تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، هرگز بدگويى كسى را نمى‏كردند، سرزنش نمى‏نمودند و در ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797846270




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مردسالاری


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: aftab_shamgahi21st October 2008, 08:20 PMمردسالاری نامی است برای نظام و ساختاری که از راه نهادهای اجتماعی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 8%AC%D 8%AA%D 9%85%D 8%A 7%D 8%B 9%DB%8C)، سیاسی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) و اقتصادی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) ِ خود زنان را زیر سلطه دارد. میزان قدرت مردان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) نسبت به زنان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) در جوامع مختلف، متفاوت است. با این حال در تمام این جوامع مردسالار، مردان سهم بیشتری از مزایای اجتماعی همچون قدرت (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، ثروت (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) و احترام (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 85&action=edit&redlink=1) دارند. تداوم قدرت نظام مردسالاری ناشی از دسترسی بیشتر مردان به مزایای ساختارهای قدرت در درون و بیرون از خانواده، و همچنین واسطهٔ تقسیم بودن این مزایای اجتماعی در جامعه است. گاه به جای واژه مردسالاری از واژه پدرسالاری استفاده می‌شود که کار درستی نیست، زیرا پدرسالاری تنها به برخی از جنبه‌های این نظام اقتدار مردانه و به گروه خاصی از مردان اشاره می‌کند. واژه مردسالاری در فمینیسم (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) مفهوم مهمی است. هر یک از گرایش‌های فمینیستی برای توصیف زیر سلطه بودن زنان به یکی از ویژگی‌های مردسالاری اشاره می‌کنند. فمینیست‌های سوسیالیست (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 9%88%D 8%B 3%DB%8C%D 8%A 7%D 9%84%DB%8C%D 8%B 3%D 8%AA%DB %8C) و فمینیست‌های مارکسیست (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 8%A 7%D 8%B 1%DA%A 9%D 8%B 3%DB%8C%D 8%B 3%D 8%AA%DB%8C) مردسالاری را بیشتر در جنبه‌های مادی و در رابطه با سرمایه‌داری (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند F%D 8%A 7%D 8%B 1%DB%8C) بررسی می‌کنند و معتقدند شیوه تولید سرمایه‌داری به وسیله تقسیم کار جنسی ِ مردسالاری تقویت می‌شود و مناسبات طبقاتی سرمایه‌داری و تقسیم کار جنسی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند %A 9%D 8%A 7%D 8%B 1_%D 8%AC%D 9%86%D 8%B 3%DB%8C&action=edit&redlink=1) یکدیگر را تشدید می‌کنند. فمینیست‌های رادیکال (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 8%A 7%D 8%AF%DB%8C%DA%A 9%D 8%A 7%D 9%84) مردسالاری را با سلطه مردان یکی می‌دانند و معتقدند چون زنان از نظر جنسی کم‌ارزش‌تر شمرده می‌شوند «طبقه مرد» بر «طبقه زن» حاکم است. فمینیسم روان‌کاوی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند B 3%D 9%85_%D 8%B 1%D 9%88%D 8%A 7%D 9%86%E2%80%8C%DA%A 9%D 8%A 7%D 9%88%DB%8C&action=edit&redlink=1) که مفاهیم روان‌کاوی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 8%DB%8C) را به‌کار می‌گیرد معتقد است شکل‌گیری جنسیت زنانه و مردانه و معیارهای کاذب ناشی از آن، عامل ایجاد نظام مردسالاری و حذف زنان از تاریخ است aftab_shamgahi24th October 2008, 06:06 PMمن به عنوان یک مرد الان مدتهاست که تو وجودم و لایه های زیرین شخصیتم دنبال مصداقهای این مرد سالاری می گردم تا قبل از اینکه عاشق بشم و یک نفر واقعی تو زندگیم بیاد،هم تئوریهای مدرن میدادم و هم عملکردم همینطور بود ،اما الان حسابی در حال جراحیم!! به نظرم مردسالاری تاریخی که ما هم داریم با توجیحات مذهبی برای موجه نشون دادنش شکل درونی وحشتناکی داره ، اگه اینارو بشکافیم اونوقت غیر انسانی بودن بسیاری از ابعاد شخصیتمون رو می شه !!نمی دونم کیا با این مسئله درگیرن ،ولی دوست دارم نظر دوستانی که انسانیت آرمان زندگیشونه ، رو بدونم! aftab_shamgahi26th October 2008, 07:35 PMقتل ناموسی در بستر سنت مردسالاری کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند محسن مالجو مردی ايرانی که تصور می کرد دخترش مورد تجاوز عمویش قرار گرفته است سر او را بريد. اما آزمايش پزشکی قانونی پس از مرگ نشان داد که دختر باکره بوده است. مرد 70 ساله که نامش حضير و دارای سه زن بود انگيزۀ خود برای قتل دخترش را دفاع از آبرو، حيثيت و سربلندی خود ذکر کرده است. همچنین در شهر سنندج مدتی پیش دست سوختۀ قطع شده ای در دهان يك سگ مشاهده شد. بعد از مدتي نیز جسد قطعه قطعه و سوخته‌اي را از داخل يك كارتن مقوايي خارج كردند. جنسیت جسد را از لاك ناخن‌ها و نوشته‌هاي روي كارتن تشخيص دادند: دختر جوان 24 ساله ای كه قرباني یکی از ارزش ها و باورهای فرهنگ جامعه شده بود، قربانی "قتل ناموسي." "از هر دو زنی که در ایران به قتل می‌رسند یک نفر قربانی قتل‌های ناموسی یا به عبارتی سوءظن افراد خانوادۀ خود است." این را رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی مدتی قبل اعلام کرده است. قتل های ناموسی که در حمایت از شرف، آبرو، غیرت و تعصبات اتفاق می افتد در جامعۀ ما هر ساله زنان زیادی را قربانی دگماتیسم فرهنگی می کند. کانون این رخداد نیز "خانوادۀ مقدس" است، جایی که می گویند مرکز گرم ترین و عمیق ترین پیوند های عاطفی است و یکی از کارکردهایش تأمین امنیت افراد خانواده. قتل های ناموسی در واقع قتل هايی هستند که در آنها زنی به دست پدر، برادر، شوهر يا مردی از خويشاوندان نزديکش به انگيزۀ حفظ ناموس و شرف به قتل می رسد، آن هم وقتی مثلاً زن به برقراری رابطه با مردی برخلاف میل خانواده متهم شده باشد یا زمزمه‌ و شایعه ای دربارۀ روابط نامشروعش در میان باشد یا به ازدواج اجباری تن نداده باشد یا حتی مورد تجاوز و آزار جنسی مرد ديگری قرار گرفته باشد. اما شگفت این که قربانيان اين قتل های برنامه ريزی شده معمولأ زنان و دختران هستند نه مردانی که دست به تجاوز زده اند. واژۀ غيرت در ادبیات ما ناموس پرستي تعریف شده است و ناموس نیز زنان خانواده ای که وابسته به یک مرد است. بنابراین ناموس نیرویی است كه جسم فرد ديگری را تحت قدرت و سلطۀ‌ خود درمي‌آورد و خط قرمزهایی برایش می کشد که نباید مورد تخطی قرارشان دهد وگرنه مجازات‌هاي سنگينی در انتظارش خواهد بود، حالا این دیگری چه بسا مادر باشد یا خواهر یا همسر. در جامعۀ ما سن ازدواج برای زنان نه سال است، حق طلاق و حضانت فرزند فقط در اختیار مردان است، زنان باکره در هر سنی باید با اجازۀ پدر ازدواج کنند، مرد می تواند چهار زن عقدی و بی نهایت زن صیغه ای داشته باشد، حال آن که اگر زن متأهل با مرد دیگری رابطۀ جنسی داشته باشد به سنگسار محکوم می شود. این ها تنها بخش کوچکی از تبعیض ها است. در این میان، قتل های ناموسی واکنشی فعالانه برای حراست از نظم جامعه و مجازات زنانی است كه خارج از عرف دینی، سنتی و فرهنگی جامعۀ خود عمل می كنند و می خواهند روابط شخصی و سبک زندگی شان را خود تعیین كنند. معمولاً می توان بازتاب فرهنگ و رفتار یک قوم را در ضرب المثل هایش دید. مثلاً ضرب المثلی در فرهنگ ما هست که همه شنیده ایم: "چار دیواری اختیاری،" یعنی هر آنچه فرد در چاردیواری ملکش انجام دهد امری خصوصی است و نامربوط به دیگران. از آن جا که در فرهنگ ما نیز هنوز مرز بین زن و مایملک در هاله ای از ابهام است زن را جزئی از مایملک و چار دیواری خود می دانیم و هر آنچه بخواهیم بر سرش می آوریم. همین دربارۀ قتل‌های ناموسی نیز صدق می کند، اما آنچه بسيار آزاردهنده است مقبوليت اين پديده نزد قشري از جامعه است، گويی که توجيهی باشد برای قتل. وقتی در دعوایی گفته می‌شود موضوع ناموسی است، به خودمان اجازۀ دخالت نمی‌دهيم، انگار اين نوع قتل اشکال ندارد. در واقع می توان قتل ناموسی را مکانیزمی برای کنترل جنسیت زن دانست. در سطح خرد دائماً فردیت و تمناهای خویش و دیگری را سرکوب می‌کنیم، آن هم به اسم ناموس و غیرت. در سطح کلان نیز به قتل زنان دگراندیش و دگرپسند دست می‌زنیم. به عبارت دیگر، غیرت و ناموس را در مردان نهادینه می کنیم تا بتوانیم نه فقط زنان بلکه تمام جامعه را هر چه بیشتر تحت کنترل داشته باشیم. بنابراین قتل ناموسی در حکم نوعی خشونت فقط عمل انفرادی یک مرد علیه یک زن نیست بلکه رفتاری است که از جانب یک نظام مردانه بر روی زنان جامعه اعمال می شود و تبدیل به یک ابزار نظارتی مهم می شود که هم بازتاب روابط نابرابر قدرت است و هم حفظ چنین روابطی. پس نباید قتل ناموسی و خشونت هایی از این دست را تنها در سطح خرد تحلیل کرد. می خواهم بگویم قتل ناموسی ماکتی از همان دست رفتارهایی است که در سطح کلان جامعه وجود دارد و این دو وجوه مشترک زیادی با یکدیگر دارند زیرا هر دو از الگویی یکسان پیروی می کنند. قتل های ناموسی مستلزم عنصر خشونت و رفتارهایی به شدت خشونت آمیز است. در واقع مردان به بهانۀ حفظ ناموس زنان و دختران حاضرند دست به هر نوع خشونتی بزنند. این رفتار خشن در سطح کلان جامعه هم وجود دارد و حتی عادی سازی نیز شده است. در سطح کلان، زنان و مردان را سنگسار می کنند، مردم را با جرثقیل حلق‌آویز می‌کنند، اعضای بدن را قطع می کنند و غیره. همۀ این ها نه تنها خشونت را یاد می دهد بلکه فرهنگ خشونت را نیز نهادینه می کند و شاید این یکی از دلایلی باشد که باعث شده مردم در جامعۀ ما تا این حد خشن باشند. همۀ ما هر روزه شاهد نزاع های خیابانی هستیم. قتل ناموسی از مؤلفۀ دیگری نیز برخوردار است، یعنی قدرت، باری، قدرتی مردانه که دارای مشروعیت باشد تا بتواند حمایت سایر اعضای خانواده را جلب کند. در سطح کلان نیز بر اقتدار مردان و بی قدرتی زنان تأکید شده است. قوانین به شکلی تنظیم شده است که رفتارها و مشارکت زنان در حوزۀ عمومی به اجازۀ شوهر و پدر منوط باشد. در واقع اجازۀ پدر و شوهر بر تمام زندگی زنان سایه افکنده است. یکی از اهداف قتل های ناموسی عبارت است از تسلط و نظارت بر زنان. در واقع مردان به این نوع از قتل ها مبادرت می ورزند تا بر رفتار و کردار زنان در عمل تسلط داشته باشند و نجابت زن را تضمین کنند و از این رهگذر از حیثیت خانواده پاسداری کنند. در سطح کلان نیز، به اسم دفاع از نجابت و حرمت زنان، قوانین و مقررات محدود کنندۀ زیادی را در حوزۀ رفتارهای زنان وضع می کنند، حتی در زمینۀ شکل پوشش زنان. قوانین و فرهنگ به مردان در حوزۀ اجتماعی و خانوادگی اختیار می دهند تا مرز میان فعالیت های مجاز و غیرمجاز را برای زنان تعریف کنند و زنانی را که از این مرز ها پا فراتر بگذارند مجازات کنند. هم چنین نوع دیگری از کنترل که در جامعه اعمال می شود نظارت دولت بر نوع پوشش و تحرکات اجتماعی افراد جامعه است که طبیعتاً در مورد زنان شدیدتر عمل می شود. وانگهی رفتارهایی که به صورت مشخص در قانون جرم به حساب نمی آیند مجازات می شوند. چنین رفتار هایی در حوزۀ عمومی فقط به شکل نظارت بر رفتارهای فردی درمی آید، سخت شبیه رفتارهای ناموسی که در مورد چگونگی رفتار و زندگی و تحرک زنان در خانواده تعیین تکلیف می کنند و چنانچه زنان به مقاومت مبادرت ورزند با خشونت مواجه شان می سازند. عنصر دیگری که در قتل های ناموسی بارز است فرودستی زنان و اهمیت کمتر جان آنان نسبت به مردان است. به این باید اضافه کرد سکوت یا حمایتی را که جامعۀ کوچک تر در قبال قاتل یا قاتلان به عمل می آورد. در سطح کلان نیز قانون می‌گوید که جان مردان به واقع محترم است. اگر کسی مردی را به قتل رساند باید قصاص شود. اما حیات زنان نصف حیات مردان می ارزد. هم چنین مطابق با قوانين کنونی ايران، زن کشی مردانی که مدعی خيانت همسران خود هستند رواست و پدر و جد پدری از قصاص بابت قتل فرزندان شان معاف هستند. در واقع معمولاً از سوء رفتار با زنان چشم پوشی می شود و متجاوزان به حقوق زنان با مجازات روبرو نمی شوند. در جامعۀ ما دختران ختنه می شوند، کشته می شوند، از تحصیل باز داشته می شوند، به اجبار شوهر داده می شوند و زندگی و جنسیت آنها از طریق هر مرد فامیل کنترل می شود. بنابراین امری که حقوق انسانی زنان را چنین پایمال می کند نه امری خصوصی بلکه امری عمومی و مربوط به تمامیت یک جامعه است. در این جا با نوعی "غیرت بزرگ" مواجه هستیم برآمده از نظامی مردسالارانه که زنانی را که به این نظام و قوانین مردسالارانه اش گردن نمی گذارند به شیوه های مختلف مجازات می کند. تغییر قوانین و الزام انواع مختلف حمایت ها برای مقابله با این پدیده ها و آسیب ها لازم اما ناکافی است. شرط لازم به چالش طلبیدن نظام مردسالاری است. قتل ناموسي در واقع معضلی سياسي است نه صرفاً يک تراژدي خانوادگي. aftab_shamgahi11th November 2008, 06:51 PMسقوط زن از ترازوی عدالت زمان:ساعت 10 صبح روز دوشنبه مکان:مجتمع قضایی خانواده وقتی وارد راهرو اصلی شدم,از دیدن تراکم جمعیت یکه خوردم. باورم نمی شد جوانان بیش از ازدواج دنبال طلاق باشند.در تمامی گوشه کنار راهروها زوجهای جوان با چشمانی بی فروغ ونگران ایستاده بودند. در واقع تعداد زنان دو برابر مردها بود. در طبقه سوم جلوی هر اطاق دادگاه مملو از زنانی بود که ناباورانه و شاید به دنبال حق خواهی به اینجا کشیده شده بودند. زنی بسیار جوان که کودکی را در اغوش داشتو به شدت گریه می کرد به ماموری گفت:یک هفته است به اینجا می ایم ولی هنوز کسی جوابم را نداده.در انتهای راهرو نیمه طویل دادگاه چشمم به زنی افتاد که تنها ایستاده بود...در چشمان روشنش غم نهفته ای بیداد می کرد,پیشش رفتم نمی دانستم چگونه باید شروع کنم با غم لبخندی زد و پر سید برای طلاق امدی؟ اول راهی یا مثل من...؟ با دستپاچگی گفتم نه همین طوری امدم .خندید و گفت:خبر نگاری؟گفتم نه.اهی کشید و گفت:دو سالی هست که جلوی این درها بلاتکلیفم...تمام این زنها مثل من هستند...قاضی برای دادن حق انان مدرک محکمه پسند می خواهد.چه مدرکی بهتر از پاشیده شدن یک زندگی!!! از لای در نیمه باز اتاق, قاضی را دیدم که پشت میز قهوه ای رنگش که مملو از پرونده های سفید بود نشسته بود .به راه افتادم...صورتکهای زنان به شکلهای مختلف از کنارم رد می شدند...همه نا امید و مستاصل.محیط بزرگ انجا هوای خفه ای داشت .ذره ای از دریای اینجا برای فهمیدن عمق فاجعه کافی بود پدیده طلاق ,پدیده ای است که متاسفانه امار ان در سراسر جهان خصوصا در کشور ما رو به افزایش است.دختران و زنانی که با هزار امید و ارزو وارد زندگی می شوند جز سراب چیزی نصیبشان نمی شود.هنوز هم در لابلای فرهنگ غلط ما حق اول را به مردان می دهند و همین باعث شده است که ما نتوانیم به راحتی حقمان را بگیریم. چرا همه فکر می کنند تصمیمات زنان از روی احساس است ؟ مگر یک زن با این احساس لطیف راضی به فرو پاشیدن کانون خانواده اش است؟می بینیم که او حتی در زندگی خیلی بیشتر شاهد سختیها و تحمل صدمات روحی و جسمی است. اما هیچکس انتظار ندارد و نمیخواهد باور کند که او هم ممکن است روزی به بن بست برسد و به دنبال رهایی باشد. مگر یک زن حق زندگی و انتخاب مسیر اینده اش را ندارد.سالها شنیده:سرنوشتت همینه بسوز و بساز به فکر آبرویت باش سالها با این حرفها مرد ایرانی را بد تربیت کرده اند و باعث نادیده گرفتن برابری در مسیر زندگی شده اند. می بینیم افراد تحصیل کرده وبه اصطلاح اگاه جامعه در اکثر موارد حق و حقوق زنان را نادیده میگیرند و رسیدگی به مشکلات و درخواستهای انان را انقدر طول میدهند که دردهایشان را به صورت زخمی کهنه درمیاورندتا مجبور شوند دنبال راهی باشند که مشکلشان زودتر و راحت تر حل شود. وبه قول معروف از چاله به چاه بیفتند. در کنوانسیون رفع تبعیض از زنان حقوق و مسئولیتهای یکسانی را در طی دوران زناشویی و به هنگام جدایی برای زنان در نظر گرفته اند ولی متاسفانه گویا هنوز برای کشور ما جا نیفتاده است.البته وقتی در جایی تمام حق و حقوقها زیر سوال میرود زنان نیز برای احقاق حق خود نیازمند کفش اهنین می باشند. سیاستهای غلط, هوای جامعه را مسموم کرده و به همه یاد داده است که راه میانبر راهی سریعتر و مفید تر است هر چند پر خطر و ناهموار باشد...چاره ای نیست باید به هدف رسید ...انجاست که وقتی در راه به بن بست رسیدی فرقی نمی کند که کدام راه فرعی را انتخاب کنی.در اینجا زنان ما خسته اند و در مانده و گاهی سرابی را دریایی می بینند. ظهر که خسته از دادگاه خارج می شدم نگاهم به ترازوی عدالت که بر سر در دادگاه بود افتاداحساس کردم تمام زنانی که به ان چنگ زده اندیکی یکی در حال سقوط و افتادن در گرداب نیستی هستند. برای لحظه ای احساس کردم من چرا مثل بقیه می خواهم چشمم را ببندم و از این صحنه فرار کنم؟؟؟!!! ویدا .خ :: afson_81*********** aftab_shamgahi11th November 2008, 06:52 PMنگاه مطلق زنانه یا مردانه نقدی کوتاه بر برخی از نظرات مدافعان حقوق زنان ابلیس به گوش حوا خواند که میوه ممنوعه ، همان کلید خوشبختی و سعادت است که خداوند از شما دریغ کرده ، و حوا اندکی تامل کرد و با خود کلنجاری رفت ، و سپس سراغ آدم رفت . و آدم کاری کرد که پس از آن تقدیر انسان را به گونه‌ای دیگر رقم زد . آدم فریب فریبی را خورد که سرش به ابلیس بود ولی به نام حوا شد ، و شد آنچه نباید می شد . آدم و حوا از عرش به فرش تبعید شدند. *** گویا تمام افسانه های خلقت با فریب خوردن زن آغاز می شود ، گویا رسم بر این شده که در قاموس تاریخ زن همیشه موجودی ساده باشد که به آسانی بشود فریبش داد و پس از آن از او ماری خوش خط و خال ساخت که هر موجودی را مسخ کند . تاریخ با سادگی و فریب زن آغاز شد ، تاریخ نقطه شروع خود را بر کم تر بودن عقل زن نهاد تا مرد را همواره یک پله از زن بالاتر نگه دارد . پله‌ی عقل ، همان مکانی که زن را به آن راهی نیست. تاریخ نقش خود را به خوبی برای زن بازی کرد و به خوبی نقش های زنانه را آفرید و کاری با زن کرد که خود را تا ابد پله ها پائین تر از مرد بداند . تاریخ بشر از زن موجودی ساخت غیر از انسان ، همواره نام مرد بود که استعاره از نام انسان داشت و همواره این مرد بود که با خود روح انسانی را حمل می کرد و زن تنها وسیله‌ای بود برای آنکه آرامش چنین انسانی را برآورده سازد. و اینگونه زن خود را جنس دوم یافت ، زن موجود شد و مرد انسان ، زن فرستنده بود و مرد گیرنده ، زن تولید کننده شد و مرد مصرف کننده ، مرد خدا شد و زن فرشته و مرد خالق شد و زن مخلوق ، مرد عامل شد و زن معلول و زن تا چشم خود را باز کرد تا تکانی به خود داد ، مرد را بالاتر از خود دید ، بالاتر از آنکه بتواند سرنوشت تاریخ را به گونه ای تغییر دهد که دست کم مرد را از این جایگاه خداگونه به پائین کشد ولی گویا تاریخ از همه نیرومند تر بود. تاریخ گذشت و گذشت ، چرخ حرکتی زمان آنقدر چرخید و چرخید تا به تدریج جایگاه مرد پوسیده شود . نقاب های رنگارنگ مردانه کنار می رفت پایه های سستی که مردان برای بالا برن خود ساخته بودند آرام آرام فرو می ریخت. زن می توانست نفس بکشد زن برای خود حق حیاتی مستقل از مرد می خواست و زن می خواست انسان باشد نه موجود . *** اما این پیچ تاریخی و این گذرگاه مهم بود که برخی تفکرات زنانه را آغاز کرد. زنانه نگاه کردن به همان اندازه دردناک بود که مردانه نگاه کردن. چشمان زنانه همان راهی را می رفت که چشمان مردان از شروع زندگی تاریخ جهان را دیدند. زن انسانیت خود را باز یافت ولی نگاه زنانه را برای خود آفرید. اما این نگاه همه زنان نبود ، نگاهی بود که قصد داشت عقده های تحقیری به وسعت تمام تاریخ را یکجا جبران کند. می خواست رسم جدیدی بیاموزد. با کلام و شعار نابودی تبعیض و با قرار دادن راه مبارزه با آپارتاید های بشری و حیوانی حرکت خود را آغاز کرد. اما بودند کسانی که این گذرگاه را با نگاه زنانه پیمودند . شعار عدم تبعیض جنسی بود و راه ، مبارزه با آن ، ولی عمل گویی چیز دیگری بود. برخی زنان مردان را نخواستند و عدالت را قربانی نگاه زنانه خود کردند. از کفه‌ی ترازوی مردانه آنچه را که متعلق به خود بود برداشتند اما همان ها که کلام و راهشان با عملشان منافات داشت از کفه‌ی مردانه چیزی بیشتر برداشتند. به جای سنگین تر کردن کفه‌ی زنانه با وجود انسانی خود ، وزنه های مردانه را به خود بستند تا خود را به کفه‌ی مردان برسانند . این وزنه ها اما وزنه نبود تنها نشانه هایی بود از مردان و آنان که راه مبارزه با تبعیض را اشتباه رفتند این نشانه ها را وزنه دانستند ، به خود نقاب مردانه زدند اما نفهمیدند که این نشانه هایی را که آنها وزنه دیدند در وجود انسانی مرد است و آنها چیزی از او نگرفته‌اند و همین تصور بود که آنها را بالا می آورد اما به همان اندازه مردان را بالاتر ! اشتباه آنان راه را برای مردان بیشتر باز کرد. زنان حق حیات مستقل یافتند و زندگی جدید را با نام انسان و نه موجود آغاز کردند. اما در میان این راه قاتلان عدالت نیز بودند آنان همان مسلکی را داشتند که تاریخ مدتها برای مردان نوشت . آنان همان راهی را رفتند که مردان سالها با همان روش زن را موجود کردند. از مرد انسانی ساختند که زن را تنها برای آرامش خود می خواهد و برای لذت خویش ، کمی دقت کنید‌ ! زنان شعار دروغین تاریخ را باور کرده بودند ، تاریخ زن را موجود دوم ساخت و آنان باور کردند تا به عنوان جنس دوم مبارزه کنند و البته بازهم تکرار می کنم که این غفلت زنان نبود غفلت آنانی بود که عدالت را قربانی مبارزه کردند و هدف را بدون توجیه وسیله برگزیدند. و این تفکر زنانه و مردانه نبود ، همه‌ی مردان یا شاید اکثر آنها چنین تفکری را در طول تاریخ دنبال کردند و حال برخی زنان بودند که بعد از باز شدن از چنگال اسارت ها به جای رفتن به سمت انسانیت مسیر را گم کردند. *** نوشته های بالا شوخی نبود ، شاید شعرگونه نوشته شد اما واقعیتی است که شاهد عینی آن جامعه‌ای جهانی است. اگر هنوز حق زنان به صورت کامل ادا نشده اگر زنان هنوز نتوانسته‌اند به آن اندازه از تحقیرهای تاریخی پاسخ گویند که شاید بخشی از ظلم چند هزار ساله را جبران کند و اگر زن هنوز نتوانسته تفکر زنانه مطلق کاملا از خود دور کند تنها یک مقصر دارد. گناه این حق کشی تنها بر گردن آنانی است که راه را اشتباه رفتند تا دوباره مردان را به مبارزه طلب کنند و این مبارزه نابرابر بود ، ابزار مرد برای مبارزه فاصله‌ای عجیب با ابزار مبارزه زنان داشت و این صد حیف داشت ، حال که این راه تازه پیدا شده بود برخی پیشگامان آن مسیری بسیار اشتباه رفتند تا مردان را به مبارزه بطلبند و این تائید همان نظری بود که زن جنس دوم باشد و آرامش بخش جنس اول . اگر زن باور می کرد که یک � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 586]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن