرا نیكو كند ، از خود دور نمى‏كنم.» پس از چند روز او را درمدینه دیدم ، پرسیدم:شما فرمودید به مسافرت مى‏روم ، پس چرا مسافرت نكردى ؟ فرمود:اى زهرى، منظورم از مسافرت، آن سفرى كه تو گمان كردى نبود، بلكه منظورم سفرمرگ بود كه خود را براى آن آماده مى‏ساختم، آن‏گاه فرمود:«انما الاستعداد للموت تجنب الحرام و بذل الندى فى الخیر ؛ آمادگى براى‏سفر مرگ، اجتناب از كارهاى حرام، و بخشش عطایاى نیك به مردم است.» آن حضرت از بیماران عیادت مى‏كرد ، و اگر با خبر مى‏شد كه آنها مقروض هستند، قرض آنها را ادا مى‏نمود، چنان‏كه روایت‏شده: آن حضرتشنید كه «محمدبن اسامه‏» بیمار وبسترى شده است، به عیادتش رفت، وقتى فهمید او مقروض است و دوست دارد قبل از مرگش،قرض‏هایش پرداخته شود، همه قرض‏هاى او را برعهده گرفت و پرداخت.خوف از حساب روز قیامتامام سجاد(ع) در طول زندگى براى انجام مناسك حج و عمره ‏بسیار به مكه مى‏رفت، با این كه فاصله بین مدینه و مكه حدود هشتاد فرسخ است، آن‏حضرت براى انجام عبادت بزرگ حج، گاهى این راه را پیاده مى‏پیمود، و از این كه‏براى انجام عبادت خدا، رنج مى‏كشید، لذت مى‏برد.آن بزرگوار بیست‏بار (و به نقلى 22 بار) سوار بر شترش شد و به مكه ‏رفت، وپس از انجام مراسم عمره یا حج، به مكه باز ‏گشت، او در این مدت حتى یك بارتازیانه بر شترش نزد، هرگاه مى‏خواست‏شترش تندتر حركت كند، تازیانه‏اش را بربالاى سر شتر به حركت در مى‏آورد، و مى‏فرمود: «لولا خوف القصاص لفعلت ؛ اگر ترس‏قصاص قیامت نبود، با زدن تازیانهشتر را وادار می کردم سریع تر حرکت کند.» با توجه به فاصله بین مكه و مدینه كه حدود هشتاد فرسخ بود، نتیجه‏مى‏گیریم كه بیست‏بار رفتن و بازگشتن آن حضرت معادل 3200 فرسخ خواهد شد، آن‏بزرگوار در تمام طول این مدت با این كه تازیانه در دستش بود، از خوف قصاص‏قیامت، حتى یك بار تازیانه‏اش را بر شترش نزد .پاسخ شدید به طاغوت عراقامام سجاد(ع) در تمام مصائب كربلاو اسارت شركت داشت، و سخت‏ترین و جانكاه‏ ترین حوادث را تحمل كرد . او و همراهانش‏را به صورت اسیر، در كوفه به مجلس عبیدالله بن زیاد حاكم عراق كه طاغوتى سنگ دل‏و بى‏رحم بود وارد نمودند. عبیدالله پس از گستاخى‏هاى ِ بسیار بى‏شرمانه متوجه امام‏ سجاد(ع) شد، و گفت: «این شخص كیست؟» یكى از حاضران گفت: على بن حسین(ع) است.عبیدالله گفت: مگر خداوند على پسر حسین(ع) را نكشت؟ امام سجاد(ع) فرمود:من برادرى به نام على‏بن حسین(ع) [على‏اكبر] داشتم ، مردم او را كشتند.عبیدالله با خشونت گفت: «بلكه خدا او را كشت.» امام سجاد(ع) فرمود: «الله‏ یتوفى الانفس حین موتها ؛ خداوند جانها را هنگام مرگشان، قبض مى‏كند.» عبیدالله ‏گفت: آیا تو جرأت پیدا كرده‏اى پاسخ مرابدهى؟ سپس به ماموران جلادش گفت:برخیزید و گردنش را بزنید.حضرت زینب(س) به دفاع برخاست، و پس از گفتارى، خطاب به عبیدالله فرمود:«اگر بنا است على بن الحسین(ع) را بكشى، مرا نیز با او بكش.» در این هنگام‏امام سجاد(ع) به عمه‏اش زینب(س) فرمود: آرام باش، تا من با عبیدالله سخن گویم،سپس به عبیدالله رو كرد و با صلابت و قاطعیت فرمود: « أبالقتل تهددنى یابن زیاد أما علمت ان القتل لنا عاده، و كرامتنا الشهاده ؛ اى پسر زیاد! آیا مرا به كشتن‏تهدید مى‏كنى و مى‏ترسانى، آیا نمى‏دانى كه كشته شدن عادت ما است، و شهادت مایه ‏كرامت و سرافرازى ما مى‏باشد؟!»دخالت در سیاستماجراى نهضت كربلا، یك حادثه‏بزرگ سیاسى بود، امام سجاد(ع) در پیدایش آن و ابلاغ پیام شهیدان و پى‏گیرى نتایج‏نهضت نقش اصلى را داشت ، آن حضرت پس از ماجراى خونین عاشورا، چه هنگام اسارت، وچه هنگام بازگشت‏به مدینه، در هر فرصتى مردم را به ضدیت با طاغوت عصر، یزیدبن‏معاویه دعوت می کرد، خطبه غرا و كوبنده او در شام، یزید و حكومتش را رسوا نمود، وماهیت پلید حكومت‏خودكامه او را افشا كرد ، با این كه در جو خفقان آن عصر ، حتى‏ذكر نام حسین(ع) ممنوع بود، به دستورآن حضرت در نگین انگشترش چنین نوشته‏بودند:"خزى و شقى قاتل الحسین بن على علیه‏ السلام; خوار و بدبخت ‏شد قاتل حسین‏پسر على علیه السلام ". آن حضرت چهل سال، مصائب پدرش امام حسین(ع) را یاد مى‏كرد ومى‏گریست، هنگام غذا خوردن، دست از غذا مى‏كشید، مى‏گفتند بفرمایید غذا میل كنید،در پاسخ مى‏فرمود: «قتل ابن رسول الله جائعا، قتل ابن رسول الله عطشانا ؛حسین(ع) فرزند رسول خدا(ص) گرسنه و تشنه كشته شد.» آن حضرت‏اكثر بهره ‏بردارى را از نهضت امام حسین(ع) به عناوین گوناگون بر ضد طاغوت‏هاى ‏وقت نمود. پس از بنى‏امیه، هنگامى كه خلفاى بنى‏مروان روى كار آمدند، موضع‏گیرى‏امام سجاد(ع) در برابر آنها نیز نوع دیگرى از رودررویى شدید در برابرطاغوتیان بود. آن حضرت قیام مختار بر ضد بنى‏امیه را تایید كرد و با صراحت‏ فرمود: « لاتسبوا المختار فانه قتل قتلتنا و طلب ثارنا ؛ از مختار بدگویى نكنید،چرا كه او قاتلان ما را كشت، و به خون‏خواهى از ما قیام كرد.راز شهادت امام سجاد (ع)موضع‏گیرى‏هاى قاطع و پر صلابت امام‏سجاد(ع) در برابر هشام‏بن عبدالملك (دهمین خلیفه‏اموى) و عظمت روز افزون امام(ع) در میان مردم، به ویژه در میان مردم حجاز موجب شد كه هشام به قتل امام سجاد(ع) كمر بندد  و سرانجامبرادر او ولید بن عبدالملك، به دستور او، آن حضرت را مسموم كرد و به‏شهادت رساند . آن بزرگوار به جرم دفاع از حیثیت اسلام و مبارزه با طاغوت‏هاى‏اموى و مروانى، شهد شهادت نوشید، چند روز در بستر شهادت آرمیده بود، معالجات سودى نبخشید، او در لحظه آخر عمر همان وصیت پدرش را بازگو كرد و فرمود: هنگامى‏ كه پدرم امام حسین(ع) وفات كرد، ساعتى قبل مرا به سینه‏اش چسبانید و فرمود:«فرزندم! بپرهیز از ستم‏كردن بر كسى كه یاورى براى انتقامازتو، جز خدا ندارد.» نیز به پسرش امام‏باقر(ع) فرمود: پسرم! تو را به همان سخن وصیت مى‏كنم كه پدرم هنگام شهادت مرابه آن وصیت كرد:«یا بنى اصبر على الحق و ان كان مرّا ؛ پسرم! در راه حق‏صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج‏آور باشد.»به این ترتیب،آن امام همام بعد ازنهضت عظیم امام حسین(ع) پس از حدود 35سال مبارزه به صورت‏هاى گوناگون، در 75سالگى به لقاءالله پیوست، و با خون سرخ خود حقانیت نهضت‏خونین پدرش را امضاء كرد.او در فرازى از صحیفه سجادیه كه از گنجینه‏هاى بزرگمعرفت و عرفان است و ازاو به یادگار مانده، به درگاه خدا چنین عرض مى‏كند:«اللهم انى اعتذر الیك من مظلوم ظلم بحضرتى فلم انصره; خدایا! من از پیشگاه‏ تو عذرخواهى مى‏كنم در مورد مظلومى كه در برابر من به او ستم شده، و من به یارى‏او نشتافته‏ام.» «خدایا! به من دست و نیرویى ده تا بتوانم بر كسانى كه به من‏ستم مى‏كنند پیروز شوم، و زبانى عنایت فرما تا در مقام احتجاج و استدلال برمخالف چیره شوم، و اندیشه‏اى ده تا نیرنگ فكرى دشمن را درهم شكنم، و دست ‏ستمگران را از تعدى و تجاوز، كوتاه سازم.» حجة الاسلام و المسلین محمد محمدی اشتهاردی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 799]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن