واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: دختر شرق
با رو شدن حقايق ظرف چند روز بعد، داستان چهرة زشت تري به خود گرفت. دو اتومبيل در جادة نزديك مانج هند (Manjhand) در روز روشن پيش ميرفتند كه يك مرد منتظر در كنار جاده ناگهان علامت داد. فوراً چهار مرد ظاهر شدند و شروع به شليك به طرف جايگاه مسافران در پاجروي من كردند. اورس بر سرعت خود افزود و پاجرو كه از قبل با سرعت 70 مايل در ساعت در حركت بود، با سرعت از ميان رگبار گلولهها عبور كرد. وقتي خدمه پشت سر خود را نگاه كردند، آن مردان هنوز مشغول تيراندازي بودند و ماشين دوم را متوقف كرده بودند. نگهبانهاي امنيتي و خدمة ماشين دوم را به زور سلاح با خود برده بودند.
سوءقصدي بيرحمانه. اگر چه حكومت ادعا كرد كه اين حمله فقط يك سرقت عادي در بزرگراه بوده است، اما اين طور نبود. هيچ چيز درست از آب در نميآمد. حمله، درست چهل مايل دورتر از منطقهاي صورت گرفت كه سارقان و دزدان مسلح در آن اغلب رفت و آمد ميكنند. سارقان مسلح معمولاً شبها حمله ميكنند، نه ساعت 3:30 بعد از ظهر. هدف آنان نيز متوقف كردن اتومبيل براي خالي كردن جيب سرنشينان است، نه سوراخ كردن آن با گلوله.
با شنيدن اخبار مربوط به سوء قصد عليه من، آشوب دوباره سراسر پاكستان را فرا گرفت. خشم عمومي آنقدر شديد بود كه حكومت نمايشي بزرگ از فرستادن بازرس كل پليس خود براي بازپسگيري اعضاي خدمة ربوده شدة من به راه انداخت. در اين فاصله، اخبار بيشتري به بيرون درز ميكرد. حول و هوش زماني كه پاجرو، كليفتون 70 را ترك كرده بود، مردي در حالي كه بيسيمي در دست داشت، در محل ترور ديده شده بود. حتماً يك نفر جلوتر خبر داده بود كه پاجرو حركت كرده است، اين طور تصور كرده بودند كه من داخل ماشين كه شيشههايش دودي بود، هستم.
ادعاي حكومت مبني بر اين كه سارقان خود دست به حمله زدهاند را ناديده گرفتم. نحوة اقدام آنها متوقف كردن يك گروه ماشين است نه فقط يك ماشين، و اتومبيلي درست مقابل پاجرو از اين محل بدون هيچ حادثهاي عبور كرده بود. همچنين سارقان حمله به يك زن را غيرشرافتمندانه ميدانستند. نه، اين يك اقدام به سرقت ساده نبود.
داستانهاي بيشتري به گوش رسيدند. شب قبل، طبق گزارشهاي واصله، اتومبيلي به مقّر مخفي سارقان نزديك شده و با رئيس آنان گفتگو كرده بود. وقتي آن اتومبيل آنجا را ترك كرده بود، رئيس به ديگران گفته بود: «فردا كار بسيار مهمي براي انجام دادن داريم.» داستانهاي ديگري در مورد تهديدهايي كه حكومت به كار بسته بود تا دزدان را مجبور به انجام اين كار كثيف كند، وجود داشت. در اين فاصله هر كس كه اعضاي PPP را نگه داشته بود، حتي براي آزاد سازي آنان درخواست پول نكرده بود. اين يك آدم ربايي عادي نبود.
مردان، چند روز بعد كاملاً ناگهاني، درست همان طور كه ربوده شده بودند، آزاد شدند. شكر خدا آسيبي به آنان نرسيده بود. اما آنچه آنان گفتند، ظن ما را نسبت به دخالت حكومت تقويت كرد. اين مردان به ربايندگان خود كه خود جيپ مشخص مرا با برچسبها و پرچمهاي PPP و بلندگوهاي روي سقف ديده بودند، گفته بودند: «ما خدمة خانم بينظير هستيم.» و آدم ربايان در جواب گفته بودند: «ما مردان ژنرال ضياء هستيم.» هيچ «سارقي» در ارتباط با اين جنايت دستگير نشد.
حكومت مبارزهطلبي خشونتآميز ديگري را در جامعهاي كه به شدت رو به خشونت ميرفت، به راه انداخت. حكومت مجاهدين، دانشجويان بنيادگرا، جداييطلبان و انجمن مسلمان را مسلح كرد. ضياء در تلاش براي حفظ اعتبار در موضع خود به عنوان رئيس حكومت «غيرنظامي» ارتشهاي خصوصي بر پا كرده بود تا مخالفان سياسي را براي او سركوب كنند. قبل از پايان اولين ماه سال 1987، با وجود انحلال حكومت نظامي، يكي از فعالان PPP در زندان شلاق خورد، و مخالفان سياسي بيشتري هدف رگبار گلوله قرار گرفتند. جلوگيري از فعاليت اعضاي جوان PPP از متوسل شدن به خشونت رفتهرفته برايم دشوار ميشد.
South ، مجلة چاپ لندن در سرمقالة خود در فورية 1987 گزارش داد: اوضاع پاكستان به سرعت رو به آشفتگي ميرود. در اين سر مقاله آمده بود: «ارتش اعتبار خود را از دست داده است ... اكنون به نظر ميآيد كه دولت، حتي حضور سياسي خود را از دست داده است. دولت، ارتش، نيروهاي پليس، قوه قضاييه و سازمانهاي دولتي حضور دارند، اما همه آنها در رأس مدار خود حركت ميكنند ... كشور در بحبوحة درگيري و كشمكش فرقهاي، محلي و قومي قرار گرفته است. نظم و ترتيب عملاً از بين رفته و اين مواد مخدر و سلاحهاي مافياست كه زندگي مردم را تحت كنترل گرفته است.»
كشور در آستانة فقدان حكومت قرار گرفته بود. آيا ديگر نيازي به ارتش خارجي بود ؟ ضياء خود از درون همه چيز را از بين ميبرد. دقايق به سمت برگزاري انتخابات وعده داده شده در 1990 سپري ميشدند. اما افراد اندك و اندكتري باور داشتند كه انتخابات آزاد و بيطرف قرار است در پاكستان برگزار شود.
انتخابات محلي كه در پاييز 1987 برگزار شد، عملاً نااميدكننده بود. فرم ثبتنام در انتخابات چهل درصد از نامزدهاي مخالف انجمن مسلمان كه توسط حكومت حمايت ميشد و از ميان تودة مردم به طور مخفيانه انتخاب شده بودند تا از رد صلاحيت آنان اجتناب شود، به هر ترتيب، توسط كاركنان دولتي كه از بازنشستگي اجباري واهمه داشتند، پس فرستاده شد.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]