تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 9 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مؤمن كم حرف و پر كار است و منافق پر حرف و كم كار.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

وکیل اصفهان

لیست قیمت گوشی شیائومی

آیسان اسلامی

خرید تجهیزات صنعتی

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

اجاق گاز رومیزی

تور چین

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

تعمیرات مک بوک

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

خرید مبل تختخواب شو

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

دانلود رمان

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1793316473




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقد فيلم پنجمين روز (جوليانو مونتالدو، 1969)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نقد فيلم پنجمين روز (جوليانو مونتالدو، 1969)
نقد فيلم پنجمين روز (جوليانو مونتالدو، 1969)   نويسنده : محمد حسن ساکي   پنجمين روز يا پنجمين روز صلح يا خدا با ماست ساخته جوليانو مونتالدو کارگردان کهنه کار ايتاليايي (اليس مي رود که بميرد، ساکوو وانزتي، جوردائو برونو و...) است. مونتالدو درسال 1930 در جنواي ايتاليا به دنيا آمد، در جواني نقشي در يکي از فيلم هاي کارلو ليتزاني بازي کرد، بعدها به رم رفت و به بازيگري در تئاتر و سينما پرداخت، سپس دستيار بسياري از کارگردانان بزرگ ايتاليا از جمله سرجو لئونه و فرانچسکو رزي شد و دردهه شصت مشغول پروژه عظيم مارکوپولو شد. بعدها مونتالدوي پر کار که در طول حيات کاري اش از کارگرداني اپرا تا انجام پروژه هاي تجربي فيلمسازي را انجام داده است کم کار شد و در بيست سال گذشته تنها چهار فيلم ساخته است. پنجمين روز در سال 1969 ساخته شد. اين فيلم در آن سال ها که سينماي ايتاليا با فيلم هاي حادثه اي و بعضا وسترن اسپاگتي پر شده بود، فيلم متفاوتي است. فيلم که براساس يک ماجراي واقعي ساخته شده به اتفاقاتي که در چند روز پس از جنگ جهاني دوم رخ مي دهد مي پردازد. ماجرا از ماه مه 1945 آغاز ميشود جايي که کاپيتان ميلر (ريجارد حانسن) به عنوان رئيس يکي از کمپ هاي اسراي آلماني در هلند منصوب مي شود. او در برابر کلنل ون بلچر (هلموت آشنايدر) قرار مي گيرد. کلنل که هنوزبه هيتلر وفادار است و به ارتش آلمان اعتقاد دارد، قصد دارد قوانين سخت نظامي را در ارودگاه پياده کند در واقع به گفته کاپيتان ميلر، او تلاش دارد تا اردوگاه اسرا را تبديل به پادگان نظامي کنند. کلنل هنوز نمي تواند با اين واقعيت کنار بيايد که جنگ تمام شده است. اين مساله آن قدر جلو مي رود که او دو فراري آلماني را که قصد فرار داشته و يونيفرم خود را رها کرده اند در داگاهي نظامي به اعدام به وسيله تيرباران محکوم مي کند. ميلر که در فيلم اصالت کانادايي دارد (کشوري که مستقيما وارد جنگ نشد) با اعدام فراري ها مشکل دارد. او خود را در قالب زندانبان نمي بيند و حتي تلاش مي کند خود را منتقل کند و نمي تواند بپذيرد که دو فراري بايد اعدام شوند کلنکل در اقدامي غريب از کاپيتان براي اجرام حکم اسلحه مي خواهد اما کاپيتان از اين کار امتناع مي کند. تقابل ديدگاه کاپيتان ميلر با کلنل تقابل دو ديدگاه نسبت جنگ است. کاپيتان که تار ديروز دشمن آلماني ها بوده، اکنون با پايان جنگ دلش براي دو آلماني بيچاره مي سوزد. از سوي دگير کلنکل که خود را پايبند به اصول مي داند قوانين جنک را در زمان صلح وارد مي کند و با نظمي آهننين در پي اداره اردگاه است. تا جايي که کارهايي چون آمارگيري و... را انجام مي دهد. کاپيتان که به شيوه هاي مختلف سعي دارد کنترل اردوگاه را در دست بگيرد با مخالفت سربازان مواجه مي شود که در صحنه اي جذاب همگي با قاشق زدن، اعتراض خود و به نوعي جنگ رواني را آغاز مي کنند. کل فيلم در واقع به همين جنگ رواني مي پردازد. برگرفته از فضاي اواخر دهه شصت که سايه جنگ رواني را در فضاي اردگاه به تصوير مي کشد. جايي که برخلاف فيلم هاي مشابه اردوگاهي هيچ خبري از فرار نيست و هيچ خبري از شکنجه و توهين و کاراجباري نيست. فضاي اردوگاه تنها محلي است تا پيش بيني به واقعيت پيوسته آغاز جنگ سرد و جنگ رواني را به نمايش بکشد. با فشاري که کلنل و سربازان آلماني را يک سو و ژنرال هاي ستاد فرماندهي از سوي ديگر به کاپيتان ميلر براي حل اين مشکل از يد آن ها به ظاهر کوچک مي آورند، کاپيتان برسريک دوراهي بزرگ قرار مي گيرد. اگر چند روز قبل بود شايد او به راحتي مي توانست به حکم تيرباران اقدام کند. اما حال با پايان جنگ چنين کاري برايش دشوار است. او در اين موقعيت سخت پي مي برد که گاهي در زمان صلح کارها به مراتب سخت تر از زمان جنگ هستند. سرانجام کاپيتان ميلر دستور تيرباران را اجرا مي کند، در حالي که پنج روز از پايان جنگ گذشته است. منبع:ماهنامه صنعت سینما ش 89 /ج  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 589]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن