محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1796994851
گفتگوي اختصاصي روزنامه جمهوري اسلامي با آيت الله سيد محمدسجادي اصفهاني
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: گفتگوي اختصاصي روزنامه جمهوري اسلامي با آيت الله سيد محمدسجادي اصفهاني
اشاره آيت الله سيدمحمد سجادي (اصفهاني ) در سال 1326 ديده به جهان گشود . نامبرده در سال 1340 جهت كسب علوم حوزوي وارد حوزه علميه قم و نجف اشرف شدند. 10 سال حضور در درسهاي فقهي حضرت امام خميني (ره ) در نجف اشرف 5 سال حضور در درسهاي آيت الله العظمي بجنوردي (ره ) حضور در درسهاي آيت الله العظمي شهيد مدني (قدس سره الشريف ) 10 سال حضور در درسهاي اصول علامه شهيد حاج آقا مصطفي خميني (ره ) و تحقيق و تنظيم آثار ايشان به دستور امام خميني از جمله سوابق علمي ايشان است . ورود حضرتعالي به حوزه علميه قم برمي گردد به سال 1340 دهه 30 و 40 دهه حساسي بوده كه نظامهاي ماركسيسم . لائيك فعال بودند و گرايش يك فرد به اسلام آن هم نظام روحانيت خيلي دشوار بود. آن روزها براي نيروهاي مسلمان بويژه روحاني دشواريهاي ويژه وجود داشت . شما با چه انگيزه اي وارد حوزه علميه قم شديد و فعاليت در كسوت روحانيت را انتخاب كرديد پدرم روحاني بودند و از علماي اصفهان بودند. ايشان در گرايش من به درس حوزوي موثر بود. البته اوايل طلبگي را از اصفهان شروع كردم . چند سال بعد يعني در سال 1343 وارد قم شدم . در مدرسه فيضيه قم حجره داشتم . با ظهور نهضت امام خميني شور و حركت جديدي در حوزه ها به وجود آمده بود. من هم به تبع شرايط آن روز وارد فعاليتهاي سياسي شدم . چند بار توسط ساواك دستگير و سپس آزاد شدم . به علت حساسيت ساواك روي فعاليتهاي سياسي ام و لورفتن مجبور شدم هجرت كنم به نجف اشرف . مخفيانه و از طريق مرز آبي رفتم نجف اشرف . وارد مرز عراق شدم توسط نيروهاي عراقي دستگير شدم . زندانهاي بصره امن العام بغداد را ديدم . از زندان امن العام بغداد به زندان كربلا منتقل شدم . در زندان كربلا توسط يكي از زندانيان عادي كه داشت آزاد مي شد خبري به دفتر امام خميني در نجف اشرف دادم . اين خبر زماني به امام خميني رسيد كه استاندار كربلا خدمت امام شرفياب شده بود. استاندار كربلا فردي بود به نام شبيب مالكي و خودش مي گفت كه از نوادگان جناب مالك اشتر است . به همين دليل نسبت به امام خميني و شيعيان ارادت خاص داشت . امام فرموده بودند كه الان رفيق ما در زندان كربلا است . اسم و فاميل من را داده بودند. شبيب مالكي قول بررسي داده بود. همان شب ساعت يك بعد از نيمه شب مرا خواستند و بردند استانداري كربلا. پذيرايي كردند و با سلام و صلوات من را بردند نجف و تحويل دفتر امام خميني دادند. از همان تاريخ مانديم در نجف اشرف و در درون گروهي تحت عنوان روحانيون خارج از كشور فعاليت مي كردم . گروه روحانيون خارج از كشور از حواريون امام خميني بودند. اكثر آنها هم فراري بودند و به ايران نمي توانستند برگردند. در خدمت امام بوديم و شهيد آيت الله حاج آقا مصطفي خميني هم در درسهاي امام خميني شركت مي كردم و هم در درسهاي شهيد آقامصطفي خميني . فعاليتهاي سياسي هم داشتيم . در مدت حدود 14 سالي كه در نجف اشرف بوديد آيا خاطره ويژه اي از امام خميني داريد كه تاكنون بيان نكرده باشيد در زمينه هاي مختلف مي توان خاطرات را بيان كرد. در زمينه علمي شيوه درس ايشان اين بود كه شاگردان را وادار به سوال كردن مي كرد. شاگردان را آزاد مي گذاشت كه به درسهاي استاد اشكال بگيرند. انتقاد كنند. سوال كنند. امام از اشكال و انتقاد شاگردان خيلي استقبال مي كردند. از كساني هم كه خيلي به امام اشكال مي گرفت و در درسها بحث مي كرد شهيد حاج آقا مصطفي خميني بود. حالا كه بحث خاطرات علمي را پيش كشيديد از يك واقعيت آن دوران ياد كنم . آن واقعيت اين بود كه به امام خميني در حوزه نجف به عنوان يك مرجع سياسي نگاه مي كردند. اهل علم محض به فعاليتهاي سياسي نگاه خوبي ندارند و مي گويند مرجع و روحاني كه وارد فعاليتهاي سياسي بشود از درس و فقه و علم عقب مي ماند و كم سواد مي شود. اين تهمت در آن زمان هم به امام خميني وارد مي شد. امام در نجف مخالفيني از قشر روحانيت داشت . چه اتفاقي افتاد كه امام توانست علي رغم فعاليتهاي شديد سياسي موقعيت علمي خودش را هم در حوزه نجف تثبيت كند. سوال خوبي كرديد. تبعيد امام به نجف توطئه بود. بنابراين بود كه امام در نجف منزوي شود. منكوب شود. توطئه سنگيني در پيش بود. من بارها گفته ام كه دوره تبعيد امام در نجف شبيه دوره حركت رسول اكرم (ص ) قبل از ترك مكه است . حضرت رسول اكرم (ص ) در مكه به شدت تحت فشار بودند. در نجف هم چنين حالتي وجود داشت امام در نجف به شدت تحت فشار بودند. افراد وابسته به امام هم مورد تهاجم بودند. خيلي شديد. در نجف يك گروه بسيار قوي بودند كه هرگونه فشار و سخت گيري عليه امام و ياران امام را مجاز مي دانستند. انواع اهانت ها تهمت ها ملامت ها عليه امام و ياران او در نجف وجود داشت كمترين تهمت عليه امام اين بود كه مي گفتند امام خميني سواد ندارد. اين تهمت در مقابل بقيه تهمت ها خيلي كم بود. به روحانيون اطراف امام تهمت كمونيست بودن مي زدند. ما را كمونيست و مرتد مي دانستند. نسبت به درس امام خيلي حساس بودند. حتي به عده اي از روحانيون پول مي دادند كه پاي درس امام نروند. يك ايادي پشت پرده بودند كه تماس مي گرفتند و پول مي دادند كه كسي پاي درس امام نرود. تلاش مي كردند كه پاي درس امام خلوت شود. حالا توجه كنيد كه در يك چنين جوي در چنين محيطي امام مي بينيد كه چه اعجازي كرده است . امام خميني در اين شرايط شرح صدر به كار بردند. مهم ترين چيزها در چنين شرايطي شرح صدر است . دعاي حضرت موسي (ع ) هم رب اشرح لي صدري ...است . خداوند سبحان هم در سوره انشراح به شرح صدر اشاره دارد. الم نشرح لك صدرك ... سيره امام خميني در نجف اشرف شرح صدر بود. در طول زمان مخالفين امام منزوي شدند. امام حلم عجيب و غريبي در نجف به خرج دادند. تصور كنيد يك نفر در طول سالها مورد انواع و اقسام تهاجم ها لفظي و كتبي و... قرار بگيرد و هيچ عكس العملي نشان ندهد. ايشان در طول مدتي كه در نجف اشرف بودند كلامي در اين باره نگفتند. خيلي عجيب است . حلم بالايي مي خواهد. امام مثل مرحوم آيت الله آقا سيدابوالحسن اصفهاني مرجع بزرگ عمل مي كردند. روزي مرحوم آيت الله آقا سيدابوالحسن اصفهاني را ديدند كه لب جوي آبي نشسته و دارد تعدادي نامه را پاره پاره مي كند و به آب مي دهد. پرسيدند : اين چه كاري است مي كنيد گفته بود : اينها فحش هايي است كه براي من نوشته اند. جالب تر اينجاست كه همين آقا سيدابوالحسن اصفهاني به اين افرادي كه به او نامه فحش و اهانت مي نوشتند كمك مي كرد. هم فحش مي شنيد و هم پول مي داد. حتي در زماني كه لب مرز كويت بودند و داشتند با ما خداحافظي مي كردند به ما گفتند : در نجف من را خيلي اذيت كردند حالا كه من دارم از عراق مي روم به شما سفارش مي كنم كه تحريك نشويد عصباني نشويد و حرفي نزنيد. عكس العمل نشان ندهيد. امام حلم بالايي داشتند. از نظر علمي هم درس امام در سطح خيلي بالايي بود. به طوري كه مجتهدين بزرگ مثل شهيد آيت الله مدني به درس امام آمدند. شهيد آيت الله مدني از علماي بزرگ نجف بود. از اساتيد بزرگ نجف بود. به جاي آيت الله خويي در نجف نماز مي خواندند. خيلي مورد توجه آيت الله خويي بودند. ايشان بعد از فوت آيت الله حكيم رسما اعلميت امام خميني را اعلام كردند يا آيت الله راستي كاشاني از اساتيد بزرگ نجف بودند ايشان گفته بودند كه ما تا زماني كه امام خميني به نجف نيامده بود خيال مي كرديم فارغ التحصيل هستيم اما وقتي امام آمدند نجف ديديم نه تازه اول كار است و بايد حالا حالاها درس بخوانيم . اين حرف آيت الله راستي كاشاني خيلي به حوزه نجف برخورد كرد. غرض اينكه سيره امام و سكوت و شرح صدرش موجب شد كه نتوانستند عليه امام كاري كند. انسان كه تقوي به خرج بدهد و مومن باشد صبر و حلم داشته باشد خدا از او دفاع مي كند. خداوند مي فرمايد : ان الله يدافع عن الذين آمنوالله از امام خميني خدا دفاع كرد و همه نقشه هاي مخالفين را نقش برآب بود. يكي ديگر از ويژگيهاي امام خميني التزام ايشان به حرم مولا علي (ع ) بود. در تاريخ سراغ نداريم در تاريخ هزار ساله نجف كسي را سراغ نداريم كه مثل امام التزام به حرم مولا علي (ع ) داشته باشد. امام خميني هر شب به حرم امام علي (ع ) مشرف مي شدند و ماههاي محرم هم صبحها به حرم امام علي (ع ) مي رفتند و زيارت عاشورا مي خواندند. امام خميني به زيارت عاشورا خيلي علاقه داشت و ملتزم بود. مخصوصا در محرم قبل از ظهرها مي رفتند بالا سر حرم اميرالمومنين (ع ) و زيارت عاشورا مي خواندند. به عبارت ديگر در ماه محرم امام خميني 2 بار به حرم مولا علي (ع ) مي رفتند . يك بار قبل از ظهر و يك بار شب . يكي ديگر از ويژگيهاي امام خميني اين بود كه شهريه عام به طلاب را بيشتر از سايرين مي دادند. برخي عقيده داشتند كه فقط به شاگردان خودشان بايد شهريه بدهند اما امام به همه طلاب (چه شاگرد خودش بودند و چه شاگرد نبودند) شهريه مي داد. شهريه را در سطح بالا مي داد. موثرترين اقداماتي كه در نجف صورت گرفت و به نفع نهضت امام خميني تمام شد از نظر شما چه اقداماتي بود حركت شهيد آيت الله مدني بسيار موثر بود. شهيد آيت الله مدني يك فردي بود كه در نجف معلم اخلاق بود و هم از نظر علمي مورد توجه حوزه علميه نجف بود. زماني كه آيت الله خويي نماز جماعت نمي خواندند ايشان به جاي آيت الله خويي نماز مي خواندند. اين مسئله در نجف خيلي مهم بود كه آيت الله مدني جانشين نماز جماعت آيت الله خويي بشوند. ايشان صراحتا در همان شرايط اعلام اعلميت امام خميني را كردند. اين درحالي بود كه آيت الله خويي در قيد حيات بودند و در حوزه علميه نجف و در جوار امام خميني بودند. اين حركت آيت الله مدني مثل توپ در نجف صدا زد. بابت همين كار آيت الله مدني خيلي اذيت شد. خيلي رنج كشيد. بازتاب زيادي داشت . بعد از اينكه آيت الله مدني اعلام اعلميت امام خميني را كرد ديگر ايشان را به مسجد آيت الله خويي راه ندادند. نگذاشتند ديگر آنجا نماز بخواند. براي آيت الله مدني هم اين كارها مهم نبود. آيت الله مدني هر شب مي آمد نماز جماعت امام خميني و مقيد هم بود كه صف جلو بايستد. اين مبارزه آيت الله مدني خيلي مهم بود. در آن شرايط نجف اين موضوع خيلي مهم بود كه فردي در اندازه آيت الله مدني پيدا شود و اين طور نسبت به امام تقيد پيدا كند. در واقع آيت الله مدني هم مرجعيت خودش را فداي امام خميني كرد هم موقعيت اجتماعي خودش را فدا كرد. مسجد راهش ندادند رنج و تهمت و بهتان شنيد و... بله . خيلي اذيت شد. البته ايشان براي خودشان در نجف كسي بودند. هم مرجع اخلاقي بودند و هم مرجع علمي . اذيتش مي كردند اما نتوانستند او را منزوي كنند. شما دهه 40 و 50 در نجف بوديد . دهه هاي 40 و 50 دهه هاي پرشور تاريخي ما هستند . مبارزات در اوج خود قرار داشتند . گروه هاي مبارز متعدد و فراوان بودند. برخي از مبارزين حتي با روش امام خميني مخالف بودند. برخي افراد حتي روحانيون گاهي تندتر از امام حركت مي كردند عصباني مي شدند شما هم گرفتار چنين حركات تندي شديد مسئله دار نشديد چراها برايتان پديد نيامد من شخصا گرفتار چنين حركاتي نشدم . نبريدم و به قول شما مسئله دار نشدم . بودند بعضي از دوستان كه اين حالات در وجودشان پيدا مي شد گاهي مي بريدند عصباني مي شدند مي رفتند و مدتي بعد دوباره برمي گشتند. اما در نهايت همه ما ديديم كه حق با امام بود. اما با نور خدا حركت مي كرد. البته امام در مقابل گروه ها شرح صدر عجيبي داشت . صبر و حلم بالايي داشت . شما از دوستان نزديك شهيد آيت الله آقا مصطفي خميني بوديد بله . من از شاگردان ايشان بودم . درس اصول شهيد آقا مصطفي خميني مي رفتم و درس فقه امام خميني . مرحوم شهيد آقا مصطفي خميني به لحاظ اينكه تحت تعليم و تربيت امام خميني رشد كرده بود شخصيت علمي و واقعي او مجهول مانده است . آقا مصطفي از نوابغ روزگار بود . سن آقا مصطفي وقتي شهيد شدند 50 سال بود . آثار بزرگي از ايشان به جا مانده است . آقا مصطفي 28 جلد كتاب دارند كه 5 جلد آن تفسير قرآن كريم است . تفسير قرآن آقا مصطفي خميني بي نظير است . واقعا بي نظير است . براي هر آيه 25 بحث دارد . 2 جلد اين تفسير فقط تفسير سوره حمد است . در شيعه و سني نظير چنين تفسيري كه درباره سوره حمد 2 جلد مطلب نوشته باشند نداريم . زماني كه آقا مصطفي خميني مرحوم شدند شما كجا بوديد چگونه از ماجرا مطلع شديد ما درس آقا مصطفي مي رفتيم . روز مورد نظر هم پاي كلاس درس ايشان رفتيم . بعد خبر مرگ ايشان آمد. مرگ مشكوك بود. امام هم معتقد بودند كه مرگ آقا مصطفي مشكوك است . خصلت و اخلاق ويژه اي در خودتان سراغ داريد كه از امام خميني يادگار گرفته باشيد بله . شرح صدر امام براي من يادگار خوبي است . برخورد امام با مردم و طلاب در من خيلي اثر كرده است . من هم سعي مي كنم نسبت به محيط اطراف خودم و يا هر جايي كه هستم محيط كارم همان رفتار و منش امام را رعايت كنم . سعي مي كنم در رفتار با مردم شرح صدر و حلم به كار ببرم . مخالف خودم را تحمل مي كنم . اين حالت امام الحمدلله در من سرايت كرده است . من نجف كه رفتم در سن و سال جواني بودم . امام هم استاد ما بودند هم مربي ما بودند هم جاي پدر براي ما بودند. شما در نجف ازدواج كرديد بله من در نجف ازدواج كردم . عقد ما را هم امام خميني خواند. مراسم عقد هم در حرم مطهر حضرت علي (ع ) بود. در ضمن عقد امام خميني به شما و همسرتان نصيحتي كردند نوعا امام به هنگام خواندن خطبه عقد به زن و شوهر نصيحت مي كردند كه با هم بسازيد با هم رفيق باشيد. شما در پرواز تاريخي امام از پاريس به تهران حضور داشتيد بله . سوال شما باعث شد خاطره اي به يادم بيايد. وقتي پرواز انجام شد من بعد از نماز صبح رفتم طبقه بالاي هواپيما و خدمت امام رسيدم . در سيماي امام حالت عجيبي ديدم . دعايي بود كه مرحوم سيد ابن طاووس آن را نقل كرده است . دعا را به امام دادم و گفتم : سيد ابن طاووس اين دعا را از اميرالمومنين (ع ) نقل كرده و گفته كه اين دعا را در مواقع خطر بخوانيد. امام دعا را از من گرفتند و قرائت كردند. دعاي شريف احتجاب بود. در آن پرواز يكي از دعاهايي كه امام خواندند همين دعاي شريف احتجاب اميرالمومنين علي (ع ) است . حاج آقا من يك سوالي هم مي خواهم درباره عكسهاي بالاسرتان بكنم . سال گذشته باآيت الله توسلي مصاحبه اي داشتم . ايشان خاطره اي را نقل مي كردند و مي گفتند : فردي آمد دفتر امام و گفت كه من از طرف امام زمان (عج ) براي امام خميني پيغام دادم . ما گفتيم پيغامت را بده تا به امام بگوييم . قبول نمي كرد و مي گفت : محرمانه است و بايد به خود امام بگويم . به ناچار موضوع را به اطلاع امام رسانديم . امام حاضر نشدند با اين فرد ملاقات كنند. ما عدم قبول امام براي ملاقات را به اطلاع آن فرد مدعي رسانديم . او باز اصرار پشت اصرار كه موضوع مهمي است و مملكت در خطر است و من بايد اين پيغام امام زمان (عج ) را به امام خميني برسانم . باز ما به خدمت امام رفتيم و پيغام داديم كه اين فرد مي گويد مملكت در خطر است و من بايد اين پيام محرمانه امام زمان (عج ) را به امام برسانم . امام بالاخره حاضر به ملاقات شدند اما مشروط . 3 شرط براي ملاقات با اين فرد مدعي گذاشتند . سوال اول اين بود كه اين فرد از امام زمان (عج ) بپرسد كه كتاب شعر امام كه مفقود شده كجاست سوال دوم اين بود كه امام يك عكسي هميشه در اتاق مطالعه شان هست اين عكس عكس كيست شرط سوم اين بود كه اين فرد بگويد دعاي نگين انگشتري امام چه دعايي است بالاخره مشت آن فرد مدعي باز مي شود و مي رود پي كارش و نمي تواند به اين سوالها جواب بدهد. از اين ماجرا يك نكته اي را مي توان استنباط كرد كه من در آن مصاحبه شرايط را مناسب نديدم و خواست خدا بود كه سوالم را با شما در ميان بگذارم . عكسي كه امام خميني هميشه در اتاق مطالعه شان داشتند عكس و شمايل حضرت محمد(ص ) بود. حالا هم شما همان عكس و شمايل حضرت محمد(ص ) را در بالاي سرتان گذاشته ايد و در كنارش هم يك شمايلي از حضرت علي (ع ) قرار داده ايد. نكته من اين است كه مگر نه اينكه شمايل منسوب به پيامبران و امامان سنديت ندارند. ثالثا وقتي امثال شما و امام خميني شمايل حضرت محمد(ص ) و حضرت علي (ع ) را قاب عكس مي كنيد و بالاي سرتان مي زنيد باعث مي شود كه يك عده مردم عوام سواستفاده كنند و عكس حضرت ابوالفضل (ع ) را به شكل هركول و عكس حضرت امام حسين (ع ) را به شكل غيرمتعارفي نقاشي كنند و در كوچه و خيابان بزنند و اين قدر در اين كار افراط كنند كه مراجع مجبور شوند عكس العمل نشان بدهند و فتوي به حرمت استفاده از اين عكس ها بدهند و نظام جمهوري اسلامي عكس العمل نشان بدهد و پليس هم برخورد كندو... جواب شما به اين سوال من چيست نكته بسيار خوبي اشاره كرديد . البته يادتان رفت بگوئيد كه بالاي كلاه خود حضرت ابوالفضل (ع ) 2 تا پرطاووس هم مي گذارند!! اين اشكال وارد است . اما درزمان صدر اسلام هنر نقاشي مثل هنر شعر وجود داشته است . افرادي بوده اند كه مي توانستند نقاشي كنند. اين عكس ها به حضرت رسول (ص ) نزديكتر است . البته نبايد به استفاده از اين عكسها دامن زد. يك علاقه معنوي فردي بايد باشد. در سطح عموم نبايد پخش شود. غيرقابل كنترل مي شود. ديدگاه امام نسبت به انحرافات در مداحي ها و عزاداريهاي محرم و صفر و ساير مناسبتهاي ديني چه بود امام خميني به عزاداريهاي سنتي اهميت مي دادند. اما نسبت به انحرافات در دين و عزاداريها به شدت حساس بودند و عكس العمل نشان مي دهند. مثلا اگر در مجلس عزاداري كه امام حضور داشت مداحي شعري مي خواند كه انحرافات در آن وجود داشت همان جا (في المجلس ) امام نهي مي كرد و از ادامه كار مداح جلوگيري مي كرد. اگر مداحي اشعار غلوآميز مي خواند امام اعتراض مي كرد و مي گفت : شعر را قطع كنند. اعتراض مي كرد و مي گفت : اين شعرها را نخوانيد. چندين بار در نجف اتفاق افتاد كه امام جلوي كار چند مداح را كه شعرهاي انحرافي در وصف ائمه مي خواندند را گرفتند و اجازه ندادند آن مداح شعرخواني خود را ادامه دهد. كلام او را قطع مي كرد. درباره مدعيان ديدار با امام زمان (عج ) عكس العمل امام خميني چه بود خاطرات ويژه اي داريد مرحوم حاج آقا مصطفي درباره فردي كه در نجف ادعا مي كرد با امام زمان (عج ) ملاقاتهايي داشته و دارد به امام گزارش دادند و نظر ايشان را خواستند. امام فرمودند : « مصطفي ! آن را كه خبر شد خبري باز نيآمد ـ اين مدعيان در طلبش بي خبرانند; كسي كه وصل به جايي باشد تا آخر عمرش كسي چيزي نمي فهمد. » آن طوري كه تحقيقات نشان مي دهد صهيونيستها و آمريكائيها فهميده اند كه مانع و سد راه آنها در جهان تشيع و مهدويت است . اين دو را هدف قرار داده اند. متاسفانه گاهي در داخل خودمان هم افرادي با مطرح كردن ديدار با امام زمان (عج ) و ادعاهايي شبيه اين حرفها در جهت اهداف صهيونيستها و دشمنان جهاني اسلام حركت مي كنند. امام خميني به زيارت عاشورا عنايت خاصي داشتند. معتقد بودند كه تمام متن زيارت عاشورا با تمام آيات قرآن منطبق است . يعني اگر بخواهيد زيارت عاشورا را مستند كنيد تمام متن زيارت عاشورا با تمام آيات قرآن منطبق است . يعني اگر بخواهيم مستند كنيم تمام متن زيارت عاشورا مستند به آيات قراني است . امام خميني مي فرمودند : اساسا زيارات وارده مثل زيارت جامعه و زيارت عاشورا اصلا سند نمي خواهند متن اين زيارات دلالت دارد بر حقانيت آنها. ما نبايد براي زيارت جامعه و زيارت عاشورا دنبال سند بگرديم . تمام اين متون مستند به آيات و روايات است . حالا كه بحث زيارت عاشورا شد از آداب و مراسمي كه در ايام محرم و صفر در نجف به آنها پاي بند بوديد نمونه هايي ذكر كنيد. ما سالي چند بار با شهيد آيت الله مدني و شهيد آيت الله مصطفي خميني پياده از نجف به كربلا مي رفتيم . چه روزهايي روز عرفه روز اربعين اول رجب از جمله روزهايي بودند كه ما پياده از نجف به زيارت كربلا مي رفتيم . 5 6 روز در راه بوديم . يك بار صدام پياده روي به قصد زيارت كربلا را ممنوع كرده بود. ما به طور قاچاق از راههاي فرعي رفتيم . يك شب رسيديم به يك روستا. روستايي كه برق هم نداشت . واقعا چيز عجيبي ديديم . يك عرب روستايي وقتي ما را ديد (حدود 40 50 نفر بوديم ) برد خانه اش و ما را ميهمان كرد. آن شب هرچه داشت براي ما كشت و شام به زوار امام حسين (ع ) داد. مرغ گوسفند بوقلمون و... خلاصه هرچه داشت كشت و به ما 40 50 نفر شام داد . اين خاطره عجيبي بود از آن روزهالله واقعا بخشش اين مرد داستان حاتم طايي را براي ما زنده كرد . ما قاچاق رفته بوديم . در راه عادي مامورين صدام ما را دستگير مي كردند. او با اينكه مي دانست ما قاچاقي داريم با پاي پياده به زيارت امام حسين (ع ) مي رويم و پذيرايي او از نظر حكومت ديكتاتور و خون آشام صدام يك جرم سنگين است با اين حال از ما پذيرايي كرد و هرچه داشت براي ما تهيه ديد. رمز پيروزي امام خميني را چه مي دانيد براي امام دو چيز مهم بود اسلام و مردم . امام خميني در اين دو چيز با كسي مماشات نمي كرد. يك وقتي يكي از علماي قم به من گفت : فلاني ! چرا مردم نسبت به گذشته به ما كم لطف شده اند. بعضي وقتها بي مهري مي كنند جواب دادم : براي اينكه امام خميني نسبت به اسلام و مردم حساسيت داشتند. اگر يك مصيبتي به مردم وارد مي شد واقعا تحمل نمي كرد فرياد مي كرد ولي برخي از شما نسبت به مردم گاهي بي تفاوت هستيد. اگر دولت مهندس موسوي سيگار را گران مي كرد امام خميني نخست وزير را احضار مي كرد و نگراني خودش را نسبت به گراني سيگار ابراز مي كرد برخورد مي كرد. اما الان ما علما نسبت به گراني ها و مشكلاتي كه مردم دارند عكس العملي نشان نمي دهيم . بنابراين دليلي ندارد مهر و محبت مردم نسبت به ما به همان ميزان سابق باقي بماند. موضع امام هميشه موضعي بود به نفع طبقات ضعيف جامعه . به نفع عامه مردم . به شدت نسبت به مشكلات مردم حساسيت نشان مي دادند. همين طور نسبت به اسلام . اگر كسي كلمه اي خلاف اسلام مي گفت امام غضب مي كردند و جوابشان را مي داد. نسبت به امور جاري مردم هم حساس بودند تا يك وقت مردم صدمه نخورند. اين دو حساسيت در طول عمر و مبارزات امام تكرار مي شود. مي فرمودند : واي به آن روزي كه دولت ما طرفدار مرفهين بشود. و جهت گيري آن جهت گيري به نفع ضعفا نباشد. شما اصفهاني هستيد و به همين خاطر يك سئوالي از شما مي كنم . به نظر شما علت اينكه مردم اصفهان علاقه مندي شديد نسبت به اسلام و مذهب و معنويت و ارادت به چهارده معصوم دارند چيست تحليل شما چيست جواب سئوال شما را امام خميني داده اند. فرمودند : ما هر جايي مي رفتيم وقتي مي ديديم مردمش متدين هستند اهل نماز و اهل حساب و كتاب و تقوي هستند تحقيق كه مي كرديم به اين نتيجه مي رسيديم كه اين محله يا روستا يا شهر ملاي خوبي دارد. آقاي خوبي دارد. وقتي جايي مي رفتيم و مي ديديم كه مردمش چندان به دين و ديانت و تقوي و قيامت پاي بند نيستند مي فهميديم كه آن آقايي كه بايد داشته باشند ندارند. واقعيت اين است كه ريشه مذهبي بودن مردم اصفهان به 400 سال قبل برمي گردد . به آقاهايي مثل علامه مجلسي ها شيخ بهايي ها برمي گردد. به آقاهايي مثل آقاشيخ حسنعلي نخودكي اصفهاني ها برمي گردد به آقاهايي مثل جهانگيرخان قشقايي حاج آقا رحيم ارباب محمدملا كاشي ها برمي گردد به آقاهايي مثل باباركن الدين ها و ميرفندرسكي ها برمي گردد. اينها مذهب را در اصفهان پايه گذاري كردند. در اصفهان مجالس روضه و هيئت هاي مذهبي بعد از نماز صبح است . متاسفانه چندين سال است كه مجالس روضه و هيئت هاي مذهبي ما آخر شب برگزار مي شود. من اخيرا در مسجد خودم به مردم گفتم كه ما آمده ايم امام حسين (ع ) و يارانش را از نماز جدا كرده ايم . امام حسين (ع ) كه ما را از نماز جدا كند به ضرر ما است . هميشه بايد جلسات سيدالشهدا(ع ) با نماز قاطي شود. مجلس سيدالشهدا(ع ) يا بايد نماز صبح باشد يا نماز مغرب . الان متاسفانه رسم شده كه مجلس امام حسين (ع ) را 9 شب 10 شب 11 شب برگزار مي كنند . اينها همه انحراف است . اينكه اصفهانيها دچار انحرافات نمي شوند و به مذهب اصيل تشيع پاي بند هستند كار يك روز و دو روز نيست . 400 سال است علما و روحانيون دارند در اصفهان كار كرده و مي كنند . علما و روحانيون اصفهان در زندگي مردم نقش داشتند . درست مثل امام خميني . هم به اسلام حساس بودند و هم به مشكلات و نيازهاي مردم . نقشه شهرسازي اصفهان را ببينيد ملاحظه مي كنيد كه علما و روحانيون چقدر نسبت به مسايل مردم دقت نظر داشته اند. همين طرح تقسيم آب شيخ بهايي در اصفهان را ملاحظه كنيد. چقدر زيبا شيخ بهايي به مشكلات مردم نگاه كارشناسي داشته است . از علماي معروف اصفهان خاطراتي داريد من حاج آقا رحيم ارباب را ديده بودم . نماز جماعتش ديدني بود . ذكر ركوع و سجودش 7 مرتبه بود . اخلاقش عالي بود . فقيه روشنگري بود. از ايشان استفتا كرده بودند كه زني در لندن گفته كه من دستم را لاك مي زنم براي غسل و وضو چه كنم گفته بود : با همين لاك هم غسل كن و هم وضو بگير. نمازت درست است . به حاج آقا رحيم اعتراض كرده بودند كه اين چه حرفي است زده اي جواب داده بود : حالا براي يك لاك كه نمي شه نمازش را نخواند. هيچ كس نمي توانست جلوتر از او به او سلام كند. در سلام سبقت داشت . قباي آبي مي پوشيد و معروف بود به آقاي قباآبي . به شدت متواضع بود. در هر مجلسي كه وارد مي شد همانجا مي نشست . بالاي مجلس نمي رفت . شما برادر شهيد هستيد در باره شهيد عزيز حجت الاسلام سيد عبدالمجيد سجادي و چگونگي شهادتش توضيح بدهيد شهيد حجت الاسلام عبدالمجيد سجادي از طلاب حوزه علميه قم بودند . در مدرسه فيضيه حجره داشتند و تحصيل مي كردند . 8 بار به مدتهاي طولاني به جبهه اعزام شد و در سال 1362 در جبهه مهران به شهادت رسيدند . ايشان روحيه پاك و با اخلاصي داشتند . عشق او به امام خميني و خدا فراوان بود. شهيد سجادي به عنوان مبلغ به جبهه ها اعزام مي شد اما اخلاق و مرامش اين بود كه هميشه در خط مقدم جبهه حضور پيدا مي كرد. پس از شهادت عكسش را براي امام خميني برديم . امام به رسم يادگار در كنار عكس اين شهيد نوشتند : باسمه تعالي . از خداوند تعالي رحمت براي اين شهيد مظلوم طلب مي كنم . روح الله الموسوي الخميني . الان متاسفانه رسم شده كه مجلس امام حسين (ع ) را 9 يا 10 يا 11 شب برگزار مي كنند اينها انحراف است ما آمده ايم امام حسين (ع ) را از نماز جدا كرده ايم . امام حسيني كه ما را از نماز جدا كند به ضرر ما است . هميشه بايد جلسات سيدالشهدا(ع ) همراه با نماز برگزار شود. مجلس سيدالشهدا(ع ) يا بايد نماز صبح باشد يا نماز مغرب مرحوم حاج آقا مصطفي درباره فردي كه در نجف ادعا مي كرد با امام زمان (عج ) ملاقاتهايي داشته و دارد به امام گزارش دادند و نظر ايشان را خواستند. امام فرمودند : « مصطفي ! آن را كه خبر شد خبري باز نيآمد ـ اين مدعيان در طلبش بي خبرانند; كسي كه وصل به جايي باشد تا آخر عمرش كسي چيزي نمي فهمد. »
شنبه 11 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 668]
-
گوناگون
پربازدیدترینها