تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):نصيحت و خيرخواهى از حسود محال است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797957358




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چرخ مردم خوار اگر روزي دو مردم‌پرور است


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چرخ مردم خوار اگر روزي دو مردم‌پرور است
چرخ مردم خوار اگر روزي دو مردم‌پرور استشاعر : عطار نيست از شفقت مگر پرواري او لاغر استچرخ مردم خوار اگر روزي دو مردم‌پرور استکاختران چون لعبتانند و فلک چون چادر استزان فلک هنگامه مي‌سازد به بازي خيالمرگ اين هنگامه را چون وامخواهي بر در استعاقبت هنگامه‌ي او سرد خواهد شد از آنککاخرين روزي به سر باريش مرگي درخور استدر جهان منگر اگرچه کار و باري حاصل استجمله‌ي زير زمين پر لعبت سيمين بر استدل منه بر سيم و بر سيمين بران دهر از آنککين همه خاک زمين خاک بتان دلبر استبنگر اندر خاک و مگذر همچو باد اي بيخبرسنجدي سنجد اگر خود في‌المثل صد سنجر استملک عالم را نظامي نيست در ميزان مرگدر چنين ره‌اي سليم‌القلب چه جاي سر استصد هزاران سروران را سر درين ره گوي شدکين رهي بس مهلک است و واديي بس منکر استدر چنين ره گر نداري توشه بر عميا مروتا ابد يک‌يک دم عمر تو يک‌يک گوهر استدم مزن دم درکش و همدم مجوي از بهر آنکخود دم عودت گرفتم جان تو هم مجمر استخوشتر از عودت نخواهد بود آخر دم مزنزانکه دنيا نفس آتشخوار را آبشخور استتا نگيري ترک دنيا کي رهي از نفس شومورنه آتش مي‌پرستد جانت يعني کافر استآتشي مردانه در آبشخور او زن تمامکين حيات بي‌مزه حيات روز محشر استاز حيات و لعب و لهو اين جهان دل خوش مکنزودتر از ديگران ميرد و گر اسکندر استگر دلت آب حيات اين جهان جويد بسينقش ايزد داري و نفس تو نقش آذر استگنج معني داري و کنج تو جاي اژدهاستجان تو با اژدهايي هفت‌سر در ششدر استهست نفس شوم تو چون اژدهايي هفت سروانکسي برخورد ازين معني که بي‌خواب و خور استگر طلسم نفس بگشايي ز معني برخوريلاجرم از روشنايي جمع را جان‌پرور استشمع چون آتش زد اندر خويش شد بي‌خواب و خورنفس سگ چون پادشاهي و شياطين لشکر استدر نهاد آدمي شهوت چو طشتي آتش استطفل و فرعونيت در پيش و دهان پر اخگر استهمچو موسي اين زمان در طشت آتش مانده‌ايزانکه درياهاي عالم رشح آن يک ساغر استشير مردا ساغري خواه از کف ساقي جانکانکه او سيراب شد نه رهرو و نه رهبر استگر از آن صد ساغرت بخشند جز تشنه مباشخشک‌لب مانده است اگرچه هفت اندامش تر استهفت دريا را نمي‌بيني که از بس تشنگيهمچو مردان صف‌شکن گر جان پاکت صفدر استچند چون طفلان کني نظاره‌ي لعب فلکبچه زان مغرور شد کين زال غرق زيور استچرخ زال گوژپشت است و تو مردي بچه طبعزانکه با اين جمله زر اين زال ني زال زر استدانه‌ي سيمرغ جو چون رستم و بگذر ز زالآن هم از روباه بازي دان که او شير نر استگر ز سگ طبعي کند با تو به ره گرگ آشتيزانکه اين گاو از خري بي‌پرچم و بي‌عنبر استگرچه پاي گاو ديدي در ميان غره مشوزانکه خاک کوي يک جان صد هزاران پيکر استگر دو پيکر از تو جان خواهند تو جان در مبازو او ز چنگ خود هزاران ماه را پرده‌در استمه چو در خرچنگ آيد جامه دوزي فال رازانکه جاي صيد شيران وادي پهناور استچند بر پنها روي پرهيز کن از شير چرخکاه برگي ندهدت کو در پي يک جو در استخوشه چون گندم نمايي جوفروش آيد به فعلنيم‌جو سنجي اگر گويي مرا فرمانبر استچون سليمان را ترازو نيم‌جو فرمان نبردچون ترازو را همي‌بيني که کژدم در بر استاين ترازو بفکن از دست و به طراري بجهبس عجب باشد تو را در جعبه گر تيري در استچون کمان در شست آورد و تنت چون توز کردبز گرفتت روز و شب وز بهر تو بازي گر استهمچو بز از ريش خويشت شرم نايد کين فلکزانکه آخر اين رسن را هم گذر بر چنبر استدلو اگر دادت رسن تو گرد عالم در مگيرچشمت اصغر گشت و ماهي نيست، چوب احمر استچند بيني ماهيان در طشت چرخ از بهر آنکاز فلک دور است و از اختر بسي اين برتر استني خطا گفتم نه اختر ني فلک بر هيچ نيستچون فلک گم مي‌شود آنجا چه جاي اختر استکار آنجا مي‌رود کانجا فلک گم مي‌شوددل درين دام بلا مانند مرغي بي‌پر استتن درين طاس نگون مانند موري عاجز استهر که عطار است بوي عطر در وي مضمر استخالقا عطار را بويي فرست از بهر آنکليک جانم منتظر در بند بويي ديگر استزان شدم عطار کز کوي تو بويي برده‌امدر دل مستم نگر زيرا که دل بس مضطر استچاره‌ي جانم بکن زيرا که جان بس واله استبود و نابودم به دوزخ يک کفي خاکستر استمن کفي خاکم اگر در دوزخم خواهي فکندکانچه آيد بندگان را از تو آن لايق‌تر استپادشاها هرچه خواهي کن کيم من خويش را
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی
uyt


پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن